مریم رفعت جاه

مریم رفعت جاه

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دانشیار گروه انسان شناسی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۲۱.

جهت گیری اخلاقی و ابعاد اجتماعی، فرهنگی فیلم های سینمایی پرمخاطب دهه های 80 و 90

نویسنده:

کلید واژه ها: سینمای اجتماعی جهت گیری اخلاقی روابط جنسیتی روابط خانوادگی باورهای دینی بازنمایی واقعیت عدالت جنسیتی نقد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۷۹
هدف اصلی این پژوهش شناسایی جهت گیری اخلاقی مورد تاکید در سینمای اجتماعی پرمخاطب دهه های 80 و90 از طریق شناسایی موضوعات محوری آنها و تحلیل ارزش ها واخلاقیات مورد تاکید در فیلم ها با توجه به زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان ساخت آنها بوده است. پرسش های این پژوهش از این قرار بوده اند: فیلم های مورد بررسی زندگی روزمره را چگونه بازنمایی می کنند و برکدام شرایط و جنبه های آن تمرکز نموده اند و در زمینه روابط جنسیتی، روابط خانوادگی و باورهای دینی و اخلاقی) چه پیامی را می خواهند منتقل کنند؟ در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل داده های شفاهی و تحلیل محتوای کیفی گفتگوهای متن استفاده شده است و از هر کدام از دو دوره،  چهار فیلم برمبنای پرفروش بودن، و جایزه گرفتن در جشنواره فیلم فجر، دارابودن بیشترین نقداجتماعی، و ژانر اجتماعی داشتن انتخاب ودر نهایت هشت فیلم مورد مطالعه قرار گرفته است. از حیث رویکرد نظری این پژوهش بر نظریه آلبرت باندورا (نقش مهم رسانه های جمعی در فراگیری رفتارهای اجتماعی)، نظریه بازنمایی(بازنمایی واقعیت و یابرساخت آن توسط رسانه ها) و رویکرد بازتاب(هنر حاوی اطلاعاتی درباره جامعه است)، تاکید شده است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد در فیلم های دوره نخست (سالهای 80-84) که متعلق به دوره حکومت اصلاح گرایان است عمدتا، ارزش ها و هنجارهای جنسیتی رایج مطرح شده و مورد نقد قرار گرفته و بر ضرورت برقراری عدالت جنسیتی و بازتعریف اخلاق جنسیتی و توانمندی های اجتماعی و شغلی زنان تاکید شده است. در فیلم های دوره دوم(سالهای 88-92) که در دوره حکومت اصول گرایان پدید آمده بیشتر، ارزشهای اخلاقی مذهبی (در دوبعد نظری و عملی) و روایت های دینی مطمح نظر قرار گرفته است. درفیلم های این دوره اگرچه مساله اخلاقیات و ارزش های مذهبی در اولویت قرار دارد اما در ذیل آن و به گونه ای حاشیه ای تر به ارزش ها و هنجارهای جنسیتی نیز توجه شده است.
۲۲.

