مسئله اصلی پژوهش بینارشته ای پیش روی که به شیوه توصیفی- تحلیلی و به صورت کتاب خانه ای فراهم آمده، آن است که با بررسی مثنوی های مسلم عطار (منطق الطیر، الهی نامه، مصیبت نامه و اسرارنامه که در انتساب آنها بدو شبهه ای وجود ندارد) و نیز شیوه زیست او، به دیدگاه های اگزیستانسیالیستی عطار در چهار حوزه آزادی، مرگ اندیشی، تنهایی و معناآفرینی دست یازیده، اثبات نماید که ریشه های فلسفه اگزیستانسیالیسم مانند بسیاری از اندیشه های ناب بشری از دیرباز در میان متفکران مشرق زمین وجود داشته و بعدها از شرق به غرب راه یافته است. اصول این مکتب فلسفی و اشراقی که امروزه بر بسیاری از علوم مانند روان کاوی و مردم شناسی سایه افکنده، در شالوده های عرفان ایرانی- اسلامی قابل مشاهده بوده، در افکار و آثار عطار بیشتر جلوه گر شده است. مهم ترین پرسش آن است که: اصول اگزیستانسیالیسم، چگونه در مثنوی های عطار و نیز در شیوه زندگی او متبلور شده است؟ فرضیه پژوهش این است که: مثنوی ها و شیوه زندگانی عطار، اغلبِ نگرش های اگزیستانسیالیستی، البته از نوع خداباورانه و عرفانی آن را در خود جای داده است. برخی از مهم ترین مصادیق از مفاهیم اگزیستانسیالیستی از قبیل آزادی، مرگ اندیشی، تنهایی و معناآفرینی (با رویکردی عرفانی) در آثار عطار به وفور یافت می شود. برای مثال، مفهوم آزادی و انتخاب مسیر الی الله در منطق الطیر نزد سی مرغی که در طلب سیمرغ اند، به روشنی قابل مشاهده است. در آثار عطار، مرگ اندیشی و پذیرش آن در مفهوم وصال حق است. تنهایی در اندیشه عطار جایی ندارد، زیرا دنیا جلوه گاه اوست و معشوق در دل عاشق، سکنی دارد و معنایی که عطار اگزیستانسیالیست می آفریند، قرب الی الله و وصال اوست.