فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۵ شماره ۳۰
دستور همگانی بیاصول: تردید درباره ضرورت اصول زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نگارنده قصد دارد به عواقب و نتایج رویکرد اخیر ارائه شده توسط چامسکی در دستور زایشی بپردازد که از آن به عنوان برنامه کمینهگرا یاد میگردد. این برنامه پژوهشی عرصه جدیدی در نظریهپردازی زایشی است که در آن پژوهشگران و نظریهپردازان به دنبال حذف عناصر زاید و مفاهیم غیرضروری از مدلهای ارائه شده درباره زبان، همت میباشند، خواه این عناصر و مفاهیم صوری باشند و خواه جوهری. در واقع، هدف نهایی این برنامه رسیدن به نظریهای زبانی است که با حداقل امکانات بیشترین و بهینهترین تبیینها را ارائه نماید. در این مقاله نشان داده میشود در چارچوب این برنامه میتوان گونهای از دستور همگانی را ارائه نمود که در آن نیازی به مفروض دانستن اصول مطلق یا غیرمتغیر زبانی نباشد. بهاینترتیب استدلال میگردد که نظریه زبانی در نهایت صرفاً از پارامترهای تغییر زبانی تشکیل میگردند. همچنین نشان داده میشود امکان دارد چنین پارامترهایی که به صورت معیار تاکنون به هنگام تثبیت صرفاً یکی از دو حالت ارزشی خود برخوردار بودهاند میتوانند یا تثبیت نشده باقی بمانند و یا در هر دو ارزش خود تثبیت گردند. نگارنده پیشنهاد مینماید چنین نظریهای را در صورت حصول، نظریه یکپارچه پارامتری و یا دستور همگانی بیاصول نامند.
شیوههای بیان گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی می پردازد. مفهوم گزاره و انواع آن مدت زمان مدیدی است که مورد بررسی دانشمندان و دستورنویسان می باشد. به هنگام بررسی گزاره اسمی در زبان روسی می بایست این نکته را خاطرنشان ساخت که در رابطه با ابن موضوع اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد. در بحث مربوط به تئوری گزاره در زبان فارسی همچون زبان روسی، نقاط ضعف و نارسایی هایی نیز وجود دارد. در این مقاله، انواع تقسیم بندی افعال ربطی در زبان روسی، بیان تفاوت های اساسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی و همچنین ارائه نظرات مختلف در خصوص شیوه های بیان گزاره اسمی مورد بررسی قرار می گیرد.
تقابل دو نمود تمام و ناتمام، عاملی تعیین کننده در انتخاب زمان فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
«نمود» عمدتا در کتابهای دستور سنتی فرانسه و فارسی نادیده گرفته شده است زیرا این مفهوم اصولا در دو زبان مذکور به عنوان یک مقوله دستوری مجزا وجود ندارد اما مفاهیم ناشی از آن در همه زبانهای دنیا به صور گوناگون بیان می شوند و عدم توجه به این ظرائف زبانی گاه کاربرد زبان و نیز درک آن را حتی در سطوح پیشرفته با مشکل مواجه می سازد و به انتخاب زمان دستوری نابجا منجر می شود که این امر چه در آموزش و یادگیری و چه در ترجمه به بروز مشکلاتی می انجامد. از میان تقابلهای معنایی - نمودی شناخته شده، تقابل دو نمود «تمام» و «ناتمام» تنها نوعی است که به زعم همه زبانشناسان صد در صد دستوری به شمار می رود. و از سایر نمودها که عمدتا واژگانی هستند متمایز می گردد. مقاله حاضر می کوشد حیطه این دو نمود و ارتباط آنها را با کاربرد زمانهای دستوری در دو زبان مشخص سازد و به این ترتیب موارد تداخل زبانی را در این زمینه آشکار سازد. بررسی حاضر نشان می دهد که در زبان فارسی نیز همچون فرانسه دو نمود مورد بحث دستوری هستند و تستهای انجام شده در مراحل مختلف این پژوهش نشان می دهند که فقدان برخی صورتهای دستوری فرانسه در زبان فارسی برای کاربران فارسی زبان در امر یافتن معادل زمانی مناسب ایجاد اشکال می کند. نتایج حاصل از این مقاله مبتنی بر بررسی یک پیکره زبانی فارسی و فرانسه است که این موارد را به ویژه در ترجمه برخی جملات نمایان می سازد.
چند کاربرد کلامی دیگر از «که» در فارسی گفتاری
حوزه های تخصصی:
«که» از جمله تکواژهای دستوری زبان فارسی است که برایش کاربردهای متعدّدی در گونه نوشتاری زبان فارسی می شناسیم. با وجود این، این تکواژ در فارسی گفتاری هم چن دین ک اربرد کلامی دارد که باعث می شود بتوانیم آنرا فارغ از حوزه کارکردهای رایج یک تکواژ دستوری هم مورد مطالعه قرار دهیم. در این پژوهش، با استفاده از داده های واقعی ضبط شده، تعدادی از کاربردهای کلامی «که» معرّفی می شوند تا نظریات پیشین در مورد کاربردهای این حرف کامل تر و جامع تر شوند، چراکه نشان داده خواهد شد که برخی از کارکردهای کلامی «که» در فارسی گفتاری، نتیجه برخی فرایندهای نحوی، مانند حرکت سازه ای است.
تحول سازوکار صورت منطقی از نظریه اصل ها و پارامتر ها تا برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صورت منطقی در دو نظریه متاخر چامسکی نظریه اصل ها و پارامترها وبرنامه کمینه گرا -، سطحی از دستور است که به آن نحو پنهان گفته می شود. این سطح با الگوگیری از منطق محمولات عهده دار تعبیر ساخت هایی نحوی در سطح معنای منطقی است. صورت منطقی برخلاف منطق محمولات مبتنی بر اصل ها و قاعده های نحوی است و به همین دلیل به آن صورت منطقی گفته می شود. صورت منطقی هر چند به تعبیر سازه برحسب دامنه ، می پردازد؛ اما بخش کامل معنایی نیست و معنای نهایی جمله با توجه به عوامل چندگانه معنایی تعیین می شود که صورت منطقی تنها یکی از آن هاست. صورت منطقی دارای دو روش متفاوت تعبیری در نظریه اصل ها و پارامتر ها و برنامه کمینه گراست. این مقاله با بررسی این موضوع در دو زیر بخش جداگانه، چنین نتیجه گیری کرده است که قاعده اصلی در نظریه اصل ها و پارامترها قاعده ارتقاء توانایی تعبیر همه ساخت های دارای سور را ندارد. اما برنامه کمینه گرا علاوه بر اینکه چنین سازه هایی را می تواند تعبیر کند از روش های کمتری هم استفاده می کند؛ بنابراین نسبت به نظریه نخست، کارآمدتر است
لازم و متعدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگرگونیهای صرفی نحوی در تقابل رویارویی مقولات صرفی نحوی در زبان فارسی و آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که زبان آموزان بومی به هنگام فراگیری زبان بیگانه ساختارهای زبان مادری خود را بر زبان بیگانه اعمال می کنند. عنصر تداخل به عنوان یک پدیده زبان شناختی به زبان آموز امکان می دهد تا عناصر زبان بیگانه را به سهولت بیاموزد. در این خصوص نظریه های زبان شناسی مقابله ای اهمیت مهمی دارد. بر این اساس در مقاله حاضر توصیف نمونه وار حوزه بحث انگیز مقولات دستوری در زبان آلمانی و فارسی ارایه می شود. اهمیت نوشته حاضر این است که مدرسان زبان هر آنچه که دانشجویان در تمایزات دستوری از یادگیری زبان ارایه می دهند در نظر بگیرند. با منظور نمودن پدیده تقابل این مشکل تا حدودی حل می شود که زبان آلمانی به عنوان زبان بیگانه از دیدگاه هر زبان آموز بومی قابل فهم و درک باشد.
تأملی بر ضمایر متصل
بررسی ساخت اطّلاع جملات پرسشی در فارسی نو با تأکید بر متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملات پرسشی از جمله ابزارهای زبانی هستند که با ساخت اطّلاع جمله در ارتباط هستند و یا مستقیماً علامت و سازوکاری برای تشخیص نوع اطّلاع در جمله محسوب می شوند. جملات پرسشی از لحاظ ساختار و نوع و حرکت پرسش واژه ها تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی تحوّل جملات پرسشی و نقش آنها در دوره فارسی نو پرداخته است. برای این منظور، متون نثر متعلّق به قرن 4 تا معاصر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج حاصله عبارتند از اینکه جملات پرسشی در فارسی نو از نوع پرسش واژه ابقایی هستند و در عین حال، ترتیب واژگانی آزاد دارند و این ویژگی موجب می شود تا علاوه بر کانونی سازی اطّلاعی، پرسش واژه ها از طریق حرکت، نوعی کانون تقابلی در متن به وجود بیاورند و در صورت وجود هر عنصر جاذب کانون، به جایگاه گروه منظوری حرکت نمایند و تنها بار پرسشی را به جمله القاء نمایند. لذا طبق بررسی انجام شدة پیوستاری از نشانداری سیر تطوّری پرسش های دوره فارسی نو بر اساس حرکت و نوع ساخت اطّلاع پرسش ها به دست داده شده است.
مقایسهء روابط نحوی و نحوهء بیان آن در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گروه کلمه و یا ساخت جمله، تحت تاثیر ارتباط نحوى کلمات با یکدیگرند. کلمات، وقتى در کنار یکدیگر قرار مى گیرند، از لحاظ نحوى بر یکدیگر تاثیر مى گذارند. در این تاثیر و رابطه درون نحوى است که مى توان به سه نوع رابطه همسانى، وابستگى و دو طرفه اشاره کرد. رابطه همسانى آن است، که نقش اعضاى تشکیل دهندهء جمله یا گروه کلمه، به لحاظ نحوى با یکدیگر برابر باشند. بر خلاف رابطهء همسانى، در رابطهء وابستگى نقش اعضا از یکدیگر متمایز است و حداقل یک عضو هسته و عضو یا اعضاى دیگر، وابسته واقع مى شوند. رابطه دو طرفه، بین نهاد و گزاره اتفاق مى افتد. هر یک از روابط نحوى فوق به کمک ابزار نحوى خاصى بیان مى شوند، که از آن جمله مى توان به نقش نماى کسره و حروف اضافه، ترتیب قرارگیرى کلمات، آهنگ و نقش نماى "را" در زبان فارسى، حروف اضافه، حروف ربط، ترتیب قرارگیرى کلمات، آهنگ و پایانهء صرفى در زبان روسى اشاره کرد.
آهنگ زبان فارسی
منبع:
مهرسال اول ۱۳۱۳ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
شرط مجاورت و مشخص بودگی در زبان فارسی: تعامل میان نحو و معنی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرط مجاورت به عنوان یکی از محدودیت های نحوی در اعطای حالت در برخی زبان ها مانندِ انگلیسی، هلندی، ترکی و هندی به شمار می رود و تاکنون مطالعات بسیاری درباره وجود و عدم وجود شرط مجاورت در زبان های گوناگون صورت گرفته است. پژوهشگرانی مانند چامسکی (1981) و استوول (1981) قائل به نقش شرط مجاورت در دستور زایشی بوده اند و برخی پژوهشگران مانند جانسون (1991) نقش مجاورت را در دستور زایشی رد کرده اند. مخالفان حضور شرط مجاورت در دستور زایشی معتقداند که دو اصل فرافکنی و شرطِ دوشاخه ای بودن باید جایگزین مجاورت شوند. در این پژوهش کوشش شده است تا کاربرد شرط مجاورت در زبان فارسی بررسی شود. تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که حالت بخشیِ هسته تصریف به فاعل و همچنین حالت بخشیِ فعل به مفعول مستقیمِ مشخص در زبان فارسی تابع محدودیت های مجاورت نیستند. درحقیقت در زبان فارسی جایگاه مفعول مستقیمِ مشخص در مشخص گرِ گروه فعلی هسته ای و هسته تصریف در انتهای جمله قرار گرفته اند که امکان مجاورت میان هسته تصریف و فاعل و همچنین مجاورت میان فعل و مفعول مستقیمِ مشخص در فارسی وجود ندارد؛ اما حالت بخشی حرف اضافه به گروه اسمی و فعل به مفعول مستقیمِ نامشخص تابع محدودیت های مجاورت اند. بنابراین میان شرط مجاورت و مشخص بودگی رابطه ای مستقیم وجود دارد.
پیش واژه و پس واژه
حوزه های تخصصی:
ارائه مناسب حالت حرف اضافه¬ای در مراحل اولیه آموزش روسی به عنوان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام آموزش زبان روسی به عنوان زبان های خارجی، مقدسین های برنامه های طراحی آموزشی بر این باورند که می بایست مهارت های دستوری را در تکرار و تمرین لازم به انتخاب مناسب و در متن و جمله انجام داد. باید اضافه نمود که غیر از موارد ذکر شده، شناخت و معرفی اشکال گرامری از نظر نظری و طرق بکارگیر ابزار صرفی و نحوی نیز دارای اهمیت فراوانی است. در واقع وجود این دو در کنار یکدیگر می تواند زمینه ساز به وجود آمدن بنیه قوی مهارت های زبانی گردد. ما در این مقاله توضیح داده ایم که چگونه رعایت نکردن متدهای آموزشی می تواند به کند شدن و یا توقف حریان آموزش بیانجامد و بالعکس رعایت این اصول به تسریع و استحکام و برنامه های آموزشی در حیطه آموزش زبان روسی منجر گردد. برای نمونه میدانی کار، آموزش صحیح پرولوژنی پادژ با لحاظ معیارهای تجربی مناسب آن ارائه گردیده است.