آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

متن

مدیریت خلاقیت
این چک لیست خلاقیت را از نوآوری جدا می ‌کند و مراحل کلیدی مدیریت خلاقیت دیگران را تشریح می ‌کند.
تعریف
واژه‌ های خلاقیت و نوآوری، غالباً به صورت مترادف و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این مقاله، هدف ما متمایز کردن آنها از یکدیگر است تا با درک معنای دقیق هر یک از این دو موضوع بتوانیم به مدیریتی بهتر دست یابیم.
خلاقیت به معنای سازماندهی تفکرات به طریقی است که ما را به مفاهیمی متفاوت از یک مدیریت رهنمون می ‌سازد. نوآوری غالباً مرتبط با تولید خدمات و کالاهای جدید است. این چک لیست، به فرآیندها، مراحل و شیوه‌ های مدیریت خلاقیت در دیگران می ‌پردازد نه به بررسی خلاقیت در خودتان. مثلاً:
1. مدیر الف فردی کاملاً خلاق است که همواره کارمندانش را با عقایدی جدید مواجه می‌سازد به طوری که آنان نمی ‌توانند خودشان را با سرعت او وفق دهند. بنابراین، هیچ کس واقعاً نمی‌ داند که فردا قرار است چه اتفاقی رخ دهد – اگرچه این وضعیت مهیج و چالش‌برانگیز است اما فاقد مسیری مثبت است و احتمالاً باعث لطمه خوردن بهره ‌وری می ‌شود.
2. مدیر ب دارای عقاید خلاقانه‌ اندکی است اما به خوبی به سخنان کارکنانش گوش فرا می دهد، آنان را تشویق و به آنها کمک می ‌کند عقاید خود را بیان دارند تا این عقاید مورد تست و آزمایش قرار بگیرند.
این چک لیست، عمدتاً پیرامون مدیر ب است.
مزایا
هر محصول و خدمت جدیدی با یک ایده آغاز و با چرخه‌ نوآوری، تست، اجرا و بازاریابی همراه شده است. عموماً پذیرفته شده که کلید رقابتی بودن، ایجاد عقاید جدید و بهره ‌برداری موفقیت ‌آمیز از آنها است.
معایب
ممکن است محیط سازمان‌ ها مساعد برای خلاقیت نباشد و هر کسی که اقدام به مدیریت خلاقیت می ‌کند با موانع متعددی روبرو شود، مانند:
• آزادی بیان با فرهنگ توبیخ و سرزنش در هم آمیخته است؛
• مقاومت عمومی در برابر تغییر و تحول؛
• بی ‌میلی در قبال اندیشیدن یا حرکت کردن در خارج از چارچوب شرح وظایف شغلی؛
• نادیده گرفته شدن افراد در اثر تنبیه و مجازات و نداشتن فرصتی برای یادگیری؛
• این نگرش که بهترین ایده‌ ها بوسیله افراد ارشد ارایه می‌ شود؛
• ضعف ارتباط یا جریان سازمانی آن هم تنها از بالا به پایین سازمان؛
• قوانین و مقررات سختگیرانه؛
• مشوق‌ های ناکافی و یا نبود چنین مشوق‌ هایی؛
• تصمیم‌ گیری کند.
چک لیست عملی
1. منابع بالقوه‌ خلاقیت را مشخص سازید
• ما تمایل داریم در مورد تولید محصولات جدید دست به تحقیق و پژوهش بزنیم که نتیجه آن دسترسی به عقایدی تازه در مورد چنین محصولاتی خواهد بود. منابع اطلاعاتی عبارتند از تحقیقات منتشره‌ دانشگاهی، گزارش‌ های روزنامه ‌ها یا مقالات مندرج در نشریات حرفه ‌ای و بازرگانی.
• کارکنان کسانی هستند که به طور روزمره با فرآیندها، مسایل و مشکلات سر و کار دارند. آنان در بهترین موقعیت برای شناخت فرصت ‌ها یا تهدیدها قرار دارند و می ‌توانند روش‌ های بهتر برای حل مسایل را ارایه کنند . آنان همچنین می توانند در مورد شیوه‌ های مختلف اجرای امور بیاندیشند.
• شاید همیشه مشتریان بازخورد صحیح ندهند اما گوش دادن دقیق به نظرات، بازخورد و شکایات آنان می‌ تواند به عقایدی جدید منتهی شود.
