آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

چکیده این مقاله تلاش دارد اثر ایمان را روى رفتار مصرف کننده تبیین نماید. به طور کلّى هر فردى دو نوع دارایى به نام مال و زمان دارد که قابل جانشینى و قابل استفاده در راه کسب مطلوبیت هستند. در این مقاله با تبیین مصرف، چارچوب رفتارى و مطلوبیت مصرف کننده مسلمان تشریح مى‏شود سپس تابع مطلوبیت او استخراج شده، نشان داده مى‏شود که تغییرات و شیب آن متأثر از ایمان او به آخرت و پاداش اخروى است.

متن

 

مقدّمه
در این مقاله مى‏کوشیم تا اثر ایمان را بر روى رفتار مصرف کننده تبیین کنیم. به طور کلّى، هر فردى دو نوع دارایى دارد که مى‏تواند براى کسب مطلوبیت، آن‏ها را به مصرف برساند: یکى مال (اعمّ از ثروت و درآمد)، و دیگرى زمان که هر دو قابل استفاده در راه کسب مطلوبیت هستند. این دو دارایى در بسیارى از موارد قابلیت جانشینى دارند. در این مقاله مى‏کوشیم تا انجام هر عملى را (اعمّ از این که نیاز به صرف مال یا زمان دارد) که به کسب مطلوبیت مى‏انجامد و مى‏توان آن را مصرف نامید، تشریح کنیم. این فعّالیت را با صرف مخارج نشان مى‏دهیم. بر این اساس، ابتدا چارچوب رفتارى و مطلوبیت مصرف کننده مسلمان، سپس تابع مطلوبیت او را تشریح مى‏کنیم و تغییرات و شیب آن را تحت تأثیر ایمان نشان مى‏دهیم. در ادامه، وضعیت تعادل مصرف کننده مسلمان را با وارد کردن اثر ایمان تبیین مى‏کنیم. به طور خاص این مقاله ارائه جدیدى از نظریه رفتار مصرف کننده مسلمان است. مطلب نو مقاله، وارد کردن عامل ایمان به منزله درجه اطمینان به تحقّق پاداش آخرتى و تبیین مطلوبیت حال، آینده و آخرت به صورت مطلوبیت انتظارى و تبیین اثر آن بر تابع مطلوبیت و تعادل مصرف کننده مسلمان است. دست‏کم، نگاه انتظارى به این موضوع مى‏تواند چشم‏اندازى خاص را در این زمینه ارائه کند.
1. اشاره به پیشینه بحث رفتار مصرف کننده مسلمان
در زمینه رفتار مصرف کننده مسلمان، نظریه‏هاى گوناگونى ارائه شده است که به مهم‏ترین نظریه‏هاى ارائه شده در این زمینه اشاره مى‏کنیم. محمد منذر کهف (Muhammad Monzer Kahf) (1973) دوره زمانى مصرف مسلمان را افزون بر دنیا، به آخرت نیز تعمیم مى‏دهد. او در نوشته‏هاى بعدى خود (1974، 1976، a1991، b1991 و 2002) ابعاد این بحث را کامل‏تر مى‏کند. از نظر او، مسلمان به دنبال کسب حدّاکثر رستگارى مى‏رود که تابع چهار عامل است: 1. مجموعه عامل مذهب، سیاسى، فرهنگى، روانى، اجتماعى، قانونى و مانند آن؛ 2. پس‏انداز؛ 3. هزینه‏هاى در راه خدا؛ 4. کالاها و خدمات مصرفى. کهف در بعضى نوشته‏هاى خود، هدف مسلمان را حدّاکثر کردن مطلوبیت بیان مى‏کند (از جمله کهف 1974 و 1978).
سید عقیل (1991) هدف مسلمان را حدّاکثر کردن مطلوبیت دنیایى و آخرتى مى‏داند که تابع چهار عامل مصرف جارى (حال)، پس‏انداز یا سرمایه‏گذارى براى مصرف آینده، کمک به دیگران براى کسب پاداش آخرتى، و هزینه کردن در راه مقاصد اجتماعى با هدف کسب پاداش آخرتى است. محمد فهیم خان (Muhammad Fahim Khan) (1987 و 1991) هدف مصرف کننده مسلمان را ایجاد توازن بین دنیا و آخرت و تحقّق مصلحت مى‏داند. محمد انس زرقا (Muhammad Anas Zarga) (1976) هدف مصرف کننده مسلمان را حدّاکثر کردن مطلوبیت خود از طریق مصرف در دنیا و کسب پاداش در آخرت به وسیله رعایت قواعد اسلامى مى‏داند. او سطوحى براى مصرف و پاداش تعیین مى‏کند.
افزون بر این نظریه‏هاى اصلى در زمینه رفتار مصرف کننده مسلمان در سطح خُرد، دیدگاه‏هایى نیز از جمله مباحث محمد عبدالمنان (Muhammad Abdul - Mannan) (1986)، م. م. متوالى (M. M. Metwaly) (1981)، اوصاف احمد (Ausaf Ahmad) (1986 و 1987)، خان (1985)، منور اقبال (Monavvar Iqbal) (1981) و مانند این‏ها در زمینه تابع مصرف کلان مطرح شده است. با این حال، در این مجموعه مباحث و نظریه‏هاى مطرح شده، هیچ کدام به طور جدّى بحث ایمان را مطرح نکرده‏اند. فقط بعضى از آن‏ها یا نویسنده‏هاى دیگرى که این مباحث را در قالب مقالات دیگرى مطرح کرده‏اند به طور بسیار مختصر و در حدّ یک یا چند جمله به اثر ایمان اشاره داشته‏اند.
از جمله یوسف بن عبداللّه‏ الزامل و بوعلام بن جیلالى (1999) با نتیجه‏گیرى از نظریه‏هاى گوناگون به طور مختصر، تأثیر ایمان را افزایش مخارج در راه خدا دانسته‏اند. همچنین خان در بحث تابع مصرف کلان، تقوا را به صورت عامل، وارد تابع مصرف کرده است. با این حال، این دو نیز به چگونگى و علّت این اثرگذارى اشاره‏اى نکرده‏اند.
در ایران نیز مطالعاتى از جمله در نوشته‏هاى توتونچیان (1363)، دانش (1365)، مشرف جوادى (1365)، صدر (1375) و دادگر (1378) در زمینه رفتار مصرف کننده مسلمان مطرح شده است؛ امّا هیچ یک از این‏ها نیز بحث ایمان را به طور جدّى مطرح نکرده‏اند.
نکته قابل تأمّل دیگر در زمینه نظریه‏ها و دیدگاه‏هاى ارائه شده این است که اغلب آن‏ها مصرف کننده مسلمان را فرد آرمانى اسلامى در نظر گرفته‏اند. با این حال، مقاله حاضر در صدد است که چشم‏اندازى بر چگونگى و علّت اثرگذارى ایمان بر رفتار مصرف کننده مسلمان ایجاد کند.
2. چارچوب رفتارى و مطلوبیت مصرف کننده مسلمان
1ـ2. جایگاه ایمان در بحث رفتار مصرف کننده
بر اساس نظریه رایج (اقتصاد سنتّى) هنگامى مصرف کننده در تعادل است که نسبت میل نهایى جانشینى دو کالا نزد او، برابر نسبت قیمت‏هاى آن دو کالا باشد و در عین حال، ترکیب کالاهاى مصرفى مصرف کننده بر روى خطّ بودجه (یعنى استفاده از حدّاکثر امکانات) قرار بگیرد. در این وضعیت میل نهایى جانشینى و نیز نسبت قیمت‏ها مى‏توانند عوامل اصلى و تعیین کننده براى مصرف کننده باشند. در نظریه رایج (سنتّى) رفتار مصرف کننده، هنگامى که بحث از عوامل مؤثّر بر مصرف و به تبع آن، استخراج منحنى تقاضا صورت مى‏گیرد، قیمت کالاها و خدمات (و قیمت جانشین‏ها و مکمّل‏هاى آن)، وارد تابع تقاضا مى‏شوند؛ امّا در این وضع، هیچ عاملى که نشان دهنده میل نهایى جانشینى دو کالا باشد، وارد بحث و تابع تقاضا نمى‏شوند؛ در حالى که عوامل مشخّص و معیّنى را مى‏توان در نظر گرفت که براى بعضى کالاها و خدمات یا مخارج مصرف کننده مانند قیمت عمل مى‏کنند؛ امّا اثر آن‏ها بر روى شیب منحنى بى‏تفاوتى وارد مى‏شود. از جمله بیمارى فرد یا تجویز خوراکى، پوشاکى و نظیر آن از سوى پزشک یا موارد مشابه آن که دامنه بسیار گسترده‏اى دارند. در بعضى دیدگاه‏ها، این موارد را استثنا در نظر گرفته‏اند.
در بحث مخارج مصرف کننده مذهبى براى آخرت و دنیا، یک عامل تعیین کننده اصلى براى شیب منحنى بى‏تفاوتى یا به عبارت دیگر، نرخ نهایى جانشینى بین مخارج دنیایى و آخرتى، ایمان فرد است. براى فردى که ایمان بیش‏ترى (در مقایسه با دیگران) داشته باشد، ارزش مطلوبیت آخرتى، بیش‏تر است و در نتیجه، میل به مخارج منتج به مطلوبیت آخرتى او افزون‏تر مى‏شود؛ یعنى شیب منحنى بى‏تفاوتى براى مخارج آخرتى و دنیایى به نفع مخارج آخرتى (براى افراد داراى ایمان کم‏تر) بیش‏تر است؛ پس مى‏توان ایمان را به صورت عامل تعیین کننده شیب منحنى بى‏تفاوتى مخارج دنیایى و مخارج با هدف آخرتى (و مخارج با هدف کسب رضایت خدا و مخارج مشابه آن) وارد بحث نظریه رفتار مصرف کننده کرد. اگر فردى ایمان نداشته باشد، اثر این عامل صفر خواهد بود و اگر ایمان داشته باشد، اثر آن در رفتار او منعکس مى‏شود؛ البتّه ایمان بر رفتارهاى گوناگون از جمله پرهیز از اسراف، تبذیر و هر نوع عمل معصیت‏آمیز و در نتیجه بر رفتار مصرفى دنیایى مؤثّر است. در این جا فرض شده است که این آثار در مجموع، روى تغییر شیب منحنى بى‏تفاوتى بین هزینه‏هاى دنیایى و آخرتى لحاظ مى‏شود.
براى ارائه بحث، ابتدا تابع مطلوبیت مخارج آخرتى را ترسیم، و با تابع مطلوبیت مخارج دنیایى مقایسه مى‏کنیم.
2ـ2. پیش‏فرض‏ها
ما به طور خلاصه پیش‏فرض‏هاى موجود در نظریه رفتار مصرف کننده را از این جهت که او به دنبال کسب مطلوبیت است و هدفش حدّاکثر کردن مطلوبیت ناشى از مصرف کالاها و خدمات است، همراه با عملکرد عقلانى به معناى این که او در رفتارهایش با اتّکا به عقل، بهترین گزینه را براى خودش بر مى‏گزیند (قادر است و عمل مى‏کند) افزون بر وجود اطّلاع از مقدار مطلوبیت هر عمل به صورت پیش فرض در بحث خود مى‏پذیریم. در ضمن تفاوت مصرف کننده مسلمان و غیر مسلمان (بى‏دین) را در ایمان دینى او مى‏دانیم و ایمان را به منزله اطمینان از تحقّق آخرت و وعده و وعیدهاى آن در نظر مى‏گیریم. بر این اساس، مطلوبیت را انتظارى در نظر مى‏گیریم و مقدار مطلوبیت آخرتى را تحت تأثیر نوع و مقدار پاداش آخرتى و ضریب اطمینان از تحقّق آن‏ها مى‏دانیم. انتظارى بودن مطلوبیت را بیش‏تر توضیح مى‏دهیم.
3ـ2. انتظارى بودن مطلوبیت
این که مطلوبیت را مقدار قطعى در نظر بگیریم، چندان با واقعیت سازگار به نظر نمى‏رسد. واقعیت این است که یک انسان همیشه نمى‏تواند پیش از انجام عمل یا مصرف کالا یا خدمت به طور دقیق مطلوبیت آن را مشخّص کند؛ زیرا در لحظه مصرف و پس از آن ممکن است حالت‏هاى گوناگون ایجاد شود و در مقدار مطلوبیت اثر بگذارد. همچنین انسان هنگامى که براى نخستین بار کالا یا خدمت را مصرف مى‏کند، از نتایجى که براى او به بار خواهد آورد، آگاهى دقیقى ندارد؛ بنابراین نمى‏تواند مقدار مطلوبیت قطعى آن را از پیش تعیین کند. هر چند این موارد درباره مصرف در دوره حاضر براى هر فرد بسیار کم هستند یا ضریب عدم قطعیت آن‏ها ضعیف است، بر این اساس مى‏توان گفت: مطلوبیت این‏ها نیز یک مقدار انتظارى است.
به صورت بهتر و روشن‏تر مى‏توان گفت: مطلوبیت آینده، مطلوبیت انتظارى است؛ زیرا وضعیت آینده، از جهات گوناگون اقتصادى، اجتماعى، محیطى، جسمانى، روانى و نظیر آن‏ها براى فرد، نامشخّص است. حتّى زنده بودن او نیز غیر قطعى است؛ پس در مطلوبیت آینده و مصرف آینده، عدم قطعیت بیش‏ترى وجود دارد. بر این اساس مى‏توان گفت: مطلوبیت دنیایى در کل با عدم قطعیت همراه است.
عدم قطعیت مطلوبیت دنیایى براى زمان حاضر و زمان آینده، به عدم اطّلاع کافى از آینده، یعنى اطمینان نداشتن از مقدار مطلوبیت حاصل از مصرف هر کالا یا خدمت و عدم قطعیت تحقّق آینده (مرگ و زندگى) و عدم قطعیت اوضاع محیطى و شخصى فرد و نظیر این‏ها باز مى‏گردد.
مطلوبیت آخرت نیز چنین است. مى‏توان گفت: هیچ کس از زندگى پس از مرگ خبر دقیقى ندارد. اخبار درباره همه ابعاد حیات پس از مرگ متفاوت است. به ویژه این که افراد گوناگون ایمان یکسانى به آخرت و زندگى پس از مرگ ندارند. بعضى بى‏ایمان به آخرت و بعضى داراى ایمانند. بین مؤمنان نیز درجه ایمان، یعنى باور و اطمینان به تحقّق آخرت، یکسان نیست؛ از این رو، زندگى پس از مرگ نیز داراى عدم اطمینان است. این عدم اطمینان مى‏تواند به منزله عدم قطعیت تحقّق مطلوبیت آخرتى تلقّى شود؛ از این رو، مطلوبیت آخرتى نیز با عدم قطعیت مواجه است. بر این اساس، این پرسش مطرح مى‏شود که پس، مصرف کننده چگونه تصمیم مى‏گیرد؟
مى‏توان گفت: مقدار مطلوبیت انتظارى حاصل از مصرف کالا یا خدمت، ملاک تصمیم گیرى مصرف کننده است. مطلوبیت انتظارى نیز با ضرب کردن ضریب اطمینان به تحقّق مطلوبیت در مقدار مطلوبیت ناشى از مصرف به دست مى‏آید. چنان چه مصرف کالا یا خدمت بتواند به مقادیر گوناگونى از مطلوبیت بینجامد، در نتیجه، مصرف کننده بر حسب امید ریاضى مطلوبیت حاصل از مصرف آن کالا یا خدمت، براى تخصیص منابع خود و مصرف آن کالا یا خدمت تصمیم مى‏گیرد.
انتظارى بودن مطلوبیت در مباحث تصمیم‏گیرى در وضعیت عدم قطعیت مطرح شده است؛ امّا بحث جدّى در این زمینه به مطلوبیت آینده مربوط مى‏شود. مطلوبیت آینده غیر قطعى‏تر است و نکته اصلى، مطلوبیت آخرتى است که از این جهت باید مورد توجه خاص قرار گیرد. عدم قطعیت مطلوبیت آینده، از نوع عدم قطعیت مطلوبیت زمان حال نیست؛ به ویژه، عدم قطعیت مطلوبیت آخرتى به عواملى بستگى دارد که با عوامل شکل دهنده عدم قطعیت مطلوبیت دنیایى، متفاوت است. مهم‏ترین تفاوت این دو در این است که قطعیت و عدم قطعیت آخرت نزد افراد، به باورهاى مذهبى آنان باز مى‏گردد؛ در حالى که بازگشت عدم قطعیت دنیایى، به عدم آگاهى و عوامل مشابه است. بر این اساس، باید توجّه داشت که منظور ما از این عدم قطعیت آخرتى با مباحث مربوط به نقص اطّلاعات، اطّلاعات نامتقارن و نظیر آن در اقتصاد تفاوت دارد.
4ـ2. مطلوبیت دوره‏هاى گوناگون زندگى
بر اساس بحث عدم قطعیت و مطلوبیت انتظارى مى‏توان گفت: مقدار اطمینان یا همان مقدار ایمان، نشان دهنده ضریب ارزش پاداش آخرتى نزد فرد است به این معنا که نگاه فرد به پاداش، نگاه انتظارى است، و تصمیم‏گیرى فرد براى آخرت، تصمیم‏گیرى در وضعیت عدم اطمینان است. بر این اساس مى‏توان براى آینده نیز چنین تصوّر کرد؛ زیرا آینده دنیایى تحقّق قطعى ندارد؛ بلکه براى هر فرد، درجه احتمال تحقّق خاصّى دارد. این دو عامل (درجه اطمینان و مقدار پاداش یا نتیجه عمل) براى هر نوع تصمیم‏گیرى درباره آینده (به ویژه تصمیم‏گیرى‏هاى اقتصادى) ملاک تصمیم‏گیرى افراد است. مطلوبیت دوره‏هاى آینده نیز چنین است. به عبارت ساده، انسان از امروز خود (در مقایسه با آینده) اطمینان بیش‏ترى دارد؛ در نتیجه، با اطمینان بیش‏ترى براى آن تصمیم مى‏گیرد. بر این اساس، در تصمیم‏گیرى‏هاى خود با تساوى اوضاع، امروز را به آینده، و آینده نزدیک را به آینده دورتر ترجیح مى‏دهد و هر مقدار آینده دورتر باشد، فواید آن را کم اهمیّت‏تر تلقى مى‏کند؛ البتّه به علّت این که به تحقّق آینده دورتر اطمینان کم‏ترى دارد. انسان، این گونه تصمیم‏گیرى درباره آینده را بر اساس امید به زندگى استوار مى‏کند؛ یعنى درجه اطمینان او از آینده، به امید به زندگى در آینده مورد نظر نزد او بستگى دارد. با یک مثال توضیح را کامل‏تر مى‏کنیم.
اگر امید به زندگى در جامعه‏اى هشتاد سال باشد، فردى که در اوان جوانى است، براى پنجاه سال بعد خود نیز برنامه‏ریزى و از جمله پس‏انداز مى‏کند؛ زیرا اطمینان نسبى دارد که بتواند از این برنامه و پس‏انداز خود در آینده، مطلوبیت مناسبى کسب کند؛ امّا این فرد براى 150 سال بعد خود، هیچ برنامه‏اى نمى‏ریزد و پس‏اندازى نمى‏کند تا در آن زمان مصرف کند؛ زیرا امیدى به تحقّق آن آینده براى خود ندارد؛ البتّه ممکن است براى شصت سال بعد خود نیز برنامه‏اى با اطمینان تحقّق کم‏تر بریزد. همین طور هر چه زمان طولانى‏تر باشد، برنامه‏ریزى با عدم اطمینان بیش‏ترى مواجه خواهد بود.
بر این اساس، اگر مصرف یک کالا در زمان حال و آینده مطلوبیت یکسانى داشته باشد، چون امید به تحقّق آینده، کم‏تر از 100 درصد است و زمان حال تحقّق یافته، در نتیجه، امید ریاضى مطلوبیت زمان حال براى او بیش‏تر از امید ریاضى مطلوبیت آینده است؛ بدین سبب، این کالا را در زمان حال مصرف مى‏کند؛ امّا اگر امید به تحقّق آینده‏اى که مى‏تواند کالا را براى آن پس‏انداز کند، 10 درصد کم‏تر از قطعى (یعنى 90 درصد) باشد و مطلوبیت مصرف آینده این کالا 20 درصد بیش‏تر از مصرف فعلى باشد، در آن صورت پس‏انداز خواهد کرد؛ زیرا امید ریاضى مطلوبیت ناشى از مصرف آینده، از امید ریاضى مصرف فعلى بیش‏تر است. از این مطلب یک نتیجه براى پس‏انداز خواهیم گرفت و یک نتیجه براى انجام هزینه یا مخارج در راه خدا (یا مخارج با هدف کسب پاداش آخرتى، رضایت الاهى و نظیر این‏ها):
1. به طور خلاصه، انسان براى آینده‏اى پس‏انداز مى‏کند که امید ریاضى کسب مطلوبیت این پس‏انداز در آن آینده، کم‏تر از مطلوبیت مصرف این مقدار کالا و خدمت (معادل پس‏انداز) در زمان حال نباشد. این مبنا باعث مى‏شود افراد جوان‏تر که به زندگى طولانى‏ترى امید دارند، بیش‏تر پس‏انداز کنند و افراد داراى سنّ بالاتر، کم‏تر پس‏انداز داشته باشند؛ به ویژه مقایسه این منطق بین جوانان در اوایل تشکیل خانواده (10 تا 15 سال اول) و پیرهاى در اواخر عمر، این نتیجه را روشن‏تر مى‏کند.
2. انسان مى‏تواند دارایى خود را صرف سه دوره کند: زندگى در زمان حاضر، زندگى آینده و زندگى پس از مرگ. مصرف در این سه دوره، در شکل خود مطلوبیت ایجاد مى‏کند. انسان با توجّه به امید به کسب مطلوبیت در هر دوره، به تقسیم دارایى خود بین این سه دوره تصمیم مى‏گیرد. براى زمان حاضر، امید به کسب مطلوبیت، قطعى (یا نزدیک به قطعى) تلقّى مى‏شود؛ پس بخشى از درآمد و ثروت خود را براى مصرف زمان حال تخصیص مى‏دهد (همه انسان‏ها این گونه هستند).
انسان با مصرف کالاها و خدمات در آینده دنیایى نیز مطلوبیت کسب مى‏کند. اما این آینده، قطعى نیست. بر این اساس، انسان براى آینده زندگى دنیایى نیز متناسب با سنّ خود و سال‏هاى امید به زندگى آینده، «امید ریاضى کسب مطلوبیت» خاصّى دارد. این امید ریاضى، حاصلضرب مقدار مطلوبیت ناشى از مصرف آن کالا یا خدمت با مقدار امید به تحقّق آن آینده (اطمینان تحقّق مصرف یا کسب مطلوبیت) است؛ پس لذا انسان بخشى از دارایى خود را براى استفاده در آینده پس‏انداز مى‏کند. مى‏توان آینده خانواده را نیز جزئى از آینده دنیایى فرد در نظر گرفت. در این صورت مى‏توان مالى را که از فرد به ارث مى‏ماند نیز جزو هزینه‏هاى آینده دنیایى برشمرد. انسان این مال را در وهله اوّل براى زندگى آینده خود و خانواده‏اش نگه مى‏دارد؛ ولى مرگ بدون اطّلاع فرا مى‏رسد و آن چه مى‏ماند، به ورثه تعلّق مى‏گیرد (ارث).
بر اساس آموزه‏هاى دینى مى‏توان این گونه برداشت کرد که مصرف در زندگى پس از مرگ نیز سبب کسب مطلوبیت مى‏شود. این مطلوبیت نمى‏تواند به طور دقیق به وسیله فرد در نظر گرفته شود و بر اساس آن تصمیم به تخصیص بخشى از دارایى خود براى زندگى پس از مرگ بگیرد. در این جا نیز مقدار اطمینان به زندگى پس از مرگ و امکان کسب این مطلوبیت در آن جهان، عامل تعیین کننده است؛ یعنى در تصمیم‏گیرى براى تخصیص بخشى از دارایى براى کسب پاداش آخرتى یا رضایت الاهى نیز امید ریاضى کسب مطلوبیت در زندگى آخرتى، ملاک تصمیم‏گیرى فرد مى‏شود.
به این نکته باید توجّه کرد که اگر در هر دوره و براى هر فرد، امید ریاضى مطلوبیت در هر یک از سه دوره، صفر باشد، مصرف کننده براى کسب مطلوبیت در آن دوره، هزینه‏اى صرف نخواهد کرد؛ پس اگر مصرف کننده به زندگى آینده خود و تحقّق مصرف کالاهاى مورد پس‏انداز در آینده خاص اطمینان داشته باشد، براى آن دوره پس‏انداز مى‏کند. بر این اساس، چنان چه انسانى در شرف مرگ باشد، معنا نمى‏دهد براى آینده (آینده طولانى) خود پس‏انداز کند. همین طور است براى انسانى که به کسب مطلوبیت مورد انتظار در زندگى پس از مرگ اطمینانى ندارد. او، براى آن دوره هیچ مخارجى نمى‏کند.
این نکته باعث شده است تا انسان‏ها، دارایى خود را بین سه دوره تقسیم کنند و بر اساس امید ریاضى مطلوبیت در این دوره‏ها، درباره مصرف خود (صرف دارایى) تصمیم بگیرد. چنان چه امید ریاضى مطلوبیت یکى از این سه دوره، صفر باشد، انسان براى آن دوره، تخصیصى نخواهد داشت؛ یعنى اگر انسان در شرف مرگ باشد، از دارایى خود تخصیصى براى آینده نخواهد داد. همچنین اگر انسانى به آخرت و زندگى پس از مرگ و به ویژه پاداش و عقوبت آخرتى ایمان نداشته باشد، دارایى خود را براى آن دوره نیز تخصیص نخواهد داد. چنان چه هر یک از این تخصیص‏ها صفر شود، موجودى فرد براى تخصّص به دو دوره دیگر بیش‏تر مى‏شود و اگر امید ریاضى دو دوره (یعنى آینده و آخرت) صفر باشد، همه دارایى به دوره دیگر (یعنى دوره حال) تخصیص داده خواهد شد.
این امر سبب مى‏شود انسانى که در پایان زندگى خود است، چنان چه به آخرت ایمان داشته باشد، براى آینده پس‏انداز نکند؛ در نتیجه، امکان تخصیص دارایى به آخرت براى او بیش‏تر مى‏شود. همچنین در این حالت، تحقّق وعده‏هاى آخرتى، نزدیک‏تر به نظرش مى‏رسد؛ بدین سبب، به طور نسبى امید به تحقّق پاداش و عقوبت آخرتى در مقایسه با امید به آینده افزایش مى‏یابد؛ در نتیجه، مخارج در راه خدا از سوى افراد با ایمان در دوره‏هاى پایانى‏تر زندگى، در مقایسه با دوره جوانى (اوایل تشکیل خانواده) بیش‏تر مى‏شود. در مقابل، افرادى که به آخرت ایمان ندارند و همه چیز را در این دنیا خاتمه یافته مى‏دانند، در اواخر عمر خود، به تخصیص درآمد و ثروتشان براى کسب مطلوبیت همان دوره (یعنى زندگى دنیایى همان زمان) تصمیم مى‏گیرند؛ یعنى مطلوبیت انتظارى آینده و آخرت آن‏ها، صفر است و در تصمیم‏گیرى تخصیص منابع آن‏ها دخالتى داده نمى‏شود.
5ـ2. تابع مطلوبیت
با توجّه به آن چه بیان شد، تابع مطلوبیت فرد، تابع انتظارى است که مقدار مطلوبیت انتظارى هر کالا در این تابع، از حاصل ضرب مقدار مطلوبیت‏هاى ناشى از مصرف آن کالا (یا خدمات) در مقدار احتمال تحقّق مطلوبیت ناشى از مصرف همان کالا یا خدمت به دست مى‏آید. مجموع مطلوبیت حاصل از مصرف کلّ فرد نیز مجموع این حاصل ضرب‏ها خواهد بود؛ البتّه به شرطى که هر کالا فقط بتواند به یک مقدار مطلوبیت بینجامد. بر این اساس، با فروض یاد شده، تابع مطلوبیت یک مصرف کننده به صورت ذیل است:
•  که در آن Pi احتمال یا درجه اطمینان فرد به تحقّق مطلوبیت کالا یا خدمت iام و ui مقدار این مطلوبیت است. N تعداد کلّ کالاها و خدمات مصرفى فرد است. اگر فرض کنیم کّل زندگى فرد به دوره‏هایى تقسیم مى‏شود (قبل و پس از مرگ) و در هر دوره، امکان مصرف و کسب مطلوبیت ناشى از آن وجود دارد، تابع مطلوبیت یک فرد چنین مى‏شود:
که در آن، t نشان دهنده شماره دوره و h دوره‏ها است و uit و Pit به ترتیب، مقدار و احتمال تحقّق مطلوبیت ناشى از مصرف کالاى iام در دوره tام است.
در واقع، هر فرد از مقدار مطلوبیت کالا اطّلاع کامل ندارد؛ زیرا مطلوبیت، پس از مصرف کالا یا خدمت به دست مى‏آید. اگر براى مصرف هر کالا، m حالت مطلوبیت را که متفاوت از یک دیگر هستند و احتمال تحقّق هر یک متفاوت است در نظر بگیریم (بدیهى است که مجموع این احتمال‏ها براى هر کالا یا خدمت برابر «یک» است)، در آن صورت تابع مطلوبیت هر فرد به صورت ذیل مى‏شود:
 
6ـ2. تابع مطلوبیت بر حسب مخارج (مصرف کالاها و خدمات)
با توجّه به آن چه بیان شد، چنان چه همه کالاها و خدمات مصرفى دوره حاضر را بر حسب مخارج در نظر بگیریم یا این مجموعه کالاها و خدمات را از یک نوع فرض کنیم و مقدار آن را با 1x نشان دهیم و همچنین ضریب اطمینان به تحقّق مطلوبیت همه آن‏ها را ثابت و برابر 1p در نظر بگیریم، در آن صورت مى‏توان تابع مطلوبیت کالاهاى دوره حاضر را بر حسب مخارج مصرفى به صورت ذیل نشان داد:
U1 = 1P f1 (x«4»)1
با همین استدلال، تابع مطلوبیت دوره آینده نیز چنین خواهد شد:
U2 = 2P f2 (x«5»)2
به همین صورت براى تابع مطلوبیت زندگى آخرتى بر حسب مخارج مصرفى خواهیم داشت:
U3 = 3P f3 (x«6»)3
به این ترتیب، با فرض استقلال مطلوبیت‏ها، تابع مطلوبیت کلّ فرد چنین مى‏شود:
U = 1P f1 (x1) + 2P f2 (x2) +3P f3 (x3) «7»
یا:
این تابع، در وضعیّت قطعیت و اطمینان کامل براى همه زمان‏ها مى‏تواند به صورت ذیل نشان داده شود:
 
7ـ2. تشریح اثر ضریب احتمال در هر دوره
ضریب احتمال تحقّق مطلوبیت ناشى از مصرف هر کالا یا خدمت براى دوره‏هاى زمانى گوناگون متفاوت است. علّت تفاوت از یک جهت اصلى به تفاوت احتمال تحقّق هر دوره نزد فرد باز مى‏گردد. زمان حاضر، تحقّق یافته است؛ پس احتمال تحقّق مطلوبیت ناشى از مصرف هر کالا یا خدمت در این دوره (با فرض ثبات همه وضعیت دیگر) برابر «یک» است؛ امّا این که آیا انسان سال آینده زنده است یا خیر یا امکان مصرف آن کالا یا خدمت را دارد یا خیر، و نکاتى نظیر این‏ها، براى هر انسانى غیر قطعى است. احتمال این که انسان چند صد سال عمر کند نیز با دانش امروز بشر و براى این بشر، صفر به نظر مى‏رسد؛ امّا احتمال این که یک جوان 30 ساله 50 سال دیگر عمر کند، نه قطعى و نه صفر است. هر چه زمان آینده از زمان حال فاصله بیش‏ترى بگیرد، احتمال تحقّق آن، و در نتیجه، تحقّق مصرف و کسب مطلوبیت ناشى از آن کم‏تر مى‏شود. این کاهش و افزایش، افزون بر فاصله آینده مورد نظر از زمان حاضر به طول عمر فعلى فرد و امید به زندگى او نیز بستگى دارد؛ یعنى هرچه عمر فعلى فرد بیش‏تر باشد، احتمال تحقّق آینده‏ها کم‏تر مى‏شود و هر چه امید به زندگى براى آن فرد (با توجّه به همه وضعیت دیگر) بیش‏تر باشد، احتمال تحقّق آینده افزون‏تر مى‏شود. بر این اساس، سه عامل بر مقدار احتمال تحقّق دوره‏هاى آینده مؤثّر است: طول عمر فعلى فرد، امید به زندگى فرد و فاصله دوره آینده از زمان فعلى.
براى آخرت نیز ضریب احتمالى داریم. چنان که در مباحث پیشین اشاره شد، ایمان فرد به منزله اطمینان او از تحقّق آخرت و وعده و وعیدهاى آن و به عبارت دیگر، تحقّق پاداش آخرتى و مطلوبیت ناشى از بهره‏مندى از آن است. این ضریب احتمال براى آخرت نزد هر فرد، متناسب با درجه ایمان او در هر لحظه از زمان است؛ زیرا ایمان، قابل ازدیاد و نقصان است. با این حال، چنان چه یک لحظه از زمان را براى فرد در نظر بگیریم، در آن لحظه مقدار ایمان مشخّص است و این مقدار، احتمال تحقّق مطلوبیت آخرتى را نیز نشان مى‏دهد.
بر این اساس، با این فرض‏ها که مقدار مطلوبیت هر کالا مشخّص است، فقط یک کالا یا خدمت براى مصرف و فقط سه دوره داریم : حال، آینده دنیایى (دو) و آخرت (سه) و مقدار احتمال تحقّق هر یک از آن‏ها ثابت (یا براى دوره‏هاى دوم و سوم، حدّاقل قابل میانگین‏گیرى است). مطلوبیت هر یک از این سه دوره را مى‏توان به صورت ذیل محاسبه کرد:
ـ مطلوبیت ناشى از مصرف کالاها و خدمات در دوره «یک» برابر است با:
U 1= P«01»1u 1u1
که در آن P1 یعنى احتمال (ضریب اطمینان فرد به) تحقّق مطلوبیت زمان حاضر، تقریبا برابر یک (100 درصد) است. u1 مقدار مطلوبیت مصرف کالاها و خدمات در دوره حاضر (یک) است (البتّه اگر فردى در شرف مرگ باشد، دوره حاضر نیز براى او معناى قطعیت نخواهد داشت و فرض مى‏کنیم چنین نباشد).
ـ مطلوبیت ناشى از پس‏انداز در زمان حال (دوره یک) براى مصرف (مخارج) در دوره آینده (دو) با فرض این که همه آینده یک دوره است نیز مى‏شود:
U2 = p«11»2u2
که در آن P2 یعنى ضریب اطمینان فرد به تحقّق مطلوبیت زمان آینده با توجّه به سن و امید به زندگى فرد متفاوت است.
ـ مطلوبیت ناشى از مصرف کردن دارایى در راه خدا (در این دنیا) با هدف کسب مطلوبیت آخرتى نیز با فرض ثبات ایمان فرد در دوره حاضر مى‏شود:
U3 = p«21»3u3
که در آن P3 یعنى ضریب اطمینان فرد به تحقّق مطلوبیت آخرتى به درجه ایمان فرد یا اطمینان به تحقّق وعده و وعیدهاى آخرتى بستگى دارد و مى‏تواند تحت تأثیر عوامل مؤثّر بر ایمان فرد باشد.
دارایى و به تبع آن، هزینه انجام فعّالیت‏ها در زندگى دنیایى در زمان حال و آینده از یک نوع است. فقط ضریب اطمینان به تحقّق مطلوبیت مورد نظر در این دوره‏ها متفاوت است؛ از این رو، براى سادگى تحلیل، در بعضى موارد، زندگى دنیایى و هزینه‏هاى آن را یکجا و در برابر زندگى آخرتى و هزینه‏هاى در راه خدا در نظر خواهیم گرفت. با این حال، مجموع مطلوبیت (تابع مطلوبیت) فرد با شکل ساده فرض شده، چنین به دست مى‏آید:
 
8ـ2. عناصر دخیل در مقدار مطلوبیت حاصل از فعّالیت‏هاى در راه خدا
براى آخرت، نوع پاداش‏ها و نوع مطلوبیت به طور کامل روشن نیست. در آموزه‏هاى دینى، نکات قابل توجّهى از آن روشن شده است؛ امّا ابعاد این مطلوبیت حتّى اگر مواهب بهشت را مانند مواهب این دنیا در نظر بگیریم، به طور کامل روشن نیست. در ضمن، اطّلاعات مذهبى افراد به ویژه اطّلاعات افراد درباره حیات پس از مرگ، تفاوت قابل توجّهى دارد که سبب عدم وجود اطّلاعات کامل مى‏شود. با وجود این، براى انجام فعّالیت‏هاى در راه خدا، مى‏توان چند نوع رضایت یا مطلوبیت را در نظر گرفت:
1. مطلوبیت انتظارى آخرتى که دستیابى به بهشت و نعمت‏هاى بهشتى است که همان تابع مطلوبیت پیشین (رابطه شماره 12) آن را نشان مى‏دهد.
2. مطلوبیت حاصل از انجام فعّالیت در راه خدا که مطلوبیت دنیایى (امّا معنوى) است. با این فرض مطلوبیت حاصل از فعّالیت‏هاى در راه خدا دو بخش خواهد داشت: مطلوبیت زمان حال و مطلوبیت ناشى از کسب پاداش در آخرت.
3. در آموزه‏هاى دینى، خداگونه شدن و کسب رضایت خالص خدا و در نهایت، دستیابى به رضوان الاهى نیز جایگاه خاصّى دارد که مى‏تواند از بهشت معمول متفاوت تلقّى شود. این نیز نوع خاصّى از رضایت معنوى آخرتى است که با رضایت خاطر (مطلوبیت) حاصل از تنعّم بهشتى، متفاوت است.
4. فعّالیت در راه خدا مى‏تواند موقعیت اجتماع و افراد دیگر جامعه را بهبود ببخشد که این بهبودى اوضاع دیگران با توجّه به حسّ نوع دوستى، مطلوبیت خاصّى را ایجاد مى‏کند که این نوع مطلوبیت نیز قابل توجّه است.
5. همچنین فعّالیت‏هاى در راه خدا مى‏تواند بر توسعه و رشد اقتصادى و شاخص‏هاى توسعه نیز اثر بگذارد که فرد در دوره‏هاى آتى از منافع آن بهره‏مند مى‏شود و این نیز مطلوبیت خواهد داشت.
6. موارد دیگرى از مطلوبیت نیز مى‏توان براى انجام فعّالیت در راه خدا برشمرد؛ مانند ارتقاى نفس، افزایش ایمان و نظیر این‏ها که به صورت موارد دیگر لحاظ مى‏کنیم.
بر این اساس، مجموع مطلوبیت ناشى از اعمال در راه خدا مى‏تواند به صورت ذیل نشان داده شود:
UA = Pm um + Pb ub + Pg ug + Pn un + Pd ud + Po uo«41»
در این رابطه UA مجموع مطلوبیت اعمال در راه خدا، um مطلوبیت معنوى، ub مطلوبیت دستیابى به بهشت، ug مطلوبیت رضایت خالص الاهى، un مطلوبیت ناشى از نوع دوستى، ud مطلوبیت ناشى از منافع آتى توسعه جامعه و uo سایر مطلوبیت‏ها است. هر یک از این موارد، ضریب اطمینان به تحقّق خاصّ خود را دارند که با توجّه به درجه ایمان فرد و آثار فعّالیت مورد نظر و عوامل دیگر نظیر این‏ها مى‏تواند متفاوت باشد که به صورت P با اندیس‏هاى متفاوت نشان داده شده است. با این حال، براى ساده شدن بحث‏ها و تحلیل‏ها، فرض مى‏کنیم همه این مطلوبیت‏ها یکجا در نظر گرفته مى‏شود و با رابطه شماره 12 (3 u3 = P3U) نشان داده مى‏شود.
3. تابع مطلوبیت مسلمان
1ـ3. اثر ضریب اطمینان بر تابع مطلوبیت
مى‏توان اثر ضریب اطمینان در تابع مصرف دنیایى را با انتقال منحنى یا تابع مطلوبیت نشان داد. در این صورت، ضریب اطمینان مورد نظر متناسب با مقدار عدم اطمینان (-p1) موجود، تابع مطلوبیت را به پایین منتقل مى‏کند. چون در دوره حاضر، ضریب اطمینان مطلوبیت براى افراد داراى امید به زندگى، برابر یک است، تابع مطلوبیت دوره حاضر در جاى خود ثابت باقى مى‏ماند و مى‏توان آن را چنین نوشت:
U1 = P1f 1 (x )1= f(x«51»)1
همچنین است این انتقال تابع درباره تابع مطلوبیت آینده که ضریب اطمینان به تحقّق آن از یک کم‏تر است. این تابع چنین مى‏شود:
U2 = P2 f2 (x2) < f2 (x«61»)2
در این جا نیز تعاریف پیشین براى نمادها صادق هستند.
 
«17»
در این جا به این نکته باید توجّه کرد که 3P متناسب با هر فردى، درجه ایمان به آخرت، زندگى پس از مرگ، وعده و وعیدهاى آخرتى و به طور کلّى، ایمان دینى او را نشان مى‏دهد. اگر ایمان فرد بیش‏تر باشد، تابع مطلوبیت در منطقه بالاتر خواهد بود و اگر ایمان کاهش یابد یا کم‏تر باشد، به منطقه پایین‏تر منتقل مى‏شود. تذکّر این نکته نیز این جا مناسب است که در رسم این نمودار فرض کرده‏ایم مطلوبیت نهایى آخرتى نیز نزولى است. اگر مطلوبیت نهایى آخرتى ثابت باشد، توابع یاد شده خطّى خواهند بود. چنان که در مباحث بعدى خواهیم دید، در هر دو حالت نتیجه تحلیل یکسان است. در هر دو حالت، نرخ‏هاى نهایى جانشینى که ملاک تصمیم‏گیرى است، نزولى مى‏شود.
چنان چه 2P (ضریب اطمینان تحقّق آینده دنیایى) براى افراد مختلف، متناسب با سن و امید به زندگى آتى (و عوامل دیگر) متفاوت باشد، به تناسب، این انتقال تابع مطلوبیت آینده نیز متفاوت و شکل انتقال مانند شکل شماره 1 خواهد بود.
در مجموع نیز تابع مطلوبیت کلّ فرد در این وضعیت، از حاصل جمع توابع دوره‏هاى گوناگون به دست مى‏آید؛ مانند رابطه:
2ـ3. آثار تغییرات ایمان
چنان چه ایمان مصرف کننده را ثابت در نظر نگیریم، مقدار ایمان به صورت ضریب اطمینان به صورت متغیّر، وارد توابع مطلوبیت مى‏شود. در این حالت، تابع مطلوبیت فرد براى دوره آخرت به جاى رابطه شماره 17 به صورت رابطه ذیل نشان داده مى‏شود:
U3= g 3(P3 ,x«02»)3
این شکل تابع به ویژه زمانى که بحث مطلوبیت بین فردى را مطرح مى‏کنیم به روشنى قابل طرح است.
همچنین این حالت براى مصرف آینده نیز (دوره دوم) مى‏تواند وجود داشته و رابطه شماره 21 به جاى رابطه شماره 16 مطرح باشد (زمانى که با تغییر امید به زندگى فرد مواجه هستیم یا درباره بررسى داده‏هاى مقطعى بحث مى‏کنیم).
U2= g 2(P2 ,x2) «12»
این شکل به طور ضعیف‏تر براى دوره حال نیز قابل بحث است؛ امّا اگر فرض کنیم که این ضریب براى همه افراد برابر یک است، قابل طرح نخواهد بود.
با این توضیحات، شکل کلّى تابع مطلوبیت تحت تأثیر اطمینان به آخرت و آینده چنین مى‏شود:
 
اگر تعداد دوره‏ها را افزایش دهیم به جاى سه مى‏توان n دوره را در نظر گرفت. با وجود این، چون تحلیل‏هاى آتى در فضاى ساده شده دو بُعدى انجام مى‏شود، براى تحلیل‏ها از رابطه‏هاى 13 و شماره 19 استفاده مى‏کنیم.
3ـ3. امید ریاضى حالت‏هاى گوناگون
با توجّه به آن چه گفته شد، مقدار مطلوبیت در هر دوره بر حسب امید ریاضى تعیین مى‏شود. این امید ریاضى براى هر دوره از طریق ضریب تحقّق مطلوبیت آن دوره، سبب انتقال تابع مطلوبیت مى‏شود؛ ولى چون جمع ضریب تحقّق حالت‏هاى گوناگون مطلوبیت «یک» است، سبب انتقال تابع مطلوبیت نمى‏شود. این احتمال، فقط عدم قطعیت مقدار مطلوبیت ناشى از مصرف هر کالا یا خدمت یا جمع آن‏ها را مى‏رساند که به طور مستقیم موجب مى‏شود مقدار مطلوبیت ناشى از مصرف و مقدار دارایى (مال و زمان) در هر مورد، مقدارى میانگین یا امید ریاضى باشد. به عبارت دیگر، مقدار هر یک از) 1(x1g و (2(x2g و (3(x3g، یک امید ریاضى است؛ پس معادلات مطلوبیت و منحنى‏هاى آن‏ها با وارد کردن این ضریب، در چهار حالت اخیر تفاوتى نخواهند کرد.
4ـ3. تعلّق پاداش آخرتى
به طور کلّى اگر فردى بخواهد مشمول پاداش آخرتى بشود و از آن طریق، مطلوبیت آخرتى کسب کند، باید بکوشد قواعد شرع در امور گوناگون از جمله صرف دارایى در راه خدا را رعایت کند؛ امّا در این راه او با محدودیت دارایى مواجه است. به این دو نکته اشاره مى‏کنیم.
دین مجموعه‏اى از قواعد را براى اجرا ارائه کرده است که بعضى از این ضوابط، جزو واجبات دین است و مسلمان باید آن‏ها را رعایت کند و در صورت رعایت نکردن، مجازات آخرتى (و بعضى نیز افزون بر آن مجازات دنیایى) دارد. برخى نیز فقط توصیه شده هستند (بهتر است انجام شود) و در صورت انجام آن‏ها، پاداش آخرتى بیش‏تر به عاملان داده مى‏شود. انجام بعضى دیگر، از مجازات‏هاى عاملان مى‏کاهد و سایر آن‏ها نیز مانند این موارد اثر مى‏گذارد.
بر این اساس، چنان چه مسلمان، با نیّت الاهى هر یک از آن‏ها را انجام دهد، پاداش آخرتى بدان تعلّق مى‏گیرد و هرچه تعداد این فعّالیت‏ها بیش‏تر باشد، پاداش آخرتى افزایش مى‏یابد؛ البتّه رعایت همه قواعد، پاداش آخرتى یکسانى ندارد. بعضى پاداش خاص، و بعضى متناسب با وضعیت آن‏ها و وضعیت انجام عمل، پاداش بیش‏تر یا کم‏ترى دارد.
رعایت قواعدى که شرع براى مسلمان بیان کرده است، به صرف مال یا زمان یا هر دو نیاز دارند. مال و زمان مى‏تواند در این دنیا مصروف کسب مطلوبیت زمان حال یا دوره آینده شود. همان مال و زمان مى‏تواند به جاى دنیا، مصروف فعّالیت‏هاى در راه خدا شود تا پاداش آخرتى را به ارمغان بیاورد و مطلوبیت آخرتى ایجاد کند. بر این اساس، با افزایش تخصیص مال و زمان در راه خدا، انتظار پاداش آخرتى افزایش مى‏یابد و مطلوبیت انتظارى آخرتى زیاد مى‏شود؛ امّا نکته مهم این است که دارایى هر فرد محدودیت دارد و این محدودیت که متغیّر است، به صورت قید، وارد تحلیل مى‏شود؛ پس قواعد شرعى در دنیا رعایت مى‏شود و به آن‏ها پاداش آخرتى تعلّق مى‏گیرد؛ البتّه شرط اصلى براى این که به هزینه‏هایى که در دنیا در راه خدا انجام مى‏شود، در آخرت پاداش تعلّق گیرد، نیّت افراد است. این نیّت قابل سنجش نیست؛ البتّه شرط عقل حکم مى‏کند که انجام هزینه بدون الاهى بودن نیّت، اتلاف منابع است و نباید افراد عاقل بدون نیّت الاهى، اعمال مذهبى را انجام دهند. بر این اساس، فرض مى‏کنیم نیّت همه افراد براى انجام اعمال مذهبى یا در راه خدا، الاهى باشد.
4. نرخ نهایى جانشینى مخارج دنیا و آخرت و شیب منحنى بى‏تفاوتى
ما در نظر گرفتیم که مخارج دنیایى و آخرتى مى‏توانند مطلوبیت ایجاد کنند. به طور کلّى و با فرض ثابت درجه ایمان و اطمینان به دنیا و یکى لحاظ کردن دوره حال و آینده دنیایى، تابع لوبیت فرد براى بهره‏مندى از مواهب آخرتى و کالاهاى دنیایى چنین است:
 
این رابطه، شیب منحنى بى‏تفاوتى یا همان نرخ نهایى جانشینى بین مخارج دنیایى و آخرتى است که بر این اساس، نرخ جانشینى 2x به جاى 3x برابر نسبت امید ریاضى تحقّق مطلوبیت‏هاى نهایى مخارج در راه خدا و مخارج دنیایى مى‏شود. چون 3 , f2 , f3 , p2p مثبت هستند، منفى خواهد شد.
چنان که ملاحظه مى‏شود، درجه اطمینان به آخرت که تعبیر از ایمان به آخرت شده است، به صورت عامل تعیین کننده نرخ نهایى جانشینى بین مخارج دنیا و آخرت و شیب منحنى بى‏تفاوتى شده است. در صورتى که ضریب اطمینان به تحقّق دنیا (2p) را ثابت فرض کنیم، در آن صورت، با فرض ثبات مطلوبیت نهایى بهره‏مندى از مواهب «کسب پاداش» آخرتى و مصرف دنیایى، عامل تعیین کننده مهم در این نسبت، ایمان فرد (3p) است. اگر فرد مشخّص را در نظر بگیریم و براى 3, f¨ 2 , f¨2p ثابت فرض شود، در آن صورت شیب منحنى بى‏تفاوتى یا نرخ نهایى جانشینى مخارج دنیایى و آخرتى به طور مستقیم به درجه ایمان فرد (3p) بستگى دارد. اگر امید به زندگى افراد متفاوت باشد نیز این نرخ به 3p و 2p بستگى دارد.
5. اثر ضریب اطمینان بر نرخ نهایى جانشینى و شیب منحنى بى‏تفاوتى
بر اساس آن چه اشاره شد، شیب منحنى بى‏تفاوتى در وضعیت استقلال مطلوبیت‏ها به صورت رابطه شماره 30 نشان داده مى‏شود.
 
این شیب به طور جدّى تحت تأثیر اثر ضریب اطمینان به کسب مطلوبیت دنیایى و ضریب اطمینان به کسب مطلوبیت آخرتى است.
به طور معمول، در اوضاع عادى، ضریب اطمینان به تحقّق مطلوبیت دنیایى زمان حاضر، براى همه افراد، نزدیک به یک (100 درصد) است، و در جمع، با ضریب اطمینان آینده مقدارى کم‏تر از یک است؛ امّا ضریب اطمینان به تحقّق مطلوبیت آخرتى که با ایمان سنجیده مى‏شود، براى افراد گوناگون از صفر تا یک (صفر تا 100 درصد) متفاوت است. به عبارت دیگر، براى هر فرد، عامل مهم‏تر تعیین کننده این شیب یا نرخ نهایى جانشینى، مقدار ایمان یا اطمینان به تحقّق مطلوبیت آخرتى است. براى تشریح بهتر اثر این ضریب، مقدار شیب منحنى بى‏تفاوتى (نرخ نهایى جانشینى بین مخارج دنیایى دنیایى و آخرتى) را با چند حالت از ضریب اطمینان نشان مى‏دهیم.
1. اگر فرض کنیم 2 p=1، یعنى مصرف کننده، احتمال تحقّق کّل دنیا را برابر یک (یا قطعى) تلقّى کند، این شیب مى‏شود:
یعنى شیب منحنى بى‏تفاوتى افزون بر مطلوبیت نهایى مصرف در دنیا و کسب پاداش در آخرت به درجه ایمان به آخرت نیز بستگى دارد.
2. چنان‏چه فرض کنیم ایمان (براى فرد بى‏ایمان) صفر است، شیب این منحنى (یا همان نرخ نهایى جانشینى بین مخارج آخرتى و دنیایى) برابر صفر مى‏شود:
یعنى منحنى‏هاى بى‏تفاوتى، به صورت خط افقى مى‏شوند و فقط افزایش مصرف دنیایى، باعث بالا رفتن مطلوبیت یا انتقال منحنى بى‏تفاوتى مى‏شود.
3. چنان‏چه فرض کنیم انسانى از دنیا قطع امید کرده است و به آخرت ایمان کامل دارد، نرخ نهایى جانشینى (شیب منحنى بى‏تفاوتى) او بى‏نهایت مى‏شود:
یعنى منحنى بى‏تفاوتى به صورت خط عمودى خواهد شد.
حالت‏هاى بینابین دو حالت اخیر (2 و 3) نیز به صورت بى‏نهایت حالت پیوسته با شیب بین این دو قابل تصوّر است که به طور کلّى مى‏تواند با درجه‏هاى گوناگون ضریب اطمینان به مطلوبیت‏هاى دنیایى و آخرتى تفسیر شود.
4. اگر 3p و 2p مقادیر غیر صفر باشند، آن گاه شیب منحنى بى‏تفاوتى یک عدد منفى غیر صفر و غیر بى‏نهایت است (البتّه به شرط غیر صفر و غیر بى‏نهایت بودن مطلوبیت‏هاى نهایى پاداش آخرتى و مصرف دنیایى)؛ یعنى داریم:
 
6. چنان‏چه فرض کنیم 2f¨ و 3f¨، یعنى مطلوبیت نهایى، نزولى است، با فرض ثبات شرایط دیگر، شیب منحنى بى‏تفاوتى نیز نزولى خواهد بود؛ یعنى منحنى بى‏تفاوتى نسبت به مبدأ محدّب
 
6. تعادل رفتار مصرف کننده
با توجّه به این که هدف مصرف کننده، حدّاکثر کردن مطلوبیت دنیا و آخرت خود است، براى برقرارى تعادل لازم است، تابع مطلوبیت خود را حدّاکثر کند. در این راه، با قید بودجه روبه‏رو است که در این حدّاکثر سازى باید آن را رعایت کند. بر این اساس، تابع مطلوبیت مصرف کننده را با قید بودجه حدّاکثر مى‏کنیم؛ یعنى خواهیم داشت:
 
این رابطه، فرض شبه مقعر بودن تابع مطلوبیت (در فضاى دو بعدى) را تأمین مى‏کند که بر آن اساس، حدّاکثرسازى مفهوم مى‏یابد؛ بنابراین، در صورتى مطلوبیت فرد حدّاکثر است که روابط شماره 43 و شماره 47 برقرار شود.
شکل هندسى این تعادل براى افراد با درجات ایمان گوناگون به صورت شکل شماره 2 به دست مى‏آید.
 
7. نتیجه‏گیرى
با توجّه به مطالبى که ارائه شد مى‏توان ایمان را به منزله درجه اطمینان از تحقّق آخرت در نظر گرفت و با عنایت به این که ایمان، عامل مؤثّر بر رفتار افراد است مى‏تواند به صورت متغیّر اصلى، ملاک تصمیم‏گیرى افراد براى هزینه کردن درآمد خود بین امور دنیایى و آخرتى باشد. آثار نظرى این بحث در متن مقاله ارائه شد. در این جا مى‏توان این نکته را افزود که وارد کردن این نوع نگاه به ایمان در بحث رفتار مصرف کننده، حدّاقل مى‏تواند رویکردى خاص به مسأله را نشان دهد و به صورت نظرى، فرضیه‏اى آزمون‏پذیر در این زمینه را ـ به این معنا که مقدار صرف هزینه‏هاى در راه خدا، تابعى از درجه ایمان افراد است ـ ارائه کند؛ البتّه ابعاد بحث مى‏تواند بسیار گسترده‏تر از این مقاله باشد و تلاش فراوانى را مى‏طلبد تا روشن‏تر شود.
منابع
1. اسدى، على، و منوچهر محسنى: گرایش‏هاى فرهنگى و نگرش‏هاى اجتماعى در ایران، پژوهشکده علوم ارتباطى و توسعه، تهران، 1356 ش.
2. الطریقى، عبداللّه‏ عبدالمحسن: الاقتصاد اسلامى: اسس و مبادى و اهداف، مؤسّسه الجریسى، الریاض، 1409 ق.
3. الکسیبى، احمد عواد محمد: الحاجات الاقتصادیه فى المذهب الاقتصادى الاسلامى، مطبعة العانى، بغداد، 1406 ق.
4. توتونچیان، ایرج: تئورى تقاضا و تحلیل اقتصادى انفاق، مرکز اطّلاعات فنّى ایران، تهران، 1363 ش.
5. دادگر، یداللّه‏: نگرشى بر اقتصاد اسلامى: معرفت‏ها، ارزش‏ها و روش‏ها، پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1378 ش.
6. دانش، سید حسینعلى: نقش احکام و ارزش‏هاى اسلامى در تئورى تقاضا، پایان‏نامه کارشناسى ارشد گروه اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، 1365 ش.
7. سرى، حسن: الاقتصاد الاسلامى: مبادى، و اهداف، و خصائص، بى‏نام، مکة المکرمه، 1411 ق.
8. صدر، سید کاظم: اقتصاد صدر اسلام، انتشارات دانشگاه شهید بهشتى، تهران، 1375 ش.
9. کهف، منذر: مقدمه‏اى بر اقتصاد اسلامى، ترجمه عباس عرب مازار، سازمان برنامه و بودجه، تهران، 1375 ش.
10. مشرف جوادى، محمّدحسن: نگرشى بر الگوى مصرف در جوامع اسلامى، پایان‏نامه کارشناسى ارشد گروه اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، تهران، 1365 ش.
11. Ahmad, Ausaf & Awan, Kazim Reza [Editores] (1992) Lectures on Islamic Economics; Jeddah; Islamic Development Bank.
12. Ahmad, Ausaf (1987) Macroconsumption Fumction in an Islamic Framework: A SurveyofCurrent Literature; Lectures on Islamic Economics; Jeddoh, Saudi Arabia: Islamic D. B. e, P.P. 245 - 276
13. Ahmad, Kurshid (1979) Studies in Islamic Economics; Jaddah: King Abdul Aziz U. & Islamic Foundation.
14. Itbal, Mohammad Anwar (1986) Macro Economic Planning Models for an Islamic Economy" Paper Presented at the Internatioal Seminar on Fiscal Policy and Developmint Planning in an lslamic State held at the International Institute of Islamic Economics, Islamabad, Pakistan
15. Kahf, Monzer; (1973) A Contribution to the study of the Economics of Islam; Utah U.S.A., Univ. of Utah July.
16. Kahf, Monzer; (1974) A Model of the Household Decisions in Islamic Economy : in Association of Muslem Social Scientists; Procceding Third National Seminar, Gary Indiana, May p.p. 19 - 28.
17. Kahf, Monzer; (1981) A Contribution to the Theory of Consumer Behaviour in an Islamic Society" Studies in Islamic Economics, Ed. Khurshid Ahmad, Islamic Foundation, Leciestr, u,k. P.P. 19 - 36.
18. Kahf, Monzer; (2002) Islamic Economics; Book in Process, 2001.
19. Keynes, J.M. (1936) The General Theory of Employmint Interest and Money, Har Court, Brace and Jovanovich, New York.
20. Khan , Mohammad Rahim (1987) Theory of Consumer Behavior in Islamic Perspective; Lectures on Islamic Eeconomics; Jeddah, Saudi Arabia; Islamic D.B. , P.P. 169 - 184.
21. Khan, M. Fahim (1984) Macro Consumption Function in an Islamic Framework; Journal of Research in Islamic Economics, Vo.1, No. 2, 1404, P.P 1-24
22. Mannan, M.A. (1984) The Making of Islamic Economic Society: Islamic Dimensions in Economic Analysis, International Association of Islamic Banks, Cairo, 1984.
23. Siddiqi, M.N. & Others; (1992) Readings in Microeconomics: An Islamic Perspective.

________________________________________

تبلیغات