زهرا خزاعی

زهرا خزاعی

سمت: عضو هیات علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه قم
مدرک تحصیلی: دكتري فلسفه تطبيقی
رتبه علمی: استاد تمام
پست الکترونیکی: z-khazaei@qom.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۲ مورد.
۲۱.

بررسی جایگاه نیت در نظام اخلاقی علامه طباطبایی و مایکل اسلوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیت فعل اخلاقی فاعل اخلاقی منش علامه طباطبایی مایکل اسلوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۵۷۷
نیت به عنوان یک فرآیند ذهنی، جایگاه مهمی در فلسفه اخلاق دارد. جهت تحلیل ماهیت نیت و بررسی نقش معناشناختی، ارزش شناختی و وجود شناختی آن در اخلاق به دو فیلسوف برجسته اخلاق یعنی علامه طباطبایی و مایکل اسلوت نظر شده است. در این راستا نقش نیت در فعل و فاعل اخلاقی و رابطه آن با منش فاعل مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت رویکرد تقریباً مشابهی در باب معنای نیت از نظر دو فیلسوف یافت می شود؛ منتها در باب نقش معناشناختی، ارزش شناختی و وجودشناختی نیت در اخلاق تفاوت هایی دیده می شود که حاکی از اختلاف آنها در متن و بستر اندیشه است.
۲۲.

خودآشکارگی الهی و راهبرد اخلاقی موزر در توجیه باور به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل موزر توجیه خداباوری خودآشکارگی الهی قرینه تجسم بخش خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۴۰۸
مقاله حاضر دیدگاه موزر را درباره توجیه خداباوری به تصویر می کشد. وی با انکار کارامدی عقل نظری محض در ارائه قرینه ای بر وجود خداوند، ضمن تأکید بر مرجعیت خداوند در توجیه و با رویکردی اخلاقی، نوعی معرفت ارادی را پیشنهاد می کند. او راهبرد مطلوب به معرفت راستین خداوند را قرینه ای بی واسطه و هدفمند می داند که نحوه دستیابی به آن باید متناسب و در راستای صفات الهی و اهداف برآمده از آنها باشد. خداوند به منظور رستگاری انسان، پیش و بیش از دخالت افکار و عواطف، خواستار تحول اخلاقی و ارادی او از خودخواهی به عشق کامل و ناخودخواهانه است. موزر بر این اساس قرینه گرایی فیض محوری را مطرح می کند که در آن انسان می تواند در ضمیر خود دعوت خدا به دوستی با عشق کامل را بپذیرد، و در نتیجه موهبتی خدادادی و تحول بخش را در مرکز ارادی و انگیزشی خود تجربه کند. تجربه مذکور خودآشکارگی خداوند و قرینه ای بی واسطه و غیراستدلالی است، که در پی آن فرد با دریافت صفات اخلاقی و عشق کامل خداوند و نمایان ساختن آن بر دیگران، خود «قرینه تجسم بخشی خداوند» می شود. افزون بر آن، موزر با شیوه «استنتاج بهترین تبیین موجود» و بر مبنای قرینه تجربی و غیرگزاره ای مذکور، استدلالی را نیز برای معقولیت معرفتی باور به خدا تنظیم می کند. بدین ترتیب، دیدگاه موزر رهیافتی وجودی و اخلاقی بنا می نهد که با وجود نقدهایی همچون شخصی بودن، نسبی بودن و عدم حجیت تجربه های دینی، مبانی مغفول مانده ای را در حوزه خداشناسی احیا می کند.
۲۳.

فضایل معرفتی، شرط لازم حقیقت جویی و سازنده هویت عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضایل معرفتی معرفت شناسی فضیلت هویت عقلی حقیقت جویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۵۴۶
در مقاله حاضر نقش فضایل معرفتی در شکل گیری هویت فکری و تأثیر آن در بهبود رفتارهای حقیقت جویی مان بررسی شده است. معرفت شناسی فضیلت به دلیل عامل محور بودن و تمرکزش بر منشِ شناختیِ فاعل، از معرفت شناسی تحلیلیِ باورمحورانه متمایز می شود و فضایل معرفتی را عامل سازنده هویت فاعل معرفتی و شرط رسیدن به حقیقت می داند. این مقاله از بین دو رویکرد اعتمادگرایی و مسئولیت گرایی فضیلت، بر رویکرد دوم متمرکز شده و با بهره گیری از فضایل نه گانه معرفتی - که جیسون بئِر مطرح کرده است - نشان می دهد چگونه انسانی با به کارگیری این فضایل و اجتناب از رذایل متناظر، به لحاظ معرفتی خوب و اندیشمند می شود و از این طریق، حقیقت را در حوزه های مختلف معرفتی کسب می کند. پس از توضیح این فضایل و نقش آن در دو حوزه مذکور براساس معرفت شناسی فضیلت، اهمیت این رابطه در دیدگاه ملاصدرا، به منزله نمونه ای از فلسفه اسلامی بررسی می شود و درنهایت پیشنهاد می شود به دلیل اهمیت فضایل معرفتی در بهبود رفتارهای حقیقت جویی، آموزش دهی و پرورش دهی این نوع فضایل می باید بخشی از محتوای درسی گفتاری و نوشتاری دانشگاه ها و مدارس باشد و اندیشه ورزی انتقادی صحیح در وجود افراد جامعه، نهادینه و تقویت شود.
۲۴.

رابطه ی شانس و مسؤولیت اخلاقی در نگاه تامس نیگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شانس اخلاقی تامس نیگل مسؤولیت اخلاقی اختیار اراده ی آزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۳۶۰
ازنظر تامس نیگل مسؤولیت اخلاقی و شانس اخلاقی دو نوع قضاوت درباره ی شأن اخلاقی فاعل اند که اولی حاصل چشم انداز درونی به خودمان و جهان و مبتنی بر اختیار است و دومی حاصل چشم انداز خارجی و مبتنی بر عوامل خارج از کنترل. او با طرح چهار نوع شانس منتج، محیطی، سازنده و علّی، همه ی اعمال انسان را خارج از کنترل او می داند. لذا مسؤولیت اخلاقی را به نفع شانس اخلاقی رد می کند. مقاله ی حاضر بعد از تحلیل رابطه ی شانس و مسؤولیت اخلاقی ازنظر نیگل، واکنش دیگر فیلسوفان به دیدگاه او را در قالب سه رهیافت انکار، پذیرش و عدم انسجام بیان می کند و نتیجه می گیرد که نیگل با تمنای اراده ی آزاد مطلق برای بشر از یک سو و پررنگ کردن تأثیر عوامل شانس بر عمل از سوی دیگر، اختیار و مسؤولیت اخلاقی انسان را منکر شده و دیدگاهی غیرقابل هضم درمورد انسان ارائه می دهد.
۲۵.

فضیلت معرفتی، قوه اعتمادپذیر و ویژگی منشی: رویکردی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زگزبسکی سوسا فضیلت معرفتی قوه اعتمادپذیر معرفت تأملی معرفت حیوانی ویژگی منشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۳۶
در معرفت شناسی فضیلت، فضیلت معرفتی به دو صورت تعریف شده است؛ سوسا آن را از سنخ قوای اعتمادپذیر می داند و زگزبسکی آن را از نوع ویژگی های منشی. در حالی که هر دو، فضیلت را معرفت ساز دانسته و تبیین و توجیه معرفت را بر پایه آن ممکن می دانند. در پاسخ به سؤال از دلیل این دو گانگی در تحلیل، مقاله حاضر نگرش متفاوت فیلسوفان به معنا و ویژگی های معرفت را عامل آن می داند. تعریف سوسا از معرفت به باور صادق موجه و انفعالی دانستن آن، یا به حالتی فراتر از داشتن باورهای صادق، که حاصل فعالیتی اختیاری و ارادی است، در زگزبسکی، نهایتا به این منجر می شود که فضیلت را یا از سنخ قوا بدانیم و یا از سنخ ویژگی هایی که برای انجام چنین فعالیتی ضروری اند. در نتیجه به رغم اینکه هر دو فیلسوف وجود قوا را برای کسب معرفت حیوانی ضروری می دانند اما نگاه متفاوتشان به معرفت تأملی، نهایتاً به دو برداشت از فضیلت منتهی می شود. حتی دخالت دادن عاملیت فاعل در معرفت حکمی و ضروری دانستن برخی ویژگی ها مثل دقت و ذهن باز، به عنوان فضیلت باورساز، توسط سوسا، در نتیجه بحث، تغییر چندانی ایجاد نمی کند.
۲۶.

Are the Weakness of Will and Akrasia Two Distinct Phenomena?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Akrasia Weakness of will Intention belief Agent Action Aristotle Holton

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۳۳۵
According to traditional philosophical literature, Akrasia is defined as acting against one’s best judgment. Philosophers have considered Akrasia as synonymous with the weakness of will. However, Holton considers these two phenomena to be distinct and argues that weakness of will is better understood as over-readily giving up on one's resolutions. This study seeks to show that these two phenomena – unlike Holton's claim – are not distinct, but the accounts of Akrasia and weakness of will take two approaches to explain the reasons behind quitting actions: (1) in terms of its relationship to the agent; and (2) in terms of its relationship to the action. The researcher attempts to show that Holton's interpretation of the weakness of will refers to the second perspective whereas Aristotle approaches it from two perspectives. However, on duly analyzing the elements put forward by Holton, we can see them to be consistent with those of Aristotle.
۲۷.

خودآیینی کانت و نسبت آن با خودآیینی شخصی، اخلاقی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت خودآیینی اراده خودآیینی شخصی خودآیینی اخلاقی خودآیینی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۸ تعداد دانلود : ۵۷۱
کانت اصل خودآیینی اراده را اصل اعلای اخلاق می داند. به باور وی، اگر اصولی که اراده می کنیم صرفاً برساخته موجودی باشد که واضع قوانین عام است، «اراده یا خواست» ما نیز خودآیین و مستقل عمل می کند. بر این اساس، نه تنها انسان خود قوانین اخلاقی را وضع کرده است بلکه خود را ملزم می کند تا به قوانینی که وضع کرده، عمل کند. ازاین رو کانت خودآیینی را در حوزه عمل و عاملیت موردتوجه قرار می دهد. مقاله حاضر با این نگاه، این اصل را بر پایه سه تفسیر از خودآیینی، یعنی خودآیینی شخصی، اخلاقی و سیاسی تحلیل می کند و ضمن توضیح آن ها و اشاره به میزان قرابتشان با خودآیینی کانت، درنهایت به این نتیجه می رسد که اگرچه این سه نوع خودآیینی زمینه های متفاوتی دارند، اما به خاطر اشتراک در دو معنای آزادی از وابستگی و قابلیت وضع قانون، با خودآیینی اراده کانت تمایزی ندارند. به باور کانت خودآیینی اراده نوعی از خودآیینی اخلاقی تلقی می شود، فرد برای اعمال خودآیینی شخصی باید تابع اقتضائات اخلاق باشد و خودحاکمیت سیاسی نیز درنهایت به خودآیینی کامل می رسد.  
۲۸.

دیدگاه تقوم و تفسیری مادی انگارانه از حیات پس از مرگ (دیدگاه لین رادر بیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حیات پس از مرگ لین رادر بیکر دیدگاه تقوم منظر اول شخص مادی گرایانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۷۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۴۲
برخی فیلسوفان مسیحی ازجمله لین رادر بیکر حیات پس از مرگ را با رویکردی مادی انگارانه تفسیر می کنند. بیکر معتقد است دیدگاه تقوم وی درباره ی هویت شخصی بیشترین سازگاری را با حیات پس از مرگ مسیحی دارد. مطابق این دیدگاه، ملاک این همانی شخصی، داشتن ویژگی منظر اول شخص است؛ ازاین رو شخص پس از مرگ بدن، به دلیل بقای این ویژگی باقی می ماند و به بدنی متناسب با آن جهان که با اعجاز خداوند خلق شده، دوباره تقوم می یابد. مقاله ی حاضر پس از تحلیل دیدگاه بیکر درباره ی رابطه ی تقوم و هویت شخصی و توجیه وی درباره ی سازگاری دیدگاهش با آموزه ی مسیحیت، آن را نقد می کند. وجود برخی ناسازگاری های درونی و نیز ایراداتی فلسفی مانند خلاصه کردن انسان در یک ویژگی و همچنین ناسازگاری نظریه ی بیکر با برخی آموزه های دینی، از آن جمله است. ایراداتی که درنهایت نشانگر ناکامی بیکر از ارائه ی تفسیری مادی گرایانه از حیات پس از مرگ مسیحی است.
۲۹.

