محمد حاتمی

محمد حاتمی

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۲ مورد.
۴۱.

مقایسه راهبردهای نظم جویی عاطفی و ذهن تمام عیار در زنان نابارور و زنان بارورشده با لقاح مصنوعی و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظم جویی عاطفی ذهن تمام عیار ناباروری لقاح مصنوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۶۶
پدیده ناباروری علاوه بر قلمرو پزشکی، در قلمرو علوم رفتاری و اجتماعی نیز مورد بحث و بررسی است. این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای نظم جویی عاطفی و ذهن تمام عیار در بین زنان نابارور و زنان بارورشده با لقاح مصنوعی و زنان بارور بهنجار به روش علَی مقایسه ای انجام شده است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان می دهد در راهبردهای نظم جویی شناختی عاطفی و ذهن تمام عیار، در این سه گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. زنان نابارور و بارور شده با لقاح مصنوعی در مقایسه با زنان بارور بهنجار نمرات بالاتری در راهبردهای عاطفی ناکارآمد (سرزنش خود و دیگران، نشخوار فکری و تلقی فاجعه آمیز) و راهبردهای عاطفی کارآمد (پذیرش، ارزیابی مثبت و دیدگاه وسیع تر) دارند و از ذهن تمام عیار پایین تر (مشاهده، توصیف، عدم قضاوت و عدم واکنش کمتر) برخوردارند. این مطالعه نشان می دهد اشکال در مدیریت صحیح هیجانات، پردازش و ارزیابی سوگیرانه محرک های محیطی و عدم وقوف به زمان حال، از جمله عوامل خطرپذیر برای ابتلای زنان نابارور و تحت درمان به اختلالات خلقی و اضطرابی است.
۴۳.

اثر آموزش تمثیلی_ استعاره ای در افزایش میزان بازیابی اطلاعات و تکنیک های طرحواره درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیابی حافظه آموزش تمثیلی استعاری افسرده خویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۳۲
این پژوهش با هدف مقای ٔسه تفاوت اثر شیو ه تمثیلی، مقا هسی اثربخشی طرحوارهدرمانی مبتن ی ب ر ش یو ه آموزشی تمثیلی با طرحوارهدرمانی کلاسیک (به شیوه معمول) در مبتلایان به اختلال افسردهخویی انجام شد. از طرح تجربی پ یش آزم ون ، پ س آزم ون و پ ی گی ری و مطالع ه ب الینی 40 نف ر از مبتلای ان ب ه افسردهخویی به روش نمونه ریگ ی هدفمند صورت گرفت. جینتا نشان داد ک ه ، الح اق ش یو ه آموزش ی تمثیلی، موجب افزایش معنادارتر حفظ و یادآوری اطلاعات درمانی تبادل شده در جلس ات درم انی در یب ماران میشود. شیوه آموزشی تمثیلی از طریق تولید و تشدید حافظه معنایی ب رای اطلاع ات درم انی تبادل شده سبب پاسداشت و حفظ اطلاعات در سیر فرسایشی زمان شده و از طری ق دس ترس پ ذیری اطلاعات درمانی، سبب عود کمتری را در این بیماران شود و نتایج مثبت درمانی حاصل را بیشتر حف ظ میکند
۴۴.

ساخت و رواسازی مقیاس نیازهای هیجانی اولیه مبتنی بر نظریه طرحواره درمانی یانگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رواسازی ساخت طرحواره درمانی نیازهای هیجانی اولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
هدف : هدف پژوهش حاضر، ساخت و رواسازی مقیاس نیازهای هیجانی اولیه مبتنی بر نظریه طرحواره درمانی یانگ بود. روش : این پژوهش با روش ترکیبی کیفی-کمی انجام شد. مرحله اول (کیفی) با روش مثلث سازی داده ها انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه، متون موجود، دریافت نظر متخصصان جمع آوری شد و با استفاده از روش نظریه زمینه ای مراحل کدگذاری، مقوله بندی، پیگیری تا حد اشباع را طی کرد. در مرحله دوم (کمی) جامعه آماری دانشجویان منتخب تهران در سال 1399 بود، از میان دانشگاه های آزاد اسلامی تهران از 5 منطقه ی شهر تهران دانشگاه ها انتخاب شدند و 15دانشکده به صورت تصادفی جهت سنجش پرسشنامه ها انتخاب و پرسشنامه ها بر روی 376 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف و هر دو جنس اجرا گردیدند. از روش تحلیل عاملی تأییدی و برآورد بیشینه احتمال (ML) برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها : شش نیاز و گویه های مربوط به آنها استخراج شدند، تحلیل بارهای عاملی استاندارد شده همه مؤلفه ها بر عامل کلی ، ضریب آلفای کرونباخ همه نیازهای اولیه بزرگتر از 7/0 بود. همه ی نیازهای هیجانی اولیه پرسشنامه محقق ساخته به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 با حوزه های پنج گانه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ همبسته بودند. نتیجه گیری : براساس یافته ها توان گویه ها در سنجش مؤلفه های شش گانه نیازهای اولیه تأیید شد و گویه های هر یک از نیازها از همسانی درونی مطلوب برخوردار بود، همچنین مقیاس نیازهای اولیه از روایی همگرا برخوردار بود.  
۴۵.

مقایسه اثربخشی مداخله های خودتنظیمی رفتار توجهی با خودتنظیمی رفتار انگیزشی بر کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتنظیمی رفتار توجهی رفتار انگیزشی اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۷۶
هدف: یکی از اختلال های شایع دوران کودکی، اختلال بیش فعالی- نارسایی توجه است که می تواند ناشی از کمبود خودتنظیمی باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله های خودتنظیمی رفتار توجهی با خودتنظیمی رفتار انگیزشی بر کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به نارسایی توجه و بیش فعالی بود که در سال تحصیلی 99-1398 به مراکز مشاوره و روان شناسی منطقه 5 تهران مراجعه کرده و تحت درمان دارویی ریتالین قرار داشتند. نخست به وسیله سیاهه علایم مرضی کودکان (CSI-4) غربالگری شدند. سپس 45 نفر از دانش آموزانی که بیش ترین تراز ADHD را داشتند، به تصادف انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) به طور تصادفی جایگزین شدند. داده های به دست آمده نیز با روش تحلیل کواریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه آزمایش نسبت به گروه گواه افزایش معناداری را در پس آزمون داشته اند (001/0p<). علاوه بر این نتایج نشان داد که بین میانگین ADHD گروه مداخله های خودتنظیمی رفتار توجهی با میانگین ADHD گروه خودتنظیمی رفتار انگیزشی تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر تأثیر دو روش درمانی در کاهش نارسایی توجه و بیش فعالی یکسان است (01/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت آموزش فرایندهای خودتنظیمی رفتار انگیزشی و رفتار توجهی می توانند بر کاهش علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در این کودکان کمک قابل توجهی کنند(01/0p<).
۴۶.

مقایسه درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن برکاهش ترس از شفقت و خودسرزنشگری افراد مبتلا به نارسایی قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر شفقت درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن ترس از شفقت خودسرزنشگری نارسایی قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
تحقیق حاضر با هدف مقایسه درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن برکاهش ترس از شفقت و خودسرزنشگری افراد مبتلا به نارسایی قلبی انجام شد. طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به کلینیک نارسایی مرکز قلب تهران بودند که از بین آنها 10 نفر برای هر گروه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به صورت تصادفی منتصب شدند. اعضای هر سه گروه هم در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های ترس از شفقت گیلبرت و همکاران (2011) و خودسرزنشگری گیلبرت و همکاران (2004) پاسخ دادند. داده های حاصل از این تحقیق با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند که برای این منظور از نسخه ی 21 نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن تاثیر معناداری بر کاهش ترس از شفقت و خودسر زنشگری بیماران قلبی دارند (001/0P<). علاوه بر این، نتایج آزمونهای تعقیبی نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن تاثیر بیشتری در کاهش ترس از شفقت دارد با این حال در کاهش خودسرزنشگری بیماران مبتلا به نارسایی قلبی بین دو درمان تفاوت معناداری یافت نشد. با توجه به یافته های حاصل از این تحقیق کادر درمانی فعال در حوزه بیماری های مزمن بهتر است که مداخلات و درمانهای روانشناختی را در اولویت برنامه های درمانی خود جهت کمک به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی قرار دهند.
۴۷.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی (مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر کرمان)

کلید واژه ها: بی نظمی هیجان پرخوری عصبی شناختی - رفتاری - ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۲
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی- شناختی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بی نظمی هیجان افراد مبتلا به پرخوری عصبی انجام شد. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر کرمان در ناحیه 2 آموزش و پرورش بود. حجم نمونه پژوهشی حاضر با توجه به توان آزمون (80 / 0)، اندازه اثر (50 / 0) و سطح اطمینان (05 / 0) برای هر گروه نمونه 15 نفر در نظر گرفته شد که ابتدا به صورت خوشه ای چندمرحله ای از 4 دبیرستان دختران انتخاب شد. ابتدا از طریق پرسشنامه غربالگری رفتار پرخوری افرادی که از طریق نقطه برش مشکوک به رفتار پرخوری هستند؛ تفکیک شد. سپس، با انجام مصاحبه بالینی 45 نفر از آن ها که تشخیص نهایی اختلال پرخوری را داشت، انتخاب شد و در سه گروه 15 نفری به صورت گمارش تصادفی قرار گرفت. ابزار پژوهش مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) بود. گروه های آزمایش تحت مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. تحلیل داده ها پس از بررسی مفروضه های آماری با روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل نشان داد مداخله مبتنی مداخله شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی روی ابعاد دشواری تنظیم هیجان اثربخش بوده اند.
۴۸.

The Effect of Cognitive- Behavioral Stress Management on Health Locus of Control and Resilience in Patients with Coronary Artery Disease(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: cognitive-behavioral stress management health locus of control Resilience coronary artery disease

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
The purpose of the present research was to examine the effect of cognitive-behavioral stress management on health locus of control and resilience in patients with coronary artery disease. This research was quasi-experimental with pre-test, post-test and control group. The statistical population of this research consisted of all patients aged 40-65 years with coronary artery disease who were referred to Kasra Hospital in Tehran in 2019. The sample was 90 patients who were selected from the research population and assigned into the two experimental and control groups. Data were collected using the Multidimensional Health Locus of Control Scale and Resilience Scale. The research data were analyzed using Multivariate analysis of covariance (MANCOVA). The results showed that the cognitive-behavior stress management significantly increased internal health locus of control and resilience in the experimental group (P<0.01). Cognitive-behavioral stress management may lead to a change in one's self-awareness and abilities through cognitive challenge, cognitive error detection and thought replacement, which in turn can increases individual’s sense of containment and cognitive control.
۴۹.

Effectiveness of Lifestyle-Based Stress Management Program on Emotional Problems and Life Satisfaction in Patients with Myocardial Infarction(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: lifestyle-based stress management program emotional problems life satisfaction myocardial infarction

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۹۰
Objective: The purpose of the present study was to examine the effect of lifestyle-based stress management program on emotional problems and life satisfaction in patients with myocardial infarction. Method: This research was quasi-experimental with pre-test, post-test and control group. The statistical population of this research consisted of all patients aged 40-65 years old with myocardial infarction who were under treatment at Kasra Hospital in Karaj in the first six months of 2019. The study sample consisted of 90 patients with heart attack who were identified among the patients and selected by targeted sampling method and randomly assigned to two experimental and control groups. Data were collected using the Depression, Anxiety and Stress Scale as well as the Satisfaction With Life Scale. The collected data were analyzed using the method of Multivariate analysis of covariance (MANCOVA). Results: Multivariate analysis of covariance showed that the lifestyle-based stress management program significantly reduced emotional problems and increased life satisfaction in the experimental group (p <0.01). Conclusions: The stress management program helped patients identify dysfunctional thoughts that trigger anxiety and depression and experience fewer emotional problems by feeling self-control, attention management, changing the assessment system and using cognitive strategies. Also, by identifying and correcting irrational attitudes and beliefs, the subjects were able to better cope with the physical effects of the disease or to deal with its negative psychological complications and have more life satisfaction. These findings have important implications for education and promoting mental health of patients with myocardial infarction.
۵۰.

بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سازگاری روانی اجتماعی، هورمون کورتیزول و تنظیم شناختی هیجان در بیماران عروق کرونر قلب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سازگاری روانی اجتماعی کورتیزول تنظیم شناختی هیجان درمان شناختی رفتاری بیماری عروق کرونر قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۸۴
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سازگاری روانی اجتماعی، میزان هورمون کورتیزول و تنظیم شناختی هیجان در بیماران عروق کرونر قلبی طرح ریزی شده است. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی (با طرح پیش آزمون- پس آزمون چند گروهی با گروه گواه) بود. جامعه آماری از جامعه زنان 30 تا 50 ساله مبتلا به بیماری قلبی عروقی مراجعه کننده به بیمارستان شهید رجایی شهر تهران تعداد 30 نفر به شیوه ی در  دسترس انتخاب شدند و با توجه به ملاک های ورودی و خروجی در گروه آزمایش و کنترل  )هرگروه 15 نفر(  قرار گرفتند. گروه آزمایش شناختی رفتاری طی 6 جلسه درمان شناختی رفتاری را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها : نتایج داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که مداخله ی شناختی رفتاری بر بهبود سازگاری روانی اجتماعی، کاهش هورمون کورتیزول در بیماران عروق کرونر قلب و بهبود تنظیم شناختی هیجان نسبت به گروه کنترل در هر دو مرحله ی پس ازمون و پیگیری اثربخشی معناداری داشته است. نتیجه گیری : درمان شناختی رفتاری بر بهبود سازگاری روانی اجتماعی بیماران موثر بوده و در بهبود تنظیم شناختی هیجان اثربخشی معناداری داشته است
۵۱.

اثربخشی آموزش خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری (2 ماهه) بود. آزمودنی ها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) 1 تا 5/5 و هدفمندانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروه آزمایشی (آموزش خوددلسوزی شناختی) و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامه های خستگی فیسک (1994)، خودانتقادی تامسون و ظروف (2004) و اجتناب هیجانی کندی (2015) پاسخ دادند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش خوددلسوزی شناختی را به صورت هفته ای یکبار به مدت 5/1 ساعت دریافت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش خوددلسوزی شناختی بر کاهش ابعاد خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی بیماران ام. اس اثربخش هستند (001/0≥P). همچنین اثرات مداخله پس از 2 ماه پیگیری بر روی کاهش نمرات خستگی، خودانتقادی و اجتناب هیجانی حفظ شد. براساس نتایج این پژوهش می توان از آموزش خوددلسوزی شناختی در کنار مداخلات دارویی برای کاهش خستگی، خودانتقادی و اجتناب از تجارب هیجانی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
۵۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه: نظر به مزمن و طولانی بودن بیماری مولتیپل اسکلروزیس و اهمیت شاخص خودانتقادی و خستگی در این بیماران، لزوم توجه به کاربرد درمان های شناختی رفتاری و نسل سوم آن در این بیماران مغفول مانده است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و درمان خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری (2 ماهه) بود. آزمودنی ها با دامنه سنی 40-20 سال و با مقیاس ناتوانی جسمانی (EDSS) یک تا 5/5 و هدفمندانه و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایشی و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری 2 ماهه به پرسشنامه های خستگی فیسک (1994) و خودانتقادی تامسون و ظروف (2004) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده تحلیل کوواریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان شناختی و رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی بر ابعاد خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش هستند. همچنین اثرات مداخله پس از 2 ماه پیگیری بر روی کاهش نمرات خستگی و خودانتقادی حفظ شد . نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان از آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر خستگی و خوددلسوزی شناختی در کنار مداخلات دارویی برای کاهش خستگی و خودانتقادی بیماران مولتیپل اسکلروزیس در مراکز درمانی استفاده نمود.
۵۳.

اثربخشی طرح واره درمانی تحلیلی در کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۲
زمینه و هدف: افسردگی به عنوان جدی ترین بیماری قرن که عوامل زمینه ساز نقش مهمی در شکل گیری و تداوم آن دارد، نیازمند طرح درمان هایی است که اثرات ماندگار داشته باشند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی تحلیلی (AST) در کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با پیگیری سه ماهه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان منتخب تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه شامل 24 نفر شد که با روش هدفمند از میان افراد داوطلب درمان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. مداخله درمانی AST برای افراد گروه آزمایش در طی سی جلسه به صورت هفتگی یک جلسه 60 دقیقه ای انجام شد. افراد گروه گواه در این زمان از درمان بهره مند نشدند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (بک، 1961) و پرسشنامه ی نیازهای هیجانی اولیه (قادری و همکاران، 1400) بود. داده های حاصل از این پژوهش به شیوه ی تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS 25.0 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان AST بر کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی تأثیر معنادار دارد (001/0>p). نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت؛ درمان AST با توسعه ی تکنیک هایی که تعدیل نیازهای هیجانی را هدف قرار می هد می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر جهت کاهش علائم افسردگی و تعدیل نیازهای هیجانی اولیه مورداستفاده قرار گیرد.
۵۴.

Predicting Emotion Regulation Strategies of Coronary Heart Disease Patients by Reinforcement Sensitivity(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
Objective: Coronary Heart Disease (CHD) is a pathological process in the coronary arteries that deserves special attention. This cross-sectional descriptive study aimed to predict the emotion regulation strategies, i.e., cognitive reappraisal and expressive suppression, adopted by patients with Coronary Heart Disease (CHD) using reinforcement sensitivity components, namely Behavioral Approach System (BAS), Behavioral Inhibition System (BIS), fight, flight, and freeze. Methods: To this end, 322 patients with CHD were recruited from three medical centers in Tehran, Iran. Emotion Regulation Questionnaire and Jackson-5 scales of revised Reinforcement Sensitivity Theory were administered to the patients, and the data were analyzed by regression analysis. Results: The results revealed that BAS significantly predicted cognitive reappraisal strategy and also made the strongest contribution to the explanation of expressive suppression strategy; furthermore, flight and freeze were both equally the second most significant predictors of expressive suppression. Conclusion: Therefore, the interaction between emotion regulation and reinforcement sensitivity components should be considered in patients with CHD. Keywords: Coronary Heart Disease (CHD), emotion regulation, reinforcement sensitivity, patients, behavioral activation
۵۵.

اثربخشی بسته روانشناختی آموزش پیش از ازدواج بر سبک های حل مسئله زوجین متقاضی ازدواج

کلید واژه ها: بسته آموزشی روان شناختی پیش از ازدواج مهارت های حل مسئله زوجین متقاضی ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی بسته آموزشی-روان شناختی پیش از ازدواج(اولسون) بر سبک های حل مسئله زوجین پیش از ازدواج است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشت و درمان مشاوره پیش از ازدواج شهر تهران تشکیل دادند که در نیمه اول سال 1399 متقاضی ازدواج بودند. ۱۰ مرکز به صورت تصادفی انتخاب شد و با در نظر گرفتن احتمال افت آزمودنی ها، از هر مرکز 20 نفر (10 زوج) انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سبک های حل مسأله کسیدی و لانگ (1996) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بسته آموزشی-روانشناختی پیش از ازدواج(اولسون) بر افزایش سبک های حل مسئله(اعتماد به خود در حل مساله، شیوه اجتناب-نزدیکی به مساله و کنترل شخصی) زوجین متقاضی ازدواج تاثیر دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری دارای ثبات و پایداری می باشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش این بسته آموزشی روانشناختی می تواند در  جهت تقویت سبک های  حل مساله زوجین استفاده شود.
۵۶.

مقایسه اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و راهبردهای مقابله با درد بر نظم جویی فرایندی هیجانی در بیماران زن مبتلا به عروق کرونری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۵
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و راهبردهای مقابله با درد بر نظم جویی فرایندی هیجانی در بیماران کرونری قلبی می باشد. روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و به روش نیمه آزمایشی بود با طرح پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب که در بازه زمانی 15 تیر 1398 الی 15 مهر 1398 در بیمارستان حشمتیه سبزوار بودند که 26 نفر به صورت تصادفی انتخاب و با روش جایگزینی تصادفی به سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند. گروه های آزمایش تحت آموزش راهبردهای خود تنظیمی هیجانی (9 نفر) براساس بسته آموزشی جان و گروس (2004) و راهبردهای مقابله با درد (8 نفر) براساس بسته آموزشی تورک و گچل (2002) قرار گرفتند و گروه گواه (9 نفر) هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه های نظم جویی هیجان گروس و جان (2003) بود. داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس مختلط و با استفاده از نرم افزار SPSS25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و راهبردهای مقابله با درد بر ارزیابی مجدد (82/6=F، 003/0=P) و فرونشانگی (33/9=F، 001/0>P) در بیماران کرونری قلبی موثر است. همچنین یافته ها نشان داد که هرچند دو روش آموزشی توانستند بر نظم جویی فرایندی هیجانی موثر باشند اما بین میزان اثربخشی آنها تفاوت معنی داری وجود نداشت(05/0<p). نتیجه گیری: آموزش راهبردهای خودتنظیمی هیجانی و راهبردهای مقابله با درد می تواند باعث بهبود ارزیابی مجدد و کاهش فرونشانگی هیجان ها در بیماران گردد.
۵۷.

بررسی رابطه بین آگاهی به جنگ نرم، هویت فرهنگی و سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالای فرهنگی

کلید واژه ها: آگاهی یه جنگ نرم هویت فرهنگی سبک زندگی مبتی بر کالاهای فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۳۹
مقدمه: جنگ نرم یک جنگ بدون خونریزی و مبتنی بر راهکار های اجتماعی و فرهنگی است، در فرآیند آن قدرت های مهاجم از مرعوب سازی و ایجاد بحران های فرهنگی و اجتماعی بهره گیری می کنند، تا با یک شوک ذلت بار قدرت و فرهنگ خود را به جامعه هدف غالب کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین آگاهی به جنگ نرم، هویت فرهنگی و سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالای فرهنگی در شهروندان تهرانی انجام گرفت. روش: در یک پژوهش توصیفی- پیمایشی، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین کلیه افراد بالای 18 سال ساکن شهر تهران 300 نفر انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسش نامه های آگاهی به تهدیدات جنگ نرم، هویت فرهنگی و سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالای فرهنگی، جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین سبک زندگی افراد با آگاهی از جنگ نرم رابطه معنا داری وجود دارد(0/05>P). افزون بر این بین دو متغیر هویت فرهنگی و آگاهی از جنگ نرم رابطه معنا داری وجود دارد 0/01>P). همچنین بین سبک زندگی مبتنی با مصرف کالاهای فرهنگی با هویت فرهنگی رابطه معنا داری وجود ندارد. بحث: مهمترین تهدید فرهنگی برای خانواده های ایرانی را در مفهوم سبک زندگی باید جستجو کرد، از این رو باید در قالب های فرهنگی سبک زندگی متناسب با شرایط امروز ایران و مبتنی بر ارزشهای ایرانی- اسلامی در نهادهای ذیربط چارچوب مند شده و تبلیغ گردد.
۵۸.

مقایسه ی اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری (TTM) با درمان کوتاه مدت راه حل محور (SFBT) بر افکار خودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر الگوی فرانظری(TTM) درمان کوتاه مدت راه حل محور(SFBT) افکار خودآیند انعطاف پذیری شناختی تمایزیافتگی خود بیماران دارای اختلال مصرف ماده یPethidine بیماران دارای اختلال مصرف ماده ی MDMA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۹۷
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری (TTM) با درمان کوتاه مدت راه حل محور ( SFBT ) بر افکار خودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA بود. روش پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه می باشد که نمونه، شامل دو گروه مداخله و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) از کلیه ی بیماران داوطلب (تمایلی) و طرح جمع آوری معتادان متجاهرِ (غربالگری بهزیستی) پذیرش شده در مؤسسه ی بهبودی اقامتی میان مدت (Camp) امید ایمان رهایی -مرکز ماده 15- واقع در شهر ماهدشت استان البرز بود که به روش غیرتصادفیِ هدفمند گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (E 1 - E 2 ) و گروه گواه جای گرفتند. از مدل های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) جهت آزمون فرضیه های پژوهش پرداخته و در نهایت مشخص گردید که بین افکارخودآیند، انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در الگوی درمانی فرانظری (TTM) و الگوی درمانی کوتاه مدت راه حل محور (SFBT) در بیماران مرد دارای اختلال مصرف Pethidine و MDMA، تفاوت معناداری وجود دارد.
۵۹.

مقایسه جهت گیری مذهبی، تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی براساس سطوح فراشناخت در همسران شهدای استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراشناخت تحمل ابهام انعطاف پذیری تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۳۸
مقدمه: تقویت ابعاد معنویت و جهت گیری مذهبی، از مهم ترین معیارهای درونی در برابر مشکلات افراد است. تاب آوری روان شناختی، رهیافتی است که با توجه به شرایط کلی محیط زندگی، میزان توانایی فرد در برابر بروز رخ دادهای غیرمنتظره و آسیب رسان را نشان می دهد. انعطاف پذیری موجب می شود فرد، هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر همسران شهدای استان البرز است که در این پژوهش، 451 نفر در بازه سنی 20 تا 60 سال به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نسخه 23 نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج: مطابق با تحلیل داده ها ازنظر میانگین جهت گیری مذهبی بیرونی (016/0P=، 23/4F=)، جهت گیری مذهبی درونی (001/0P =، 35/8F =)، تاب آوری (001/0P=، 90/19F=) و انعطاف پذیری روان شناختی (001/0P =، 69/109F =) بین همسران شهدا با سطوح مختلف فراشناخت، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: جهت گیری مذهبی در کنار فراشناخت و تحمل ابهام، می تواند پیشایندی (درصورت صلاحدید نویسنده، می توان به جای پیشایند از واژه نقطه شروع استفاده کرد. پیشایند واژه چندان همه گیری نیست) برای تاب آوری باشد که تاب آوری، به بهبود رشد پس از سانحه کمک می کند.
۶۰.

اثربخشی آموزش اختصاصی کردن خاطرات بر کاهش آسیب های شناختی بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه

کلید واژه ها: اختلال استرس پس از سانحه حافظه شرح حال آموزش اختصاصی کردن خاطرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳
مقدمه: مطالعه حاضر یک برنامه گروه- محور جدید با هدف بررسی اثربخشی آموزش اختصاصی کردن خاطرات بر کاهش آسیب های شناختی در بیماران دارای اختلال استرس پس از سانحه است. روش: در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر آزمودنی مرد مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه که براساس ملاک های DSM-IV-TR توسط روانپزشک ارزیابی شده، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه آموزش اختصاصی کردن خاطرات (MEST)، طی چهار جلسه در چهار هفته متوالی در گروه های 3 نفری انجام گرفت و نمرات، (BDI-II)، (AMT)، (IES-R)، (SPSI-R) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری یک ماهه در هر دو گروه جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، آزمون تعقیبی توکی و آزمون Tوابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: یافته ها موید اثر بخشی آموزش اختصاصی کردن خاطرات درکاهش مشکلات شناختی در حوزه اجتناب عملکردی و خاطرات ناخواسته در بیماران PTSD بود. پایداری آموزش در مرحله پیگیری نیز تأیید شد. اما حل مسئله آسیب دیده این بیماران پس از مداخله تغییر معناداری نداشت. بحث: این آموزش را می توان به عنوان یک روش انتخابی جهت کاهش برخی آسیب های شناختی در بیماران PTSD به کار برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان