بازی بزرگ یا رقابت دو امپراتوری توسعهطلب روسیه و انگلیس در
قرن نوزدهم برای سروری بر آسیای مرکزی، واقعیتی بود که ایران
ناخواسته درگیر آن شد. استراتژی، قواعد و تاکتیکهای این بازی
که در طول زمان تعریف و به تناسب شرایط دستخوش تغییر شد،
شامل تأسیس نمایندگی سیاسی و کنسولگریهای این دو قدرت در
ایران نیز میشد. در عصر قاجار دولتهای انگلیس و روسیه پس از
تأسیس نمایندگیهای سیاسی در تهران، برای تأمین منافع خود، به
افتتاح تدریجی کنسولگری در شهر رشت مبادرت ورزیدند که تا آغاز
سدة بیستم به شبکههایی گسترده در سطح کشور تبدیل شدند.
پژوهش حاضر به بررسی علل تأسیس کنسولگری در رشت و
کارکردهای آن میپردازد. این مطالعه نشان میدهد که افتتاح
کنسولگری در رشت از سوی انگلیس یا روسیه، بیش از هر چیز از
اهداف سیاسی راهبردی این دو دولت ناشی میشد.
نیشابور قرنها متمادی در تاریخ ایران از شهرهای مهم و پر رونق بوده است.این شهر در دوران قبل از اسلام صاحب اشتهار بوده، و پس از اسلام بر آبادانی و اهمیت آن افزوده شد.از بین چهار شهر اصلی خراسان یعنی نیشابور، هرات، بلخ و مرو، این شهر در قرون نخستین اسلامی بیش از همه کانون فعالیتهای علمی، رونق اقتصادی و تحولات سیاسی بوده است.اما در واقعه حمله مغول، نیشابور درجه اعتبار و اشتهار پیشین را از دست داد.نابودی این شهر آبادان و پرآوازه به دست مغول در تاریخ بسیار معروف و مشهور است.اما شاید همگان توجهی بدین نکته نداشته باشند که نابودی نیشابور به دست مغولان پس از یک قرن تحمل مصائب فراوانی که بر این شهر رفته بود، صورت گرفت.مغولان اگر چه در سال 618 ه مردم شهر را کشتار کردند، اما افول قطعی شهر در سال 633 ه مشخص شد.از حدود یک قرن قبل از آن تاری، نیشابور به عنوان مرکز سیاسی خراسان، عرصه جدال پرخسارت و جبران ناپذیری بود که میان مدعیان جانشینی سلجوقیان در خراسان صورت گرفت، سرآغاز این دوران، جنگ«قطوان»در سال 536 ه بود، و تا سال 633 ه به طول انجامید.این تحقیق روزگار پر محنت و زندگی توأم با مشقت نیشابوری در آخرین قرن عظمت و شوکت آن را بررسی می نماید.
هر چند پرتغالیها بیش از یک سده از طریق سواحل شمالی خلیج فارس با ایران در تماس بودند، اما هیچ گاه نتوانستند به طور کامل با جامعه و اقتصاد این سرزمین تعامل داشته باشند. در واقع پرتغالیها تنها با آن بخش از جامعه و اقتصاد ایران که جنبه دریایی داشت مرتبط شدند و با بخش اصلی آن که در فلات داخلی ایران قرار داشت، پیوندی نیافتند. این خود یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی دیپلماسی پرتغال در دستیابی به تفاهم با دولت صفوی به شمار می آید.