آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴۰

چکیده

متن

اعمال کافران همچون خاکسترى در برابر باد و طوفان پوچ و تباه است .
«مثل الذین کفروا بربهم اعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یوم عاصف لا یقدرون مما کسبوا على شى‏ء ذلک هو الضلال البعید» (1) .
«اعمال کسانى که به پروردگارشان کفر ورزیدند، همچون خاکسترى است در برابر تندباد در یک روز طوفانى، آنان از آنچه انجام داده‏اند، بهره‏اى نمى‏برند، این گمراهى دور و دراز است‏» .
تفسیر لغات آیه
«رماد» در لغت عرب به معنى خاکستر است که از ذرات ریزى به وجود مى‏آید و اجزاى آن کاملا از هم جداست و در مقابل نسیم مختصرى توان مقاومت ندارد، تا چه رسد در برابر تندباد که ذرات آن را در فضا پخش مى‏کند .
«عاصف‏» باد تندى را مى‏گویند که به شدت مى‏وزد و چه بسا شاخه‏هاى درختان را شکسته و چه‏بسا درختان کهنسال را نیز سرنگون مى‏کند، کیفیت تاثیر آن در گرو شدت وزش باد است . بادى که در هر ساعت 200 کیلومتر را درهم مى‏نوردد، مسلما شیروانى ساختمانها را نیز کنده و آفریده‏اى را به جاى نمى‏گذارد .
عاصف اگرچه به معنى تندباد است، و باید صفت «ریح‏» (باد) باشد، اما قرآن آن را وصف روز (یوم) قرار داده و این نیز نشانه بلاغت قرآن است . تو گویى باد به قدرى تند و فراگیر است، که روز، تبدیل به تندباد شده است . چنان که در لغت عرب به روز بارانى، «یوم ماطر» مى‏گویند به جاى این که بگویند سحاب ماطر، تو گویى باران به قدرى زیاد است که روز سرتا پا باران شده است .
با توجه به این نکات، اکنون به تفسیر این آیه مى‏پردازیم:
کارهاى نیک کافران بر سه نوع است:
1 . کارهاى نیکى که براى خدا انجام مى‏دهند .
2 . کارهاى نیکى که براى تقرب به بتها و خدایان دروغین انجام مى‏دهند، و انگیزه الهى ندارند .
3 . کارهاى نیکى که براى کسب شهرت و مقام انجام مى‏دهند و در حقیقت هدف از کار، این است که با کسب رضاى مردم، به مناصب عالى نائل گردند .
قرآن مجید، درباره نوع کار آنان مثلى دارد که به توضیح آن مى‏پردازیم:
فرض کنید کشاورزى مقدارى خاکستر براى تقویت‏باغ در یک فضاى باز فراهم آورده که به تدریج آن را در سطح باغ پخش کند، ناگهان تندبادى مى‏وزد و تمام ذرات آن را در فضا پخش مى‏کند و به هیچ قیمت نمى‏توان از پخش آن جلوگیرى کرد . مسلما چنین کشاورزى از این کار نتیجه نبرده و دست روى دست‏خواهد گذاشت . قرآن درباره اعمال کافران، خواه اعمالى که براى تقرب به معبودان دروغین انجام مى‏دهند یا کارهاى خیرى که براى کسب شهرت و پیشرفت در امور زندگى سر و صورت مى‏دهند، مى‏فرماید:
«اعمال این گروه در پیشگاه خدا کوچکترین سودى ندارد، مثل این گروه بسان آن خاکسترى است که در فضاى باز در مسیر تندباد قرار گیرد، همان‏طور که کشاورز از عمل پیشین خود سودى نمى‏برد، این گروه نیز سودى نمى‏بردند، زیرا آنان کارهاى خود را براى بتها و یا شهرت انجام داده‏اند و باید پاداش خود را از آنها بگیرند، نه از خدا که هرگز براى او حرکتى انجام نداده‏اند» .
در مکتب تربیتى اسلام، پذیرش عمل دوشرط دارد:
1 . زیبایى عمل و کار .
2 . زیبایى انگیزه .
کارهاى این گروه هر چند شرط نخست را دارا است، چه‏بسا بیمارستانى ساخته و به افراد عقب‏مانده کمک مى‏کنند، اما انگیزه آنان، پست و آلوده است . یا مى‏خواهند مقامى را کسب کنند یا به خدایان دروغین تقرب جویند .
اصولا در مکتب اسلام، مرد نیکوکار، انسانى است که عمل او نیک و انگیزه او نیز نیک‏تر باشد، یعنى کار را براى خدا انجام دهد، و در آن کار، هیچ نوع نیت مادى و کسب مقام یا تقرب به فرد دیگر نباشد .
در اینجا مکتب اسلام، با دیگر مکتبهاى تربیتى فاصله زیادى مى‏گیرد . در مکتبهاى غربى که غالبا روح مادى دارد، مقیاس در ستایش افراد، نیک بودن عمل است نه نیک بودن نیت، درحالى که در مکتب اسلام، علاوه بر نیک بودن عمل، نیکى انگیزه نیز کاملا مورد نظر مى‏باشد .
در زمان رسول گرامى صلى الله علیه و آله مشرکان مکه، مسجدالحرام را تعمیر و بازسازى مى‏کردند، ولى قرآن، عمل آنان را بى‏ارزش شمرده و حق بازسازى و تعمیر مساجد را از آنان سلب مى‏کند و مى‏گوید: «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین على انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم و فی النار هم خالدون‏» (2) .
«مشرکان که بر کفر خود گواهى مى‏دهند، شایستگى تعمیر مساجد خدا را ندارند، عمل آنان پوچ و تباه شده و در آتش جاودانه هستند» .
در این آیه حق تعمیر مسجد الحرام که از کارهاى بسیار زیباى انسان است، از آنان سلب شده و تصریح مى‏کند که کفر آنان مایه حبط عمل و بى‏ارزش بودن کار زیباى آنان خواهد بود، زیرا این کار به ظاهر زیباست ولى در درون نازیباست، اگر خانه خدا را تعمیر مى‏کنند، باید خدا را بپرستند، نه بشر را .
و لذا در آیه دیگر تعمیر مساجد خدا را حق کسانى دانسته که ایمان به خدا را با عمل صالح ضمیمه کنند، و روح خداترسى و انگیزه الهى بر آنها حکومت کند، چنانکه مى‏فرماید: «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و اقام الصلاة و آتى الزکاة و لم یخش الا الله فعسى اولئک ان یکونوا من المهتدین‏» (3) .
«بازسازى مساجد خدا از آن کسى است که داراى ایمان به خدا و روز قیامت‏باشد و نماز را به پا دارد، و زکات بدهد و از کسى جز خدا نترسد . شاید آنان از هدایت‏یافتگان باشند» .
اگر در پایان آیه، هدایت‏یافتن این گروه را به صورت جزمى و قطعى نمى‏گوید، به خاطر آن است که هدایت قطعى با پایان یافتن عمر، روشن مى‏شود . چه‏بسا همین گروه تحت تاثیر وسوسه‏هاى شیطانى قرار گرفته و از صراط مستقیم بیرون بروند، قطعا اعمال آنان نیز بسان خاکستر بیهوده خواهد بود .
آیا اعمال نیک کافرانى مانند مسیحیان و غیره که خدا را پذیرفته ولى شریعت را نپذیرفته‏اند، ممکن است مایه تخفیف عذاب گردد و از برخى از روایات استفاده مى‏شود که کارهاى نیک این نوع از کافران، بیهوده نیست، چنانکه خداوند مى‏فرماید: «ان الله لا یضیع اجر المحسنین‏» «خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمى‏کند» .
پى‏نوشت:
1) ابراهیم: 18 .
2) توبه: 17 .
3) توبه: 18 .

تبلیغات