آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

متن

در تبلیغات اسلامى سه محور مهم وجود دارد که عبارتند از مبلغ;مخاطب و معارف تبلیغى. در هر یک از این امور شرایط خاصى براى‏توفیق در ابلاغ ضرورى است و بى‏توجه‏اى به این مقدمات و شرایطباعث ناکامى است.
بایسته‏هاى مبلغ
در این بخش به‏طور گذرا به مهم‏ترین ویژگى‏هایى که رعایت آن برمبلغ لازم است اشاره مى‏کنیم.
اخلاص
اخلاص در عمل و زدودن زنگارها از «نیت‏» شرط موفقیت در هرکارى‏است. از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل شده است:
«انماالاعمال بالنیات و انما لکل امرى‏ء مانوى، فمن کان هجرته‏الى‏الله و رسوله فهجرته الى‏الله و رسوله و من کان هجرته الى‏دنیا یصیبها او امرئه ینکحها فهجرته الى ماهاجرالیه.» (1)
آفت تبلیغ، توجه به مادیات و «هجرت تبلیغى‏» با انگیزه کسب‏دنیا و معاش است. اگر مبلغ علامه روزگار باشد، اگر دانش خود رابا «نیت‏خالص‏» نشر ندهد و به صورت «متاعى‏» نرخ‏گذارى کندبه مانند زاهدى است که زهدش را مى‏فروشد.
هرکه پرهیز و علم و زهد فروخت خرمنى گرد کرد و پاک بسوخت
البته منافاتى بین اخلاص و کسب روزى نیست. همانند کسى که گندم‏را براى گندم مى‏کارد و کاه نیز به دست مى‏آورد. (2)
تواضع علمى
حضرت على(ع) شخصى را موعظه فرمودند که:
«... و لایستحیى اذا سئل عمالایعلم ان یقول: لااعلم...» یعنى‏هرگاه از چیزى که نمى‏داند اگر مورد پرسش قرار گرفت، از گفتن‏نمى‏دانم حیا نورزد.
هرگاه از تو درباره چیزى که آن را نمى‏دانى، سؤال کردند، ازگفتن نمى‏دانم شرمگین مباش.
قرآن مجید نیز فرموده:
(و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم‏الکافرون... فاولئک‏هم‏الظالمون... فاولئک هم‏الفاسقون.) (3)
سخنى که از روى آگاهى نباشد بر روى مخاطبین اثر نامطلوبى‏خواهد داشت، و بر گوینده است که از مخاطبین رفع اشتباه کند.
تا نیک ندانى که سخن عین صوابست باید که به گفتن دهن از هم نگشایى (4)
یقین به صحت گفتار
همانطور که پیامبران الهى در تلقى وحى و حفظ و ابلاغ آن معصوم‏هستند (5) ، مبلغ هم موظف است این مصونیت در ابلاغ را با تحقیق ودقت و با صبر و حوصله و خدا ترسى در خود به‏وجود آورد.
او باید پیام‏هاى تبلیغى خود را از منابعى دریافت کند که به‏درستى آن اطمینان دارد. همچنین باید به درستى ادراک خوداطمینان پیدا کرده باشد تا دعوتش «عن علم‏» باشد.
سزاوار است مبلغ اسلامى که تکیه بر منبر پیامبر(ص) مى‏زند دقت‏مناسبى را جهت‏حفظ آیات و روایات اختصاص دهد تا در هنگام‏سخنرانى دچار نسیان و فراموشى نشود.
انتخاب بهترین روش در ابلاغ
مبلغ باید از رساترین عبارات براى رسانیدن مطالب به مخاطبین‏استفاده کند، و از سخنان زاید و درازگویى که شنونده را خسته‏مى‏کند پرهیز کرده، از جملات کوتاه اما پر معنى استفاده کند.
چنانکه امام صادق(ع) مى‏فرماید:
«ثلاثه فیهن البلاغه: التقرب من معنى‏البغیه، و التبعد من‏حشوالکلام والدلاله بالقلیل على الکثیر.» (6)
حکمت و موعظه
دو ویژگى حرکت انبیا که موجب پیروزى و استمرار حرکت آنان شده‏است‏حکمت و موعظه حسنه است.
آنان بر اساس واقعیات هستى که با فطرت پاک بشر هماهنگى دارددعوت خود را آغاز کرده و تداوم مى‏بخشیدند. دعوت آنان سرشار از«حکمت‏» و «تعلیم‏» و «تزکیه‏» و «بینات‏» بوده است.
پیامبران در منش اجتماعى خود «متواضع‏» و فروتن بوده‏اند. این‏خصلت‏باعث مى‏شده است که با مردم ارتباط گرمى داشته باشند و درهمه کارها به رایزنى بپردازند.
چنان‏که در قرآن آمده است:
(فبما رحمه من‏الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من‏حولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فى‏الامر...) (7)
مبلغ از رمز پیروزى پیامبران الهى درس گرفته و از عوامل شکست‏رهبران ضلالت پرهیز مى‏کند.
(ادع الى سبیل ربک بالحکمه والموعظه‏الحسنه و جادلهم بالتى‏هى‏احسن.) (8)
(قل هذه سبیلى ادعوا الى‏الله على بصیره انا و من‏اتبعنى...) (9)
ویژگى‏هاى تبلیغ مؤثر
التزام به گفتار
سزاوار است مبلغ پیام‏هایى که خود به آن‏ها عمل مى‏کند را بیان‏کند; حضرت على(ع) مى‏فرماید:
(ایها الناس انى والله ما احثکم على طاعه الا و اسبقکم الیهاولا انهاکم عن معصیه الا و اتناهى قبلکم عنها.) (10)
و از امام صادق(ع) چنین روایت‏شده:
«رحم‏الله قوما کانوا سراجا و منارا کانوا دعاه الیناباعمالهم و مجهود طاقتهم...» (11)
و نیز فرموده‏اند:
«ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلت موعظته عن‏القلوب کمایزل‏المطر عن‏الصفا. » (12)
عام نادان پریشان روزگار به ز دانشمند ناپرهیزگار کان به نابینایى از راه اوفتاد وین دوچشمش بود و در چاه اوفتاد (13)
پیوستگى ابلاغ
محتواى تبلیغ باید هم‏آهنگ باشد و از آغاز تا نهایت و در تمامى‏جلسات یکدیگر را نقض نکند و داراى انسجام کامل باشد، چنانکه‏خداوند قرآن را این چنین وصف مى‏فرماید:
(ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه على بعض...) (14)
و همچنین مى‏فرماید:
(... ان‏الکتاب یصدق بعضه بعضا.) (15)
نقش «بیم‏» و «امید» در تبلیغ
همه پیامبران الهى دعوت خود را با «بشارت‏» و «انذار» شروع‏کرده‏اند این دو عامل در پیشبرد تبلیغ آنان نقش مهمى را ایفاکرده است. آیات زیادى از قرآن حاکى از بیم و امید است. سنت‏الهى بر این بوده که پیامبران تبلیغ خود را با بشارت و انذارهمراه سازند. در قرآن مى‏فرماید:
(و ما نرسل‏المرسلین الا مبشرین و منذرین.) (16)
همه‏سو نگرى در تبلیغ
مبلغ باید به همه امورى که در تربیت و تعالى مردم نقش داردتوجه کند و به برخى از مواد بسنده نکند و کمال دین را که درجامعیت دین است‏به خوبى به مردم بشناساند، و از تک بعدى شدن‏پرهیز کند.
رعایت‏شرایط زمانى و مکانى
رعایت این نکته آن‏قدر مهم است که گاه موجب تغییر موضع‏گیرى‏هامى‏شود براى روشن‏تر شدن موضوع نمونه‏اى تاریخى را مى‏آوریم:
جعفربن ابى‏طالب سخن‏گو و مبلغ مسلمانان مهاجر به حبشه بود،هنگامى که نمایندگان قریش به نجاشى گفتند:
اینان درباره حضرت عیسى عقیده عجیبى دارند.
مشرکان از این‏طریق مى‏خواستند نجاشى را وادار کنند که مسلمانان‏مهاجر را تحویل آنان دهد.
نجاشى مسلمانان مهاجر را احضار کرد و درباره حضرت عیسى ازآنان سؤال کرد -در این‏جا اگر مسلمان غیر هوشمندى مى‏خواست پاسخ‏بدهد، ممکن بود، نمایندگان سیاسى قریش به اهداف خود برسندزیرا مى‏توانست‏بگوید: «پیامبرى بوده که با آمدن پیامبر ماشریعتش نسخ شده و بقا بر آن دین از نظر ما کفر است و...خوشبختانه جعفربن ابى‏طالب به درستى بر حساسیت، موقعیت و شرایطخاص زمانى و مکانى وقوف دارد، لذا چنین پاسخ مى‏دهد.
«نقول فیه‏الذى جاء به نبینا: هو عبدالله و رسوله و روحه وکلمته القاها الى مریم العذراء البتول.»
این جملات که با توجه کامل به فضاى حاکم، و شرایط زمانى ومکانى گفته شده بود آنچنان اراده نجاشى را بر حمایت ازمسلمانان جزم کرد که کفار قریش براى همیشه از نجاشى مایوس‏شدند. نجاشى هدیه قریش را رد کرد و مسلمان‏ها را در محل بهترى‏اسکان داد و چنین گفت:
«اذهبوا فانتم امنون ما احب ان لى جبلا من ذهب، و اننى آذیت‏رجلا منکم.» (17)
مبلغ مى‏تواند در محرم، کتاب قیام عاشورا رابگشاید که سرشار از درس‏هاى آموزنده است. ایثار و فداکارى وشجاعت و ظلم ستیزى و مردانگى و... و یا به مناسبت دهه آخر ماه‏صفر که رحلت پیامبر اسلام(ص) است، کتاب اخلاق پیامبر(ص) رابگشاید و درس‏هاى اخلاقى را براساس استفاده از سیره آن حضرت‏بیان کند و اصل رسالت و اهداف آن را توضیح دهد و.. ..
استحکام روابط اجتماعى و رسیدگى به نیازمندان
مبلغ اسلامى از هر کس دیگر براى انجام کارهایى که روابط‏اجتماعى حوزه تبلیغى او را استحکام مى‏دهد، شایسته‏تر است.
«اصلاح ذات البین‏» که مورد سفارش شرع مبین است‏یکى ازکارهایى است که مبلغ مى‏تواند آن را مورد توجه قرار دهد. رفع‏نیاز بینوایان و مستمندان -در صورتى که زمینه آن وجود داشته‏باشد- و تشویق دیگران در این امور، دل‏بستگى و ارتباط و زمینه‏مناسبى را فراهم خواهد کرد.
حفظ وحدت
در برخى از «حوزه‏هاى تبلیغى‏» فرقه‏هاى مختلفى از مسلمانان‏زندگى مى‏کنند. مبلغ نباید زندگى صمیمى و برادرانه آنان را به‏خاطر ذهنیات غیر واقع بینانه به هم زند. او باید سعى در جذب‏داشته باشد.
مبلغ باید بداند که حفظ وحدت اسلامى وظیفه‏اى است که ضرورت آن‏پس از تشکیل جمهورى اسلامى مقدس ایران چند برابر شده است. حضرت‏على(ع) در این‏باره مى‏فرمایند:
«ولیس رجل - فاعلم- احرص على جماعه امه محمد(ص) و الفتهامنى ابتغى بذلک حسن‏الثواب و کرم‏المآب.» (18)
بدان‏که هیچ‏کس حریص‏تر و کوشاتر از من بر انتظام امر امت‏محمد(ص) و الفت و دوستى آنان نیست، انتظارم پاداش نیکو وبازگشت نیک فرجام است.
با توجه به شرایط کنونى که دشمنان اسلام از هرطرف نقشه مى‏کشندکه مسلمانان را به نزاع با یکدیگر وادارند و یاست‏شیطانى‏«فرق تسد» را اعمال کنند مبلغ باید با «مر کرام‏» یاوه‏سرایى‏ها و سخنان جاهلانه را خنثى کند و قلب مخاطبان را مجذوب‏خویش سازد.
(ولاتستوى الحسنه و لا السیئه ادفع بالتى هى احسن فاذا الذى‏بینک و بینه عداوه کانه ولى حمیم.) (19)
باید دانست که اسلام رشته ارتباطى همه فرقه‏هاى اسلام است وانسان عاقل این رشته را از هم نمى‏گسلد. اسلامى که تا آن‏جا سعه‏صدر دارد که کفار و اهل کتاب را تحت‏شرایطى که در فقه بیان‏شده مى‏پذیرد و اکنون در کمال آرامش و با حفظ حقوق در همه‏کشورهاى اسلامى زندگى مى‏کنند; هرگز راضى نمى‏شود که گروههاى‏اسلامى یکدیگر را طرد کنند.
دو عاقل را نباشد کین و پیکار نه دانایى ستیزد با سبکسار اگر نادان به‏وحشت‏سخت گوید خردمندش به نرمى دل بجوید دو صاحب‏دل نگهدارند مویى همیدون سرکشى و آزرم جویى و گر بر هر دو جانب جاهلانند اگر زنجیر باشد بگسلانند.
مراقبت از زبان
زبان گویا نعمت پروردگار است ولى همین نعمت، خطرات عظیمى‏دارد، مبلغ باید هوشیار باشد که زبانش وسیله آزار دیگران‏نشود. حضرت على(ع) مى‏فرماید:
«اللسان سبع ان خلى عنه عقر.» (20)
زبان درنده‏اى است که اگر جلویش باز گذاشته شود مى‏گزد.
پى‏نوشت‏ها:
1- شهید ثانى، منیه‏المرید، ص‏39.
2- کلیات سعدى، ص‏176 و256.
3- مائده(5): 44، 45،47.
4- کلیات سعدى، ص 188.
5- ر.ک: المیزان ج‏14، صص 410-411 .
6- تحف‏العقول، ص 330.
7- آل عمران(3):159.
8- نحل (16): 125.
9- یوسف (12): 108.
10- نهج‏البلاغه صبحى صالح، خ 175.
11- تحف‏العقول، ص 312.
12- اصول کافى، ج‏1، باب استعمال علم، روایت‏3، ص 35. روایات‏دیگر این باب ملاحظه شود.
13- کلیات سعدى، ص‏183.
14- نهج‏البلاغه صبحى صالح، خ‏133.
15- همان، خ 18.
16- انعام(6): 48 و کهف (18):56 .
17- ابن اثیر، الکامل فى‏التاریخ، ج‏2، ص 55.
18- نهج‏البلاغه، نامه 78.
19- فصلت(41): 34 .
20- نهج‏البلاغه صبحى صالح، حکمت 60 .

تبلیغات