آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

متن

اتفاقی پیش‌بینی نشده در حال رخ دادن است: " اقتصاد آتی" بالهای خود را گشوده تا پیش از به پایان رسیدن "اقتصاد اطلاعاتی" به سراغ ما بیاید. ایده‌ها و فناوری‌های این دو اقتصاد بر یکدیگر طی دهه‌های آینده تاثیر خواهند گذارد و به سرعت فضایی رو به تکامل را برای کسب و کار و مدیریت فراهم خواهند نمود. وظیفه ما آن است که بدانیم اقتصاد آتی چیست، شبیه به چیست، محرک آن چیست و چرخه حیاتی آن چقدر است.
در چرخه‌های حیاتی اقتصادها، ما شاهد یک توالی بوده‌ایم از اقتصاد مبتنی بر شکار که عمر آن به صدها هزار سال قبل میرسد تا اقتصادهای مبتنی بر کشاورزی که عمری دهها هزار ساله دارندو از اقتصادهای صنعتی که عمرشان کمتر از دویست سال است و تا عصر اطلاعات امروز. نیمه نخست اقتصاد اطلاعات تحت سیطره کامپیوترها بود که اهمیت بسیار زیادی برای ما دارند. قدرت اتصال دهنده شبکه های کامپیوتری که با انفجار اینترنت در اوایل دهه 1990 آغاز شد، هرگز کامل نبوده و خود در سیطره نیمه دوم این اقتصاد قرار داشته است. ما شاهد پنج دهه اقتصاد اطلاعاتی بودهایم و به نظر می‌رسد حداکثر سه دهه دیگر شاهد آن باشیم.
هر چیزی که آغازی دارد، طبیعتاً یک چرخه حیات ویک پایان هم دارد. کارخانه ها، سیاره ها و مردم همگی چرخه حیات خاص خود را دارند. کالاها، کسب و کارها، صنایع، اقتصادها و تمدنها نیز چنین هستند. همه آنها چرخه حیات دارند و به نظر می‌رسد این چرخه ها از اصول مشخصی تبعیت میکنند. مثلاً چرخه‌های حیات از دوره‌ها و فصلهای خاصی عبور میکنند که عبارتند از: (Q1)دوره تکوین، (Q2) رشد، (Q3) بلوغ و (Q4) نزول. فصل نخست اقتصادی در سیطره علوم قرار دارد و فصل دوم تحت سیطره فناوری است که پلی میان علوم و شرکتهایی است که در فصل سوم به بلوغ رسیدهاند. چهارمین فصل بر نوآوری سازمانی متمرکز است. مثلاً علم ترمودینامیک به ساخت موتورهای بخار انجامید که خود باعث شکل گیری صنایع راه آهن و اقتصادهای صنعتی شد و الگوهای بروکراتیک مدیریتی را پدید آورد. علم فیزیک باعث ساخت نیمه رساناها شد که باعث ابداع کامپیوترها و کسب و کارهای مبتنی بر اقتصاد اطلاعاتی شدند و سازمانهای شبکهای حاصل از آن در فصل چهارم ظهور کردند.
ممکن است این چرخه‌ها با یکدیگر تداخل نمایند و در حالی که هنوز یک چرخه در مرحله تکوین است، چرخهای دیگر در مراحل رشد یا بلوغ باشد. ممکن است مردم تا حدود هشتاد سالگی زندگی کنند اما اکثر آنها فرزندانی در سنین 20 یا 30 سالگی دارند. چه چیزی در یک اقتصاد در حال تکوین جدید است. اقتصاد آتی مرحله رشد خود را پیش از بلوغ اقتصاد اطلاعاتی آغاز کرده یعنی دو نسل اقتصادی در کنار هم زیستهاند. اقتصاد آتی دارای سه نیروی محرک اصلی است: ارزش آفرینی در سطح مولکولی، اتصال فناوری اطلاعاتی و فناوری بیولوژیکی و یک محیط اقتصادی که در آن تکامل اقتصادی به عنوان منبع اصلی مدیریت و ایدههای اقتصادی به وقوع میپیوندد. ذهنیت رایج دراین روند، این چنین است: آفرینش، اتصال و تکامل.
آفرینش
سرنخ‌های اقتصاد آتی را باید در علومی یافت که به فناوری تبدیل شده‌اند و دربرگیرنده قدرت مولکول‌ها هستند. این قدرت در سه موج متوالی ظاهر خواهد شد: نخست در فناوری مواد طبیعی (بیولوژی)، سپس در مواد غیرطبیعی و سرانجام در فناوریهای فوق پیشرفته.
در موج نخست، میتوان گفت که بهترین کار انجام شده، کشف ساختار دوگانه و مارپیچی دی ان ای در تحقیقات کریک و واتسون در سال 1953 بود. تقریباً پنج دهه بعد، تکمیل پروژه ژنتیک انسان در سال 2001 میتواند شروعی برای فصل دوم باشد. فصل دوم حداقل دو تا سه دهه به طول خواهد انجامید که در این مدت ما شاهد تجاری شدن بسیاری از فرآورده‌های بیولوژیکی و همچنین تداخل معنادار فناوری اطلاعاتی و فناوری بیولوژیکی خواهیم بود
بیولوژی در سطحی کاملاً متفاوت عمل میکند و میان سطوح کوچکتر ارتباط برقرار میکند یعنی میان مولکولها (از جمله دی ان ای)، اندامها، موجودات و اکولوژی‌ها. به عبارت دیگر، اکولوژی مشتقی از مولکولها است اما عکس آن امکان‌پذیر نیست مگر اینکه شما آفریننده آن باشید. نیمه رساناها به تولید رایانه ها انجامیدند و سپس اینترنت ایجاد شد اما عکس چنین حالتی وجود نداشته است. همانند بیولوژی، اقتصاد نیز مشتقی از مولکولها است، البته چنین تعریفی به اندازه زمان داروین ساده نیست و نیازمند مدیریتی قوی همانند مدیریت امروز است.
دی ان ای که نخستین موج بیولوژیکی (اواسط دهه 1980 تا اواسط دهه 1990) بود، از یک الگوی اقتصادی برنامه ریزی شده استفاده می‌کرد که می‌توانست دارویی بزرگ همراه با پولی بزرگ، ایده های بزرگ و خطرات بزرگ باشد زیرا ساختار مولکولی این دارو به درستی قابل درک نبود.
موج‌های دوم و سوم اقتصاد آتی شامل تکامل تجاری شدن مولکولها البته در مدت زمانی طولانی‌تر خواهند بود. در این روند، شاهد پیشرفتهایی در زمینه فناوریهای غیرطبیعی و فناوریهای فوق پیشرفته خواهیم بود. مثلاً گروه جدیدی از سرامیکها دارای ویژگی مقاومت در برابر حرارت هستند که می‌توانند مصرف سوخت را تا یک میلیون بشکه در روز کاهش دهند. ساختارهای جدید مبتنی بر موادی هستند که محیط زیست را نیز حفاظت می‌کند. طی چند دهه آینده ما شاهد ظهور سیستمهای محاسباتی کارآمدتر و کوچکتر خواهیم بود. در این زمینه چهار عنصر مد نظر هستند: الکترونیک مولکولی، فتونیک، کوانتوم و دی ان ای.
اگر شما یک کارآفرین یا یک مدیر باشید و اگر به آنچه که در آینده رخ خواهد داد، چشم دوخته‌اید، باید این سوال را از خود بپرسید:«چگونه می‌توانم از طریق فنآوریهای مولکولی به ارزش کسب و کارم بیفزایم؟»
اتصال
در سال 1998 ما کتاب ابهام را به رشته تحریر درآوردیم. در این کتاب گفته میشد که اتصالات شبکه ای، قوانین کسب و کار را تغییر خواهند داد. در آنجا ما بر اقتصاد اطلاعاتی تمرکز کردیم. ابهام واقعی زمانی رخ خواهد داد که اقتصادهای فعلی و آتی طی دهه آینده در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. در این زمان است که اقتصادها بیش از پیش به سراغ بیولوژی خواهند رفت. به همین دلیل است که ما شاهد ابهام میان فناوریهای مواد طبیعی و غیرطبیعی، فرآورده های طبیعی و مصنوعی و موجودات زنده و غیرزنده خواهیم بود.
به نظر میرسد اتصالات و ارتباطات جهانی در روشنترین وضع و بنیادی ترین قواعد خود قرار دارند. قواعد برگرفته از علوم، جهانی را خلق می‌کنند که قواعد مذهبی یا هنری ، همان جهان را با قواعدی متفاوت می‌آفرینند. همه آنها واقعیتهایی متفاوت از یک جهان هستند. در علوم، چه به قوانین مادی بپردازیم و چه قواعد ژنتیک، اطلاعاتی یا مولکولی، باید بدانیم که در هر حال قانون، قانون است. چنین قوانینی ارتباط میان جهان را ساده تر می‌سازند اما هرگز انسان را از برقراری ارتباطات جدید منع نمی‌کنند.
در علوم، ما به نقطه ای رسیده‌ایم که فناوری بیولوژیکی و فناوری اطلاعاتی را می توان به یکدیگر تعبیر کرد. اصول هر قانون را میتوان در لایه هایی متوالی شناخت. جهان از ابتدا بر پایه نظم و قانون بنا شده و بنابراین اقتصادهای آن نیز چنین هستند. قانون در الزامی‌ترین و اساسی‌ترین شکل خود نیز قانون است. بنابراین میتوان قوانین را مبادله کرد و فناوریهای امروز نیز در راستای همین هدف هستند. بنابراین الگوهایی که بیولوژیستها و اکولوژیستها ایجاد کرده‌اند ، برای مدیریت استراتژیها و فرآیندهای کسب و کار مفید است .
امروزه مولکولها از یک آزمایشگاه به آزمایشگاهی دیگر منتقل می‌شوند و نتایج حاصل از فعالیتهای تحقیق و توسعه به تولید بیشتر می انجامد. علم دیروز میتواند به خدمات و مراقبتهای بهداشتی فردا بیانجامد. قلب مصنوعی که تحت کنترل ریزتراشه ها قرار دارد یک واقعیت است. اما همواره از مولکولها استفاده‌های یکسان به عمل نمی‌آید. هرگز سلولهای یک زالو به یک ترانزیستور سیلیکونی متصل نشده‌اند و یک عصب مصنوعی در بدن خرچنگ قرار نگرفته است.
تفاوت میان موجودات همواره وجود داشته است. دو دهه پیش، علم ژنتیک شاهد پیشرفتهای خوبی بود، باکتریها در آزمایشگاهها پرورش یافتند و پروتئینهای دارویی به طور مصنوعی ساخته شدند. ما آزمایشهای مربوط به انسان را بر روی بدن موش انجام دادیم زیرا بدن موش شباهت زیادی به بدن انسان دارد. هم چنین غدد ابریشمی عنکبوت و غدد شیری بز هم شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند. دانشمندان مولکول غدد عنکبوت را وارد غدد شیری بز کردند و در نتیجه شیر بز حالتی ابریشمی به خود گرفت.
گام بعدی انتقال این فناوری آن و استفاده از آن برای تولید انبوه الیافی بود که به بیواستیل (bio-steel) انجامید. استفاده از شیر بز برای تغذیه روشی بسیار قدیمی است اما با استفاده از فناوریهای موجود این امکان فراهم آمد که شیر غنی تر و قوی تر شود. به همین صورت علم بیوپلاستیک در صنایع پتروشیمی و کشاورزی پدید آمده است. پلاستیک از نفت به دست می آید که گران، کثیف و به لحاظ ژئوپلتیکی غیر ثابت است. در آینده این محصول به شکلی ارزان و پاکیزه تهیه خواهد شد. هم اکنون بسیاری از کارخانجات از پلی استیرن استفاده می‌کنند. مزرعه داری مولکولی، یک صنعت جدید مابین صنایع غذایی و صنایع دارویی است.
نرم‌افزارهی رایانه‌ای نیز همانند مولکولها از همین قواعد پیروی می‌کنند یعنی آفرینش، اتصال و تکامل. این امر باعث رشد سریع فناوریهای اطلاعاتی و فناوریهای بیولوژیکی شده است. تکامل سیستمها باعث خلق جهانی مهیج و مجازی شده که بر مبنای قواعد ساده ای اداره می‌شود. سیستمهای ایمنی دیجیتالی به کار گرفته شده‌اند. الگوریتمهای ژنتیک فقط در رایانه ها وجود دارند اما بیولوژیستها از آنها استفاده می‌نمایند. به زودی از شبکیه های سیلیکونی در چشم انسان استفاده خواهد شد. نقاط مختلف جهان به یکدیگر متصل شده‌اند و حد و مرزهای آنها از میان رفته‌اند. از طریق ارتباطات قواعد شیمیایی، بیولوژیکی و اطلاعاتی، فناوریهای جدیدی ظهور می‌کنند که دارای کاربردهای تجاری هستند که تاکنون توجهی به آنها نشده است. ما تنها در نقطه آغازین دانستن آنچه که نمی‌دانیم هستیم .
تکامل
وقتی عناصر آفرینش همچون مولکولها یا ایده‌های کسب و کار به یکدیگر متصل می‌شوند، شروع به تکامل می‌نمایند. همچنان که اقتصاد ما بهم پیوسته تر می‌شود، منطق مدیریتی دهه های آینده برگرفته از تکامل خواهد بود تا برنامه ریزی.
همه چیز سرعت فزاینده‌ای یافته و این امر ما را قادر می‌سازد تا پیش بینی کنیم که در آینده با اقتصادی یک دقیقه‌ای مواجه خواهیم بود. ما فکر می‌کنیم که در آینده، طول بیشتری نسبت به زمان حال داشته باشیم. یک دلیل ساده آن است که نسل کالاهای جدید هر ساله معرفی می‌شوند اما نسل جدید زندگی دارای چنین سرعتی نیست ؛ البته در دنیای مجازی چنین است اما دستیابی به نتایج واقعی در قبال مردم و اجتماع به زمان بیشتری نیاز دارد.
همچنین هر اقتصادی محصولات محوری خود را دارد و عرصه های مولکولی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. اگر به گذشته و صنعت راه آهن بازگردیم می بینیم که استفاده از موتور بخار یکی از زیرساختارهای توسعه صنعتی بود و با ظهور موتورهای احتراقی، اتومبیل به محصول اصلی و محوری اقتصاد تبدیل شد. ابررایانه ها و سپس رایانه‌های خانگی و اینترنت که باعث شکل گیری یک شبکه جهانی شد، اهمیت مشابه و یکسانی در عصر اطلاعات داشته‌اند.
فرصت بسیار خوبی برای اقتصاد آتی وجود دارد که محصول محوری آن از دل مراقبتهای بهداشتی بیرون آید، زیرا این بزرگترین بخش اقتصاد است. مطالعه خصوصیات ژنتیک انسان و پیشرفتهای حاصل شده در پژوهشهای سلولی، بستری قوی را برای ظهور محصولات تجاری فراهم می‌آورد. اقتصاد نوین باید علاوه بر بزرگترین بخش خود، به آموزش، داراییهای فکری و سرمایه انسانی نیز توجه کند هر چند که علم ما در این زمینه ها محدود است.
به هر حال، اقتصاد نوین هر چه باشد برگرفته از یک طرح یا شانس نیست. بلکه این نوع اقتصاد باید تکامل یابد و با استفاده از اصول مختلف بخشهای متفاوت خود را به طرق گوناگون به یکدیگر متصل سازد. هر محیطی که چیزی خلق می‌کند آنها را به یکدیگر متصل می‌کند. ما باید انتظار داشته باشیم که برخی از این بخشها به طور همزمان تکامل یابند مانند رشد نسلهای جدید نرم افزاری و انواع ارگانهایی که در آزمایشگاههای مکانیکی تولید می‌شوند.
چنین ترکیباتی چیزی فراتر از برنامه ریزیهای تکاملی نیستند. به همین دلیل، ما باید خودمان را از نقطه ثقل چنین چیزهایی رها سازیم و مانند کوپرنیک آنقدر درباره خورشید مطالعه کنیم تا منظومه شمسی را بیابیم. لذا ما باید سعی کنیم تا به آینده چنین تکاملاتی فکر کنیم و به آنچه که خلق می‌کنیم اجازه دهیم تا تکامل یابند. البته، این فرآیند تکاملی ، توقفی در اقتصاد ایجاد نخواهد کرد.
در بالا گفتیم که ابهام بزرگ بین مواد طبیعی و غیرطبیعی خواهد بود. بسیاری از موانع بین زندگی کربنی و غیرکربنی می‌باشند. متخصصان می پرسند، چگونه می‌توان زندگی را گرمتر ساخت؟ چگونه می‌توان کیفیت کار انسانی را به کامپیوترها وارد کرد؟ در اصل، ما باید بپرسیم: چگونه می‌توانیم تکاملی را قبول کنیم که برخی متخصصان معتقدند باعث توقف ما خواهد شد؟
اقتصاد به واسطه ما متوقف نمی‌شود و ما باید درک کنیم که تکامل آنچه از ما هوشمندتر است، چگونه رخ داده است؟ موجودات به خودی خود پدید نمی‌آیند. آنها در اثر یک جهش و طی شدن مجموعه‌ای از قوانین بوجود می‌آیند. اما اگر آنها زودتر از موعد به تکامل برسند، آیا میتوانند هوشمندتر از ما باشند؟ ما باید فکر کنیم که ممکن است چنین حالتی اتفاق بیفتد. آیا ما قادر هستیم به اندازه آنها خلاق و در حال تکامل باشیم؟
پیشرفتهای علمی در دهه گذشته، در درک این وضعیت کمک زیادی کرده است. مباحث بیشتر باعث می‌شوند تا ما درک بیشتری از جهان پیرامون خود داشته باشیم. ما میتوانیم به کمک فاصله‌ای که میان مولکولها ایجاد کرده‌ایم، اصول محصولات جدید، کسب و کارهای جدید و اقتصادی جدید را ترسیم نماییم.
پندها
هیچ چیزی فراتر از علوم کاربردی و کاربردهای علوم وجود ندارد – لویی پاستور
من باید بخشی از چیزی باشم که مرتباً تکامل می یابد نه اینکه فقط ایجاد میشود – جودی مک گراث

هر گاه شرکتی، محیطی جدید خلق کرد، دیگر مانند گذشته اش نیست بلکه تکامل یافته است. این اصل یادگیری است – آری دی جیوس

تبلیغات