• ارتباط با عرضه‌ کنندگان می‌تواند مزایایی دو جانبه را به دنبال داشته باشد.
• رقبا برنامه‌ های خاص خود را برای خلاقیت دارند؛ فعالانه تلاش کنید تا از فعالیت ‌ها و آخرین دستاوردهای رقبایتان مطلع شوید.
• به نظر می ‌رسد بسیاری از خلاقیت ‌ها ریشه در شرایط غیرمستقیم و غیر برنامه‌ ریزی شده دارند.
2. خودتان مثال ‌هایی را مشخص کنید
این یک موضوع مرتبط با سبک و نگرش است تا خلاقیت خودتان، هر چند که مسلماً می‌ تواند به شما کمک کند. هدف فقط مدیریت امور برای نیل به بهره ‌وری نیست بلکه باید به کارکنان اجازه و فرصت فکر کردن داده شود. باید شیوه ‌های مختلف اجرای امور را از طریق جلسات گوناگون بررسی کنید.
• عقاید جدید را به طور مستمر ترغیب کنید نه فقط هنگامی که زمان در اختیار دارید
• در فضایی آزاد پیرامون همه‌ عقاید بحث کنید نه فقط آن عقایدی که فکر می ‌کنید خوب هستند.
• از یافته ‌های جدید و مسیرهای مختلف استقبال کنید نه اینکه فقط بخواهید وضعیت موجود را حفظ کنید.
3. فضای خلاقیت را تقویت کنید
توصیف فضایی که خلاقیت را تقویت کند، کار دشواری است، اما مشخصات چنین فضایی عبارتند از:
• حس پویایی؛
• حس علاقه‌ مندی و احترام متقابل در زمانی که افراد با یکدیگر در تعامل هستند؛
• محیطی کنترل شده اما دارای قوانین و رویکردهای انعطاف‌ پذیر به جای پیروی کورکورانه از این قوانین؛
• فضایی مملو از انرژی، اشتیاق، ذهن باز و تعهد.
4. از تکنیک‌ های مختلف برای خلاقیت استفاده کنید.
هم اندیشی دربرگیرنده‌ مباحث آزاد برای پی بردن به عقاید جدید است. این روش برای دستیابی به ایده‌ های متعدد و آنچه که در ذهن افراد پنهان شده، اهمیت فراوانی دارد.
باید پیشنهادهای کارکنان گردآوری شود تا بتوان از آنها در رشد بهره ‌وری، کاهش هزینه ‌ها و بهبود شرایط کاری استفاده کرد.کلیدموفقیت چنین طرح ‌هایی، ارایه‌ بازخورد و امتیاز به چنین افرادی است تا کارکنان به این باور برسند که مدیریت به سخنان آنها گوش کرده و برای آنها ارزش قایل است
چنین گروه ‌هایی می ‌توانند عمیقاً به بررسی یک موضوع خاص بپردازند و به افراد اجازه دهند که عقاید خود را مطرح و به نگرش ‌ها و تفکرات دیگران نیز توجه کند.
5. یک عضو تیم باشید
اگرچه ممکن است شما رهبر تیم باشید اما باید عضوی از تیم نیز باشید. افراد را در قبال کاری که می ‌کنند به چالش بکشید و از آنها بخواهیدکه شما را در قبال کاری که می کنید، به چالش بکشانند. شما باید نقش‌های مختلفی را در نظر بگیرید تا بتوانید بهترین نتیجه را از تیم‌های کاری خود به دست آورید .
– در زمان ‌ها و اوقات مختلف مفید است که :
• مدیری باشید که یکجا می‌ نشیند، به حرف‌ های دیگران گوش فرا می دهد، در آنها ایجاد انگیزه می کند و نیز می‌ داند که چه زمانی مانع از بروز یک موقعیت غیر سودآور شود؛
• رابطی باشید که اطلاعات به دست آمده از افراد مختلف را پردازش و تفسیر می‌ کند؛
• فردی باشید که افراد را وادار می‌ کند راه ‌حل‌ ها و جایگزین ‌های دیگر را نیز در نظر بگیرند؛
• سازنده‌ ای باشید که میان احتمالات گوناگون پیوند و رابطه برقرار می‌ کند؛
• هماهنگ‌ کننده ‌ای باشید که از مطالب طرح شده ضمن نتیجه‌ گیری، اجماع نظر حاصل می کند.
