شیما ابراهیمی

شیما ابراهیمی

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۲۱.

نگاهی نو به آموزش دستور زبان: معرفی آموزش «فکربردی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور تفکر حواس آموزش فکربردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۹۰
آموزش دستور یکی از فرایندهای مهم آموزش زبان است که با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو بوده است. در روش های سنتی تأکید را روی به خاطرسپاری قواعد دستوری می گذارند؛ اما رویکردهای نوین آموزشی به ارتقای توانایی ارتباطی از طریق دستور نیز توجه می کنند. پژوهش حاضر می کوشد پس از بررسی سیر تاریخی آموزش دستور، رویکردهای نوین آموزشی بر اساس حس و تفکر را پیشنهاد دهد. نگارندگان بر اساس سطوح تفکر بالا و پایین و درگیری حواس زیاد (حواس افزوده) و حواس کم (حواس کاسته) ، چهار آموزش «نظری»، «کاربردی»، «فکرورزی» و «فکربردی» را معرفی کرده و بدین نتیجه دست یافته اند که آموختن قواعد دستوری به تنهایی کافی نیست؛ بلکه مدرس باید تلاش کند آموزش دستور را به گونه ای انجام دهد که قواعد دستوری در حافظه بلندمدت زبان آموز ثبت شود. بنابراین، دستور را می توان به شیوه فکربردی انجام داد و انواع تفکرهای انتقادی، خلاقانه و آینده نگر او را نیز پرورش داد. در این روش، با افزایش قدرت تفکر و درگیری حواسِ بیشتر، میزان توجه زبان آموز بیشتر می شود و خلاقیت و توانش ارتباطی او نیز افزایش می یابد و این امر میزان یادگیری نکات دستوری را افزایش می دهد. در این راستا، استفاده از تمرین های دستوری تکلیف محور و تمرین هایی که به تفکرهای انتقادی و خلاقانه می انجامد ، مؤثر به نظر می رسد و مدرس می تواند از طریق آن ها دستور را به شکل کاربردی و فکربردی آموزش دهد.
۲۲.

«نسبیت حسی» و تأثیر آن بر مهارت نوشتاری زبان آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرضیۀ نسبیت حسی مهارت نوشتاری معیار CAF غیرفارسی زبانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۴۹
مهارت نوشتاری در پرورش توانایی های زبانی، درک و فهم، برقراری ارتباط با دیگران و بیان احساسات زبان آموزان نسبت به زبان فارسی نقش مهمی دارد. در پژوهش حاضر به منظور کیفیت بخشی روش تدریس مهارت های زبانی به غیر فارسی زبانان، فرضیۀ «نسبیت حسی» در مورد آموزش زبان بررسی می شود. فرض بر این است که در صورت درگیری حواس بیشتری از زبان آموز به هنگام یادگیری، درک او از واقعیت و یادگیری زبان مقصد نیز متفاوت می شود. لذا، نگارندگان تأثیر آموزش مبتنی بر حواس پنج گانه را بر مهارت نوشتاری فارسی آموزان، بررسی کرده اند. بدین منظور 40 زبان آموز زن غیر فارسی زبان از 16 کشور با سطح زبان فارسی یکسان (سطح 7) انتخاب شدند و پس از تقسیم به 4 گروه 10 نفره در مدت زمان 5 هفته (20 جلسه تدریس) بر اساس آموزش مبتنی بر نسبیت حسی ارزیابی شدند. نتایج تحلیل 200 نوشتۀ زبان آموزان در مورد چهار موضوع فرهنگی ایران و بر اساس معیار CAF (پیچیدگی، دقت و روانی) نشان داد که الگوی نسبیت حسی بر مهارت نگارش زبان آموزان تأثیر معنادار و مثبت داشته است. بدین معنا که با درگیری محرک های حسی بیشتر، اطلاعات در حافظۀ بلندمدت زبان آموز درونی می شود. بر این اساس، با تغییر حواس زبان آموزان و افزودن حواس جدید به آنان به صورت سلسه مراتبی توان یادگیری گسترش یافته است. پس از آن با درگیری حواس بیشتر، میزان دقت، روانی و پیچیدگی نوشته ها در مرحلۀ درون آگاهی (درونی و جامع) نسبت به مرحلۀ برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی - حرکتی) بیشتر بوده است. بنابراین، از این الگو می توان در تدریس مهارت های زبانی بهره برد.
۲۳.

بررسی زباهنگ «بلاتکلیف شدگی» با استفاده از عبارات تقابلی دوگانه در پرتو الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زباهنگ عبارات تقابلی دوگانه الگوی SPEAKING هایمز بلاتکلیف شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۸۵
دوگانه های تقابلی از دیرباز در زندگی بشر وجود داشته اند و خط فکری و هیجانی او را رقم زده اند. انسان با این تقابل های دوگانه بر مسائل جهان هستی، برچسب ارزشی زده و این برچسب گذاری ها وی را در تصمیم گیری دچار تردید و بلاتکلیفی می کند. پرواضح است که این تفکر نسل به نسل به افراد منتقل شده و در فرهنگ افراد انعکاس یافته است. ازآنجاکه زبان بخش جدایی ناپذیر فرهنگ است، با بررسی زباهنگ های (زبان + فرهنگ) مردم یک جامعه می توان به تفکرات و باورهای ارزشی آنان پی برد. بنابراین، در پژوهش حاضر نگارندگان، با استفاده از بخش های هشتگانه الگوی SPEAKING هایمز (1967)، به کنکاش زباهنگ «بلاتکلیف شدگی» در گفتمان هایی از زبان فارسی که در آن ها «عبارات تقابلی دوگانه» به کار رفته ، پرداخته اند. بدین منظور از مجموع 712 موقعیت گفتمانی، 317 پاره گفتار طبیعی که در آن ها عبارات دوگانه تقابلی به کار رفته بودند، با روش نمونه گیری هدفمند و از مشاهده موقعیت های مکالمات شفاهی افراد در مکان های عمومی و خصوصی از گویشوران زن (115 نفر) و مرد (97 نفر) در بازه سنی 15 تا 74 سال و با سطح تحصیلات (دیپلم، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا)، شغل (دانشجو، کارمند، آزاد، استاد، خانه دار، پزشک و مهندس) و شرایط اجتماعی (پایین، متوسط و بالا) استان خراسان رضوی (شهرستان مشهد) گردآوری شدند و به صورت کیفی و توصیفی در پرتو الگوی هایمز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ایرانیان به اهداف متفاوتی مانند نازکردن و خجالت، نشان دادن عدم اطمینان، پرهیز از ابراز نظر به صورت مستقیم، مسئولیت گریزی، اجتناب از اعلام نظر مخالف، نیافتن پاسخی مشخص برای تصمیم، دفاع از خود، نشان دادن گرفتاری ذهنی، دوری از استرس و نگرانی، نداشتن اطلاعات کافی و عدم آگاهی، جلوگیری از سوءتفاهم و تعارف این زباهنگ را در بافت های عمومی/ خصوصی، رسمی/ غیررسمی استفاده می کنند. بسامد بالای این زباهنگ در فرهنگ ایرانیان ابهام گریزی بالای آنان را نشان می دهد که دراصل تمایلی به ماندن در بلاتکلیفی، تعلیق و ابهام ندارند و ویژگی جمع گرایی جامعه ایران سبب می شود افراد در زمانی که مردد می شوند، نظرات جمع را مهم بدانند. بنابراین، بلاتکلیفی خود را با عبارات تقابلی دوگانه ابراز می کنند تا مخاطبشان به طور مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیم گیری به یاری شان بیاید و آنان را با اعلام نظر خود از بلاتکلیفی نجات دهد.
۲۴.

Cultuling Analysis of “Devaluation” in the Iranian Culture(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش کاهی الگوی مفهومی تحلیل زباهنگ هَیجامَد الگوی فرهنگی الگوی SPEAKING

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
Based on multifarious levels of social status, education, and occupation, people have certain values which construct and reconstruct their identity. In the Iranian culture, “Devaluation” means blemishing these values that make people ignore individuals’ val ues and virtues through certain linguistic expressions. Studying these expressions, one can achieve its dominant culture in Iranian society. Therefore, the current research is an attempt to study Devaluation Cultuling (culture+language) in light of the conceptual model of cultuling analysis. By integrating the components of Hymes’s (1967) SPEAKING model, emotioncy model and cultural models, the conceptual model of cultuling analysis is the most comprehensive model for studying cultulings of the Persian language. Studying 712 linguistic structures and expressions containing devaluation cultuling and interviewing 140 individuals, the authors found that devaluation cultuling is commonly used in Iranian culture with high frequency, and individuals have negative feelings toward this cultuling. Iranians employ devaluation cultuling for various purposes such as destructing and belittling others’ achievements, insulting, questioning the culture of community members, flattering and hiding their weaknesses. Findings demonstrated that this cultuling could represent cultural models of indirectness, high context, low trust, and holistic thinking of Iranians. Informing people about devaluation cultuling enables us to modify and change this defective cultural gene.
۲۵.

بررسی تأثیر الگوی تدریس مبتنی بر «هَیَجامَد» بر هوش فرهنگی زبان آموزان غیرفارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری زبان فارسی هَیجامَد هوش فرهنگی هیجان حواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۹۳
از آن جایی که زبان آموزان دارای پیشینه های فرهنگی متفاوتی هستند، باید از هوش فرهنگی مناسبی برای یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم برخوردار باشند. هوش فرهنگی اینامکانرابه زبان آموز می دهدتابا به کارگیریدانشودقتعمل،تفاوت هایفرهنگیرادریابدودربرخوردبادیگر فرهنگ هارفتاردرستیدرپیشگیرد. در پژوهش حاضر، در راستای اهمیت هوش فرهنگی در زبان آموزی و به منظور کیفیت بخشی روش تدریس زبان فارسی، الگویی به نام الگوی «هَیَجامَد» معرفی شده است. الگوی هَیَجامَد به نقش حواس و هیجانات در زبان آموزی پرداخته و متشکل از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. به منظور سنجش تأثیر استفاده از این الگو بر هوش فرهنگی فراگیران زبان فارسی از دو پرسش نامه هَیَجامَد و هوش فرهنگی استفاده شد. 60 زبان آموز زن غیرِ فارسی زبان از 16 کشور با سطح زبانی یکسان در زبان فارسی (سطح زبان فارسی 7) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آن ها پس از گدراندن 22 جلسه آموزش برای 4 گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت زمان 6 هفته، بر اساس الگوی هَیَجامَد مورد ارزیابی قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر میزان هوش فرهنگی زبان آموزان غیرفارسی زبان تأثیر معنادارِ مثبت داشته است و کیفیت یادگیری زبان فارسی را از طریق ایجاد ارتباط بین فرهنگی میان مدرس و زبان آموزان افزایش داده است. بنابراین به نظر می رسد از این الگو می توان در تدریس زبان فارسی و مهارت های مربوط به آن بهره برد و درک بین فرهنگی زبان آموزان را ساده تر کرد.
۲۶.

