آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

 

 آیا بت‏ها و معبودهاى ناتوان، با خداى قادر و رازق، قابل مقایسه‏اند، و قابلیت پرستش دارند؟ .
 آیا کافر که کور و کر و گنگ و (بى‏بهره از هدایت الهى) است، با مؤمن که از هدایت الهى برخوردار است و به عدل و داد دعوت مى‏کند، یکسان است؟ .
«و یعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا من السموات و الارض شیئا و لا یستطیعون‏» .
«آنها غیر از خدا، موجوداتى را مى‏پرستند که مالک روزى آنها از آسمان و زمین نیستند و براى روزى‏رسانى توانایى ندارند» .
«فلا تضربوا الله الامثال ان الله یعلم و انتم لا تعلمون‏» .
«پس براى خدا نظیرها و مانندهایى قائل نشوید زیرا خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید» .
«ضرب الله مثلا عبدا مملوکا لا یقدر على شى‏ء و من رزقناه منا رزقا حسنا فهو ینفق منه سرا و جهرا هل یستوون الحمد لله بل اکثرهم لا یعلمون‏» (1) .
«خدا مثلى را زده است، برده مملوکى را که بر چیزى قادر نیست و انسانى که از نزد خودمان به او رزق نیکو بخشیده‏ایم، و او از آن روزى پنهان و آشکار، انفاق مى‏کند، آیا این دو نفر برابرند؟! ستایش از آن خداست ولى بیشتر آنان نمى‏دانند» .
تفسیر
منطق قرآن در ابطال بت‏پرستى این است که باید موجودى را پرستش کرد که بتواند نیاز پرستشگر را برطرف کند، و روزى و زندگى او در دست او باشد، در حالى که بتهاى مورد ستایش، فاقد چنین قدرت و توانایى هستند . در این صورت چگونه این موجودات پست، مورد ستایش قرار گرفته و براى خدا «مثل‏» و «نظیر» پنداشته شده‏اند؟ .
در آیه نخست، این حقیقت‏بیان شده است، چنانکه مى‏فرماید:
«و یعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا ...» .
«جز خدا معبودانى را مى‏پرستند که مالک روزى آنان نیستند، و نمى‏توانند رزق آنان را از زمین و آسمان، تحویل آنان دهند .
سپس در آیه بعدى انتقاد از آن مى‏کند که این بیچارگان و فرومایه‏ها، بتها را مثل و نظیر خدا قرار داده‏اند، و براى تفهیم این مطلب از این جمله بهره مى‏گیرد: «فلا تضربوا لله الامثال‏» . «براى خدا، مثل و نظیرى قائل نشوید» .
جمله «فلا تضربوا الله الامثال‏» به معناى این است «لا تجعلوا الله الاشباه و الامثال فى العبادة‏» (2) . «براى خدا مثل و نظیرى در عبادت قائل نشوید» .
آنگاه خداوند بزرگ، موقعیت‏بتها را نسبت‏به خود، روشن مى‏سازد، به این بیان:
فرض کنید برده مملوکى است که توانایى انجام کارى ندارد، اگر هم مالى داشته باشد، نمى‏تواند در آن تصرف کند، در مقابل آن، فردى است ثروتمند و توانگر و شب و روز در حال انفاق بوده و فیض خود را به دیگران مى‏رساند .
آیا این دو فرد در نظر عقل و خرد، یکسانند؟ آیا مى‏توان انسان ناتوان را با انسان توانا یکسان گرفت؟ .
در پرتو این مقایسه، موقعیت‏بتها را نسبت‏به خود، روشن مى‏کند . بت; موجود ناتوانى است که نه مى‏بیند و نه مى‏شنود . و حتى قدرت دفاع از خود را ندارد، و هیچ نوع مبدا اثرى و کارى نیست، در حالى که خدا، موجود عظیم و دانا و توانایى است که همه کمالات، از وجود او سرچشمه مى‏گیرد، چگونه مى‏توان این دو تا را یکسان دانست؟ .
در حقیقت‏با این تمثیل، مقام هر دو معبود را روشن ساخت، معبود دروغین و معبود حقیقى .
از نظر ما آیه «ضرب الله مثلا» مثلى است‏براى تبیین موقعیت‏بتها و مقام عظیم الهى . چیزى که هست «مشبه به‏» در اولى برده مملوک است و در دومى انسان ثروتمند بخشنده .
و حاصل سخن این است:
همین‏طورى که انسان برده عاجز را نمى‏توان با انسان توانگر منفق یکسان دانست، همچنین نمى‏توان بتهاى ناتوان و عاجز را با خداى دانا و توانا یکسان گرفت .
و این همان معنا است که مرحوم طبرسى نیز برگزیده است (3) ، گواه روشن بر این است که آیه در مقام بیان موقعیت معبود دروغین و معبود واقعى است، نخستین آیه مورد بحث است که مى‏فرماید: «و یعبدون من دون الله ما لا یملک‏» ، آنگاه پس از این جمله، وارد این مثل مى‏شود و این خود مى‏رساند که آیه درصدد بیان موقعیت‏بتها نسبت‏به خداى بزرگ در قالب مثل است .
پى‏نوشت:
1) نحل، 73 - 75 .
2) مجمع البیان، ج‏3، ص‏374) .
3) طبرسى پس از بیان تمثیل مى‏گوید: فکیف یستوى بین الحجارة التى لا تعقل و لا تتحرک و بین الله عز اسمه القادر على کل شى‏ء الخالق الرازق لجمیع خلقه، (مجمع‏البیان، ج‏3، ص‏375) .

تبلیغات