بررسی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی زنان با تبعیض پذیری آنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تبعیض جنسیتی تبعیض پذیری سرمایه اجتماعی سرمایه فرهنگی سرمایه اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۷۲
تبعیض های جنسیتی مسئله ای اجتماعی است که غالب جوامع امروزی با آن مواجه هستند و زنان قشر گسترده ای هستندکه بیشترین آسیب را از این مسئله دریافت می کنند؛ ازاین رو پرداختن به این مسئله و آشنا شدن زنان با این تبعیض ها برای بهبودبخشی به شرایط زندگی و جایگاه شان در خانواده و جامعه ضروری می نماید. مطالعه حاضر در همین راستا با هدف بررسی تأثیر منابع و سرمایه های زنان به ویژه سرمایه اجتماعی بر میزان تبعیض پذیری آنان در خانواده صورت گرفته است. برای دستیابی به این هدف از نظریه تضاد کالینز برای تدوین چارچوب نظری بهره گرفته شد. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته و جامعه آماری آن زنان متأهل 25 تا 50 ساله ساکن تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 196 نفر آنان برگزیده و مورد تحقیق قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که به طور کلی تبعیض پذیری زنان در بعد نگرشی کم تر از بعد رفتاری بوده است. همچنین میزان سرمایه فرهنگی زنان مورد مطالعه نسبت به سرمایه اجتماعی آن ها بیش تر بوده، اما میزان دسترسی آنان به سرمایه اقتصادی در سطح نازلی قرار دارد. همچنین تأثیر سرمایه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تعداد فرزندان زنان بر تبعیض پذیری آنان تأیید شد. تحلیل های رگرسیونی نشان داد میزان تبعیض پذیری کلی زنان بیش از همه با افزایش سرمایه فرهنگی، سپس با افزایش سرمایه اجتماعی و در نهایت با افزایش سرمایه اقتصادی کاهش می یابد، اما افزایش تعداد فرزندان، موجب تبعیض پذیری بیش تر زنان در خانواده می شود.
۲۳.

تأملی بر تحول پارادایمی مسئله «مادری» در اندیشه فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکتیویسم تجربه زیسته تفکر مادرانه نظریه تلاقی مادری توانمندانه مادری فمنیسم نظریه پسااستعماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۳
تجربه زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آن ها، به شیوه ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته می شود. این مقاله به موضعی که جریان های مختلف معرفت فمینیستی به مسئله «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ می کنند می پردازد تا معانی، مفروضات و دلالت های مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئله یابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریان های سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئله مادری در اندیشه فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئله مادری نشان می دهد. پارادایم طرد و ذات گرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربر می گیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود می آورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوت ها مبتنی است و در نهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریه تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوه های خلاقانه و مخربِ شناختِ آن ها معرفی می کند که می تواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعه فراگیر صلح و دنیایی انسانی تر بینجامد.
۲۴.

دگرگونی ارزش های دینی و انقلابی در بین دو نسل از خانواده های مذهبی ساکن در خیابان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش های انقلابی پایبندی دینی تغییرات فرهنگی تکثر انواع دینداری نسل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۵۹
در ایران متعاقب انقلاب اسلامی تغییرات چشمگیری در زمینه باورها و ارزش های فرهنگی پدید آمد و در طول چهار دهه اخیر با فراز و نشیب هایی همراه شد تا آن جا که امروز در بین نسل های گوناگون خانواده شهری شاهد تفاوت های بارزی در نظام های ارزشی و باورهای دینی هستیم. از این رو برای شناخت چند و چون این تغییرات، در پی مطالعه جهت گیری ارزش های دینی و انقلابی در دو نسل از افراد خانواده های مذهبی و انقلابی برآمدیم. روش تحقیق، تلفیقی(کیفی، کمی) و فنون گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه بوده و نمونه مورد مطالعه متشکل از 40 خانواده بوده که به شیوه هدفمند از میان خانواده های مذهبی ساکن خیابان ایران برگزیده شده اند. یافته های پژوهش نمایانگر وجود تفاوت های نسلی در نوع دینداری افراد مورد مطالعه است. در زمینه تغییر وضعیت دینداری، یافته ها نشان می دهد که بعد مناسکی بیش از سایر ابعاد دستخوش تغییر بوده است. با در نظر گرفتن سه بعد اعتقادی، مناسکی و پیامدی، میزان دینداری افراد نسل اول بیشتر از افراد نسل دوم بوده است. به علاوه تفاوت بین نسل اولی ها و نسل دومی ها بر حسب جنس نیز متغیر و در زنان بیشتر از مردان بود. در زمینه رویکرد به انقلاب و نظام هر دو نسل ناقد فاصله گرفتن نظام از ارزش های اولیه انقلاب و خواهان بازگشت به آنها بودند اما نسل دومی ها رویکرد نقادانه تری داشتند. در زمینه رویکرد به نظام، یافته های کمی نیز نشان می دهد که میزان اعتماد به نظام سیاسی در هر دو نسل پایین اما در نسل دومی ها پایین تر بوده است.
۲۵.

مطالعه احساسات مرتبط با فضای خانگی در زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۶۴
با توجه به اهمیت فضای خانگی در شکل گیری و تربیت احساسات و به جهت اهمیت نقش زنان در خانه و خانواده در این پژوهش چگونگی احساسات زنان در فضای خانگی و نحوه بروز آن در این فضا را مورد مطالعه قرار داده ایم.. در این پژوهش که با رویکرد کیفی اجرا شده، از فنون متعددی برای گردآوری داده ها بهره گرفته ایم. نمونه مورد مطالعه با توجه به معیار های اشتغال و تحصیلات دانشگاهی، به شیوه هدفمند انتخاب شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه و مشاهده و ویژگی های جمعیت شناختی و داده های تکمیلی توسط پرسشنامه گردآوری شده،و مجموعه داده های حاصل از کاربرد فنون مختلف با رعایت اصل کل نگری، مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فعال بودن و اختیار داشتن زنان در امور خانه و خانواده، داشتن فعالیت اجتماعی، شاغل بودن، تحصیلات عالی داشتن، وحرکت به سمت افزایش آگاهی و توانمندی و در مجموع توجه و برآورده کردن نیازهای روانی و جسمانی، در بروز و ظهور احساسات مثبتی چون رضایت، شادی، احساس اثربخشی و توانمندی و نیز در کنترل و مدیریت احساسات منفی همچون سرخوردگی، عصبانیت، خشم، غم، دلتنگی و ملالت و افسردگی در زنان مورد مطالعه تاثیر دارد و می-تواند به آنها کمک کند تا احساسات خود را در مسیر مثبت و سازنده ای هدایت کنند. از این رو توجه به نیازهای جسمانی، روانی و عاطفی زنان و پرورش روحیه مشارکت در امور خانگی و احترام به حقوق انسانی مادران زمینه بهروزی و سعادت خانواده را فراهم می سازد . واژگان کلیدی: فضای خانگی، فضای فیزیکی، تربیت احساسات، احساس اثربخشی، احساس توانمندی، مدیریت احساسات،
۲۶.

مطالعه انسان شناختی عوامل نابسامانی خانواده در محله سیروس شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۷
خانواده کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است، از این رو چنانچه دستخوش نابسامانی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی شود، در وهله نخست بر روی سلامت روانی اعضا و سپس بر روی جامعه تاثیراتی آسیب زا و گاه جبران ناپذیر برجای می گذارد. با توجه به این مساله در پژوهش حاضر در محله سیروس شهر تهران بر روی یکی از مهم ترین مسائلی که دست به گریبان افراد آن بوده است، یعنی مسأله نا بسامانی و آسیب دیدگی خانواده مطالعه کرده ایم. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و به کار میدانی اتکا دارد و داده های آن بر اساس مشاهده و مصاحبه گردآوری شده اند. در این پژوهش،30 خانواده مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد عوامل نابسامانی خانواده در این محله در ذیل چهار محور اقتصادی، روانی، اجتماعی- فرهنگی و زیستی قابل دسته بندی است و تقریبا همه خانواده های محله سیروس دست کم در یکی از ابعاد یاد شده و غالبا در بیش از یکی از ...
۲۷.

تحلیل روایی و نشانه شناختی تصویر زن مطلقه در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایدئولوژی بازنمایی روایت زن سینما فیلم نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۴۱
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژه زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با به کارگیری رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی استوارت هال، به منزله چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلم های استراحت مطلق و ناهید تحلیل و ارزیابی شده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. ساختار روایی فیلم ها سه بخشی است، 2. روایت ها در فضای شهری اتفاق می افتد، 3. بحران هایی که زن مطلقه با آن ها مواجه می شود، مهم ترین مضامین را تشکیل می دهند، 4. زنِ با درایت مهم ترین تیپ مطرح است، 5. نشان دادن مردسالاری، تدبیر زنانه در برابر بی درایتی مردانه و تفوق شر بر خیر، مهم ترین دغدغه های ایدئولوژیک مطرح شده در فیلم ها هستند.
۲۸.

واکاوی نقش خاطره جمعی بر جایگاه و منزلت علوم انسانی در نهاد دانشگاه در ایران با تأکید بر خاطره دارالفنون به عنوان نقطه عطف نهاد دانشگاه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتضادالسلطنه اعتمادالسلطنه خاطره جمعی دارالفنون ریکور علوم انسانی ملکم خان ناظم ا لدوله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۹
هدف: اگرچه علوم انسانی در رشد بنیان های فرهنگی و توسعه پایدار جامعه نقش مهمی ایفا می کند اما در غالب جوامع کمتر توسعه یافته از جمله ایران، در جایگاهی پایین تر از علوم طبیعی قرار داده می شود. پل ریکور بر این باور است که به دنبال بروز یک رویداد و در جریان شکل گیری آن خاطره ای جمعی در ذهن مردم ایجاد شده و تداوم می یابد. تکرار این خاطره و ذهنیت در زمان حال متضمن فراموشی برخی ابعاد آن رویداد و برجسته کردن برخی جنبه های دیگر و گاه تحریف آن می گردد. در پژوهش حاضر با دغدغه واکاوی ریشه های این نگرش به علوم انسانی، با این پیش فرض که رویکرد زمان پیدایش و تکوین نهاد دانشگاه در ایران یعنی از زمان تأسیس دارالفنون تا به امروز بر منزلت کنونی علوم انسانی در خاطره جمعی مردم ما تاثیر گذاشته در پی واکاوی جایگاه این علوم در دارالفنون به عنوان نقطه شروع نهاد دانشگاه ایرانی پرداخته ایم.روش شناسی: بدین منظور سه نفر از چهره های کلیدی دارالفنون، ملکم خان ناظم ا لدوله، اعتضادالسلطنه و اعتمادالسلطنه را برگزیده و دیدگاه و عملکرد آنها را در مورد علوم انسانی با استفاده از مفهوم خاطره جمعی پل ریکور، مورد تحلیل قرار داده ایم. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های اسنادی و  کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش موید آن است که پیدایش و تکوین دارالفنون به عنوان نخستین نهاد آموزشی نوین ایران را می توان بر اساس روایتی از توسعه که عقب ماندگی ایرانیان را در فن، تکنیک و صنعت می داند، فهم و تفسیر کرد. غفلت دارالفنون از اهمیت علوم انسانی در فرایند مدنیت و توسعه علمی و صنعتی، یکی از زمینه های شکل گیری این نگرش در اذهان مردم و سیاستگذاران ما بوده که هنوز هم در قالب خاطره جمعی جضور دارد و مانع تحقق جایگاه شایسته علوم انسانی در آموزش عالی و فرایند توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ما می شود.
۲۹.

مطالعه تجربه ایفای هم زمان نقش شغلی – خانوادگی در زنان سرپرست خانوار با تأکید بر زنان دست فروش مترو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نقش شغلی- خانوادگی زنان سرپرست خانوار دست فروشی در مترو ایفای نقش چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه: مطالعات خانواده در مناطق مختلف جهان، حاکی از افزایش خانواده های زن سرپرست است. در شرایط کنونی، پیامد افزایش این نوع خانواده ها، فزونی فقر و آسیب پذیری اجتماعی و شیوع بالای فشارهای روانی در جامعه است. افزایش زنان شاغل به ویژه زنان سرپرست خانواری که برای گذران زندگی در مترو به دست فروشی می پردازند، از یک سو در تغییر الگوهای خانوادگی مؤثر است و از سوی دیگر، بازتاب تغییر الگوهای ناشی از تحول ساختاری در خانواده بوده و در مناسبات اجتماعی آشکار می شود. این واقعیتی است که جامعه ما از یک سو، با فشار الگوهای فرهنگی سنت گرا در زمینه نقشهای زن و مرد و تقسیم کار مبتنی بر جنسیت روبه روست و از سوی دیگر، پذیرش نقشهای اقتصادی و اجتماعی گسترده تر از جانب زنان مشارکت بیش ازپیش آنان در مسئولیتها و مشکلات زندگی خانوادگی را می طلبد. هدف از این پژوهش، شناخت آثار ایفای نقشهای چندگانه در زنان دست فروش مترو، نگرش زنان یاد شده نسبت به خودشان و راهکارهای آنان برای رفع فشارهای نقشی بوده است. روش: مقاله حاضر بر پای ه یافت ه های یک مطالعه کیفی با استفاده از تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساخت یافته با زنانی است که در مترو به دست فروشی م ی پردازن د. نمونه گیری نیز به شیوه گلوله برفی که یکی از راهبردهای نمونه گیری غیر تصادفی است، انجام شده است. یافته ها: این تحقیق نظریه های تکثر نقش و اعتلای نقش را که در چارچوب نظری تشریح شده تأیید می کند. نقشهای مختلف زنان دست فروش مترو (نقش اقتصادی، نقش مادری، نقش خانه داری) مجموعه ای از فرصتها و محدودیتها را در اختیارشان می گذارد. داشتن شغل با رشد مهارتها، ایجاد یک چهارچوب زمان بندی شده منظم برای زندگی همراه بوده و حتی فشارهای روانی ناشی از برخورد نقشها در آنها را به حداقل رسانده است. درواقع یافته ها دلالت بر این مسئله دارند که در سطح همین نمونه خاص تعدد نقش تأثیر مخربی بر این زنان نداشته است. بحث: نتایج حاکی از این واقعیت است که گرچه رویکردهایی مانند تکثر نقش و فشار بار اضافی نقش باعث شده که این افراد از نظر اختلالات روانی مثل اضطراب، خستگی و افسردگی نسبت به زنانی که فقط به نقشهای سنتی می پردازند در وضعیت نامطلوبی قرار گیرند ولی در مقابل با توجه به نظریه اعتلای نقش، اشتغال به عنوان نقشی جدید موجب عزت نفس، استقلال مالی و کسب حمایت اجتماعی گسترده تری شده است. همچنین با ایجاد حس مفید بودن، بخشی از نیازهای روانی آنان را تأمین کرده و موجب گسترش عاملیت، توانمندی و خودباوری این زنان شده است.
۳۰.

جایگاه شهروندان تهرانی در نردبان آرنستاین: بررسی جنسیتیِ بُعد مشارکتی حق به شهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: جنسیت حق به شهر شهروندی فضا مشارکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه: حق به شهر لوفور مهیاکننده یک بازاندیشی رادیکال از اهداف، تعاریف و محتوای اجتماعات سیاسی است و مفهوم مشارکت در آن جایگاهی کلیدی دارد. این پژوهش با استفاده از نردبان مشارکت آرنستاین که یک سازه مفهومی برای سنجش مشارکت شهروندی است، به بررسی مشارکت شهروندان تهرانی و ارتباط آن با حق به شهر می پردازد. روش: مطالعه حاضر به روش پیمایش و با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در بین 879 نفر از شهروندان مناطق 22گانه شهر تهران اجرا شد. یافته ها: دخالت شهروندان در طراحی فضا در سطح بسیار پایینی قرار داشته و در میزان مشارکت آنان تفاوتهای جنسیتی وجود ندارد. بحث: پیوند یافته های تحقیق با مفهوم حق به شهر لوفور و مشارکت شهروندان در فضای شهری گویای این است که نظم حاکم، در طراحی فضایی، سرمایه و طبقه را بیش از جلب مشارکت عموم شهروندان و جنسیت مورد توجه قرار می دهد و گفتمان هژمونیک سرمایه بر طراحی فضایی حاکم است. این مسئله با روندهای سازمانی نهادینه شده در ارتباط است و هرگونه تغییر در آن، نیازمند تغییرات در ساختارهای سازمانی مشارکت شهروندی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان