دراین پژوهش پاره ای از اشتراک فکرى دو ابر مرد ایران یعنى فردوسى و سعدى مطرح شده است. درمقاله حاضر، جانمایه هاى حیات و پایدارى آدمى و آموزه هاى آن دو بزرگو ار را درزمینه هاى واحد به قلم کشیده ایم و شواهد مختلفى از آثارشان با روشى تطبیقى بدست دإده شده است. آنها درعرصه ى بنیان هاى حیات آدمى درسه محور وظیفه ی انسان نسبت به خدا، تکلیف آدمى درقبال خود و دیگران وبالاخره وظیفه ى ا نسان درارتباط با جامعه و طبیعت نظری یکسان داشته اند. ازنگاه آنها بلاها و مصائب نتیجه ى کردارهاست و توفیق ها نیز چنین است. رویکرد به پیام ها و ارمغان هاى آنها ضرورت زمان ماست، چاره آنست که خود را به آنها بسپاریم.
منشآتقائم مقام فراهانی، تابعی از نثر گلستانسعدی شمرده شده است. منشآت، مجموعه ای از نامه ها، دیباچه ها، رساله ها و... است که قائم مقام در موافقت یا مخالفت به رجال عصر قاجار نوشته و به خاطر نثر شیوا و صحیحی که دارد، به عنوان نمونه یک نثر عالی در عصر قاجار، موردتوجه کارشناسان و منتقدان قرار گرفته است. صاحب نظران، بیشتر، جنبه های بلاغی منشآترا در زمینه سجع های دلپذیر و جملات کوتاه موردتوجه قرار داده، آن ها را با نثر گلستانمقایسه کرده اند، لیکن موضوع ابعاد و شیوه استشهاد به عنوان یک آرایه تعلیمی موردتوجه قرار نگرفته است. اگر ادبیات تعلیمی را نوعی آموزش پذیری فرض کنیم، آرایه استشهاد بیشترین نقش را در انتقال تعالیم ادبی بر عهده داشته است که در هر دو نثر منشآتقائم مقام و گلستانسعدی دیده می شود؛ تعالیمی که روشن کننده حقایق دیگری از تأثیرپذیری نثر قائم مقام از نثر گلستاناست. آرایه استشهاد که آن را ذکر آیه، حدیث و یا بیتی در تأیید دیدگاه نویسنده یا شاعر برشمرده اند، در نثر منشآت، در مقایسه با نثر گلستان، با تفاوت ها و مشابهت هایی همراه است و هریک از این تفاوت ها و مشابهت ها به منزله ترسیم خطی است که سطح تأثیرپذیری منشآترا از گلستانمشخص می کند. در این نوشتار، تفاوت ها و مشابهت های مورد ذکر عمیقاً موردبررسی قرار گرفته و در نهایت مشخص شده که نثر قائم مقام در منشآتدر زمینه استفاده از آرایه استشهاد به عنوان یک آرایه تعلیمی تا چه اندازه به هم نزدیک و یا از هم دور هستند.
تحقیق عمیق و عریق دانشمند فقید درحواشی ایضاح همراه با تصحیح آن کتاب از دانش فراوان آن مرحوم حکایت می کند. دراین مقاله شیوه تتبع آن شادروان در7 بخش مورد مداقه قرار میگیرد و استشهادات ادبی موجود از اشعار عربی و امثال در هر بخش ذکر و مسائل بلاغی و ادبی آن شکافته می شود.
این لطیفه بیانی که در مطالعه آثار به گونه طنز رخ داده و قرن ها دیده ودل انسان ها را به خود مشغول داشته است ، ترکیبی از آفرینش وپویایی تفکر و دقت در کاستی ها و ضعف های بشری و هنرهایی است که می تواند به گونه ای نیش حقایق تلخ را با نوش داروی تلخ طبعی در جان افراد فرو کند و بی آن که با مقاومت و ستیزی همراه باشد ، حکمت و مصلحت ونقد مصلحانه را در عرصه حامعه بپراکند و با استفاده از هنرهای بیانی ، همچون تمثیل و استعاره و کنایه و قیاس و طرح نقیص ها و جمع ناسازها در کنار هم در بیانی شیرین و شوخ و نوازش گر وقت خوانندگان و بهره گیران را خوش دارد و فرهنگ و بینش همگانی را بالا برد