آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

افلاطون در «جمهور» بر اساس مبانی معرفتی و هستی شناسانه به صورتبندی آرمانشهری پرداخته است که می توان آن را جزء نخستین صورتهای اندیشه جامع و منسجم در باب سیاست دانست. این آرمانشهر از دیرباز مورد تفسیر و برداشتهای مختلف قرار گرفته است. نوشتار حاضر در صدد است با خوانش آرمانشهر جمهور در بستر سیاسی اجتماعی یونان کلاسیک از یک سو و مبانی فکری و فلسفی آن از سوی دیگر، وجه تمایز مقوله آرمانشهری در تفکر افلاطون را از دیگر صورتهای آرمان اندیشی مورد بررسی قرار دهد. در پرتو این خوانش به نظر می رسد ویژگی پولیس محوری یونان باستان و مبانی فلسفی چون ایده ها و نسبت آنها با واقعیت، ایده خیر و ... موجب شده است مقوله آرمانشهری در منظر افلاطون از هر نوع ایدآلیسم ذهنی، آرمان گرایی ناکجا آبادی و هزاره باوری متمایز گردیده، در عین ایده ال، واقعی باشد

تبلیغات