6. فضایی سرزنده ایجاد کنید
اگر می‌خواهید افرادتان خلاق باشند، نباید انتظار داشته باشید که تمام وقت در حال فعالیت باشند. در واقع اصلاً نباید انتظار داشته باشید که در تمام اوقات آنان را ببینید – ممکن است آنان زمانی که خارج از دید شما هستند، از قدرت خلاقیت بالاتری برخوردار باشند. اگر در ابعاد زمانی و مکانی به افراد خود اعتماد کنید، آنان توانایی دست یافتن به نتایج بهتری را خواهند داشت.
7. سیستم ‌هایی را برای خلاقیت ایجاد کنید
چنین سیستم‌ هایی بر مبنای رویکردهای مندرج در بندهای 6-1 خواهند بود. آنها عبارتند از:
• ارزیابی‌های 360 درجه‌ – که در آن ارزیابی و بازخورد سازنده‌ مشتریان، زیردستان، همتایان و مدیران بر مبنایی منظم، صادقانه و آزادانه ارایه می ‌شود.
• تیم ‌های خودفرما – گروه‌ های کوچکی از افراد هستندکه اختیار مدیریت خود و کارهای خود را دارند. آنان نیازمند انعطاف ‌پذیری و حمایت سازمان و نیز اعضایی با توانایی‌ ها و مهارت ‌های مختلف هستند.
• کار انعطاف‌ پذیر – در این صورت افراد مجبور نیستند کارهای مشابه و موازی بکنند. شما می‌ توانید با تعیین وظایف بر اساس توانایی ‌های کارکنان، از مزایای مثبت کار انعطاف‌ پذیر بهره‌ مند شوید.
8. آزمایش ‌هایی کم هزینه بعمل آورید
عقایدی را که نیازمند سرمایه‌ گذاری مهمی بوده و به نظر می ‌رسد که مفید هم هستند ، قبلاً تست کنید. در این زمینه با دقت برنامه ‌ریزی کرده و اطلاعاتی را که به پیشرفت آتی کار کمک می ‌کنند فراهم کنید.
9. بازخورد و امتیاز بدهید
هیچ ابتکاری ارزشمند نیست مگر اینکه زیرپوشش حمایت یک سیستم ارایه‌ بازخورد و امتیاز باشد. این امکان را به کارکنان بدهید تا از چگونگی استفاده از پیشنهادهای خود مطلع شوند و این امر سبب ترغیب بیان عقاید آنان در آینده شود. بازخورد باید مثبت و سازنده و دربرگیرنده‌ عقاید و دیدگاه ‌های تمامی کارکنان باشد. در برخی برنامه‌ های سازمانی، برای ترغیب افراد به ارایه‌ پیشنهادهای سازنده، مشوق‌ های مالی نیز در نظر گرفته می‌ شود.
پرسش ‌های مهم
• آیا بر این باور هستید که خلاقیت به خودی خود وجود دارد یا باید در افراد پرورش یابد؟
• چند وقت یکبار تلاش می‌ کنید تا روش‌ های جدیدی را برای عمل به شغل خود بیابید؟
برای مدیریت خلاقیت
بایدها
• باتوجه و تمرکز بر مشتریان ، خدمات و کالاهای خوبی را که افراد اکنون و در آینده خواهان آنها هستند ارائه کنید.
• عوامل مهم کسب و کارتان – از جمله سودآوری، قدرت رقابت، فن‌ آوری، تقاضا، و هزینه ‌ها را به خوبی درک کنید.
• امکان تست و آزمایش را فراهم آورید و از شکست ‌ها برای پیشرفت خود ، نه برای بازگشت به عقب استفاده کنید.
• بر اهمیت خلاقیت به هنگام استخدام کارکنان جدید، تاکید کنید.
نبایدها
• هرگز این تصور را نداشته باشید که همه‌ تضادها و اختلاف ‌ها، منفی هستند.
• هرگز خلاقیت را نسبت به نظم و ترتیب در رده‌ دوم قرار ندهید.
برای اطلاعات بیشتر
کتاب:
«بروز خلاقیت: چگونه رهبران می ‌توانند قدرت خلاقیت را در تیم‌های خود اشاعه دهند»، جان واتمور ، 1999
«مسئولیت ‌پذیری، بهشت خلاقیت است.» نادین گوردیمر
«فکر نمی ‌کنم خلاق باشم. فکر می ‌کنم خلاقیت را خوب می ‌شناسم.» مایکل گرید

تبلیغات