اسکندر فتحی آذر

اسکندر فتحی آذر

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روان شناسی، دانشگاه تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۲۵ مورد از کل ۱۲۵ مورد.
۱۲۱.

طراحی الگوی آزادسازی برنامۀ درسی دورۀ ابتدایی: یک پژوهش کیفی

کلید واژه ها: آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۱
هدف پژوهش طراحی الگوی آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس شاخصه بسترها، سطوح و عناصر برنامه درسی بود. رویکرد تحقیق کیفی با روش تحلیل محتوا و سنتزپژوهی بود. جامعه نخست پژوهش کارشناسان آموزش ابتدایی و گروه های آموزشی را بود که 13 از آن ها به صورت هدفمند و از نوع نمونه گیری ویژه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد. جامعه دوم متن اسناد و متون علمی بیست سال اخیر حوزه تمرکززدایی برنامه درسی بود و هم جامعه متخصصان برنامه درسی، کارشناسان و آموزگاران دوره ابتدایی که 19 نفر از آن ها به صورت هدفمند به روش زنجیره ای انتخاب شدند و اطلاعات از طریق مصاحبه و مطالعه و بررسی محتوای علمی به دست آمد. در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی و تحلیل محتوای گال و همکاران استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1. مؤلفه های گفتمان تغییر، حوزه های موضوعی نرم، تفکر سیستمی و توانمندسازی ارگانیکی بسترهایی هستند که شرایط لازم را برای اجرای رویکرد آزادسازی فراهم می کند. 2. سطوح تصمیم گیری مناسب برای آزادسازی برنامه درسی دارای سطوح چهارگانه (اجتماعی، آکادمیک، نهادی و آموزشی) است که مبتنی بر مشارکت مسئولان و متخصصان استانی، مناطق و مدارس است و سطح نهادی به عنوان محور یا رابط تصمیم گیری های سطوح قبلی و بعدی عمل می کند و نقش و عملکرد آن از بعد نظری - عملی جایگاه ویژه ای دارد. سطح آکادمیک بر بعد نظری و سطح آموزشی بر بعد عملی تأکید دارد، ولی سطح نهادی با تلفیقی از دو سطح تصمیم گیری (شبه عملی)، دارای ابعاد نظری - عملی است. 3. عناصر برنامه درسی مطابق با دیدگاه کلاین در یک ساختار شبکه ای در تعامل با یکدیگر قرار داشته و متأثر از نظریه ساختن گرایی اجتماعی در اجرای آزادسازی برنامه درسی بر طراحی محیط های یادگیری تأکید می کنند.
۱۲۲.

تجارب معلمان پایه ششم ازاجرای برنامه ی درسی کار و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی مطالعه ی پدیدار شناسانه کار وفناوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۱
این پژوهش به مطالعه ی اجرای برنامه درسی کار و فناوری بر اساس تجارب معلمان در پایه ششم ابتدایی در اولین سال اجراختصاص یافته است. .مطالعه از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه هایی نیمه سازمان یافته و تعداد شرکت کنندگان در مصاحبه 10 معلم پایه ی ششم ابتدایی در استان کرمانشاه از منطقه ی سنقر کلیایی بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند انجام و تا رسیدن به اشباع در داده ها ادامه پیدا کرد. داده های حاصل ازمصاحبه ها با استفاده از روش توصیه شده توسط اسمیت 1995 برای مطالعات پدیدار شناسانه تجزیه وتحلیل شد. برای تعیین صحت یافته ها نتایج این تحلیل به مصاحبه شوندگان برگردانده شد سپس تم هایاین مطالعه در سه خوشه استخراج و طبقه بندی شد. یافته های این تحقیق شامل 15 تم بود که 6 تم آن در خوشه ای به نام محدودیت ها شامل: زبان انگلیسی ، فقدان رایانه، پشتیبانی فنی، ابزار، راهنمای معلم و آموزش ضمن خدمت قرار گرفتند.در خوشه ای دیگری باعنوان ترجیحات 5 تم مشخص شد که عبارت از: فنا وری، تعدیل محتوا، توجه به گرایش دانش آموزان ، تلفیق و ارزشیابی تحصیلی. در خوشه ی سوم با عنوان ابتکارات 4 اقدم معلمان برای غلبه بر موانع و تدریس مؤثرتر برنامه درسی برجسته جلوه می کند شامل: استفاده از رایانه های شخصی، استفاده از امکانات مدارس متوسطه، برگزاری مسابقه و بکارگیری دانش آموزان در اداره کلاس.
۱۲۳.

بررسی کارایی شیوه ی فرنالد در ترمیم اختلال نارساخوانی دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلالات یادگیری نارساخوانی شیوه ی فرنالد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۸
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی شیوه ی فرنالد در ترمیم اختلال نارساخوانی دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی شهر تبریز بود. طرح پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را دانش آموزان نارساخوان پایه ی سوم ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 90-1389 تشکیل می دادند که از این تعداد 30 دانش آموز به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی خواندن، آزمون هوشی ریون، استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شیوه ی کارایی فرنالد در ترمیم اختلال نارساخوانی دانش آموزان مؤثر بوده است و بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.  
۱۲۴.

اثر بخشی راهبرد آموزی مبتنی بر الگوی ویت بر بهبود عملکرد حافظه ی فعال و عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای حافظه ی فعال ضعیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: راهبرد آموزی حافظه ی فعال اجرا کننده ی مرکزی عملکرد ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۶۴
هدف این مطالعه بررسی اثر بخشی راهبرد آموزی مبتنی بر الگوی ویت بر بهبود عملکرد حافظه ی فعال و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه ی سوم دبستان دارای حافظه ی فعال ضعیف بود. در این پژوهش شبه آزمایشی 36 دانش آموز دارای حافظه ی فعال ضعیف و عملکرد تحصیلی ریاضی پایین به شیوه ی خوشه ای انتخاب شده و در یک گروه آزمایشی و دو گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت 6 هفته بر اساس الگوی ویت تحت آموزش حافظه ی فعال قرار گرفتند. به گروه پلاسیبو 6 هفته درس علوم از طریق شیوه ی آموزش دو جانبه، آموزش داده شد و گروه کنترل واقعی هیچ نوع مداخله ای را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل کواریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بن فرونی و نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله سبب بهبود عملکرد دانش آموزان در آزمون های یادآوری وارونه، شمارش و مکعب شده است، ولی افزایش در آزمون یادآوری مستقیم معنادار نبود. همچنین نتایج نشان دادند که عملکرد ریاضی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دو گروه دیگر افزایش یافت. یافته ها حاکی است که عملکرد حافظه ی فعال و عملکرد ریاضی دانش آموزان با مداخلات مناسب در حافظه ی فعال قابل بهبود است.
۱۲۵.

بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری ریاضی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی علوم اعصاب شناختی کارکردهای اجرایی حافظه فعال ناتوانی یادگیری ریاضیات دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه درسی علوم عصبی شناختی در بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه فعال دانش آموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفت. روش: روش تحقیق نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی از کلاس دوم تا ششم ناحیه 2 و 4 شهر شیراز است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، سی و یک دانش آموز به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت بین میانگین نمرات حافظه فعال در پس آزمون بعد از کنترل پیش آزمون و در دو گروه آزمایش و کنترل برابر بود با 740/8. و Fبرابر با 144/26 با سطح معناداری P≤0.001  و این، نشان می دهد که این تفاوت، با کنترل پیش آزمون معنادار است. در بخش کارکردهای اجرایی میانگین نمرات برابر شد با 337/205 و مقدار F هم 94/2 به دست آمد. کشش(Trend) به سمت اثربخشی مداخله بوده است ولی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. بنابراین می توان گفت که مداخله تأثیر مثبت و معناداری بر حافظه فعال و تأثیر غیرمستقیمی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارت های اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان