چکیده

متن

 

روابط فرهنگی ایران و داغستان قبل از ظهور اسلام
    روابط داغستان با ایران زمین را می توان از زمان دولت ماد مشاهده کرد، زیرا در آن زمان داغستان جزء آلبانیای قفقاز به شمار می آمد و به قول تاریخ شناس معروف روسی دیاکونوف، ما باید روابط آلبانیای قفقاز با دولت ماد را بسیار نزدیک تصور کنیم. از این زمان می توان در باره روابط فرهنگی و تعاملات زبانی بین مردمان داغستان و ایران صحبت کرد. یکی از دلایل آن اینست که بین مادها و اقوام سواحل شمالی دریای خزر در هزاره اول قبل از میلاد روابط تجاری برقرار بوده است و ما می دانیم که روابط تجاری معمولاً همراه با روابط فرهنگی می باشند.
    با این همه تاریخ زبان و ادبیات فارسی در داغستان از دوران دولت ساسانی شروع می شود. پیوستن آلبانیای قفقاز به ایران در زمان حکومت شاپور اول (241-272 ق.م.) صورت گرفت. ولی اولین اسنادی که بر روابط اقوام داغستان با ایران زمان دولت ساسانی دلالت می کند، راجع به شرکت داغستانی ها در لشکرکشی های شاهان سلسله ساسانی و به ویژه شاپور دوم می باشد. ایرانیان برای نفوذ بیشتر در منطقه داغستان شروع به تبلیغ و گسترش دین زرتشتی خود کردند و به نظر می رسد که این مسئله آغاز پیدایش کتب و هر نوع دیگری از آثار ادبی و مذهبی ساسانی ها و گسترش زبان پهلوی می باشند.
    ایرانیان در داغستان استحکاماتی را ساختند و یکی از آنها شهر دربند می باشد. سـاخت ایـن شهـر را می تـوان به دوران حکـومت شاپور مرتبط ساخت ولی حتی اگر ساختن دیوار معروف دربنـد را شاپور آغاز نکرده باشد، دست کم ساخت آن نتیجه کوشش های وی می باشد. بیشترین نفوذ ایرانیان در این شهر بود و نام آن گواه بر این امر است. بعد از ساخت این دیوار مهاجرت مردم ایران به این شهر شروع شد. طبق اطلاعات اثر معروف دربندنامه، از مناطق داخل ایران به دربند سه هزار خانوار منتقل شده بودند و بر اساس اثر مکتوب آختی نامه، انوشیروان 60 خانوار از مردم فارس و 300 نفر سپاهی به قلعه ای در نزدیکی روستای آختی منتقل ساخت.
    تمامی این موارد گواه بر پیدایش و گسترش زبان و ادبیات ایران در داغستان می باشند که نمونه بارز آن کتیبه هایی به زبان پهلوی هستند که در شهر دربند به جای مانده اند. قبلاً 25 کتیبه کوچک به خط پهلوی متصل در باروی شهر دربند معروف بوده اند. ولی بر اساس کشف و بررسی های اخیر که در این شهر صورت گرفته اند، باستانشناسان شش کتیبه جدید به فارسی میانه را در آنجا کشف کردند. تمام این سی و یک کتیبه شامل نام های خاص سنگتراشان یا کسانی می باشند که در کشیدن دیوار سهمی داشته اند و یا اینکه نام و عنوان آمارگر را دربردارند.
    زبان و ادبیات فارسی در داغستان بعد از ظهور اسلام
    بعد از سقوط دولت ساسانی و حمله اعراب و به خصوص پس از آمدن آنان به داغستان (اولین گردان های سپاه اعراب در سال 22 ه.ق. به دربند آمده بودند) روابط ایران و داغستان کاهش یافتند. بعد از گسترش دین مبین اسلام در داغستان زبان عربی جایگاه اول را احراز نمود و زبان اصلی تمام مناسبات تجاری، سیاسی، فرهنگی و ادبی شد. ولی در اواخر قرن 11 و اوایل قـرن 12 میـلادی و بـه خصوص بعد از قرن 16 میلادی، زبان فارسی دری در زندگی روزمره و فرهنگ، ادبیات و حتی مکاتبات سیاسی و تجاری جایگاه خاصی را به خود اختصاص داد.
    کتاب های فارسی استقبال زیادی را در داغستان به دنبال داشتند و دلیل آن، اطلاعات این کتب در باره کتابخانه های شخصی، مجموعه های کتب مساجد و نسخه های خطی انستیتوی تاریخ، باستانشناسی و نژادشناسی مرکز علوم داغستان وابسته به فرهنگستان علوم فدراسیون روسیه می باشد. به ندرت کتابخانه یی پیدا می شد که در مجموعه کتاب های آن دیوان های شعر زیبای حافظ، سعدی، نظامی، فردوسی، جامی، فضولی، مولوی و غیره نباشد. در باره عشق و علاقه زیاد مردم داغستان به شعر فارسی، داستان معروف نظامی گنجوی و فرمانروای دربند دلیل واضحی بر این مورد می باشد. فرمانروای دربند بعد از خواندن مخزن الاسرار نظامی با وجودی که شعر به او اتحاف نشده بود مع ذلک با اهدای کنیزی قپچاقی به نام آفاق به وی از کارش تحسین کرد و نظامی چنان مفتون زیبایی آفاق گردید که در سال 569 ه. ق. وی را به عقد نکاه خویش در آورد. او منظومه خسرو و شیرین را در دوران عشق همین زن سرود.
    همین طور که در بالا اشاره ای شد، زبان فارسی زبان مکاتبات و آموزش گردید. گواه این مطلب، مکاتبات شخصی و اداری یکی از حکام بزرگ داغستان اُمه خان آواری (1744-1801 م.) می باشد، 160 نامه به این خان که به زبان فارسی نگارش شده است، به ما رسیده است. فرمان شاه طهماسب اول(1524-1576م.) درباره معاف شدن چند منطقه جنوب داغستان از پرداخت برخی مالیات ها به منظور جذب صوفیان آن دیار شاهد دیگر این مدعا می باشد. زبان فارسی را در مدارس سنتی و دینی داغستان نیز تدریس می کردند. زبان فارسی چنان گسترش پیدا کرد که مردم داغستان نیاز به فرهنگ هایی از فارسی به زبان های خود را احساس می کردند. اولین فرهنگی که در آن لغات فارسی با ترجمه به یکی از زبان های داغستان ارایه شده اند، فرهنگی به نام آن فصل فی جمع التصاریف للفظ الواحد و مؤلف این فرهنگ محمد شفیع دبیر قاضی آواری عالم، فرهنگنویس، ادیب و مترجم نامدار داغستان (1742-1817م.) می باشد. این فرهنگ در واقع فرهنگ ترکی با ترجمه به زبان های فارسی، عربی و آواری هست. وی همچنین در سال 1196 ه.ق. فرهنگ عربی ـ فارسی ـ ترکی ـ آواری را تألیف نمود. تبیان اللسان لتعلیم الصبیان و جامع اللغتین لتعلیم الاخوین که فرهنگ های فارسی ـ ترکی ـ عربی هستند و همچنین مجموع اللغات فرهنگ فارسی ـ ترکی از آثار دیگر وی به شمار می آیند. دبیر قاضی الآواری در تألیف فرهنگ های خود ازمنابعی همچون تفاسیر فی لغه الفرس تألیف قطران ابو منصور ارموی، صحح فرس تألیف هندوشاه نخچوانی، مجمع الفرس تألیف محمد سروری کاشانی و غیر استفاده کرده بود. محمد شفیع آواری نیز کلیله و دمنه از عربی و اشعار فارسی را به آواری ترجمه می کرد و گزیده اشعار گلستان سعدی را با معانی و شرح به عربی و فارسی برای دانش آموزان تألیف نمود.
    تمامی این موارد بیانگر استقبال مردم داغستان از زبان و ادبیات فارسی می باشند. به تدریج تأثیر فرهنگ، ادبیات و زبان فارسی چندان افزایش یافت که خود داغستانی ها شروع به تألیف و نوشتن اثاری به زبان شیرین فارسی می نمودند.به نظر اینجانب شعراء، نویسندگان و علمایی که برای بیان تفکر و عقیده خود زبان فارسی را انتخاب کرده بودند، می توان به چهار گروه تقسیم کرد:
   
    1) فرهیختگان داغستان که متأسفانه آثار آنها به دلائل مختلف تاریخی از بین رفتند و فقط در کتب و تذکره ها اشاره ای به آنها شده است. از جمله آنها، میرزا علی الآختی (1771-1858م.) که شعر فارسی می سرود، سید میر تقی کاشانی، شاعر ایرانی و مؤلف دیوان عندلیب و میرزا بیک الشعاعی که با زبان فارسی آشنایی کامل داشت و آثار و اشعار زیاد خود را به این زبان نوشته بود، از جمله این فرهیختگان هستند.
   
    2) مؤلفینی که هیچ اطلاعی از زندگی آنها در دست نیست ولی در نسخه های مجموعه های منتخب اشعار فارسی، عربی و ترکی و نیز در تذکره های مختلف که در مراکز پژوهشی و غیره نگهداری می گردند، ابیات و اشعاری از آنان به فارسی موجود است. به عنوان نمونه غزل شاعر گمنام داغستانی ـ دربندلی درلر می باشد که در انستیتوی نسخ خطی آکادمی علوم جمهوری آذربایجان نگهداری می شود. این شعر بر مهارت این شاعر ناشناخته دلالت می کند. شاعری که با سبک و بیان خوش خود قصیده اول را که آن را «خاموش دل افروزه» نامید با این بیت شروع می کند:
    منم آن عاشق رسوا که نهان می نگرم
    جسم بی جانم بر روح روان می نگرم
    در این غزل از احساسات عاشقانه و از شوق دیدار معشوق خود حرف می زند و با این بیت غزلش را به پایان می رساند:
    گاه مجنون صفت دشت بیابان کردم
    گاه خاموش به گنج سلیمان می نگرم
    
    3) مهاجران ایرانی که به خاطر اوضاع سخت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایران آن زمان به این منطقه با مردمانی آزادی خواه پناه بردند. از سال 1891م. تا سال 1905م. در قفقاز بین 15 تا 62 هزار اسامی از مهاجران ایرانی ثبت شده است. از جمله این بزرگان عبد الرحیم طالبوف بوده که در اواخر دهه شصت قرن 19 میلادی به داغستان مهاجرت نمود.
   
    3) شعرا، نویسندگان، علما و روشنفکران داغستان که شرح حال و همچنین آثاری از آنها به زبان فارسی به جای مانده است. از جمله آنان می توان به قمری دربندی و القداری اشاره نمود، که ذکر مختصری از احوال و آثار آنها در اینجا ضروری به نظر می رسد.
   
    میرزا محمد تقی قمری گلزار دربندی (1235- 1309ه.ق.) شاعر و مرثیه سرای داغستانی
    قمری در شهر دربند متولد گردید. علوم دینی و همچنین زبان های فارسی و عربی را در زادگاهش فرا گرفت و در آنها تسلط کامل یافت و وی آشنایی کمی با زبان روسی داشت. او جوانی خود را در عیش و خوش گذرانی و غفلت گذراند، چنانچه خودش می گوید «عمر خود را صرف وصف خط و خال آبروی هلال زیبارویان نمود که یک دفعه عقل ممتاز به خطاب درآمد». وی از بزرگترین تجار دربند بود. قمری از سی سالگی به روضه خوانی و مقتلنویسی پرداخت و کتاب کنز المصائب را به نظم در آورد که این کتاب بارها و بارها در تبریز چاپ شد. او بجز از کنز المصائب اشعار دیگری هم داشت. در سن پنجاه سالگی آن اشعار را به کنز المصائب افزوده می کند و این اثر را دیوان کامل قمری می نامد که دربردارنده اشعار ترکی و فارسی او هست و با تصحیح آقا بن عابد در باکو به سال 1285 ه.ق. و در تهران به سال 1372 ه.ش. به چاپ رسیده است. اثر سوم و ناشناخته قمری دربندی دیوان کنز المعارف هست که بعد از وفات شاعر به دست فرزند او تحریر و تکمیل شده است و نسخه خطی آن در انستیتوی نسخ خطی باکو نگهداری می شود. این اثر قمری شامل 188 صحفه شعر فارسی می باشد. شعر قمری بیشتر دربردارنده مدح و مرثیه اهل بیت (ع) و به خصوص امام حسین (ع) و یارانش می باشد، ولی شعرهای عارفانه و ساقی نامه ها در شعرش به چشم می خورند. قالب شعرهای وی بیشتر قصیده و غزل می باشد، ولی در شعر فارسی وی رباعیات هم وجود دارد. در شعر مرثیه خود در عزای امام حسین (ع) و یاران و اهل بیتش از روضه الشهدای کاشفی به عنوان سند تاریخی و از حدیقه السعدای فضولی (چنان که خودش از مکتب فضولی پیروی می کرد) بهره جسته است. شعر خواجوی کرمانی، منوچهری و محتشم کاشانی بر شعر فارسی قمری تأثیر گذاشت.شعر قمری از زیبایی خاص برخوردار است. شعر وی به جز از مرثیه و مدح، عارفانه می باشد. او چنان در عشق خدا مغروق است که می گوید:
    احسن الله باز طبعم پر زد از پرواز عشق
    بال زرین بر گشاد از همت آغاز عشق...
    عندلیب طبع پیرم باز با نظم جوان
    گلشن آرا شد به شور و ششدر و شهناز عشق...
    در اشعار خود سعی می کند تا تفسیر عارفانه بعضی از سوره ها و آیات قرآنی را دهد. چنان در اول دیوان خود شرح شاعرانه سوره فاتحه را می آورد:
    زینت سر لوح قرآن است بسم الله عشق
    آیه الرحمن عرفان است ضؤ ماه عشق
    الرحیم است ابتدای نهج منهاج الهدی
    زیور الحمد لله تاج فرق شاه عشق...
    شعرهای در وصف بهار و طبیعت که نشانگر زیباشناسی فوق العاده شاعر می باشد در میان اشعار قمری زیاد به چشم می خورند:
    نسیم صبحدم بر دمید از اوج بر فطرا
    صفا انگیز و بهجت خیز عطرامیز روح افزا
   
    وزان بوی بهار آمد زمان حمد یار آمد
    نگار گل عذار آمد ز بطن توده غبرا...
    اشعار قمری مملو از کنایات، استعاره ها، تشبیهات کثیر و خوش طبع می باشد. و از این رو وی خود را شاعر ماهر می داند و هر چه به شعرای دیگر احترام می گذارد ولی می گوید:
    عقل می گوید قدم نه بر گلستان لاتخف
    نیستند این شاعران پر هنر کامل عیار...
    و سپس با آوردن اسامی شاعران بزرگ چون فردوسی، سعدی، عنصری، نوائی، نظامی، حافظ و غیره از کار آنان عیب می گیرد.
    میرزا محمد تقی قمری گلزار دربندی تنها شاعر ماهر داغستانی می باشد که هم اشعار زیاد از وی به زبان فارسی و هم اطلاعاتی هر چند محدود از زندگی وی به جای مانده است.
    میرزا حسن فرزند عبد الله القداری (1834-1910م.) تاریخ نگار و شاعر داغستانی
    در روستای القدار به دنیا آمد. او از نوادگان شیخ شامیل بود. وی زبان های ترکی، فارسی، عربی و روسی در سطح عالی می دانست. با اکثر روشنفکران داغستانی، آذربایجانی و ایرانی مقیم داغستان دوست بود و با آنها مکاتبه داشت. در 1877 م. به سبب شرکت در شورش علیه نظام تزاری روسیه دستگیر، زندانی و سپس تبعید شد. او آثار زیادی داشت از جمله دیوان الممنون و آثار داغستان. بعضی از شعرهای فارسی وی به جای مانده است که آنها دارای کنایات و استعاره های زیبا می باشند. به عنوان مثال بیت اول قصیده وی:
    آواز دلفریبی از عندلیب بستان
    آمد بگوشم امروز با نغمهای الوان...
    با در نظر داشتن تمام موارد مذکره مشخص می شود که ادبیات فارسی در داغستان ریشه های عمیق تاریخی را دارد، اما متأسفانه امر ناشناخته می باشد. مسئله بررسی ادبیات فارسی در داغستان فعلاً در سطح ابتدایی هست، تحقیقات زیادی را در این زمینه باید انجام داد که نیاز به وقت و جوستجوی منابع جدید دارد.
   
    

تبلیغات