معرفی مفهوم زباهنگ آموزشی: موردی از برچسب زنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ آموزش زباهنگ زباهنگ آموزشی الگوی SPEAKING هایمز برچسب زنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
تعامل افرادی مانند مدیران، معلمان، والدین و دانش آموزان با یکدیگر نقش مهمی در ارتقای اهداف عالی آموزش ایفا می کند. فرهنگ تعلیم و تربیت در محیط آموزشی وابسته به چگونگی استفاده از زبان مورد استفاده توسط متولیان آموزشی در تعامل با دانش آموزان می باشد که در شکل دهی و تغییر باورهای آنان حائز اهمیت است. بنابراین، با بررسی و شناسایی زباهنگ (زبان + فرهنگ) های آموزشی می توان به فرهنگ غالب در این محیطها پی برد. این پژوهش از نوع توصیفی و کیفی است و بر آن است تا با فرهنگ کاوی زبان متولیان آموزشی در محیط آموزشی و کلاسهای درسی از نظام فکری و فرهنگی آنان در برخورد با دانش آموزان آگاه شود و تفکرات و دیدگاه آنان را در قالب بازخوردهایی که می دهند، ارزیابی کند. بنابراین، نگارندگان به منظور ارزیابی زباهنگهای آموزشی، 400 گفتمان طبیعی 23 مدیر، 52 معلم، 100 دانش آموز و 100 نفر از والدین این دانش آموزان را از طریق بررسی زباهنگ برچسب زنی و در پرتو الگوی SPEAKING هایمز (1967) مدنظر قرار داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد این زباهنگها با اهدافی مانند تعریف و تمجید، سرزنش و تحقیر، نصیحت، ایجاد انگیزه مثبت، تأمین خواسته، حفظ قدرت و سلطه، تهدید و ایجاد ترس در دانش آموز استفاده می شوند و نشان دهنده فرهنگ غیرمستقیم گویی، جمع گرایی، شرم محوری، کل نگری و اغراق افزوده ایرانیان می باشند. با آگاه کردن متولیان آموزشی نسبت به تأثیرات این زباهنگها می توان در جهت مهندسی گفتمان آنان در ارائه بازخورد مناسب به دانش آموزان گام برداشته و شاهد ارتقای کیفیت یادگیری بود.
۲۷.

معرفی الگوی نیمرخ هَیَجامَدی و بررسی رابطه آن با نگرش فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هَیجامَد نگرش انگیزش غوطه وری الگوی نیمرخ هَیَجامَدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۷۵
مقدمه: افراد به میزانی که با یک پدیده مواجه می شوند و بسته به میزان حواسی که در این مواجهه درگیر می شود، می توانند شناخت و ادراک متفاوتی نسبت به یک پدیده داشته باشند که در مفهوم سازی و نوع نگرش آنان حائز اهمیت است. روش: نگارندگان با درنظرگرفتن مفهوم هَیَجامد، به معرفی الگوی نیمرخ هَیَجامَدی در دو سطح فردی و اجتماعی پرداخته اند. میزان هیجان و بسامد وقوع یک پدیده، محرکی برای تولید انگیزش در فرد یا گروهی از افراد جامعه محسوب می شود که انگیزش حسّی هیجانی نامیده شده است. براین اساس، هَیَجامَد به انواع «هَیَجامَد هیجانی»، «هَیَجامَد حسّی » و هَیَجامَد حسّی هیجانی» تقسیم شده است که افراد بسته به میزان هیجان و حس درگیرشده آنان نسبت به میزان مواجه می توانند انگیزش و غوطه وری متفاوتی داشته باشند و این امر منجر به ایجاد نگرش متفاوت در سطوح فردی و اجتماعی می شود. یافته ها: نتایج نشان می دهد هنگامی که فرد هیجان بیشتری را نسبت به بسامد ،تجربه می کند هیجان تولیدشده به اندازه ای تأثیرگذار است که ممکن است فرد را از سطح برون آگاهی اطلاعاتی به سمت درون آگاهی سوق دهد و درنتیجه غوطه وری او افزایش یافته و انگیزش بالایی پیدا می کند که نگرش مثبتی را به دنبال دارد. چنانچه این هیجان در اثر تکرار بسامد از نوع منفی یا خنثی باشد ممکن است به اجتناب شدید و بی انگیزگی در انجام عمل منجر شود و میزان غوطه وری کمتر به همراه نگرشی منفی را به دنبال داشته باشد. نتیجه گیری: در حالت استاندارد بهتر است که تجربه بسامدی و هیجانی فرد با یکدیگر برابر باشد. درچنین شرایطی میزان انگیزش و غوطه وری نیز متعادل خواهد بود و فرد نگرشی همخوان را در سه سطح فردی، اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی فارغ از هیجانات شدید تجربه خواهد کرد. افزون براین، می توان گفت تجربه حسی هیجانی افراد در سطوح فردی، اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی می تواند متفاوت باشد و نوع نگرش اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی می توانند بر نگرش فردی تأثیرگذار باشند.
۲۸.

بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان و مدرسان از محتوای کتاب های تاریخ زبان فارسی براساس الگوی هَیَجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
هَیَجامَد تلفیقی از دو واژه (هیجان و بسامد) است که به هیجانات متأثر از استفاده حواس مختلف در یادگیری توجه می کند که با توجه به اهمیت هیجانات در تدوین کتاب های درسی می تواند مدنظر قرار بگیرد. در پژوهش حاضر به منظور کیفیت بخشی و بازنگری محتوای آموزشی کتاب های تاریخ زبان فارسی، به بررسی میزان رضایت مندی دانشجویان و مدرسان در بهره گیری از سطوح مختلف الگوی هَیَجامَد در این کتاب ها پرداخته شده است. بدین منظور، از 150 دانشجوی زبان و ادبیات فارسی در 14 دانشگاه مختلف خواسته شد تا پرسش نامه محقق ساخته رضایت از محتوا که بر اساس سطوح الگوی هَیَجامَد طراحی شده است را پاسخ دهند. همچنین با 8 تن از مدرسان این کتاب ها با هدف بررسی میزان رضایت آن ها از این کتاب ها مصاحبه ای نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد بیشترین میزان رضایت دانشجویان از سطح دیداری با میانگین(57/14) و کم ترین آن از سطح درونی با میانگین (00/8) است. مدرسان نیز معتقدند با وجود اهمیت هیجانات در یادگیری زیاد به این مؤلفه در این کتاب ها توجه نشده است. بنابراین، می توان با توجه به هیجانات و بازنگری کتاب های درسی تاریخ زبان فارسی براساس الگوی هَیَجامد و متغیرهای آن، رضایت دانشجویان و مدرسان را نسبت به محتوای این کتاب ها افزایش داد.
۲۹.

Making Accreditation with English in Daily Conversations(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: culture cultural patterns cultuling Accreditation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۹۷
Since language is an integral part of a culture, inspecting linguistic expressions can unveil the hidden cultural memes of a society, conceptualized as cultuling (culture in language) analysis. The present study examined the cultuling of ‘making accreditation with English’ used by Persian native speakers from the upper, middle, and lower social classes. To this end, 623 pieces of natural utterances, embracing this cultuling, were extracted from people's conversations in public and private places and from Iranian movies. Then, 279 utterances were analyzed from linguistic, cultural, and psychological perspectives based on the cultuling analysis (CLA) model. Additionally, more data were acquired through semi-structured interviews with 198 participants aged 19 to 54. The results of the study revealed that Iranians use English for various purposes in their conversations, including accreditation, power, education, superior identity, and higher social class in public/ private and formal/ informal contexts. Moreover, the analysis of Iranians’ different reactions to hearing English words in conversations manifested their hidden cultural patterns, including indirectness, power distance, uncertainty avoidance, high context, collectivism, low trust, and overstating
۳۰.

معرفی «زینتگری زبانی»: رویکردی نوین فراتر از توانش ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زینتگری زبانی پساتأثیر فکرآمیزی هیجان آمیزی فرهنگ آمیزی حس آمیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۹۱
چگونگی استفاده از واژگان در ارتباط با مخاطب یکی از مؤثرترین راه های تقویت مکالمه موفق است. واژگانی که سخنگو در مکالمه خود انتخاب می کند، نقش آغازگر رابطه را با مخاطب دارد. چنان چه سخنران این واژگان را با آگاهی انتخاب کند و آنان جذابیت و کاربرد لازم را داشته باشند، می توانند تأثیر شگرفی بر مخاطب بگذارند. بنابراین، هرچه واژگان با ظرافت، خلاقیت و متناسب با موضوع و نوع مخاطب گزینش و تزیین شوند، احتمال موفقیت سخنران بیشتر است. ازاین رو، در پژوهش حاضر مفهوم زینتگری زبانی به عنوان رویکردی میان رشته ای در برقراری ارتباط مؤثر مطرح شده است. منظور از زینتگری زبانی، تزیین کردن کلام به لحاظ محتوایی و معنایی برای تأثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب در حین مکالمه است؛ درحقیقت زینتگری زبانی و تزیین کلام، هویت و شخصیت افراد را که در هوش کلامی آنان ریشه دارد، نشان می دهد و با تأکید بر کارکرد اصلی زبان، باعث جذاب شدن کلام می شود. عطف به اهمیت هیجانات، فرهنگ و حواس در مکالمه موفق و درنظرگرفتن مفهوم پساتأثیر در گامی فراتر از توانش ارتباطی، نگارندگان در پژوهش حاضر راهکارهای تزیینات ادبی، روانی، فرهنگی و حسی را در زینتگری زبانی پیشنهاد داده اند و معتقدند افراد با استفاده از فکرآمیزی، هیجان آمیزی، فرهنگ آمیزی و حس آمیزی می توانند کلام خود را آراسته کنند و شاهد ارتقای کیفیت تعاملات و ارتباطات روزمره باشند.
۳۱.

طراحی و هنجاریابی پرسشنامه انرژی معلّم: گامی به سوی فرادلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انرژی معلم انرژی افزایی انرژی کاهی دغدغه مندی فرادلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۳
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه انرژی معلّم در پرتو مفهوم «فرادلی» است. بدین منظور، ابتدا مدرّسان به 5 دسته انرژی آفرین، انرژی افزا، انرژی ده، انرژی کاه و انرژی کُش طبقه بندی شدند. سپس براساس آن، مقیاسی متشکل از 30 گویه طراحی شد و جهت سنجش و اعتباریابی آن، با انتشار برخط و نمونه گیری در دسترس، 283 زبان آموز (170 زن و 113 مرد) با رده سنی 15 تا 51 سال به پرسشنامه پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد به نظر می رسد این مقیاس به دلیل شباهت گویه ها و عدم تمایز سطوح توسّط زبان آموزان از روایی مطلوب را ندارد؛ بنابراین مقیاس به 12 گویه در دو سازه کلّی انرژی افزایی و انرژی کاهی تقلیل یافت و مجدد مدل سازی «SEM» اعمال شد که مدل دوم به لحاظ روایی و پایایی در سطح مطلوبی بود. در پایان نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفت و پیشنهادهایی برای پژوهشگران و مدرّسان ارائه شد.
۳۲.

معرفی «الگوی زبامغز» جهت آموزش مهارت گفتگو به غیرفارسی زبانان

کلید واژه ها: آموزش زبان فارسی الگوی زبامغز زباهنگ زبافکر زباحواس زباهیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
با توجه به اهمیت ارتباط متقابل میان زبان، فرهنگ، تفکر، هیجانات و حواس در برقراری و تداوم یک ارتباط مؤثر، پژوهش حاضر با هدف معرفی الگوی زبامغز به عنوان روشی مؤثر برای تهیه و تدوین مواد آموزشی مهارت گفتگو به غیرفارسی زبانان انجام شده است. زبامغز تلفیقی از دو واژه زبان و مغز است که با الهام از نظریه مغزهای سه گانه مک لین و پیوند میان زبان و چهار مؤلفه فرهنگ (زباهنگ)، هیجان (زباهیجان)، حواس (زباحواس) و تفکر (زبافکر) توسط پیش قدم طراحی شده است. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی است که به منظور معرفی الگوی زبامغز برای آموزش مهارت گفتگو به غیرفارسی زبانان است. ابتدا چگونگی طراحی مطالب آموزشی براساس این الگو شرح داده شده و در گام بعد نمونه درسی با توجه به این الگو برای آموزش مهارت گفتگو به زبان آموزان غیرفارسی زبان ارائه شده است. بر اساس این الگو، متن درس با توجه به زباهنگ های (فرهنگ مستتر در عبارات زبانی) موجود در زبان فارسی تدوین و تا حد امکان از مفاهیم و واژگان دارای بار عاطفی مثبت استفاده می شود. همچنین در طول درس تلاش می شود حواس گوناگون فراگیران در یادگیری درگیر شود و فعالیت ها و تمرین ها نیز با هدف ارتقای انواع تفکر در زبان آموزان اعم از انتقادی، خلاق، سیستمی و آینده نگر طراحی می شوند. در نتیجه به نظر می رسد آموزش مهارت گفتگو مبتنی بر الگوی زبامغز زبان آموزان را در برقراری یک ارتباط کلامی موفق با سخنوران جامعه فارسی زبان یاری برساند و توجه به آن در کتاب های آموزش مهارت گفتگو حائز اهمیت است.
۳۳.

بررسی نقش زباهنگ های آموزشی در تدریس زبان و ادبیات فارسی (مطالعه موردی :دانش اندوزی)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۶۱
عطف به تأثیر فرهنگ در شکل گیری هویت نوجوانان، و جایگاه کلاس های زبان و ادبیات فارسی در به سازی فرهنگی پژوهش حاضر با هدف معرفی روش آموزش حواس افزوده برای برجسته سازی زباهنگ های آموزشی متون ادبی انجام شده است. زباهنگ های آموزشی به زبان فعالان حوزه آموزش که نشأت گرفته از فرهنگ غالب در جامعه است اشاره دارد. روش پژوهش حاضر کیفی و کاربردی است که با توجه به ترویج بی رویه زباهنگ مخرب علم گریزی، به تحلیل زباهنگ آموزشی دانش اندوزی در شاهنامه و پیشنهاد تکنیک هایی برای تدریس آن بر اساس روش آموزش حواس افزوده پرداخته است. مدرس با درگیر کردن حواس دانش آموزان از طریق تکنیک هایی مانند نوازه های ادبی، موسیقی، نمایش تصاویر و ویدئو، اجرای نمایش، نقالی، برگزاری مسابقات مشاعره، داستان نویسی موجب افزایش هیجانات مثبت آنان و یادگیری بهتر مطالب می شود. به نظر می رسد درگیر کردن حواس حداکثری در تدریس زباهنگ دانش اندوزی موجب شناخت درست این زباهنگ در میان نوجوانان و افزایش وزن فرهنگی آن در جامعه گردد.
۳۴.

فرهنگستان و زباهنگستان: دو بال تعالی زبانی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگستان زباهنگ زباهنگستان ژن فرهنگی تعالی فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۷
فرهنگستان زبان و ادب فارسی پاسداری از زبان و خط را بر عهده دارد و تلاش می کند آن را از تشتّت و آسیب های احتمالی حفظ کند. با توجّه به نام فرهنگستان انتظار می رود این نهاد به بررسی فرهنگ و هویّت نیز بپردازد؛ اما بررسی اهداف، وظایف و عملکرد آن نشان می دهد که عمده تمرکزش بر روی نقش واژگانی و زبانی است. پُرواضح است که با توجّه به رابطه تنگاتنگ زبان و فرهنگ، نمی توان از زبان سخن گفت و به فرهنگ توجّه چندانی نداشت. ازاین رو، در این مطالعه، مفهومی به نام «زباهنگستان» به معنای عرصه ای برای نمایش «زباهنگ ها» معرّفی می شود که می توان آن را در کنار فرهنگستان مؤثر دانست. به نظر می رسد فرهنگستان بیشتر رویکردی بالا به پایین، قدرت محور، تجویزی، تک صدایی و واژه محور دارد که بر صورتِ کلمات بیش از معنا تأکید می کند. در چنین شرایطی، واژگان مصوّب تنها در سطح «برون آگاهی» افراد باقی می مانند و آنان تمایل چندانی به استفاده از این واژگان در کلام ندارند. درحالی که در زباهنگستان، رویکرد پایین به بالا، مردم محور، توصیفی، چندصدایی و فرهنگ محور است و هر یک از افراد در جامعه، نقش مهم و مشارکتی دارند. زباهنگستان تلاش دارد با تأکید بر زباهنگ ها به فرهنگ مستتر در زبان دست یافته و با جایگزینی ژن های معیوب فرهنگی در راه تعالی فرهنگ گام بردارد. از این منظر می توان ادّعا کرد، افراد نسبت به زباهنگ ها «درون آگاهی» پیدا می کنند و نظر اکثر آحاد جامعه در تصمیم سازی لحاظ می شود. باید توجّه داشت فرهنگستان و زباهنگستان مانند دو بال تعالی زبانی و فرهنگی یک جامعه هستند که می توانند مکمل هم عمل کرده و به برنامه ریزی زبانی و فرهنگی کمک شایان توجّهی نمایند.
۳۵.

بررسی ترجیحات نوازه گیری ادبی و غیرادبی دانشجویان از منظر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت نوازه نوازه ادبی نوازه غیرادبی نوازه گیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۵۲
رابطه سالم مدرس و دانشجو می تواند فرصتی برای رشد فردی و تحصیلی فراهم کند. آن چه میان رابطه سالم و ناسالم تفاوت ایجاد می کند، استفاده از زبان و رفتاری نوازشی یا سرکوب گر است که به آن نوازه می گویند. به طور معمول، زبان نوازه ها معیار و غیرادبی است که نوع ادبی آن، با این پیش فرض که با ترکیب ادبیات و نوازه می توان فرصتی برای کاربرد خلاقانه زبان و پیوند زبان، فرهنگ و ادبیات فراهم کرد، مطرح شده است. بدین منظور، مطالعه حاضر با هدف بررسی ترجیحات نوازه گیری دانشجویان به دریافت نوازه ادبی و غیرادبی، به روش کمی انجام شد. هدف از بررسی جنسیت، آگاهی از تفاوت و تمایل زنان و مردان به نوازه ادبی و غیرادبی است؛ زیرا آنان با وجود رشد در بستر زیستی و فرهنگی مشابه، ممکن است نگرش متفاوتی داشته باشند. حجم نمونه 411 دانشجو (133 مرد، 278 زن) در مقاطع و رشته های تحصیلی گوناگون بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته نوازه های ادبی و غیرادبی است. نتایج نشان داد که زنان به نوازه غیرادبی و مردان به نوازه ادبی تمایل بیش تری دارند. علت انتخاب نوازه های ادبی توسط مردان و نوازه های غیرادبی توسط زنان را می توان با ویژگی های شخصیتی آن ها، آداب گفتگو میان زنان و مردان، جایگاه اجتماعی آن ها که منجر به انتخاب زبان نوازه ها می شود و عدم وجود رابطه ای صمیمی میان مدرس و دانشجوی غیرهمجنس و ویژگی های متفاوت زبان ادبی و غیرادبی توجیه کرد.
۳۶.

معرفی سبک های فرزندپروری براساس دل نگرانی والدین: مطالعه زباهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۹۵
پژوهش حاضر با هدف معرفی سبک های فرزندپروری بر اساس میزان دل نگرانی والدین انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع کیفی و کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش والدین ایرانی بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مکالمات آنان در 5 ماه از سال 1401 مورد مداقه قرار گرفت. 473 پاره گفتار از مکالمات 388 والد در بافت طبیعی و 512 پاره گفتار از مکالمات 428 والد در 45 سریال و فیلم های ایرانی که حاوی عبارات دل نگرانی والدین بود، بر اساس الگوی مفهومی تحلیل زباهنگ واکاوی شد. نتایج نشان داد والدین در موقعیت نابرابر و غیررسمی دغدغه مندی خود را با اهدافی نظیر مساعدت و هم فکری، تحمیل نظر، اقناعگری، نصیحت، حفظ آبرو، تبرئه خود، شماتت و سرزنش، گلایه، اعتراض و سلب مسئولیت نسبت به فرزندانشان نشان می دهند. این عبارات به ویژه در والدین با تفکرات سنتی می تواند نشان دهنده الگوهای فرهنگی مانند مردنگری، جمع گرایی و کل نگری باشد. افزون بر این، در دسته بندی جدیدی از فرزندپروری برحسب میزان دل نگرانی، چهار دسته والدین هیچ دل، برون دل، درون دل و فرادل (الف. تحمیلی، ب. اقناعی) معرفی شدند. نتایج نشان داد بیشترین میزان دل نگرانی والدین در سطح درون دلی و پس از آن، به ترتیب در سطوح فرادلی و برون دلی بوده است. این امر نشان می دهد بیشتر والدین تمایل دارند در سطح همدلی با فرزندان خود رفتار کنند. امروزه تحمیل عقاید و نظرات در خانواده های ایرانی کم رنگ شده و افراد بیشتر به سمت فردگرایی در حرکت هستند. این امر تا بدان جا پیش می رود که برخی خانواده ها ترجیح می دهند سبک های فرزندپروری هیچ دلی و برون دلی را برگزینند. این امر به صورت افراطی ممکن است گسست عاطفی و نسلی بین والدین و فرزندان را به وجود آورد و در آینده فرزندان تأثیرات سوئی داشته باشد. بنابراین برقراری تعادل میان سبک های فرزندپروری حائز اهمیت است.
۳۷.

بررسی ترجیحات زبانی دانشجویان: مطالعۀ موردی سبک های عالی، حسّی هیجانی و ساده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجیح زبانی سبک عالی سبک حسّی هیجانی سبک ساده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۹
یکی از عوامل موفقیت در درک مطالب علمی از سوی مخاطبان، میزان رعایت ملاک های زبان علمی و معیارهای لازم از سوی ارائه دهنده آن مطالب است. از این رو، تهیه و تدوین کنندگان منابع علمی باید در انتخاب سبک نگارشی و گفتاری خود نیازهای مخاطبان را مورد توجه قرار دهند که از جمله این موارد می توان به نقش حواس و هیجانات اشاره کرد. در پژوهش حاضر با هدف نشان دادن اهمیت بهره گیری از حواس و هیجانات در سبک گفتاری مدرسان و سبک نوشتاری کتاب های درسی، ترجیحات زبانی دانشجویان مقاطع تحصیلی گوناگون نسبت به استفاده مدرس از سه سبک عالی، حسّی هیجانی و ساده با توجه به متغیرهای میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و جنسیت مورد ارزیابی قرار گرفت. به همین منظور از 336 نفر از دانشجویان خواسته شد به پرسشنامه سنجش ترجیح سبک گفتاری-نوشتاری که متشکل از 10 جمله و هر جمله بر اساس سه سبک گوناگون نوشته شده بود، پاسخ دهند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون خی دو مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که دانشجویان تحصیلات تکمیلی سبک عالی را بیشتر از دانشجویان کارشناسی ترجیح می دهند و دانشجویان رشته های علوم انسانی سبک حسّی هیجانی را بیشتر از سایر رشته ها انتخاب کرده بودند. این در حالی است که ترجیح سایر رشته ها سبک ساده بود. از جنبه جنسیت نیز زنان بیشتر تمایل به سبک حسّی هیجانی و مردان بیشتر تمایل به سبک ساده داشتند. روی هم رفته، ترجیحات دانشجویان مقطع های تحصیلی بالاتر به سبک ساده و پس از آن حسّی هیجانی است و سبک عالی با کمترین میزان فراوانی از سوی دانشجویان انتخاب شده است.
۳۸.

مجازی سازی الگوی مفهومی آموزش گامی مؤثر در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان

کلید واژه ها: آموزش زبان فارسی آموزش مجازی غیرفارسی زبانان الگوی مفهومی آموزش کلان شایستگی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۵
نظر به اهمیت روزافزون آموزش مجازی زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و نیز محدودیت ها و مشکلات این نوع آموزش، نظیر کاهش ارتباط میان مدرس و زبان آموزان، بی انگیزگی و بی میلی فراگیران به شرکت در بحث های کلاسی و نیز فاصله گرفتن از انجام کارهای تعاملی، پژوهش کاربردی حاضر کوشیده است تا با هدف هموار ساختن مسائل و مشکلات مذکور، به پیشنهاد تدریس زبان فارسی بر اساس الگوی مفهومی آموزش و ارائه راهکارهایی جهت تدریس مجازی آن بپردازد. الگوی مفهومی آموزش در بر دارنده کلان شایستگی های شناختی (تفکر های خلاق، انتقادی، سیستمی و آینده نگر)، هیجانی اجتماعی (مدیریت درون فردی و میان فردی)، حسی ادراکی (مدیریت محیط و حواس) و ارزش ها است که با هدف همسو سازی فعالیت های آموزشی با نظام تعلیم و تربیت مطرح شده است. در این جستار که به شیوه کیفی انجام شده است، جهت آموزش مجازی مهارت های چهارگانه زبان یعنی شنیداری، گفتاری، خوانداری و نوشتاری بر اساس مؤلفه های الگوی مفهومی آموزش، ابتدا یک نمونه درس برای سطح پیشرفته آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بر اساس الگوی مذکور شبیه سازی شد ه و پس از آن راهکارهایی جهت تدریس مؤثر آن در فضای مجازی ارائه شده است. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش زبان فارسی در فضای مجازی بر اساس الگوی مذکور، کاربردی و قابل اجرا است و می تواند به رفع مشکلات و محدودیت های این نوع تدریس کمک شایانی نماید.
۳۹.

معرّفی آموزش های مبتنی بر چینش ذهنی و چینش مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش چینش ذهنی آموزش چینش مغزی انباشت ذهنی پرورش ذهنی مغزورزی مغززایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۵
با توجّه به پیشرفت سریع فنّاوری در حوزه های شناختی، رباتیک و هوش مصنوعی و تشدید نیازهای معیشتی و رفاهی انسان، همچنین در سایه فراوانی و دسترسی سهل مطالب آموزشی در فضای مجازی، به نظر می رسد آموزش کلاسیک و سنّتی دیگر پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه نیست و آموزش غیررسمی با تأکید بر فن و مهارت و خودکارسازی یادگیری، بر آموزش رسمی غلبه پیدا کرده است. در این راستا، در نوشتار حاضر و برگرفته از نظرات برخی متخصصان آموزش، تلاش بر این است دو نوع از آموزش معرّفی و بررسی شود: الف: آموزش مبتنی بر چینش ذهنی (شامل دو نوع آموزش انباشت ذهنی و آموزشِ پرورش ذهنی) و ب: آموزش مبتنی بر چینش مغزی (شامل دو نوع آموزش مغزورزی و آموزش مغززایی). آموزش نوع نخست به اندیشیدن و اندیشه ها و آموزش نوع دوم به دانش و مهارت مرتبط است. درواقع، با وجود نظام های آموزشی هوشمند و فضای آنلاین حرکتی از سمت رویکردهای نرم، ذهنی، ارزشی و انسانی به سمت رویکردهای سخت، مغزی، معیشتی و ماشینی در حال رخ دادن است که باید در شرایط کنونی آموزش مورد توجّه متخصصان آموزشی، مدرّسان و مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد.
۴۰.

بررسی فرآیند آوایی کشش جبرانی در گویش تایبادی بر اساس نظریه بهینگی

کلید واژه ها: فرایند کشش جبرانی گویش تایبادی نظریه بهینگی فرایند حذف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۹
کشش یک واحد به دلیل حذف یا کوتاه شدگی واحد مجاور را کشش جبرانی می نامند. این فرایند در بسیاری از گویش ها و زبان ها متداول است. هدف از انجام این پژوهش بررسی فرایند کشش جبرانی در گویش تایبادی در چارچوب نظریه نوین بهینگی است. این گویش را ساکنان شهر تایباد و برخی از روستاهای نزدیک به این شهر که در 225 کیلومتری جنوب شرقی مشهد در استان خراسان رضوی واقع شده است، به کار می برند. داده های حاصل از پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی از 10 گویشور بومی زبان و با استفاده از پرسشنامه گرد اوری شده ا ند. با بررسی داده ها در چارچوب نظریه بهینگی، مهم ترین محدودیت های حاکم بر صورت های بهینه گویش تایبادی به لحاظ کشش جبرانی مشخص شد. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که این فرایند در این گویش در چهار وضعیت به وجود می آید. حذف سایشی و انسدادی چاکنایی در دو جایگاه میانی و پایانی و همچنین حذف غلت w موجب کشش واکه مجاور این همخو ان ها می شود. علاوه براین، در برخی موارد حذف یا کوتاه شدگی یک واکه می تواند منجر به کشش همخوان مجاور یا همان تشدید شود. اگرچه نظریه مورایی به صورت بهتری می تواند به توضیح این فرایند بپردازد، اما تمام این موارد بر اساس جداول بهینگی نیز قابل تبیین هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان