بابک شمشیری

بابک شمشیری

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شیراز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۵ مورد از کل ۷۵ مورد.
۶۱.

کاوشی بر رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه شیراز: تحلیل موضوعی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رشته فلسفه تعلیم و تربیت رساله دکتری گرایش های موضوعی روش پژوهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
پژوهش حاضر با هدف واکاوی رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه شیراز برای دستیابی به گرایش های موضوعی و رویکردها، روش های پژوهش آنها و بررسی روند رساله ها در طول زمان انجام شده است. نمونه این پژوهش، تمامی رساله دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه شیراز از ابتدای راه اندازی رشته تا 1399 است. این رساله ها با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی و استقرایی تحلیل و بررسی شدند. نتایج تحلیل 29 رساله نشان دهنده آن بود که رساله های دانشگاه شیراز در 11 گرایش موضوعی انجام گرفته که در این میان به تعلیم وتربیت اسلامی، تعلیم وتربیت رسمی ایران و جامعه شناسی تعلیم وتربیت بیش از سایر موضوعات توجه شده است. رویکرد استنتاجی، رویکرد غالب رساله ها بوده و از میان 14 روش پژوهش استخراج شده، تحلیل محتوا، سهم بیشتری را داشته است؛ همچنین رساله ها در دهه 90 نسبت به دهه 80، تغییرات مثبتی ازنظر تنوع موضوع ها، روش های پژوهش و توجه به چالش ها و مسائل روز تعلیم وتربیت ایران داشته اند.
۶۲.

تدریس درس علوم پایه اول دوره ابتدایی به روش برنامه آموزش فلسفه برای کودکان

کلید واژه ها: درس علوم پایه اول دوره ی ابتدایی فلسفه برای کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۷۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تدریس درس علوم پایه اول ابتدایی به روش برنامه ی آموزش فلسفه برای کودکان انجام گرفت. ابتدا دو مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و سپس پایه اول یک مدرسه به عنوان گروه کنترل و پایه اول مدرسه دیگر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و سپس گروه آزمایش به مدت دو ماه طبق روش آموزش فلسفه برای کودکان (لیپمن،1970) آموزش دیدند و گروه کنترل به روش معمول مدرسه آموزش را ادامه دادند و پس از دو ماه از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته از درس علوم بود و نتایج نشان داد که نمرات گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری داشته است و تدریس علوم به روش برنامه ی آموزش فلسفه برای کودکان باعث افزایش یادگیری دانش آموزان می شود. بنابراین پیشنهاد می گردد از روش برنامه ی آموزش فلسفه برای کودکان به عنوان روش تدریس درس علوم استفاده شود.
۶۳.

تدوین چارچوب آموزشی توسعه قابلیت های وجودی مادران ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش توانمندسازی توسعه زنان جوامع مسلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف این پژوهش، ارائه آموزش های مورد نیاز جهت توسعه توانمندسازی زنان می-باشد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیأت علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از مادران نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت ارائه آموزش های مورد نیاز جهت تحقق توسعه توانمندسازی زنان و شناسایی چالش های موجود در این زمینه از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. در نتیجه آموزش-های لازم در جهت توانمندسازی مادران در قالب 5 مضمون سازمان دهنده آموزش هنری، آموزش مهارتی، آموزش معنوی و دینی، آموزش روان شناختی- خودشناسی، آموزش اقتصادی- اجتماعی تدوین گردید و چالش های پیش رو جهت اجرایی شدن چنین مهمی در ابعاد مختلف از جمله مقاومت زنان، مقاومت مردان، مقاومت جامعه محلی، مشکلات اقتصادی و سیاسی کاوش و در نهایت راهکارهایی جهت عملی ساختن مؤلفه های توانمندسازی مادران ارائه گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
۶۴.

خاستگاه و مبانی فلسفی ترااِنسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تراانسان فناوری اومانیسم روشنگری کمال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
نیاز علوم به فلسفه و بهره گیری آنها از فلسفه، امری است که همواره بسیاری از صاحب نظران به آن تأکید داشته اند. در چند دهه اخیر و با رشد فزاینده فناوری های نوین، تبیین رابطه این فناوری ها و فلسفه، هم چنین جایگاه فلسفه در هویت بخشی به این فناوری ها و کاربرد فلسفه برای آنها به امری ضروری مبدل شده است. ترااِنسان گرایی یک جنبش فناورانه وآینده گرا است که صاحب نظران آن، ایده های خود را از منظر فلسفی وارث و احیاگر آرمان های عصر روشنگری می دانند. هدف پژوهش حاضر، فهم و واکاوی خاستگاه تاریخی فلسفی ترااِنسان گرایی و تلاش درجهت تبیین مبانی فلسفی این تفکر است. کمال گرایی یک ایده اخلاقی فلسفی است که می توان آن را اساسی ترین مفهوم الهام بخش ترااِنسان گرایان در شکل دهی به ایده اولیه ترااِنسان دانست. اومانیسم و روشنگری دو جریان فلسفی اثرگذار بر اندیشه های ترااِنسانی بوده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد هرچند ذات فناورانه این جنبش باعث تحول ایده های ترااِنسانی و فرارفتن آنها از این خاستگاه های فلسفی می شود، اما با لحاظ کردن این سه خاستگاه فلسفی با عنصر فناوری می توان مبانی فلسفی ترااِنسان را ذیل هستی شناسی اومانیستی، معرفت شناسی پراگماتیستی و ارزش شناسی فناورانه گنجاند.
۶۵.

بررسی تطبیقی جایگاه کودک در دو رویکرد آموزشی «تربیت شهروند آینده» و «تربیت شهروند کنش گر»: دوراهی آموزش شهروندی در دوره کودکی

کلید واژه ها: آموزش شهروندی شهروند آینده شهروند کنشگر زیست جهان کودکی کودک به مثابه کنشگر اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
در تربیت کودکان عموما دیدگاهی آینده نگر غالب است که دوران کودکی را مقدمه ای برای دست یابی به بزرگسالی ایده آل می داند. این دیدگاه در آموزش شهروندی، کودک را به مثابه ش هروندی برای آینده و دوران کودکی را به سان مرحله ای برای تبدیل شدنِ کودکان به ش هروندانی می بیند که تنها در دوره بزرگسالی می توانند وارد جامعه شده و فعالانه به کنش بپردازند. به نظر می رسد برای آموزش شهروندی، با توجه به نظام حاکم بر تعلیم وتربیت هر جامعه، دو رویکرد کلی قابل تصور است؛ رویکرد محافظه کارانه و رویکرد فعال یا پیشرفت گرا. در این پژوهش با بهره گیری از تحلیل تأملی کوشیده ایم جایگاه کودک را در هریک از این دو رویکردها بررسی کرده و نیز اهداف این دو رویکرد را تحلیل کنیم. در آنچه بدست آمد، دو جایگاه برای کودک مطرح است؛ یکی جایگاه منفعل که با تمرکز اهداف بر آینده، کودک را شهروندی برای بزرگسالی (شهروند آینده) تربیت می کند و دوم جایگاه فعال که اهدافش متمرکز بر توانمند ساختن کودک برای حضور و کنش فعال در جامعه است. با توجه به یافته های این بررسی تطبیقی، در ادامه ی پژوهش، رویکردی زیست جهانی به شهروندی کودک بررسی شد که با نگاهی به مشارکت و شایستگی اجتماعی، امکان شهروندی واقعی کودک به مثابه کنش گر اجتماعی را در نظر گرفته است.
۶۶.

فهمِ دلالت های تربیتیِ (کاربردی) ایده اسفار اربعه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۲
هدف: هدف اصلی این پژوهش ، فهم دلالت های تربیتی (کاربردی) ایده ی اسفار اربعه ی ملاصدرا است. روش: این پژوهش در ذیل پارادایم کیفی صورت پذیرفته است. روش پژوهش روش هرمنوتیک، و روش گردآوری داده ها، روش اسنادی می باشد. یافته ها: در این پژوهش در بخش یافته ها، وجوه کاربردی و دلالت های تربیتی اسفار اربعه ی صدرایی در قالب تیترها و عناوین مشخص در زمینه های گوناگون 1- فهم تربیت به مثابه یک سفرِ 4 مرحله ای یا 4 سفر با دو جهت حقی و خلقی (راهنمای تربیت پژوهان)، 2- ارائه ی روش تربیتی با استفاده از منطق 4 مرحله ای اسفار اربعه ی صدرایی در تناظر با ایده ی تکامل نفس ملاصدرا (الگوی تربیت مربی) و 3- طراحیِ سفرهای عینی متناظر با سفرهای روحی و فکری در متربّیان به مثابه روش تربیتی (راهنمای عمل مربّیان) مطرح شده اند.به تعبیری در ساحت ساختاری، استفاده از استعاره ی"تربیت به مثابه سفر" و خاصّه ایده ی سفرهای چهارگانه و چهارمرحله ای ملاصدرا به عنوان ایده ای جهت تربیت پژوهی معرفی گردید تا راهنمای عمل پژوهشگران عرصه ی تعلیم و تربیت باشد. در ساحت روشی ایده ی "ضرورت تناظر سفرهای عینی، روحی و فکری"، مطرح گردید و در تلاقی دو ایده با محتوای فلسفه ی صدرایی به ویژه ایده ی تکامل نفس او، "روش تربیتی با استفاده از منطق 4 مرحله ای اسفار اربعه ی صدرایی" ارائه گردید. نتیجه گیری: دلالت های تربیتی (کاربردی) ایده ی اسفار اربعه ی ملاصدرا براساس ایده ی محوری "تناظر اسفار اربعه ی صدرایی و مراحل تکامل نفس از منظر او"، در دو حیطه ی ویژه ی راهنمای عمل مربیان و راهنمای تربیت پژوهان ترسیم می شود.
۶۷.

آسیب شناسی تربیت هنری در نظام رسمی آموزش و پرورش (از دیدگاه کارشناسان و متخصصان)

کلید واژه ها: هنر تربیت هنری آسیب شناسی نظام آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۰
نهاد آموزش وپرورش هر جامعه ای سعی دارد از قابلیت چشمگیر هنر برای رشد فکری، تکوین و تکامل شخصیت انسان ها بهره ببرد. پژوهش حاضر در پارادایم کیفی و با روش مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام گرفت. با هدف آسیب شناسی تمامی ارکان نظام آموزش وپرورش در پیاده سازی مقوله تربیت هنری، هفت عنصر: اهداف، محتوا، مواد آموزشی، راهبردهای یاددهی-یادگیری، زمان، مکان و ارزشیابی در برنامه درسی در نظر گرفته شد. حوزه های آسیب پذیر به صورت مقوله های اصلی زیر استخراج و دسته بندی گردید: آسیب های حوزه اهداف: فقدان رویکرد فلسفی مناسب، مشکلات تدوین اهداف و مشکلات اجرای اهداف. آسیب های حوزه محتوا: فقدان رویکرد فلسفی مناسب، مشکلات تدوین محتوا و مشکلات اجرای محتوا. آسیب های حوزه روش های تدریس: عدم استفاده از روش های مختلف و متناسب با محتوا، عدم آموزش معلمان در ارتباط با روش های تدریس. آسیب های حوزه زمان، مکان و مواد آموزشی: کمبود زمان، مکان و امکانات آموزشی و مشکلات ناشی از نگرش های نادرست. آسیب های حوزه ارزشیابی: نوع و ماهیت ارزشیابی، نحوه اجرای ارزشیابی. آسیب های حوزه معلمان: مشکلات آموزشی معلمان، مشکلات انگیزشی معلمان و تصمیمات اداری و مدیریتی نادرست در ارتباط با معلمان. آسیب های حوزه نگرش والدین، مسئولین و ساختار مدیریت: مشکلات ناشی از ناکارآمدی و مدیریت غیر اثربخش، مشکلات ناشی از نگرش والدین، مشکلات ناشی از رویکردهای حاکم نسبت به هنر.
۶۸.

بررسی هویت قومی در سند برنامه درسی ملی ایران (با تأکید بر دیدگاه معلمان و متخصصان)

تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۶۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی هویت قومی در سند برنامه درسی ملی ایران (با تأکید بر دیدگاه معلمان و متخصصان) انجام شد. روش پژوهش، کیفی ومبتنی بر نظریه ی داده بنیاد(گراندد تئوری) بارویکردسیستماتیک است. انتخاب افرادشرکت کننده در مصاحبه به روش هدفمند به شیوه ی گلوله برفی صورت گرفته وتلاش شده است تاقواعدحداکثرتنوع واشباع شدگی رعایت شود. بدین منظور18نفر(شامل7نفرازمعلمان و11نفرازمتخصصان وخبرگان تعلیم وتربیت) انتخاب شدند. داده ها به روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته گردآوری شد. تجزیه وتحلیل مصاحبه ها مبتنی بر رویکردسیستماتیک نظریه ی داده بنیاد صورت پذیرفته و از فرایند سه مرحله ای کدگذاری(کدگذاری باز، محوری و گزینشی) استفاده گردید. اجرای فرایند کدگذاری باز منجر به شناسایی 155 مفهوم(کدهای بازاولیه) و خلاصه سازی آنها در قالب 14 مقوله ی اصلی با 35 مقوله ی فرعی(کدهای باز ثانویه) شد. سپس مدل پارادایمی مبتنی بر فرایندکدگذاری محوری در قالب شرایط علی(عوامل سیاسی، عوامل شناختی،نابرابری محتوایی)، شرایط زمینه ای( بسترسازی)، شرایط مداخله گر(عوامل روانشناسانه، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی)، پدیده ی مرکزی(سیاست چندتألیفی) و پیامدها(سطوح فردی و ملی) ترسیم گردید. در نهایت مدل مفهومی پژوهش با استفاده از فرایند کدگذاری گزینشی با هدف برقراری ارتباط میان مقوله های مرکزی، به تصویر کشیده شد.
۶۹.

بررسی نسبت میان کارآمدی نظام تعلیم و تربیت رسمی ایران با اهداف کلان تدوین شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تربیت رسمی ایران ناکارآمدی غایت آشکار و پنهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۷۲
در واکاوی تلاش های عالمانه ی انجام شده به منظور بررسی ریشه های ناکارآمدبودنِ نظام آموزشی، بررسی ارتباط میان ناکارآمدی با عنصر هدف، به عنوان یکی از عناصر مهم تربیت، نسبت به بقیه ی عناصر، بسیار کمرنگ است. براین اساس، هدف از این جستار، بررسی ناکارآمدی نظام آموزشی از منظر اهداف کلانِ تدوین شده است. روش پژوهش در اینجا بر اساس روش تحلیلی استنتاجی، استفاده از داده یابی اسنادی و در نهایت، داده کاوی توصیفی تفسیری انجام شده است. یافته ها نشان می دهد غایتِ نظامِ رسمی آموزش و پرورش در همه ی اسناد تدوین شده ی پس از انقلاب اسلامی، به طور کامل، صبغه ی دینی دارد اما نظام تعلیم و تربیت ایران نتوانسته در دست یابی به این غایت ها موفق باشد و فاصله ا ی که میان غایتِ آشکارِ نظامِ آموزشی و آنچه در صحنه ی عینی اجتماع، قابل مشاهده است مُهر تأییدی بر ناکارآمد بودن آن از منظر میزان دستیابی به اهدافِ کلان است. به عنوان نتیجه می-توان گفت ریشه ی این ناکارآمدبودن را می توان در عدم توجه دقیق به ضرورت وجود فهم مناسب از ماهیت دین و عدم توجه به اقتضائات فطرت جستجو نمود که باعث عدم دقت به ملزومات تربیت دینی شده، به گونه ای که پیامدی جز به حاشیه رفتنِ توجه به ضرورتِ تمرکز بر شکوفایی ایمان و پُررنگ شدنِ تمرکز بر توسعه ی آداب دینی نداشته است.
۷۰.

عقلانیّت اخلاقی از منظر نواندیشی دینی معاصر: درآمدی انتقادی بر مبانیِ آراءِ اخلاقی تربیتیِ ابوالقاسم فنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت اخلاقی هستی شناسی معرفت شناسی انسان شناسی رویکرد اخلاقی تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۸
دیدگاه های بنیادین اخلاقی به لحاظ تأثیر کلان در اتّخاذ رویکردهایِ اخلاقی تربیتی، اهمیّت بسزایی دارند. این دیدگاه ها، مسائل یا موضوعاتِ بحثِ فلسفه اخلاق اند و به دلیل اهمیّت و تأثیرگذاری فراگیر رویکردهایِ اخلاقی تربیتی، توجّه به آنها ضروری است. اما رویکردهای مطرح در فلسفه اخلاق نیز مبتنی بر دیدگاه های هستی شناسانه و معرفت شناسانه اند و همین دیدگاه ها، منشاء دیگر منظرهای شناختی و علمی مانند انسان شناسی، دین شناسی، زیبایی شناسی و ... تلقّی می شوند. این جُستار عهده دارِ بحث ازین مبانی در آراء ابوالقاسم فنایی به عنوان یکی از متفکّران دینی معاصرست که اصلی ترین ممیّز آن قائل بودن به «عقلانیّتِ اخلاق» است. دراین مقاله، با استفاده از روشِ تحلیلِ مفهومی به تحلیلِ دقیقِ آثار متقدّم وی، مبانیِ هستی شناسانه، معرفت شناسانه و انسان شناسیِ مطرح در این آثار موردبحث قرار گرفته است. هم چنین به مشخِصه هایِ مبانیِ بنیادین این رویکردِ فکری و لوازمِ و بایسته های ممکن آن در حوزه اخلاقی تربیتی پرداخته شده است. دراین نوشته روشن ساختیم «عقلانیّت اخلاقی» موردنظر در اینجا در مباحثِ توجیه و اثبات ضرورتاً نیازمندِ ایضاحِ بیش تری است. هرچند «عقلانیّت اخلاقی» وجود یک موقعیّت و جایگاهِ معرفت شناسانه ایده آل و خطاناپذیر را به رسمیّت می شناسد، اما نسبت به تکثّری از احکام و داوری های اخلاقی فاعل محورِ انسانی روی گشاده نشان می دهد. هم چنین منحصر نبودنِ عقلانیّت به عقلانیّت استدلالی در «عقلانیّت اخلاقی»، نقطه قوّتِ برجسته ای درخصوصِ 1. تعدیلِ و پذیرشِ لوازم و ایجاب هایِ سازگارِ سایرِ دیدگاه های اخلاقی و 2. رویکردِ تعین کننده ای در طراحی و ایجادِ نظام های اخلاقی تربیتی ایده آل خواهدبود.
۷۱.

الگوی کاربردی توسعه توانمندسازی زنان جامعه ایرانی: یک پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران توانمندسازی توسعه جامعه زنان شایستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۴۹
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقه بندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفه های کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوین شده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی مطالعه موردی و مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیئت علمی و همچنین زنان نمونه استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از زنان نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر، که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده های کیفی مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. برای تدوین الگویی کاربردی در توسعه توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی توانمندسازی زنان شایسته در جامعه ایران در قالب پنج مضمون سازمان دهنده دانش شخصی، دانش محیطی، نگرش شخصی، نگرش محیطی، مهارت شخصی و مهارت محیطی و 57 مضمون پایه کاوش شد. بر اساس یافته های بخش اول پژوهش، مقیاسی برای استفاده در بخش کمی طراحی شد. در بخش کمی، با استفاده از روش توصیفی پیمایشی اعتبار چارچوب سنجیده شد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی متخصص در رشته های روان شناسی، علوم تربیتی، جامعه شناسی و حقوق بودند که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش آگاهی دهندگان کلیدی 20 نفر انتخاب و مقیاس ذکرشده بین آنان توزیع شد. با استفاده از نرم افزارهای لیزرل 8 / 8 و 21 Spss و روش تحلیل عاملی تأییدی اعتباریابی چارچوب سنجیده شد. نتایج نشان داد که الگوی تدوین شده اعتبار لازم را دارد و سودمند و قابل اجراست.
۷۲.

تلویحات تربیت هنری مبتنی بر حکمت اشراق در برنامه ریزی و مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تربیت هنری حکمت اشراق هنر اشراقی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶
در پژوهشهای انجام شده در دهه های اخیر تلاش شده تا به نسبت میان هنر و تربیت از زوایای گوناگون پرداخته شود و مبانی نظری و عملی آن، مورد واکاوی و مداقه قرار گیرد. زیب ایی شناسی و فلسفه هن ر، هرچند ب رآم ده از روی کردهای جدی د هستند، ام ا پرسش از زیب ایی و هن ر، از دیرب از اندیشه آدمی را به خ ود مشغ ول داشته است. حکمت اشراق با بهره گیری از مبانی حکمت اسلامی، مبانی عرفانی و اشراقی و نیز نظریات حکمای ایران باستان و احیای حکمت خالده، حاوی مضامین و اندیشه های حکمی بوده و می تواند مبنای مناسبی برای واکاوی اندیشه ها و مفاهیم حکمی موجود در هنر ایرانی قلمداد گردد. از آنجا که یکی از ساحت های مهم تربیتی، ساحت هنری و زیبایی شناسانه می باشد، بر همین اساس این پژوهش تلاشی است در راستای واکاوی و فهم تربیت هنری بر اساس فلسفه ای ایرانی و استخراج تلویحات آن در تعلیم و تربیت به ویژه در برنامه ریزی و مدیریت آموزشی. روش انجام این پژوهش تحلیل محتوای رابطه ای می باشد. پارادایم پژوهش، کیفی و طرح تحقیق، غیر پیدایشی است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، متون فارسی و ترجمه های انجام شده از متون عربی منسوب به شیخ اشراق مرتبط با هنر و زیبایی شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها اسنادی است؛ بدین معنا که ضمن مراجعه به متون و نوشته های منسوب به شیخ اشراق، داده های مورد نظر استخراج و با استفاده از روش تحلیل محتوای رابطه ای، تجزیه و تحلیل شدند. سرانجام با استفاده از روش مقایسه مستمر داده ها، مقوله های تربیت هنری از دیدگاه حکمت اشراق استنتاج شد. نتایج نشان می دهد که تربیت هنری مبتنی بر حکمت اشراق، حاوی تلویحاتی در ابعاد گوناگون برنامه ریزی و مدیریت آموزشی است.
۷۳.

محتوای برنامه درسی آموزش شایستگی های دوست داشتنی ترین خویشتن معلمان: مطالعه فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محتوای برنامه درسی معلمان دوست داشتنی ترین خویشتن تربیت معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۹
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب محتوای برنامه درسی آموزش شایستگی های دوست داشتنی ترین خویشتن برای تربیت معلمان بود.طرح سنتزپژوهی حاضر با رویکرد کیفی و به روش فراترکیب مبتنی بر الگوی سندلوسکی و باروسو انجام شده است. 44 مقاله تحقیقاتی از پایگاه داده ها بازیابی شد و از این تعداد 33 مقاله برای اهداف پژوهش استفاده گردید. براساس تحلیل فراترکیب انجام شده، 93 کداولیه، 18 مقوله و 3 بعد شناسایی شدند. مؤلفه های محتوای برنامه درسی دوست داشتنی ترین خویشتن معلمان در سه بعد نگرشی(خودمختاری،ذهن آگاهی یا اکنون زیستی، خودتأییدی و ...) ، مهارتی (تصویرسازی تجربیات، تصویر سازی فردی، اتوبیوگرافی، ...) و دانشی(آشنایی با پیوندهای اجتماعی و راهبردهای داستان سرایی و روایت گویی، راهبردای ارتقاء و توسعه خویشتن،راهبردهای ساخت و بازسازی دانش ، ...) نام گذاری گردیدند.درنهایت مبتنی بر یافته های پژوهش، یک چارچوب محتوایی برای آموزش شایستگی های دوست داشتنی ترین خویشتن به معلمان استخراج گردید، تا به عنوان یک نقشه راه برای تولید محتوا در برنامه درسی تربیت معلمان مورد استفاده برنامه ریزان قرار گیرد
۷۴.

معیارهای ارتقاء اعضای هیئت علمی در حوزه علوم انسانی از منظر تجارب دانشگاه های معتبر دنیا و تجارب اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتقا اعضای هیات علمی پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۳۷
این پژوهش با هدف مطالعه معیارها و فرآیندهای ارتقاء اعضای هیات علمی در حوزه علوم انسانی از منظر مطالعات جهانی و هم راستاسازی مطالعات با تجارب اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز و تدوین و اعتباریابی الگوی مرتبط انجام شد. پژوهش در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی به مطالعه ادبیات پژوهش و اسناد و مدارک و بررسی قوانین دانشگاه های مختلف جهان پرداختیم. با انجام مصاحبه گروهی در گروه های کانونی با اعضاء هیأت علمی، به شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر ارتقاء اعضای هیأت علمی حوزه علوم انسانی در دانشگاه شیراز پرداختیم. در این مرحله جهت تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. در بخش کمی به ارائه یافته های توصیفی پژوهش، روایی و پایایی ابزار و تبیین مولفه های اثرگذار پرداختیم. حجم جامعه 210 نفر اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم انسانی بود و با استفاده از جدول مورگان و محاسبه فرمول کوکران تعداد 132 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد و تعداد 94 پرسشنامه تکمیل شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش کمی پژوهش ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته بود این پرسشنامه در دو بخش ملاک های مطرح شده در دانشگاه های برتر با 43 گویه و ملاک های برگرفته از جلسات مصاحبه با 41 گویه تنظیم گردید. با استفاده از نرم افزار spss16 یافته های توصیفی و جهت تعیین بارعاملی ابعاد و شاخص های پرسشنامه، از روش تحلیل عامل تاییدی و نرم افزار لیزرل استفاده گردید. یافته ها بیانگر آن بود که 5 عامل اصلی و 67 عامل فرعی در ارتقا اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شیراز موثر است. بالاترین بار عاملی مربوط به مهارت های عمومی و پس از آن به ترتیب عامل های آموزش، ارائه خدمات، پژوهش و مدیریت قرار دارند و به عنوان پیش بینی کننده های ارتقای اعضای هیات علمی معرفی می شوند.
۷۵.

بررسی ظرفیت روشنفکری دینی متأخر ایران در تحقق تربیت شهروندی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهروندی روشنفکری روشنفکری دینی تربیت شهروندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۵
روشنفکری دینی به عنوان محصول رویارویی دین با مدرنیته، یکی از رویکردهای مناقشه انگیز و پرنفوذ چند قرن اخیر دنیای اسلام است. این رویکرد در ایران نیز به یکی از مباحث مهم و جنجال برانگیز میان اندیشمندان تبدیل شده و جهت گیری های بعضاً متفاوتی را تجربه کرده است. این جهت گیری ها سبب شده است تا روشنفکری دینی ایران در قالب موج های متفاوتی نام گذاری گردند. ”احیاگری اسلامی“، ”اسلامی سازی دانش“ و ”جریان متأخر“ آن با جهت گیری معرفت شناسانه و فلسفی از جمله این موج هاست. جریان متأخر روشنفکری دینی ایران بر این ادعاست که می تواند دین را با مدرنیته و عناصر آن ازجمله شهروندی، سازگار کند. نوشتار حاضر باهدف بررسی امکان سازگاری دین و شهروندی مدرن از چشم انداز جریان متأخر روشنفکری دینی، می کوشد تا به این پرسش پاسخ دهد که امکان و ظرفیت این جریان را در سازگاری با شهروندی مدرن چیست و سپس تربیت شهروندی متناسب با مفروضات این جریان را ترسیم کند. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد و برای رسیدن به هدف خود از روش توصیفی-تفسیری، سود می جوید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که این جریان فکری با پیش فرض ها و اصولی که دارد و نیز با طرح اولویت معرفت شناسی بر هستی شناسی در بسیاری از موارد توانسته است با مفروضات مدرنیته و شهروندی مدرن خود را سازگار کند و تحقق تربیت شهروندی مدرن را ممکن سازد، امّا در پاره ای از مسائل به توافق دست نیافته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان