آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۴

چکیده

متن

مى‏دانیم که در شریعت مقدّس اسلام بسیارى از وظایف و عباداتِ فردى و اجتماعىِ مسلمانان بر اساس ماههاى قمرى، و تشخیص آغاز و انجام ماههاى قمرى هم مبتنى بر رؤیت هلال است. مراسم بسیار مهم و اساسى حج، تعیین روز عرفه و عید قربان، روزه ماه مبارک رمضان، شبهاى قدر، ایام تاریخى مهم مانند: مبعث، غدیر، عاشورا و مهمتر از همه عید فطر همگى وابسته به رؤیت هلال‏اند و حتى برخى وظایف مانند روزه عید فطر مردّد بین محذورین است که اگر روزى آخر ماهِ رمضان باشد روزه‏اش واجب و اگر عید فطر باشد روزه‏اش حرام است. به دلیل همین نقش اساسى و تأثیر گسترده، رویت هلال وسیله‏اى بس آسان و در دسترس براى تحقق اختلاف یا اتّحاد مسلمانان است. حتى اگر بتوان با وجود اختلاف، در امورى مثل روزه یوم الشکّ اوّل ماه مبارک یا احیاى دو شب به نیّت لیلة القدر، مشکل را حل کرد، در تعیین روز عرفه و عید قربان و عید فطر چنین راهى وجود ندارد. مگر مى‏توان مسلمانان را مکلّف کرد که در یوم الشکّ آخر ماه مبارک، طریق احتیاط پیش گیرند و ـ مثلاً ـ با مسافرت روزه خود را افطار کنند؟
گذشته از جنبه‏هاى شرعىِ فردى، بازتاب اجتماعى دوگانگى و تفرقه در این امور را که بسیارى از اوقات به پاره‏اى اعتقادات مسلمانان نیز ضربه مى‏زند، نباید از نظر دور داشت.
تشخیص درست و مطابق ضوابطِ شرعى اوّل ماههاى قمرى آنقدر مهم است که در روایاتى مى‏خوانیم که پس از فاجعه اندوهبار و جانکاه عاشورا، نفرین فرشته‏اى در حقِّ قاتلانِ حضرت ابا عبد اللّه الحسین (ع) موفّق نشدنِ آنان به اعمال و وظایف عید قربان و فطر و ماه مبارک است:
قال أبو عبداللّه(ع): لمّا ضُرب الحسین بن علی(ع) بالسیف فسقط... ثمّ ابتُدِرَ لیقطع رأسه نادى منادٍ من بُطنان العرش: «ألا أیّتها الأُمّة المتحیّرة الضالّة بعد نبیّها! لا وفّقکم اللّه لأضحى ولا لفطر»... فلا جرم واللّه ما وفِّقوا ولا یُوفَّقون حتّى یَثْأرَ ثائرُ الحسین(ع)؛«1»
امام صادق (ع) فرمودند: وقتى که امام حسین (ع) با ضربه شمشیر از پا افتاد... و سرش را بریدند یک منادى از میان عرش این ندا داد «اى اُمتى که بعد از پیامبرش سرگردان و گمراه شدید خداوند شما را به انجام اعمال هیچ عید قربان و عید فطرى موفق نگرداند». و به خدا قسم دیگر نه موفق بر آن شدند و نه موفق خواهند شد تا آن که خون خواه امام حسین (ع) قیام کند.
ـ عن محمّدبن إسماعیل الرازی عن أبی جعفر الثانى(ع)، قال: قُلتُ لَهُ: جُعلتُ فداک ما تقول فی الصوم فإنّه قد رُوی أنّهم لا یُوَفّقُون لصومٍ؟ فقال: «أما إنّه قد أُجیبتْ دعوةُ الملک فیهم» قال: فقلت: وکیف ذلک جُعلتُ فداک؟ قال: «إنّ الناس لمّا قتلوا الحسین (صلوات اللّه علیه) أمر اللّه (تبارک وتعالى) ملکاً ینادی: أیّتها الأُمّة الظاملةُ القاتلةُ عترة نبیّها! لا وفّقکم اللّه لصوم ولا لفطر»؛«2»
ـ محمد بن اسماعیل رازى از امام جواد (ع) نقل مى‏کند که به آن حضرت گفتم:
فدایت شوم، در باره روزه چه مى‏فرمایید؟ زیرا روایتى نقل شده است که مردم موفق به انجام روزه نخواهند شد. آن حضرت فرمودند: همانا دعاى آن فرشته در حقشان مستجاب شد. گفتم، فدایت شوم! چگونه؟ آن حضرت فرمودند: وقتى‏مردم امام حسین (ع) را کشتند، خداوند به فرشته‏اى دستور داد که بانگ دهد: اى امت ظالمى که عترت پیامبرتان را کشتید! خداوند شما را به انجام روزه و اعمال فطر موفق نگرداند.
همچنین سیّد ابن طاوس پس از ذکر حدیث اوّل، روایت زیر را به نقل از دلائل الإمامة در اقبال نقل کرده است:
ولکن أُخبرکم بعلامات الساعة: یشیخ الزمان، ویکثر الذهب، وتشحُّ الأنفس، وتعقم الأرحام، وتقطع الأهلّة عن کثیر من الناس؛
ولى شما را به علائم آخر الزمان آگاه مى‏سازم: زمانه طولانى مى‏شود، طلا زیاد مى‏شود، آدمیان بخیل مى‏شوند، رحم‏ها (زنان) عقیم مى‏شوند و رابطه اکثر مردم با اول ماه‏ها قطع مى‏شود.
وى ذیل آن افزوده است:
به نظرم: این اقتضا مى‏کند که هلال ماه به خاطر عقوبت خداوند پنهان مى‏ماند، پس علم به هلال ماه فقط با هدایتى از جانب خداوند صورت مى‏گیرد، چنین کسى به چیزى مشرف شده است که سپاسگزاران از شکر آن عاجزند و شکر مخصوص خدایى است که ما را به آن آگاه ساخت.«3»
پیامدهاى ناگوار اختلاف در رؤیت هلال
اختلاف در ثبوت هلال ماههاى مباک رمضان، شوال و ذى حجّه در کشورهاى اسلامى تاکنون پیامدهاى بسیار ناگوارى داشته است. در اینجا به پاره‏اى هشدارها ونگرانیها در این باره اشاره مى‏کنم:
یکى از فقهاى معاصر در این زمینه مى‏نویسد:
... اختلاف اسفناکى بارها در طى سالهاى اخیر در امر رؤیت هلال شهد شیرین عید را در کام همه تلخ کرد. گروهى امروز نماز عید مى‏خواندند و مى‏گفتند: «أسألک بحقّ هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیداً... » و فردا گروه دیگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد همین عبارت را مى‏گفتند و معلوم نبود منظور از «المسلمین» در این عبارات کیست؟ عدّه‏اى به هم تبریک مى‏گفتند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى «یا علىُّ یا عظیم... وهذا شهر عظّمته وکرّمته... وهو شهر رمضان... » مى‏خواندند و گاه حتّى در یک خانه این اختلاف جانکاه دیده مى‏شد... . مردم از این بیم دارند که در سالهاى بعد نیز این امر تکرار شود و در نتیجه بعضى از ناآگاهان، تعلیمات اسلام را زیر سؤال ببرند. این امر هنگامى نگران کننده‏تر مى‏شود که مى‏بینیم در اغلب کشورهاى اسلامى مسأله رؤیت هلال حل شده و لا اقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند، ولى در کشور ما چگونه است؟ شاید تنها ما هستیم که این مسأله را حل نکرده‏ایم با اینکه فقهاى قوى و آگاهى داریم.«4»
همچنین یکى از روحانیان شیعه مقیم آلمان درباره وضع ثبوت اوّل ماه در اروپا طىّ استفتایى نوشته است:
همه ساله در خصوص رؤیت هلال اوّل ماه مبارک و نیز اوّل ماه شوّال با مشکلى اساسى مواجهیم... اختلاف همیشگى بین اهل سنّت و شیعیان، و شیعیان مقلّد آیة اللّه خوئى و مقلّدان دیگر آقایان، مناسب وضع مسلمانان به خصوص در مناطق غیر اسلامى نیست و گاهى به دست افراد مغرض یا ناآگاه بهانه‏اى براى تحلیلهاى تفرقه‏انگیز داده است.
یکى از نزدیکان امام موسى صدر درباره ایّام اقامت ایشان در لبنان مى‏گوید:
پیوسته هنگام فرارسیدن عید فطر، ایشان با مشکلات فراوانى روبرو مى‏شدند؛ زیرا سنّیها بنا به فتواهاى علما یا دولتهاى خود همیشه زودتر از شیعیان اعلامِ عید مى‏کردند و در نتیجه یک روز را برخى از مسلمانان عید و برخى دیگر روزه مى‏گرفتند.«5»
روز دوشنبه سى‏ام ماه رمضان 1419 ـ طبق یک نظر ـ و روز عید فطر ـ طبق نظرى دیگر ـ یکى از عالمان شیعه لبنان در یکى از مساجد بیروت در سخنرانى خود گفت:
اندوهبارترین روزها بر من همین امروز است، این اندوه براى رنج خودم نیست بلکه اندوه براى امّت است، ما دوست داشتیم که این عید، عیدى باشد که همه مردم را جمع کند و سرچشمه تفاهم و همفکرى باشد؛ ولى این مشکل تاریخى مسلمانان است که روش ثابت و اساسى که بتوانند بر آن توافق داشته باشند، ایجاد نکردند. ما به خوبى مى‏دانیم که مردم همیشه در خانه هایشان با مشکلاتى روبه رو هستند که به سبب تعدد مراجع دینى پدید آمده است، یک نفر از کسى تقلید مى‏کند که مى‏گوید فلان چیز نجس است و آن دیگرى از فردى تقلید مى‏کند که معتقد به طهارت همان چیز است و هر دو در یک خانه زندگى مى‏کنند. نسبت به قضیّه هلال ماه نیز مسئله همین طور است ؛ زیرا در این جا نظریات فقهى گوناگونى وجود دارد.
به همین مناسبت اداره تبلیغ دینى وابسته به مجلس اعلاى شیعه در لبنان طى بیانیه‏اى اعلام کرد:
سازمان تبلیغ دینى اندوه و تأسف خود را از تشویشى که باعث اشتباه برخى از برادران در باره عید فطر در روز دوشنبه شد اعلام مى‏دارد.
یکى از شاعران در قصیده‏اى طولانى با اشاره به این وضع سروده است:
أوَ لیس هذا للصفوف مُفرِّقاً
و مشتّتاً لِعُرى الأُخُوّةِ یصدعُ
آیا این باعث تفرقه صفوف نمى‏شود
وباعث تکه تکه کردن آویزه‏هاى برادرى نمى‏گرد
دنیز نویسنده فوائد المرجان در قصیده‏اى با عنوان «میلاد الهدى و م‏آسینا»، که در دیوانش عرائس الجنان (ج3، ص115) درج شده، گوید:
أهَلْ وَحّدَتْ ذی الذکر یات صُفوفَنا
فما بالُنا سُبْلَ الخِلافِ نمهَّدُ
فی کلّ أیّام الهناء وغیرها
لنا طُرقُ شتّى بها لا نُوحَّدُ
فذا الیوم عید فی المنامة قائمء
وأهلُ القُرى والریف عیدهُمُ غَدُ
مهازل منها یَضْحک الخصمُ ساخراً
وذو الدین منها بالتخلّف یکمدُ
وإن جئت أهل الفقه قالوا برؤیة الـ
ـهلال لنا لم یأتِ ذو العدلِ یَشهدُ
لقد هُزِمَتْ أهلُ الهُدى لاختلافهم
کما انتصرَتْ أهلُ الخطا إذ توحّدوا
آیا مناسبت‏ها صوف ما را یکى مى‏کند
ما را چه شده است که راههاى اختلاف را مى‏گسترانیم و هموار مى‏سازیم
در هریک از روزهاى شادى و غیر آن
ما راههاى متعددى داریم و متحد نمى‏شویم
امروز در منامه عید بر پاست
ولى عید اهل قرى و ریف فرداست
چیزهاى بیهوده‏اى که دشمن با تمسخر به آن مى‏خندد
و دینداران بر اثر آن دل آزرده مى‏گردند.
اگر نزد اهل فقه بیایى خواهند گفت
عادلى به رویت هلال برایمان شهادت نداد
هدایت یافتگان به سبب اختلافشان شکست خوردند
و گمراهان به خاطر اتحادشان پیروز شدند
عالمان دیگر کشورهاى اسلامى علاوه بر ایران و لبنان نیز در این‏باره هشدار داده و آثار ناگوار آن را ناخوشایند دانسته و براى حلّ این معضل تلاشهایى کرده‏اند، از جمله دکتر ماجد أبورخیه مقیم اردن گوید:
شاید بیشترین چیزى که باعث توجه مسلمانان به رؤیت هلال مى‏شود قضیه اثبات اوّل ماه رمضان و آخر آن باشد، چرا که اختلافات عجیب و غریبى در جهان اسلام پدید آمده است، چیزى که باعث مى‏شود یک دولت، یک یا دو روز پیش از دولت دیگر ـ که ممکن است همسایه‏اش باشد ـ روزه بگیرد. چنین وضعیتى در مورد عید فطر نیز وجود دارد. اگر بگویم که در بعضى از سالها این اختلاف به سه روز رسیده مبالغه نکرده‏ام. این اختلاف، نشان از سلامت ندارد، بلکه بیمارى آشکارى است که همراه با دیگر بیمارى‏ها استخوانهاى این امت را ـ بعد از آن که از راه راست منحرف شدند و کتاب خداوند را رها کردند ـ پوک ساخته است، اختلاف دولت‏هاى اسلامى در شروع روزه باعث انگشت نمایى و تعجب در داخل و خارج گردید و صداهاى بسیارى براى پایان بخشیدن به این هرج و مرج عمومى بلند شد و بسیارى از مؤسسات رسمى و غیر رسمى در باره اثرات آن و یافتن راهى براى اتحاد امت در مورد شروع و پایان روزه به بحث و گفتگو پرداختند.«6»
همچنین شیخ عبداللّه بن یزید آل محمود مفتى قطر مى‏گوید:
از چیزهایى که موجب تأسف است، اختلاف میان مسلمانان در رؤیت هلال رمضان و هلال شوال و هلال ذى الحجّه و مانند آن است. این اختلاف اندوهبار در شروع و پایان ماه رمضان به اندازه‏اى رسیده است که برخى از سرزمین‏هاى عالم اسلامى پس از دو روز از کشور دیگر روزه مى‏گیرند یا افطار مى‏کنند. اى علماى بزرگوار، اى قاضیان شریعت اسلام ما هر ساله در روزه و افطارمان دچار یک اشتباه تکرارى مى‏شویم، به گونه‏اى که همچون یک کار عادى شده است و کسى براى رفع آن حرکت نمى‏کند، در حالى که چاره این اشتباه ممکن است و انتخاب یک راه یقینى در این موارد، کارى شدنى است... . اى دانشمندان اسلام، ما و خود و همه مردم را از این اشتباه دائمى و تکرارى هر ساله نجات دهید.«7»
روزنامه اللؤ به تاریخ 8/12/2000 م نوشت:
مردم دچار سردرگمى شده‏اند؛ نمى‏دانند آغاز و انجام روزه شان چه وقت است؟ سؤالى که طرح مى‏شود این است که آیا این جدل و اختلاف پایانى ندارد؟ آیا وقت آن نرسیده است که مسلمانان و به ویژه دانشمندانشان به یک روش روشن در چنین مسئله‏اى برسند که از امور محسوس به شمار مى‏آید و چندان جاى اختلاف نیست؟ و آیا ممکن است شریعت سمعه‏اى که عبادت روزه را به هلال ماه پیوند داده است، وسایل و راه اثبات هلال را بیان نکند تا چنین اختلاف زیانبارى بروز کند و به نمادهاى وحدتى که چنین عبادتى خواستار آن است آسیب برساند؟
همچنین الشرق الأوسط در تاریخ 28/5/1999 م از قول شخصى از اهل مغرب نوشت:
بى شک شما نیز مانند ما در هر سال یک یا دو بار هر گاه که ماه رمضان و ماه شوال که عید فطر همراه آن است مى‏آید، اندوهگین و متأسف مى‏شوید. در بعضى از سالها بین ما که در یک کشور ـ مغرب عربى ـ هستیم، اختلاف وسیعى در مورد شروع و پایان روزه به وجود مى‏آید. این اختلاف بر اثر اختلاف کشورهاى اسلامى و عربى در این زمینه پدید مى‏آید. بعضى از ما در فلان روز همراه با کشور عربى سعودى روزه مى‏گیرند... و بعضى دیگر روز بعد همراه با همسایه‏هاى ما در الجزایر و تونس ـ در مغرب ـ روزه مى‏گیرند و اکثر مردم در روز بعد در پى اعلان نهاد دینى مسئول در کشورمان روزه مى‏گیرند. همین اختلاف دوباره در پایان ماه رمضان و اول شوال و ثبوت عید فطر رخ مى‏دهد، برخى از ما در فلان روز عید مى‏گیرند و گروهى دیگر بعد از دو روز؛ آیا مى‏توان اختلاف میان مسلمانان را تا این اندازه پذیرفت؟
این آشفتگیها باعث شده است که برخى روزنامه‏ها به روحانیان و حوزه‏ها حمله و آنها را با دنیاى امروز و پیشرفتهاى علمى بیگانه قلمداد کنند. از باب نمونه، نشریه‏اى نوشته است:
در دنیایى که پیچیده‏ترین فرایندهاى محاسباتى، معاملاتى و ارتباطى بر اساس واحدهایى بسیار کوچکتر از ثانیه برنامه‏ریزى و اجرا مى‏شود، با این همه تلسکوپ و ماهواره و مؤسسات مجهّز ژئوفیزیک آیا نمى‏توان نسبت ماه به زمین و گردش قمرى ایّام را به صورت کارشناسى و تخصّصى محاسبه کرد؟... بلاتکلیفى‏هاى روز عید فطر، تنها یکى از نشانه‏هاى بیگانگى ما با دگرگونیهاى دنیا و تکرار شیوه‏هاى کهنه و ناکارآمد قدیمى در اداره زندگى و حلّ مسائل است.
دکتر زکى بدوى رئیس دانشگاه اسلامى در لندن مى‏گوید:
... اکنون فلک‏شناسى و ارتباطات به پیشرفتهاى بسیارى دست یافته است و جایز نیست چنین اختلافهایى بین کشورهاى اسلامى به وجود آید... . روحانیون و فرهنگ مذهبى در کشورهاى اسلامى از پیشرفتهاى علمى و تکنولوژى دورند... . علوم مذهبى در تمامى کشورهاى اسلامى از پیشرفتهاى علمى دور است و روحانیون مسلمان... از اطلاع بر پیشرفتهاى علمى در دیگر سرزمینها خوددارى مى‏کنند. آخرین پیشرفتهاى فلکى نشان مى‏دهد که ماه به طور دقیق در چه زمانى رؤیت خواهد شد. بنابراین نباید به روحانیون اجازه داده شود در این باره تصمیم‏گیرى کنند... .
اختلاف در رؤیت ماه براى مسلمانان در امریکا و اروپا مشکلات بسیارى به وجود آورده است. حتّى آنها نمى‏دانند که ماه رمضان و دیگر ماههاى قمرى آغاز شده است و کدام یک از فتواهاى روحانیون مسلمان در این‏باره درست‏تر است و این مسأله مسلمانان را در کشورهاى غربى در موقعیت دشوارى قرار داده است.«8»
مشکل وقتى افزون‏تر مى‏شود که بدانیم اهل فن و متخصّصان هیئت و نجوم بر این باورند که در بسیارى از سالهاى اخیر در ایران مدّعیان و شاهدانِ رؤیت هلال در شامگاه روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان اشتباه کرده و دچار توهّم و تخیّل رؤیت شده‏اند وگرنه رؤیت هلال در چنان روزهایى هرگز ممکن نبوده است از جمله در سالهاى 1412، 1413، 1414، 1415، 1418، 1419 و 1422 و نیز هلال ماه رمضان 1419.«9»بیفزایم که از سال 1405 تا 1423، یعنى 19 سال، فقط ماه مبارک رمضان سال 1405 سى روزه اعلام شد و اگر آن هم 29 روزه اعلام شده بود 19 سال متوالى، ماه مبارک 29 روزه شده بود. از سال 1410 تا 1423، 13 سال متوالى ماه رمضان 29 روزه داشته‏ایم در حالى که در 74 سال اخیر در ایران این موضوع بى‏سابقه است و در این سالها، بیشترین توالى ماه‏هاى رمضان 29 روزه اعلامى، 5ماه است.
ضرورت پژوهش در رؤیت هلال
این امور ضرورت پژوهش در امر رؤیت هلال را از جهت فقهى و نجومى دو چندان مى‏کند. موضوعى که برخى از آگاهان و دلسوزان بارها بر آن تأکید کرده‏اند. از جمله حضرت حجة الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نخستین گردهمایى تخصصى رؤیت هلال در هشتم آبان 81 اظهار داشت:
... یکى از اشکالات بسیار جدّى به حوزه‏هاى علمیه و دانشمندان حوزه‏هاى نجوم و هیئت همین جا وارد است، که چرا به طور جدّى به این مسأله پراهمیّت نمى‏پردازند....
متأسّفانه درباره تقویم هجرى قمرى، یعنى گاهشمارى اى که زندگى دینى، فکرى، اجتماعى، سنن و آداب ما بسیار بدان وابسته است، هنوز کارهاى اساسى نشده است و از پژوهشهاى بسیار بسیار مهم که همگان باید روى آن کار کنیم این است که درباره تقویم قمرى عمیقاً تحقیق کنیم و جمعاً یک تصمیم درست بگیریم... .
در دنیاى اسلام، بحث تقویم قمرى یک بحث بین المللى است. پنجاه و شش کشور مسلمان به اضافه مسلمانان همه کشورهاى دیگر و در مجموع، صدها میلیون مسلمان اکنون در غرب و شرق عالم زندگى مى‏کنند و آنها نیز مسائل و تکالیف و سنن و آداب و فرهنگشان را وابسته به این مسأله مى‏بینند. وقتى که یک مسلمان دلسوز با تفرقه و ناهماهنگى مواجه مى‏شود رنج مى‏برد. به راستى این چه وضعى است و چرا یک تصمیم جامع گرفته نمى‏شود؟... .
وقتى که همسایه‏هاى ما که با یکدیگر قریب الأُفق هستیم ماه را مى‏بینند یا تصمیم مى‏گیرند که آن را ببینند! و برنامه هایشان را نیز اجرا مى‏کنند، سپس در اینجا با چند کیلومتر فاصله تصوّر دیگرى بخواهد وجود داشته باشد، این موضع اصلاً قابل توجیه نیست. آنها که مى‏خواهند همه چیز علمى، تحقیقى، منطقى و مستدل باشد، اینها را نمى‏پذیرند. پس چنین اختلافى مى‏تواند در عقاید ما شبهه‏انگیز باشد. یعنى وجود و بروز همین مسأله کافى است تا عدّه‏اى بگویند: این چه دین جامعى است که نتوانسته این مسأله را حل کند؟... . این وظیفه بسیار بسیار مهم شرعى و در درجه اوّل وظیفه حوزه هاست. اگر حوزه‏ها تصمیم درستى نگیرند دانشگاه هم نمى‏تواند به تنهایى این مشکل را حل کند. به خصوص مراجع باید تدبیرى بیندیشند.
... چه ضررى از این بزرگتر که این تفرقه‏ها مثل خوره به جان جامعه بیفتد و تردیدهایى را در دل انسانها به وجود بیاورد، این مسائلْ عادى و معمولى نیستند و حتّى از لحاظ شخصى هم انسان را با تکالیفى که بین او و خدایش دارد دچار مشکلات روحى مى‏سازند. اینکه گفته شود «یوم الشک» این طور باشد و... ، یا هنگام عید فطر عده‏اى به مسافرت بروند، شایسته زمان ما نیست. ما مى‏توانیم این مسائل را حل کنیم و اکنون ضرورى است آن را در مقیاس بین المللى مرتفع نماییم، نه در مقیاس فرد یا یک جامعه محدود یا یک شهر... . «10»
لطایفى از رؤیت هلال در گذر تاریخ
رویدادهاى مربوط به رؤیت هلال، در طول تاریخ، هم آموزنده و مآیه عبرت و اندرز و گاه تلخ است و هم تسکین دهنده و آرامش‏بخش از این رو که مى‏بینیم مشابه آنچه در روزگار ما اتفاق مى‏افتد، در عهد پیشینیان نیز رخ داده است. به هر حال مواردى از این رویدادها را ـ حتى الامکان به ترتیب تاریخى یا به تناسب موضوع ـ در این مقاله نقل مى‏کنیم:
1. شیخ طوسى در تهذیب نقل کرده است که در دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، مردم پس از بیست و هشت روز روزه، هلال عید فطر را مشاهده کردند. امام(ع) به منادى دستور داد به مردم اعلام کند که ماه رمضان 29 روزه است و یک روز روزه قضا بگیرند«11».
ظاهراً در آن سال اوّل ماه رمضان هوا ابرى بوده و ماه دیده نشده است. از این رو مردم شعبان را کامل و سى روزه حساب کرده‏اند و در پایان ماه رمضان با رؤیت هلال در شب 29 معلوم شده است که ماه شعبان نیز 29 روز بوده و مردم یک روز از آغاز آن را روزه نگرفته‏اند. از این رو، حضرت امیر(ع) دستور دادند یک روز روزه قضا شود.
این ماجرا را ابوریحان بیرونى نیز از کتابهاى زیدیه نقل کرده است. «12»
میرزاى قمى نیز در غنائم مى‏گوید که مکرّراً در زمان ما اتفاق افتاد که مردم 28 روز روزه، و روز 29 را عید گرفتند«13». چند سال پیش در ایران نیز مردم 28 روز روزه گرفتند.
2. کلینى در کافى و شیخ در تهذیب از امام صادق(ع) نقل کرده‏اند که آن حضرت فرمود:
در زمان منصور عباسى روزى در حیره بر او وارد شدم. آن روز یوم الشکّ بود و مردم در شک بودند و قسم به خدا من مى‏دانستم که آن روز از ماه رمضان است. منصور گفت: یا ابا عبداللّه، امروز روزه‏اى؟ گفتم: «ذاک إلى الإمام إن صُمت صمنا، و إن أفطرت أفطرنا؛ این مربوط به امام است اگر تو روزه بگیرى ما هم روزه مى‏گیریم، و اگر تو نگیرى ما هم نمى‏گیریم». منصور به غلامش گفت: «سفره را بیاور» و من با منصور غذا خوردم و قسم به خدا مى‏دانستم که آن روز از ماه رمضان است. راوى به امام صادق(ع) با شگفتى عرض کرد: روزى از ماه رمضان را روزه نگرفتى و افطار کردى؟ حضرت فرمود: ... آرى قسم به خدا، افطار یک روز و گرفتن قضاى آن روزه برایم آسان‏تر از این است که گردنم را بزنند و خداى متعال عبادت نشود: «وکان إفطاری یوماً وقضؤه أیسر علىّ من أن یضرب عنقی ولا یعبد اللّه»«14».
3. شیخ صدوق در فقیه روایت کرده است از عیسى بن منصور که وى گفت:
در یوم‏الشکّ خدمت حضرت صادق(ع) بودم. امام به غلامش فرمود: «غلام، برو ببین سلطان روزه گرفته است یا نه؟ غلام رفت و برگشت و گفت: سلطان روزه نگرفته است. امام غذا طلب کرد و با هم تناول کردیم«15».
4. ابن سعد در طبقات آورده است:
هنگامى که سعید بن عاص از جانب عثمان والى کوفه بود، روزى در پایان ماه رمضان به مردم گفت: کدام یک از شما هلال را دیده‏اید؟ مردم گفتند: ما ندیدیم؛ ولى هاشم بن عُتبة بن ابى وقّاص گفت: من هلال را دیده‏ام. سعید بن عاص به وى گفت: با یک چشم بینا، تنها تو از بین مردم ماه را دیدى! هاشم به سعید گفت: مرا براى چشمم سرزنش مى‏کنى با اینکه چشمم در راه خدا چنین شده است! ( چشم وى در واقعه یرموک آسیب دیده بود ). فردا صبح، هاشم در منزلش افطار کرد و عید گرفت و مردم نیز نزد او غذا خوردند. این خبر به گوش سعید بن عاص رسید. آن‏گاه کسى را به دنبال هاشم فرستاد و او را کتک، و خانه‏اش را آتش زد. «16»
پس از این ماجرا اُمّ الحکم دختر عتبة بن وقّاص ـ که از زنان مهاجر بود ـ و نافع بن أبى وقّاص از کوفه به مدینه آمدند و ماجرا را براى سعد بن ابى وقّاص بازگو کردند. سعد نزد عثمان آمد و قضیه را به وى گفت. عثمان هم پاسخ داد: سعید در برابر هاشم در اختیار شماست، او را به تلافى کتک زدن به هاشم، بزنید. خانه سعید هم در برابر خانه هاشم از آن شماست، به تلافى آتش زدن خانه هاشم آن را به آتش بکشید. در این هنگام، عمر بن سعد بن ابى وقّاص که کودک بود به خانه سعید در مدینه آمد و آتشى در آن شعله‏ور ساخت. خبر به عایشه رسید و عایشه در پى سعد بن ابى وقّاص فرستاد و از او خواست دست نگه دارد. و او دست نگه داشت... . «17»
5. یحیى بن حسین شجرى در الأمالى الخمیسیة (ج 2، ص 42) از نافع بن سعید حکایت کرده است که وى گفت:
در سفر حج (سال 170 هجرى، اولین سال خلافت هارون) همراه هارون الرشید بودم که ده نفر آمدند و شهادت دادند که ما یک روز پیش از مردم هلال را دیدیم. هارون غمگین شد و گفت: «این اولین حجى است که در خلافتم برگزار مى‏کنم، آن هم بر خلاف شرع برگزار مى‏شود!!». آن‏گاه فقها را جمع کرد. فقها بین شهود جدایى انداختند و سخن شهود مختلف شد و یکسان از کار درنیامد. هارون از شهود پرسید: شما کى هستید؟ پاسخ دادند: از اهل کرمانیم، از فلان روستا. هارون دستور داد آنان را به زندان بیفکنند. آن‏گاه منادى بین مردم ندا درداد تا اهل کرمان آمدند. از آنان از وضع روستاى شهود پرسید. مردم گفتند: قسم به خدا اى امیر، همه اهل آن روستا زندیق و کافرند. ما با آنها نه آمیزشى داریم نه رفت و آمدى، و هیچ کس را از اهل آن روستا نمى‏شناسیم.
آن‏گاه هارون آن ده شاهد را احضار کرد و گفت: بگویید شما که هستید؟ قسم به خدا جز با راستگویى از دست من نجات نمى‏یابید. گفتند: ما زندیقیم و آمدیم تا حج مردم را فاسد و تباه کنیم. هارون هم دستور داد آنها را با شمشیر گردن زدند. «18»
6. عبد الجلیل رازى در کتاب جاودانه نقض سخنى از خصم را راجع به شیعه نقل مى‏کند و به آن پاسخ مى‏دهد. مجموع ایراد و پاسخ، برخى از زوایاى مسأله را در آن روزگار روشن مى‏سازد، آنجا که گفته است:
فضیحت سى و سیم: رافضى بر سنّت مصریان رود، و دو روز پیش نیت روزه ماه رمضان کند، و چون دو روز به عید مانده باشد، افطار کند، و در مصر هم، چنین کنند و به جدل روزه دارند و عید یک روز پیش‏تر کنند مخالفت آل عبّاس را.
اما جواب آنچه گفته است که: «دو روز پیش‏تر از ماه رمضان روزه مى‏گیرند» به حساب کورتر است که زهّاد و عبّاد شیعه به دو ماه پیش‏تر از ماه رمضان روزه گیرند اما نه به نیّت ماه رمضان روزه دارند و کتبِ فقهاى ایشان در احتیاط این مسأله و عدد رؤیت هلال و عدد شهود بر اختلاف احوال، اظهر من الشمس است و به جدول و نجوم و مانند این هرگز معترف نبوده‏اند و آن را منکر باشند و در روز عید روزه گشایند و در این معنى تقیه نتوان کردن، بلى جماعتى اخباریه که خویشتن را شیعه خوانند این معنى مذهب ایشان بوده است و از ایشان بسى نمانده‏اند و گر جایى باشند این معنى پنهان [از] اُصولیان کنند که علم الهدى و شیخ موفّق بوجعفر طوسى و علماء از متاخّران بر ایشان انکار کرده‏اند در مسائلى چند که این یکى از آن است و ایشان را قمع و قهر کرده‏اند و تظاهر نیارند کردن و نیارند گفتن، مگر این انتقالى [ کذا ؟] در جایى در کتب اخباریه دیده است و معلوم است که نه مذهب اصولیان است؛ والحمد للّه رب العالمین.
و اما آنچه گفته است: که «مخالفت آل عبّاس را یک روز پیش‏تر عید کنند» دگر باره به حساب کورتر است که این معنى مخالفت شریعت مصطفى 9 باشد پس بایستى که عبّاسیان را بر مصطفى 9 تقدیم و ترجیح ندادى که صاحب شریعت مصطفى (ص) است نه ایشان، اما خواسته که به تقیه باز نماید که دیگران را بهتر از رسول (ص) مى‏داند و به همه حال امامزاده بهتر از کافر بچه باشد، على رغم المصنّف. والسلام. «19»
7. در تاریخ ابن قاضى شُهبه در ضمن حوادث ماه رمضان سال 796 آمده است:
در این ماه موضوع غریبى اتفاق افتاد و آن اینکه: قاضى حنبلى اثبات و اعلام کرد که اوّل ماه رمضان سه شنبه است. مردم شب چهار شنبه به جست‏وجوى هلال رفتند ولى دیده نشد. عصر روز چهار شنبه، قضات هشتگانه براى مراسم سلام بر سلطان وارد شدند. سلطان از قاضى حنبلى درباره کیفیت اثبات ماه رمضان پرسید. قاضى گفت: دو نفر نزدم به رؤیت شهادت دادند. سلطان دچار شک و شبهه شد و پرسید اگر شب پنج شنبه هم دیده نشود، تکلیف چیست؟ و سخن بالا گرفت. سلطان دستور داد که شب پنج شنبه نیز مردم ترائى کنند و به جست‏وجوى هلال بروند. گفته مى‏شد که ماه قبلاً دیده نشده و شهود به دروغ شهادت داده‏اند! و طبلخانه سلطان اعلام عید نکرد و بشارت آن را نداد تا اینکه ماه رؤیت شود.
روز پنج شنبه قاضیان و شیخ در مسجد جامع گرد آمدند و مردم براى دیدن ماه بالاى مناره‏ها رفتند. در این هنگام مردى هلال را دید و به رؤیت شهادت داد، سپس دیگرى تا شمارشان به هفت نفر رسید و شهادت دادند و هلال ثابت شد. قاضى حنبلى از این ماجرا ترسید.
آن‏گاه سلطان در میدان، نماز [جمعه] خواند و قاضى مصر خطبه ایراد کرد، و نایب شام قبه را حمل کرد و قاضى شام در مسجد جامع خطبه خواند و به مصلاى جمعه نرفت... .«20»
8. شیخ محمّد جواد مغنیه گوید:
در سال 1939 م عید قربان در مصر دوشنبه بود، و در عربستان سعودى سه شنبه، و در بمبئى چهارشنبه! و در سال 1960 م دولت پاکستان و تونس براى جلوگیرى از هرج و مرج مقرّر کردند که براى ثبوت هلال باید به سخن هیئت شناسان و منجّمان اعتماد کرد. «21»
9. وى همچنین مى‏گوید:
در سال 1964 م یکى از مراجع نجف و مقلدانش روز جمعه را عید گرفتند، و مرجع دیگرى و مقلدانش نیز در نجف اشرف روز شنبه را!«22»
10. در سال 1393 در قطر از یکى از شهرها خبر رسید که شب جمعه هلال رؤیت شده و روز جمعه عید است. رادیو هم مردم را به افطار روز جمعه دعوت کرد. مردم هم جمعه را عید گرفتند، ولى در شب دوم یعنى شب شنبه هم قطعاً ماه دیده نشد و تنها در شب سوم یعنى شب یکشنبه عده‏اى تیزبین آن را به شکلى ضعیف دیدند که 25 یا 30 دقیقه در افق پیدا بود. در حالى که طبق این شهادت، شب سوم ماه بود ؛ از این رو مردم مضطرب شدند و یقین پیدا کردند که روز جمعه، و ترجیحاً شنبه نیز از ماه مبارک رمضان بوده است«23».
11. مرحوم آیة اللّه سید محمّد حسین حسینى تهرانى در نامه‏اى خطاب به مرحوم آیة‏اللّه خوئى ؛ درباره عید فطر 1396 که به دلیل اختلاف فتواى ایشان با مشهور فقها، در ثبوت عید در ایران اختلاف و دو دستگى شد، مى‏نویسد:
عید فطر امسال [ 1396] معرکه عجیبى در همه نواحى و باعث اختلاف شدید و ترک جماعات و سقوط ابهت و عظمت عید و مآیه بروز نفاق و ظهور عوامل و ایادى شیطان بود.
این تشتّت و دو دستگى و آثار جانبى آن، باعث شد مرحوم تهرانى طىّ سه نامه مبناى آیة اللّه خوئى را نقد کند و از ایشان بخواهد از این نظر، عدول یا حداقل احتیاط کند. آیة‏اللّه خوئى هم پاسخ دو نامه از این نامه‏ها را دادند و بر نظر خود اصرار ورزیدند و پیشنهاد مرحوم تهرانى مبنى بر عدول از فتوا به‏احتیاط را هم نپذیرفتند. این پنج نامه علمى در مجموعه‏اى به‏نام رسالة حول مسألة رؤیة الهلال چاپ شده و با تجدید نظر مرحوم تهرانى و اضافات ایشان در جلد دوم رؤیت هلال نیز منتشر شده است.
12. مفتى قطر مى‏نویسد:
عید فطر در سال 1400 بى جا و بر خلاف واقع و بر اساس شهادت دروغ به رؤیت هلال در شب دوشنبه اعلام شد. در حالى که شب دوشنبه و نیز شب سه‏شنبه کسى ماه را ندید. و معلوم شد این شهادت باطل بوده است. و مردم تنها در شب چهارشنبه ماه را دیدند مانند هلال شب اوّل ماه. و براى همه معلوم شد که ادعاى رؤیت شب دوشنبه دروغ محض بوده است«24».
13. دکتر یوسف قرضاوى از عالمان معاصر اهل سنّت مى‏نویسد:
آغاز ماه رمضان 1409 را برخى کشورها پنج شنبه، برخى جمعه و برخى شنبه گرفتند.«25»
نیز در گفتگویى با شبکه الجزیرة در روز یکشنبه پنجم ماه رمضان 1418 اظهار داشت:
چند سال پیش آغاز ماه رمضان در کشورهاى خلیج روز چهارشنبه؛ در مصر، تونس و الجزائر روز پنج‏شنبه؛ در مغرب، پاکستان و هند جمعه؛ و در بنگلادش روز شنبه بود.
قرضاوى افزود:
من در امریکا دیدم این اختلاف از کشورهاى اسلامى به مسلمانان امریکا بلکه حتى به یک خانواده سرایت کرده است به طورى که شوهر روزه نبود ولى همسرش روزه بود، فرزند افطار مى‏کرد ولى پدرش روزه‏دار بود، یکى به پیروى از پاکستان، دیگرى به پیروى از عربستان و سومى به پیروى از مصر روزه مى‏گرفت. آیا این عاقلانه است؟!
14. عید فطر سال 1412 هم حوالى ساعت 9 صبح (شنبه 15 فروردین 71) از رسانه‏ها اعلام شد. یعنى اعلام شد که ماه رمضان ناقص و 29 روزه بوده و همان روز عید فطر است و شب گذشته شهود، هلال را رؤیت کرده‏اند.
15. در عید فطر سال 1419 در لبنان اختلاف شدیدى در ثبوت عید بین شیعیان بروز کرد که بر اثر آن غوغایى بر پاشد عده‏اى از شیعیان به استناد شهادت شهود، روز دوشنبه را، و عده‏اى به استناد سخن هیئت شناسان و منجّمان که رؤیت هلال در عصر یکشنبه را غیرممکن مى‏دانستند، سه شنبه را عید فطر اعلام کردند. در لبنان روزنامه‏ها و نشریات متعددى به این موضوع پرداختند و با مقالات علمى و گاه غیر علمى هر یک از این دو گروه از نظر خود دفاع کردند. مقالاتى که گاهى بین آنها اظهار تأسّف و تحسّر هم دیده مى‏شد مانند مقاله‏هایى با عنوان «وحدة المسلمین بین هلالین !» و «العید الضائع !». این طوفان تا مدتى در لبنان ادامه داشت.
عین همین اختلاف و درست به همان دلیل در عید فطر سال 1424 در ایران نیز بروز کرد و توابعى ناخوشایند داشت.
16. سال گذشته نیز حادثه غریبى رخ داد؛ شوراى عالى قضائى عربستان طبق تقویم اُمّ القرى ـ درست مانند تقویم رسمى ایران ـ روز چهارشنبه برابر با دى ماه 1383 را روز اوّل ذى حجه 1425 اعلام کرد. رورنامه‏ها و رادیو و تلویزیون عربستان نیز روز چهارشنبه را اوّل ماه دانستند؛ ولى ناگهان عصر جمعه برابر با سوم ماه، شوراى عالى قضائى عربستان اعلام کرد که جمعه چهارم ماه، و روز سه‏شنبه اوّل ماه بوده است. روزنامه‏هاى روز شنبه عربستان در توجیه این حکم نوشتند: سه نفر در شرق منطقه رین، ماه را عصر دوشنبه 29 ذى‏قعده دیده‏اند. بنابراین روز سه‏شنبه اوّل ماه بوده است. در این زمینه شوراى عالى قضایى عربستان این بیانیه را صادرکرد:
با وجود این که عصر سه شنبه، مردم در همه شهرها ماه را به صورت بلند دیدند ـ که بر حسب تقویم مکه مطابق با 30 ذى القعده است ـ شوراى عالى قضایى، روز چهارشنبه را اول ماه ذى الحجه اعلام کرد؛ ولى از آن جا که مجرد بلند بودن ماه، موجب حکم به شروع ماه ذى الحجه از روز سه شنبه نمى‏شد و کسى هم پیش‏تر اعلام نکرده بود که در عصر دو شنبه ـ 29 ذى القعده ـ هلال ماه را دیده است بنابراین شوراى عالى قضایى حکم به تمام بودن سى روز ماه ذى القعده کرد؛ ولى با توجه به این که در عصر جمعه ـ مطابق با سوم ذى الحجه بر حسب تقویم مکه ـ چند نفر شهادت دادند که شب سه شنبه، ماه را در سیح ـ در شرق استان رین ـ دیده‏اند، قاضى استان رین آنها را خواست و دو نفر از آنان حاضر شده، به رویت هلال ذى الحجه بعد از غروب دوشنبه شهادت دادند... و عدالت آن دونفر اثبات شد و قاضى استان رین یاد آور شد که آن دو نزدش به عدالت وثقه بودن معروف هستند ـ با آن دو نیز جوانى بود که هلال ماه را دیده ولى به دادگاه نیامد ـ... بنابر این شوراى عالى قضایى... مقرر داشت که دخول ماه ذى الحجه در روز سه شنبه ثابت شده است... و باید در روز چهارشنبه در عرفه وقوف کرد... «26»
* * *
17 ـ در زمان مرحوم آیة اللّه حاج آقا حسین بروجردى ؛ نیز روزى هلال براى آیة اللّه سید احمد خوانسارى در تهران اثبات شد و ایشان اعلام عید کرد. ولى براى آیة اللّه بروجردى ثابت نشده بود. عده‏اى از بزرگان علماى تهران براى رعایت حرمت مرحوم خوانسارى ـ و اینکه اگر آیة اللّه بروجردى اعلام عید نکند شخصیت ایشان مخدوش مى‏شود ـ نزد آیة اللّه بروجردى آمدند و ایشان هم به اعتماد آیة اللّه خوانسارى و براى حفظ حرمت وى بعد از ظهر اعلام عید کردند.
________________________________________
1. الکافى، ج 4، ص 170، باب النوادر من کتاب الصیام، ح 3.
2. الکافی، ج 4، ص 169، باب النوادر من کتاب الصیام، ح 1. شرح و توضیح این دو حدیث در «بخش هفتم: احادیث رؤیت هلال» خواهد آمد.
3. رؤیت هلال، ج 3، ص 1546 ـ 1547.
4. چند نکته مهم درباره رؤیت هلال، ص 4 ـ 5.
5. تاریخ و فرهنگ معاصر، ویژه نامه پنجم: یادنامه امام موسى صدر، ص 441.
6 .مجله الشریعة، سال ششم (1409) شماره 13، ص 375 ـ 376، «إثبات الأهلّة».
7. الحکم الشرعى فی إثبات رؤیة الهلال، ص 3، 6، 9.
8. رک: روزنامه جمهورى اسلامى، 15/12/1378، ص 15.
9. رک: تحقیقات اسلامى، سال 15، شماره 2 و سال 16، شماره 1، ص 86، «بررسى علمى رؤیت هلال ماههاى رمضان و شوّال 1423 در ایران»، و ص 144، «بررسى رؤیت‏پذیرى هلال در ایران در بیست و نهمین روز ماههاى قمرى سالهاى 1400 ـ 1423» ؛ گزارش جامع طرح سراسرى رؤیت هلال ماههاى قمرى براى ایران، ص 11، پانوشت.
10. تحقیقات اسلامى، سال 15، شماره 2، سال 16، شماره 1، ص 24 ـ 28، «رؤیت هلال؛ مشکلات و راه حلها».
11. تهذیب الاحکام، ج 4، ص 158، ح 444؛ الوافى، ج 11، ص 132، ح 10549.
12. ال‏آثار الباقیة، ص 75.
13. رک: رؤیت هلال، ج 3، ص 2038.
14. الکافى، ج 4، ص 82 ـ 83 ؛ تهذیب الأحکام، ج 4، ص 317، ح 965 ؛ الوافى، ج 11، ص 157 ـ 158، ح 10598 ـ 10600 ؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 131 ـ 133، ح 13034 ـ 13036.
15. الفقیه، ج 2، ص 127، ح 1926؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 131، ح 13031.
16. ظاهراً به دلیل مخالفت با والى در عید گرفتن، خانه‏اش را آتش زد.
17. الطبقات الکبرى، ج 5، ص 32.
18. فوائد المرجان، ص 109.
19. النقض، ص 618ـ619.
20. تاریخ ابن قاضى شهبه، ج 3، ص 518.
21. الفقه على المذاهب الخمسة، ص 164.
22. فقه الإمام الصادق(ع)، ج 2، ص 47.
23. اجتماع أهل الإسلام على عید واحد کلّ عام، ص 20 ـ 21.
24. الحکم الشرعی فی إثبات رؤیة الهلال، ص 5 ـ 6.
25. تیسیر الفقه، فقه الصیام، ص 31.
26. روزنامه المدینة، شنبه 4 ذى حجه 1425، شماره 15242، ص 4.

تبلیغات