اثر، نوشته امیل زولا، (1886) صرف نظر از روایت محیط هنری نیمه دوم قرن نوزدهم در فرانسه و جدال بین آوانگارد و فرهنگستان گرایی، به تعبیری، نقلی است از داستان دوستی زولا و پل سزان، نقاش مطرح آوانگارد فرانسوی. اما، در ورای این جدال آشکار، این رمان توصیفی است کامل، هرچند جانبی در قیاس با پیرنگ اصلی، از پدیده کیچ. چنین به نظر می رسد که زولا به هنگام نگارش اثر از معنای این واژه که در سال 1870 ابداع شد اطلاع نداشته است. با این همه، این داستان-پرداز با فراست فراوان و عطف به نگاه دقیقی که به جامعه و بارزه های آن دارد خصایص متنوع و پنهان این پدیده را نیز روایت می کند. از همین رو می توان مدعی شد که این رمان می تواند چشم اندازی گسترده از محیط فرهنگی ـ اجتماعی دوران خود عرضه دهد.
فرهنگ نویسی درکشورهای مختلف سابقه ای طولانی دارد ، و در کشور ما نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است . محققین شروع تاریخ فرهنگ نگاری توسط ایرانیان را از اوایل قرن 9 میلادی می دانند که در مقایسه با کشورهای اروپایی از سابقه طولانی آن حکایت می کند . فرانسویها از قرن 16 ، انگلیسیها از قرن 17 و روسها از قرن 18 بدین امر همت گمارده اند . هدف این پژوهش مقایسه اجمالی فرهنگهای به چاپ رسیده و پر کاربرد دو زبانه روسی به فارسی و فارسی به روسی و ارائه قابلیتها و ویژگی های یک فرهنگ خوب می باشد .
در مقاله حاضر ، لغت و اصطلاح ، رابطه آن دو و عوامل پیدایش اصطلاحات ، مورد بحث قرار گرفته ، آنگاه ضمن مقایسه فرهنگ با فرهنگنامه و برابرنامه ، به پیشینه هر یک اشاره شده است و طبقه بندی گونه های مختلف فرهنگها مورد ارزیابی قرار گرفته و در پایان ، ویژگیهایی که یک فرهنگ تخصصی از نظر اطلاع رسانی باید دارا باشد ، ارائه گردیده است .