بررسی اثرگذاری تکنیک درون متنی رئوس مطلب بر درک متون تخصصی و نقش پیش بینی کنندگی هوش کلامی و فضایی

کلید واژه ها: روش رئوس مطلب فرضیه جستجوی کارآمد متون تخصصی - علمی نظریه دیداری دوبعدی هوش کلامی و فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۳۱۴
متون تخصصی به متونی اطلاق می شود که در آن ها مفاهیم انتزاعی در قالب ایده های جدید مطرح، دسته بندی، مقایسه و تحلیل می شوند که همین امر موجب پیچیدگی درک این متون در مقایسه با سایر آثار می گردد. یکی از استراتژی های مؤثر بر طبقه بندی اطلاعات در حین مطالعه سازمان دهنده شناختی نام دارد. در مطالعه ی پیش رو یکی از انواع سازمان دهنده های شناختی، تحت عنوان روش رئوس مطلب و شیوه متن-محور با هدف تعیین اثرگذاری هر یک بر درک متون تخصصی در زبان دوم مورد مقایسه قرار گرفتند. در هدفی دیگر، هوش فضایی و هوش کلامی به عنوان عامل پیش بینی کننده میانجی مطالعه شدند. هفتادویک زبان آموز در سه کلاس در دانشگاه شهید باهنر کرمان و دانشگاه شیراز با روش نمونه گیری در دسترس و یکجا انتخاب و هر کلاس به صورت تصادفی و یکسان به دو گروه متن-محور و استراتژی-محور تقسیم شد. ابزار پژوهش مشتمل بر آزمون تعیین سطح، متن تخصصی با موضوعیت اختلالات خواب سیستماتیک، بسته آموزشی رئوس مطلب، آزمون چهارگزینه ای درک مطلب و آزمون های سنجش هوش فضایی و هوش کلامی بود. نتایج به شرح زیر است: 1) روش رئوس مطلب در مقایسه با متن-محور به طور معناداری از اثرگذاری بیشتری در درک مطلب برخوردار بود، 2) هوش دیداری به عنوان عامل پیش بینی کننده درک مطلب در روش رئوس مطلب شناخته شد و 3) هوش کلامی عملکرد هیچ یک از دو گروه را پیش بینی نکرد.
۳۰.

شانس اخلاقی از نظر برنارد ویلیامز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق شانس برنارد ویلیامز شانس اخلاقی شانس معرفتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹۵ تعداد دانلود : ۸۲۲
شانس اخلاقی از جمله بحث های مهم در فرااخلاق است که به دلیل تعارض با اصل کنترل، ارزیابی ، قضاوت و مسئولیت اخلاقی ما را به چالش می کشد. برنارد ویلیامز اولین کسی است که واژه شانس اخلاقی را به کار می برد و به انگیزه نشان دادن معانی متناقض این دو کلمه، به طور مدون و جدّی تر از گذشتگان خود به شرح و تبیین آن می پردازد. ویلیامز با دیدگاه کانت و پیروانش و شهودات معمول ما درباره اخلاقیات، مبنی بر اینکه اخلاقیات مصون از شانس است و برخلاف سایر ارزش ها، برای تمام انسان ها قابل دسترسی است، مخالفت می کند. به باور او، اگر ارزش اخلاقی برای همگان قابل دسترسی باشد علاوه بر مصونیت از شانس، باید متعالی نیز باشد. وی بر اساس سه مفهوم توجیه، تأسف و تأثیر تأملات و تصمیمات پیشینی فاعل در عمل، ضمن مثالهایی نشان می دهد اخلاقیات دو شرط مذکور را ندارد. تامس نیگل با معرفی شانس اخلاقی در چهار نوع نتیجه، محیطی، سازنده و علّی، شانس اخلاقی ویلیامز را از نوع شانس اخلاقی نتیجه می داند و به نقد آن می پردازد. این مقاله پس از تعریف معنا و اقسام شانس اخلاقی به تبیین و نقد دیدگاه ویلیامز می پردازد. انتقادات نیگل و دیگران نشان می دهد که هر چند عده ای از آنان با دیدگاه او هم سو هستند اما با موفقیت او در اثبات این موضوع مخالف می باشند. در نهایت به نظر می رسد عدم توانایی ویلیامز در بیان و اثبات دیدگاهش نه تنها از اهمیت موضوع نکاسته است بلکه ایده های قویتری توسط تامس نیگل را در این رابطه شکل داده است.
۳۱.

باور دینی، انگیزش و التزام اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انگیزش ایمان باور دینی ضعف اراده باوراخلاقی التزام اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۵۸۸ تعداد دانلود : ۷۵۱
فیلسوفان اخلاق در باره نقش انگیزشی باورهای اخلاقی دو رویکرد مختلف دارند: درون گرایان با انحصار دلایل انگیزشی به باور، رابطه باور و التزام اخلاقی را ضروری می دانند و برون گرایان با پذیرش باور و میل به عنوان دو عنصر انگیزشی، ارتباط باور و التزام اخلاقی را ضروری تلقی نمی کنند. از این رو، ضعف اراده را ممکن می دانند یعنی فاعل با وجود باور به درستی فعل، آن را انجام نمی دهد. این مقاله نقش انگیزشی باورهای دینی را مورد سؤال قرار می دهد و از ارتباط باور با التزام اخلاقی می پرسد؛ اینکه باورهای دینی می توانند فاعل را به سوی انجام فعل برانگیزانند؟ و آیا باورهای دینی شرط لازم و کافی برای التزام اخلاقی اند؟ این مقاله پس از تحلیل دو رویکرد درون گرایی و برون گرایی اخلاقی و توضیح صور مختلف رابطه دین و اخلاق، رابطه روان شناختی را بررسی می کند و پس از تبیین نقش انگیزشی باور دینی رابطه ضروری آن را با التزام اخلاقی رد و ایمان را جایگزین باور می کند و درنهایت، نتیجه می گیرد ایمان، اگر واقعی باشد، می تواند با التزام اخلاقی ارتباط ضروری داشته باشد.
۳۲.

تفسیر انسان بر اساس حرکت جوهری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: انسان حرکت جوهری ملاصدرا هستی حرکت جوهری اشتدادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۸۳۶
صدرالمتألهین در روایت خود از اسفار چهارگانه اش انسانی را به تصویر می کشد که چون وجود او در حرکت و صیرورت است، هر آن، در مرتبه جدیدی از هستی به فعلیت می رسد. این نحوه وجود، مناسبات عمیقی را با هستی، برای انسان رقم می زند. در این نوشتار برآنیم آن مناسبات را تبیین کنیم. نخست، در مفهوم حرکت جوهری تأمل می کنیم؛ حرکتی که سراسر هستی مادی را دربرگرفته است و انسان نیز که مراتبی از وجودش مادی است، از این حرکت مستثنی نخواهد بود. سپس، به وجود انسان، که مرتبه ای از هستی سیال است، توجه خواهیم کرد و تلاش می کنیم وضع او را در هستی، به روشنی تببین کنیم. آنچه درنهایت حاصل خواهد شد، مسافری است که درعین اینکه سائر در خویش است، سائر در مراتب هستی است. اگر سفر او در خویشتنِ خویش، با اندک تذکری همراه باشد، او با مشاهده مناظر وجود خویش، مراتب هستی را بازمی یابد؛ زیرا انسان و هستی، هیچ بینونتی ندارند. بی تردید آنچه ما را در این سیر به پیش خواهد برد، تماشای انسان، فقط در آیینه وجود است.
۳۳.

معرفت شناسی فضیلت: ماهیت، خاستگاه و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معرفت شناسی فضیلت اعتمادگرایی فضیلت معرفتی معرفت شناسی تحلیلی مسئولیت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۱ تعداد دانلود : ۸۰۹
معرفت شناسی فضیلت به مجموعه ای از رویکردهای اخیر به معرفت شناسی اطلاق می شود که برخلاف معرفت شناسی تحلیلی، به جای تمرکز بر ارزیابی باور بر ارزیابی معرفتی ویژگی های صاحب باور تمرکز دارد. این مقاله در صدد است تا ماهیت معرفت شناسی فضیلت را تبیین کرده و مهم ترین رویکردهای آن را توضیح دهد. تبیین فضیلت معرفتی به عنوان قوای شناختی قابل اعتماد و ویژگی های مَنِشی، دو رویکرد اعتمادگرایی و مسئولیت گرایی را در معرفت شناسی فضیلت شکل داده است. به دلیل این که ارائه تبیین صحیح از ماهیت این نوع معرفت شناسی در گرو فهم ماهیت فضیلت معرفتی است، این مهم بیش از بقیه عناصر معرفتی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در ابتدا به خاستگاه معرفت شناسی فضیلت می پردازد و در پایان ضمن اشاره به نقدهای وارد بر این نوع معرفت شناسی از جمله دوگانگی تبیین فضیلت معرفتی، فهم ماهیت معرفت شناسی فضیلت و کارآمد بودن آن را در گرو ارائه تعریفی جامع تر، منعطف تر و منطقی تر از فضیلت معرفتی می داند.
۳۴.

دیدگاه جان مارتین فیشر درباره اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار سازگارگرایی مسئولیت اخلاقی نیمه سازگارگرایی جان مارتین فیشر کنترل هدایت کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۹ تعداد دانلود : ۶۳۲
اختیار به عنوان محوری ترین ویژگی انسان، در جهان غرب از سویی اساسی ترین شرط مسئولیت اخلاقی دانسته شده است و از سوی دیگر، با فرض جبری بودن جهان، در تعارض با جبرگرایی قرار می گیرد. گروهی از فیلسوفان اخلاق، با باور به وجود تعارض، حکم به ناسازگاری این دو داده اند و گروهی دیگر برای دفع یا رفع این تعارض، به شیوه های مختلفی سعی در سازگاری جبرگرایی و اختیار نموده و تقریرهای گوناگونی از سازگارگرایی را ارائه کرده اند. مهم ترین تقریر از سوی ""جان مارتین فیشر"" و تحت عنوان نیمه سازگارگرایی مطرح شده است. وی در آثار خود، اختیار لازم در مسئولیت اخلاقی را کنترل هدایت کننده می داند که امکان های بدیل را دربرنمی گیرد. مثال فرانکفورت و مثال هایی از آن نوع در ردّ امکان های بدیل، برای فیشر بسیار مفید بوده اند. در این مقاله پس از توضیح مختصر مثال فرانکفورت، دیدگاه نیمه سازگارگرایی فیشر تبیین می شود. در نهایت به نظر می رسد، به رغم همه امتیازاتی که تقریر فیشر بر سایر تقریرهای سازگارگرایی دارد دیدگاه او از جهاتی به جبرگرایی نزدیک تر است.
۳۶.

سازگارگرایی پلی بین جبرگرایی و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار سازگارگرایی اراده ی آزاد مسؤولیت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۸۵
بدون شک عنصری که می تواند مجوز تحسین و نکوهش اعمال پسندیده و زشت و ناروای انسان باشد اختیار است. اما این که اختیار چیست و چگونه انسان می تواند در جهانی که بر آن جبر علّی حاکم است از آن برخوردار باشد، مسأله ای است که بیش تر فیلسوفان اخلاق غرب از آن غافل نبوده اند. در این میان، برخی جمع این دو را محال دانسته و یکی را به نفع دیگری انکار و دیدگاهی به نام ناسازگارگرایی را پایه ریزی کرده اند و در مقابل، از عصر مدرن به بعد، اکثر فیلسوفان به منظور احیای مسؤولیت اخلاقی، با پذیرش اختیار از سویی و رد جبرگرایی و اعتقاد به صدفه و اتفاقی بودن امور از سوی دیگر، سعی در جمع این دو نموده، به طور بسیار گسترده، دیدگاهی به نام سازگارگرایی را بنا نهادند. در این مقاله، دیدگاه سازگارگرایی از عصر مدرن به بعد بررسی می شود. در نهایت، مشخص می شود به رغم صحّت سازگارگرایی، سازگارگرایان در ارائه ی تبیین دقیقی از آن ناکام مانده و نتوانسته اند اختیار و مسؤولیت انسان یا سزاواری او برای تحسین و تقبیح در قبال اعمالش را برای همگان، به ویژه ناسازگارگرایان، معقول و موجه نشان دهند.
۳۸.

هویت انسانی در اندیشه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صدرالمتألهین هویت شخصی هویت انسانی ملکات نیات اعمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۰۳۹
هویت شخصی از مباحث مهم و پیچیده در حوزه فلسفه نفس است که از جهات مختلفی با فلسفه اخلاق و متافیزیک نیز ارتباط داشته و مسائلی را در این دو حوزه ایجاد کرده است. توجیه مسئولیت اخلاقی و جاودانگی انسان در زندگی پس از مرگ، توجه فیلسوفان نفس را به اهمیت و ضرورت تبیین هویت شخصی معطوف داشته است. در این مقاله قرار است دیدگاه صدرالمتألهین در باره هویت انسانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در ابتدا به برخی از مهمترین نظریه های معاصر درباره هویت شخصی اشاره شده است که در مجموع، به دو شاخه تحویلگرایی و غیر تحویلگرایی قابل تقسیم است. تحویلگرایان سعی دارند هویت انسانی را به عنصری مثل حافظه، عنصر بیولوژیکی یا حالات مستمر روانشناختی تحویل ببرند و غیر تحویل گرایان دیدگاهی مخالف این دارند. برغم آنکه نظریه صدرا با هیچکدام از نظریه های مطرح شده همخوانی ندارد اما از جهاتی میتوان آنرا با رویکرد غیر تحویلگرایانه سازگارتر دید. صدرا سعی میکند با تکیه بر مبانی وجود شناختی و نفس شناختی فلسفه خود، تصویری از هویت انسانی ارائه کند که در عین حال که ناظر به ماهیت انسانی است، بیانگر هویت شخصی هم باشد؛ هویتی که در فرایند شکلگیری آن سه عنصر ملکات، نیات و اعمال نقش عمدهیی ایفا میکنند. میزان سازگاری این سه عنصر با عقلانیت باعث میشود تا انسانها هویتهای متفاوتی داشته باشند. علاوه بر اینکه هیچ انسانی دارای هویت واحد و ثابتی نیست بلکه هویت، واقعیتی است ممتد که در عین وحدت، یک حقیقت متکثر است.
۳۹.

محبّت، فضیلت برتر در اندیشه ی اخلاقی توماس آکوئیناس(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: فضیلت عشق محبت دوستی آکوئیناس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
تعداد بازدید : ۲۲۳۲ تعداد دانلود : ۹۸۲
محبّت و دوستی در فلسفه اخلاق، از مهم ترین فضایل محسوب می شود. ارسطو دوستی را مکمل فضایل می داند و فیلسوفان مسلمان و مسیحی، مثل ابن مسکویه و توماس آکوئیناس محبت و دوستی را مهم ترین فضیلت تلقی می کنند. آکوئیناس آن را برترین فضیلت دینی می داند و ابن مسکویه معتقد است با وجود محبّت، از عدالت بی نیاز می شویم. این مقاله به تحلیل و بررسی محبت به عنوان فضیلت برتر در اندیشه ی اخلاقی توماس آکوئیناس می پردازد. آکوئیناس در حالی که در تبیین نظریه ی فضیلت خود، از جمله در تبیین دوستی و دیگر فضایل، از ارسطو بسیار الهام گرفته است، سعی می کند دیدگاه خود را به کمک ایده ها و آموزه های دینی مسیحیت تکمیل و تصحیح کند. طرح فضایل موهوبی و دینی در کنار فضایل اساسی ارسطویی از این جمله است. ایمان، امید و محبت، سه فضیلت دینی اند که برگرفته از آموزه های خاص مسیحیت می باشند و تنها عامل تحقق آنها، به گفته ی آکوئیناس، افاضه و اراده ی الهی است . وی محبّت را برترین فضیلت دینی و مبنای همه ی فضایل می داند. در مقاله ی حاضر، پس از تصویر فضیلت از دیدگاه اخلاقی توماس و بیان اقسام آن، نقش ، معنا و ماهیت فضایل دینی مورد بررسی قرار می گیرد. سپس به تبیین مفهوم، جایگاه و رابطه ی محبت با دیگر فضایل، و دلیل برتری آن پرداخته می شود و در نهایت، بر این تأکید می شود که از دیدگاه آکوئیناس همه ی فضایل از طریق محبت به خداوند است که معنا و مفهوم پیدا می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان