آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

ناصر خسرو، شاعر بزرگ سده پنجم، شاعری مسلمان و معتقد است، در کار دین‌داری سخت استوار و جدی. شعر او نیز ابزاری است در راه گسترش ایمان و اعتقاد دینی، نه وسیله‌ای برای سخنوری و هنرنمایی، از این روی، بسیار طبیعی است که او بیشتر از شاعران دیگر به قرآن و حدیث و آموزه‌های دینی رو کند و از آنها در شعر خویش یاری گیرد و دیوان خویش را از متون دینی سیراب سازد. اینک نمونه‌هایی از بهره‌گیریهای او از قرآن مجید:
ایزد زی خویش همی خواندت
ای شـده فتـنـه به زمیـن وزمان
دیوان، ص 14
مضمون مصرع نخست، یعنی این که خداوند آدمیان را به سوی خویش میخواند، برگرفته است از یاتی چون: «واللّهُ یدعُوا اِلی دارِالسلامِ...؛ و خداوند [مردمان را] به سرای سلامت دعوت میکند». (سوره یونس، ایه 25)؛ «...واللّهُ یدعُوا اِلی الجنة...؛ خداوند [آدمیان را] به بهشت فرامیخواند». (سوره بقره، ایه 221)؛ «...اَجیبوا داعی اللّهِ وَ آمِنوا بِهِ یغفِر لَکُم مِن ذُنُوبِکُم وَ یجرِکُم مِن عَذابٍ اَلیم. و مَن لا یجِب داعِی اللّهِ فَلَیس بِمُعجِزٍ فی الاَرضِ وَ لَیسَ لَهُ مِنُ دُونِهِ اَولیاءُ اُولئک فی ضَلالٍ مُبین؛ پیک [وپیام] خدا را بپذیرید و به او بگرایید تا گناهانتان را ببخشاید و از عذابی دردناک رهاتان نماید. آنان که پیک و پیام خدا را نپذیرند، نمیتوانند در زمین خدا را درمانده کنند [و خودرا رها سازند] وجز خدا پناه‌دهنده و سروری ندارند. اینان در گمراهی آشکار‌اند». (سوره احقاف، یات‌31 و 32)
***
راه تو زی خیر و شر هردو گشاده است
خـواهی ایـدون گرای و خواهی ایدون
دیوان، ص 8
مصرع نخست که هر دو راه خیر و شر را به روی انسان گشاده میداند، برگرفته از یاتی است مانند: « اِنّا هَدَیناهُ السَبیلَ امّا شاکِراً وَ اِمّا کَفُوراً؛ راه را به او نموده‌ایم، یا سپاس میگذارد [و به راه حق میرود] و یا ناسپاسی میکند [ و به باطل میگراید] ». (سوره دهر، ایه 30)
و مصرع دوم که میگوید: خواه چنین باشی و خواه چنان، [ایدون، یعنی چنین] بیشتر با این ایه هم سمت و سو است: « وَ قل الحقُّ مِن رَبِّکُم فَمَن شاءَ فَلیؤمن وَ من شاء فلیکفُر...؛ بگو: حق از خدای شماست. پس هرکه خواهد ایمان آرد و هرکه خواهد کفر ورزد».
(سوره کهف، ایه 29)
***
جان تو از بهر عبادت شده است
بسته در ایـن خانه پـر استخـوان
دیوان، ص 15
«خانه پراستخوان» کنایه از اندام استخوانی آدمی است و سخن بیت این است که جان آدمی در جسم استخوانی او خانه گرفته تا بندگی خدا کند. این نکته الهامی آشکار از این ایه قرآنی است: «وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ اِلاّ لِیعبُدون؛ ما جنّ و انس را نیافریدیم جز برای عبادت و بندگی».
(سوره ذاریات، ایه 56)
***
هرکس که نیلفنجد او بصیرت
فرداش به محشر بصـر نباشد
دیوان، ص 360
«نیلفنجد» یعنی نیندوزد، از مصدر «الفنجیدن» به معنی اندوختن که در گذشته به کار میرفته و کم کم از رواج افتاده است. پیام بیت این است که: هرکس امروز در دنیا بصیرت و بینایی نیندوزد و از کوردلی بیرون نیاید، فردا در قیامت نیز کور خواهد بود. الهامی آشکار از این ایه قرآنی است: «وَ مَن کانَ فی هذِهِ اَعمی فَهُوَ فی الاَخِرةِ اَعمی وَ اَضَلُّ سبیلا؛ هر کس در این دنیا کور باشد [و حق را نبیند] در آخرت نیز کور خواهد بودو راه گم کرده‌تر».
(سوره اسراء، ایه 72)
همین نکته در بیت دیگری از ناصر خسرو این‌گونه آمده است:
آنجا به پیش خود ندهدت بارت
گر چشم و گوش تو نبری ز ایدر *
دیوان، ص 45
*«ایدر» یعنی اینجا و مقصود دنیاست.
و دربیت‌هایی از شاعرانی دیگر اینگونه:
گر نخواهی برد چشمی زین جهان
کـور میـری کــورخیــزی جاودان
عطار، مصیبت‌نامه، ص 267
هـرکه امروز معایینـه رخ یار ندید
طفل راه است اگر منتظر فردا شد
عطار، دیوان، ص 192
هـرکـه امـروز نبینــد اثـر قـدرت او
غالب آن است که فرداش نبیند دیدار
سعدی، قصاید، ص 41
***
کارهای چـپ و بـلایه مـکـن
که به دست چپت دهند کتاب
دیوان، ص 29
این که هرکس کار چپ و بلایه یعنی کار ناروا ونادرست، انجام دهد در قیامت کتاب یعنی کارنامه اعمالش را به دست چپش میدهند. و این نشان بیچارگی و بد عاقبتی اوست برگرفته از این ایه قرآنی است:«وَ امّا مَن اُوتی کِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیقُولُ یا لَیتَنی لَم اُوتَ کِتابیه وَ لَم اَدرِما حَسابیه؛ اما آن که کارنامه‌اش را به دست چپش دهند، گوید: ای کاش کارنامه‌ام را نمیدادند و حسابم را نمیرسیدند». (سوره حاقه، ایه 25) یعنی آن چنان کارنامه خود را سیاه و اینده خویش را تباه میبیند که آرزو میکند کاش آن را ندیده بود.
***
چون از آن روز بر نینـدیشی
که بریده شود در او انـساب
دیوان، ص 29
پیام بیت هشداری است به انسان‌های غفلت‌زده که چرا به یاد قیامت نیستند واز آن روز نمیترسند؟ روزی که در آن روز نسب‌ها بریده میشود یعنی پیوندها و خویشیها از میان برمیخیزد و چنان هول‌انگیز است که پدر پسر را نمیشناسد و مادر دختر را و برادر خواهر را. واین ویژگی قیامت برگرفته از این ایه قرآنی است:«فَاِذا نُفِخَ فی الصُورِ فَلا اَنسابَ بَینَهم؛ چون در صور دمیده شود[و قیامت برپا گردد] در آن روز پیوند و خویشی از میان آنان [مردم] برمیخیزد». (سوره‌مؤمنون، ایه 101)
***
که را نایـد گـران امروز رفتن بر ره طاعت
گران اید مرآنکس را به روز حشر میزان‌ه
دیوان، ص 444
مفهوم بیت این است که هرکس امروز در این دنیا بندگی خدا و اطاعت پروردگار بر او گران یعنی سخت وناگوار نباشد، فردا در قیامت میزان اعمالش گران و سنگین خواهد بود و سنگینی میزان اعمال در قیامت نشان سعادت و رستگاری آدمی است، نکته‌ای که در این ایه شریفه آمده است: «والوَزنُ یومئذٍ الحقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوازینُهُ فاولئکَ هُمُ المُفلِحُون؛ آن روز [قیامت] سنجیدن و حساب‌رسی اعمال حق است. آنان که سنجیده‌هایشان سنگین اید، رستگاران‌اند». (سوره اعراف، ایه 8)
***
فردا زین خواب چو آگه شوی
سـود نداردت خـروش و زیان
دیوان، ص 14
پیام بیت هشداری است به کسانی که در دنیا عمر را به خواب غفلت میگذرانند و برای فردای خویش چیزی نمیاندوزند، چون قیامت شود و از خواب دنیا بیدار شوند، میبینند که فرصتشان پیان پذیرفته و عاقبتشان تباه شده و فریاد و خروششان نیز سودی ندارد، هشداری که در این ایه قرآنی آمده است: « فَیومَئذٍ لا ینفَعُ الذین ظَلَمُوا مَعذِرَتُهُم وَ هُم لا یستَعتبُونَ؛ در آن روز عذرخواهی ستمگران سودشان ندهد و پوزششان پذیرفته نشود». (سوره روم، ایه 57)
***
چون که نیندیشی از آن روز جمع
کانـجـا باشنـد کِهـان و مِـهـان
دیوان، ص 14
این بیت نیز هشداری است در باره روز قیامت واز یاد نبردن آن، روزی که کِهان و مِهان یعنی خرد و کلان، بزرگ و کوچک، همه در آن روز در پیشگاه خداوند گرد میایند، واز اینرو آن را «روز‌جمع» نامیده‌اند. «روز جمع» ترجمه عبارت قرآنی «یوم الجمع» است که در این ایه آمده است: «وَ کَذلک اَوحَین الَیکَ قرآناً عربیا لِتُنذِرَ اُمَّ القُری وَ مَن حَولَها وَ تُنذِرَ یومَ الجَمع لا رَیبَ فِیهِ فَریق فی الجَنّةِ و فَریق فی السَعیرِ؛ و بدینگونه قرآنی عربی بر تو وحی کردیم تا مردم مکّه و پیرامونیان آن را هشدار دهی، نیز [مرم را] از روز جمع که شکّی در آن نیست هشدار دهی، [روزی که آشکار میشود] گروهی ازمردم در بهشت‌اندو گروهی دیگر در دوزخ». (سوره شعرا، ایه 7)

 
     

تبلیغات