ویژگی های قواعد حقوق وضعی و اسلامی، یکی از مباحث مهم فلسفه حقوق است که از قواعد اخلاقی و عرفی و ... جداست. مهم ترین ویژگی های قواعد حقوقی در این نوشتار عبارتند از: 1- عمومیت و دوام 2- الزام آوری 3- برخورداری از ضمانت اجرا 4- مخاطب ساختن افراد اجتماع قواعد حقوق اسلامی همانند قواعد حقوق وضعی همه افراد را در همه زمان ها را می گیرد و همگان را در زندگی اجتماعی ملزم می سازد، هر چند در خاستگاه الزام میان این دو دسته قواعد تفاوتهایی هست. چنان که هر دو دسته ضمانت اجرا نیز دارند، مثلا ضمانت اجرا در حق حیات با تشریع قصاص و دیه تأمین شده و گاهی ضمانت اجرا، قانون مدنی است. قواعد حقوق اسلام شامل کسانی است که شخصیت حقوق داشته به شکل اجتماعی زیست می کنن. نتیجه اینکه قواعد حقوقی اسلام و حقوق وضعی همانندی ها و تفاوت هایی دارند، که مهم ترین تفاوت ها در خاستگاه این قواعد و نیز نظر به رفتار یا نیت افراد در رفتارهای اجتماعی دیده می شود، که قواعد حقوق اسلامی به هر دو نظر دارد و حقوق وضعی تنها به رفتار.
در توصیف شخصیت و کرامت انسان از دو جهت میتوان سخن گفت،یکی درباره داشتهها و ظرفیت وجودی که از آن تعبیر به کرامت ذاتی میشود و یکی از بایدها و نبایدهایی که آن داشتهها را تقویت میکند و به کمال میرساند. بیشترین سخن پیشینیان درباره کرامت، درباره بایدهای اخلاقی بوده، در حالی که باید انسان را شناخت و ساختار هستیشناسانه او را کاوید و براساس آن نتیجهگیری کرد،از اینرو مهمترین مباحث این نوشته به مبانی کرامت انسان در قرآن و پیامدهای توجه به کرامت میپردازد و آنگاه نسبت آزادی با کرامت مورد توجه قرار میگیرد و مبانی این نسبت را در فرهنگ قرآنی میکاود و در نهایت به عامل بیتوجهی به کرامت و دغدغههای آینده بشریت بویژه بحران معنویت،که خطر جدی بشریت محسوب میشود و کرامت انسان را تهدید میکند مورد بحث قرار میدهد یادآور میشود و راه حل بشریت را آزادی و معنویت میداند.
با وجود شباهتهای واضح میان تصویر عیسی (ع) در قرآن و انجیل، تفاوت های گزارشهای دو کتاب، بنیادی و اساسی است و مهم تر از آن جزئیاتی است که بین هر دو کتاب مشترک است؛ عیسای قرآن، انسانی است که از جانب خداوند به او وحی شده است، در حالی که عیسای انجیل، طبیعت و منشأ الهی و از وی با عنوان «پسر خدا» یاد می شود. پژوهش حاضر، سعی دارد به بررسی تفاوت های میان داستان عیسی(ع) در قرآن و مشابه اش در انجیل بپردازد، بویژه تفاوت هایی که مورد بی توجهی یا غفلت واقع شده اند در این راستا، ریشه شناسی واژه «نصارا» و پیامدهای تاریخی بسیار مهم اختلاف بین داستان عیسی(ع) در قرآن و انجیل، و همچنین ریشه شناسی واژه «انجیل» مورد بررسی قرار گرفته است. نگارنده به این نتیجه رسیده است که اطلاعات مطرح شده در انجیل، استواری ندارند، چه رسد به اینکه قانع کننده هم باشد. هر چند با حقایق تاریخی مشهور سازگار باشد و نتیجه اینکه جنبه های مهم تاریخ حضرت عیسی(ع) تحریف شده است. از سوی دیگر، اطلاعات قرآنی بر حقایق تاریخی مربوط به حضرت عیسی(ع) پرتو افکنده است که از طریق منابع دیگر نمی توان بدان دست یازید. نکته مهم اینکه هر چه کتاب مقدس بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد نقاط ضعف آن بیشتر آشکار می شود در حالی که قرآن هر چه بیشتر مورد بررسی قرار می گیرد تحریف ناپذیری آن بیشتر نمایان می شود.
بررسى نظام مسئله جبر و اختیار که بخش انسانى قضا و قدر است، به ویژه از جنبه قرآنى و روایى آن، ضمن نیاز به مبادى تصورى موضوع در اصل متوجه مبادى تصدیقى آن مىباشد. مستندات نظریههاى جبرى صفات خداوند مانند علم ازلى، خالقیت مطلقه، مشیت عام است. تقریر قرآنى و کلامى این آرا، و دلایل آنها و نشان دادن نقطه ضعفهاى دلایل ایشان همراه با تذکر به توالى و همگونى نتایج این نوع تقریرهاى ناصواب، و نیز پیش فرضهایى که دست مایه برداشتهاى ناصواب و آیات قرآنى و صفات الهى شدهاند، در این نوشتار مورد بررسى قرار گرفته است.