احمد صالحی کاخکی

احمد صالحی کاخکی

مدرک تحصیلی: هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان. نویسنده مسئول

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۹ مورد از کل ۳۹ مورد.
۲۱.

معرفی و مکان یابی شهر کوهگیلویه در قرون میانه اسلامی

کلید واژه ها: سکه ضرابخانه کوهگیلویه آق قویونلوها شهر تاریخی دهدشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
کوهگیلویه، یکی از شناخته ترین جای نام های دوران اسلامی، در جنوب غرب ایران است که نقش بسیار مهمی در تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی این منطقه داشته است. بیش از هزار سال از ذکر نام کوهگیلویه در منابع تاریخی می گذرد، اما تاکنون هیچ گونه اشاره ای مبنی بر وجود شهری یا استقرارگاهی با نام کوهگیلویه نشده و همواره از آن به عنوان یک ناحیه یا منطقه جغرافیایی یاد شده است. کشفیات اخیر در شهر تاریخی دهدشت نشان می دهند که کوهگیلویه در قرون میانه اسلامی نه تنها یک محدوده جغرافیایی، بلکه مهم ترین مرکز شهری این منطقه بوده و از اهمیت سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی مذهبی برخوردار بوده است. این شواهد شامل گنجینه ای ارزشمند متشکل از 194 سکه تاریخی است که برروی تعدادی از آن ها شهر کوهگیلویه به عنوان محل ضرب این سکه ها حک شده است. قرارگیری شهر کوهگیلویه در زمره ضرابخانه های این دوره، نشان از اهمیت و جایگاه ویژه این شهر دارد که تاکنون ناشناخته باقی مانده است و از موقعیت جغرافیایی آن نیز اطلاعی در دست نیست. پرسش های این پژوهش در حول دو محور است؛ 1. سکه های مکشوف از شهر تاریخی دهدشت، به چه دوره ای تعلق دارند و در زمان کدام حاکمان ضرب شده اند؟ 2، موقعیت مکانی شهر تاریخی کوهگیلویه با کدام یک از محوطه های تاریخی هم خوانی دارد؟ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مشخص نمودن دوره ضرب سکه های کشف شده و مکان یابی موقعیت جغرافیایی شهر کوهگیلویه به انجام رسیده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و رویکرد آن تاریخی-تحلیلی است. مطالعات نشان می دهند که سکه های مذکور در دوره آق قویونلوها ضرب شده اند و ضرابخانه کوهگیلویه به عنوان یکی از فعال ترین و مهم ترین ضرابخانه های دوره آق قویونلوها و اتابکان لر بزرگ، با شهر تاریخی دهدشت، در شهرستان کوهگیلویه هم خوانی دارد که در روند تغییر و تحولات سیاسی و اجتماعی از دوره آق قویونلوها به دوره صفویه، به نام شهر دهدشت تغییر نام داده و در گذر زمان، نام کوهگیلویه غبار فراموشی گرفته و از یادها رفته است.
۲۲.

بازشناسی (زمان و مکان تولید) تنگ زرین فام منسوب به کاشان کاخ اختصاصی نیاوران بر اساس نظریه سبک شناسی سفال زرین فام الیور واتسون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۶
سفالینه های زرین فام از جمله آثار سفالی در ایران است که در طی سده های ششم و هفتم هجری قمری در مراکز مختلفی در شهرهای کاشان، ری، ساوه، سلطان آباد و تخت سلیمان تولید شده اند. این آثار دارای فرم های مختلفی هستند. عدم تاریخ گذاری دقیق و مبهم بودن مکان ساخت از جمله عواملی است که همواره درک چنین آثاری را با دشواری همراه کرده است. این مقاله بر آن است که گاه نگاری تنگ زرین فام موجود در کاخ اختصاصی مجموعه فرهنگی- تاریخی نیاوران را با رویکرد تطبیقی و انجام مطالعات کتابخانه ای مطالعه و تبیین کند. روش انجام این پژوهش، توصیفی تاریخی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و اهدافی همچون دستیابی به تاریخ دقیق تر، شناسایی محل ساخت و درک سبک تولیدی برای این تنگ را دنبال می کند. ازاین رو نخست، این ظرف مستند نگاری و سپس به توصیف اجزا و شناسایی نقش مایه ها پرداخته شده است. پس از آن از طریق مطالعه تطبیقی با آثار تاریخ دار، با مراجعه به منابع کتابخانه ای و با تکیه بر چهارچوب سبک شناسی1 الیور واتسون2، تاریخ گذاری و مکان ساخت این اثر واکاوی شده است. ازاین رو سه پرسش اصلی این پژوهش از این قرار است که تنگ زرین فام (صُراحی) کاخ موزه نیاوران مربوط به چه مقطع زمانی است؟ مرکز ساخت آن کجا بوده است و بر اساس کدام یک از سبک های شناخته شده تولید سفال زرین فام ساخته شده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که محل تولید این تنگ کاشان بوده و در اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم هجری قمری بر اساس سبک درشت نقش3 تولید شده است.
۲۳.

بررسی تطبیقی معماری و تزئینات مدرسه غیاثیه خرگرد و مدرسه چهارباغ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری تزئینات مدرسه غیاثیه مدرسه چهارباغ تداوم سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
شناسایی و بررسی تاریخ تحولات بناهای دوره های اسلامی به این مهم رهنمون میشود که سیر تحولات این ابنیه بهگونهای ادامهدهنده سنتهای دوره های قبل از خود است. میتوان گفت که تأثیر یکپارچه فرهنگ اسلامی در دوره های مختلف یکی از دلایل این تداومِ سنتهاست، بهگونهای که در هر دوره سعی میشد از سنتها و الگوهای دوره قبل بهفراخور نیاز و متناسب با تحولات بهره ببرند و آن را تکامل دهند. در اینخصوص میتوان مدرسه را بنیانی برای آموزش متعالیتر و پاسخی به نیازهای جامعه مسلمانان عنوان کرد. در این میان، مدرسه غیاثیه خرگرد مدرسهای شاخص از دوره تیموری و مدرسه چهارباغ اصفهان باشکوهترین مدرسه صفوی و ادامهدهنده سنتهای معماریِ مدارس عصر تیموری ازلحاظ معماری و تزئینات شناخته میشود. از اینجهت، با توجه به اینکه در اواخر دوره تیموری معماری به اوج خود رسیده، میتوان این فرضیه را طرح کرد که معماری و تزئینات مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه خرگرد است. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تطبیقی-تحلیلی و انجام تحقیقات کتابخانهای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی معماری و تزئینات دو بنای شاخص بپردازد. با بررسیهای انجامشده در این مقاله این نتیجه حاصل شد که از بین عناصر کالبدی تطبیقیافته در تناسبات، بعضاً انواع تکنیکها، نقوش هندسی و خطوط کوفی بنایی، مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه بوده است. ولی این موضوع درخصوص ساختار فضایی، سلسلهمراتب، همجواری، هماهنگی با اقلیم، کتیبه ها و انواع نقوش بهصورت اثباتشده دیده نشد. بیشتر تزئینات کاشیکاری مدرسه غیاثیه بهصورت نقوش اسلیمی و خطوط معقلی است درصورتیکه در مدرسه چهارباغ بهصورت هندسی، انتزاعی و خطوط ثلث است که استحکام ساده و روانی دارد.
۲۴.

بررسی نقوش سفالینه های مینایی ساوه در سده های ششم و هفتم هجری قمری براساس نمونه های موزه متروپولیتن

کلید واژه ها: سفال مینایی مرکز ساوه نقوش تزئینی مضامین تزئین نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۵۰
ساوه، در میان پژوهشگران حوزه سفالینه اسلامی، به عنوان یکی از عمده مراکز تولید سفال مینایی سده های 6 و 7 هجری قمری شناخته شده است. با توجه به نمونه سفال های تاریخدار منسوب به ساوه؛ سده 6 ه.ق. دوران اوج ساخت سفال مینایی در این شهر در نظرگرفته شده است. این امر مرهون توجه حاکمان به هنر و پرورش هنرمندان این صنعت از یک سو و از سوی دیگر مهاجرت گروه کثیری از هنرمندان مراکز تولیدی کاشان و ری در پی حملات مغول، بوده است. نظر به وجوه اشتراک و تفاوت میان نقوش مورد استفاده در میادین عمده تولیدی تاکنون پژوهشی مستقل در این زمینه صورت نگرفته است. بر همین اساس نویسندگان با هدف شناخت هرچه موثرتر وجوه تمایز میان سفال های تولیدی مرکز ساوه با مراکز عمده ای همچون کاشان و ری، و در راستای پاسخگویی به پرسش هایی همچون: هنرمندان نگارگر سفال های مینایی ساوه، بیشتر از چه نقوشی برای تزئین این ظروف بهره می برده اند؟ و بیشترین مضامین و موضوعات نقوش تزئینی در سفال های مینایی ساخت ساوه کدامند؟ به بررسی نقوش، ترکیب بندی، رنگ پردازی و مضامین ادبی سفال های مینایی ساوه پرداخته اند. در همین راستا پژوهش حاضر به دلیل محدودیت های اتخاذ شده از سوی موزه های داخلی در خصوص در اختیار گذاشتن، و یا حتی تصویر برداری از ظروف مینایی، شانزده نمونه معرفی شده از سوی موزه متروپولیتن به دلیل تنوع، وضوح و کیفیت کارشناسی، انتخاب شدند. روش یافته اندوزی با استفاده از منابع کتابخانه ای و موزه ای، به صورت تاریخی تحلیلی و تطبیقی انجام پذیرفته است. مطالعات انجام گرفته، حاکی از شباهت نقوش به کار رفته در سفال های مرکز تولیدی ساوه با سفالینه های مینایی کاشان و ری و تأثیرگذاری عمیق مضامین ادبی بر موضوعات نقوش این سفال ها است.
۲۵.

جایگاه و شأن اجتماعی معمار (مهندس) در دوران ایلخانی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره ایلخانی و تیموری معماران و مهندسان جایگاه اجتماعی معمار حامیان و بانیان معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۲۸
یکی از موضوعات مهم در حوزه تاریخ نگاری معماری ایران که از اقبال و توجه کمتری برای پژوهش برخوردار بوده است، جایگاه اجتماعی معماران و مهندسان در برهه های مختلف تاریخ است. مطالعه و جست وجوی پاسخی برای این پرسش که در حلقه ساخت وساز یک اثر معماری که عوامل ذی نفع و ذی نفوذ زیادی در آن دخیل است، نقش معمار و بانی و حامی در آن تا چه حد بوده است در تدوین و نوشتن تاریخ معماری ایران می تواند ابعاد نو و کمتر دیده شده ای را برای پژوهشگران این حوزه به همراه داشته باشد. این مقاله قصد دارد تا با بررسی جایگاه اجتماعی معماران و صنف ایشان و طبقه های حامی و بانی معماری در دو دوره ایلخانی و تیموری، به نقش و جایگاه هر یک از مؤلفه های معمار و بانی و حامی در مسیر آثار معماری بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق از وجود چهار گروه معمار با مراتب متفاوت اجتماعی و به تبع آن اختیارات متفاوت در اجرای بناها حکایت دارد و همچنین طیف گسترده ای از حامیان و بانیان خاص و عام، از جمله دیوان های دولتی تا طبقات اشرف، لشکری و سادات و شیوخ را برای این دوران نشان می دهد. این مقاله از گونه پژوهش های تاریخی است که با شیوه مطالعات کتابخانه ای به بررسی و تحلیل و استخراج اطلاعات متون می پردازد.
۲۶.

نگاهی به مرمت های انجام شده در کتیبه های نوشتاری آثار معماری دوره اسلامی ایران از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرمت کتیبه های نوشتاری مبانی نظری مرمت مبانی هنرهای تجسمی معماری دوره اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
کتیبه و کتیبه نویسی در تزئینات بناهای دوره اسلامی به عنوان پیوند دهنده خط و معماری، از قرون اولیه اسلامی، مورد استفاده و توجه هنرمندان مسلمان قرار گرفته است و این هنر ماندگار، همچنان توسط هنرمندان تا به امروز اجرا می شود. بی گمان با گذشت زمان، آثار تاریخی، از جمله کتیبه ها، در معرض آسیب های مختلفی قرار می گیرند و این آثار ارزشمند، از منظرهای گوناگون زیبایی شناسی، اصالت، وحدت و یکپارچگی و خوانایی، دچار آسیب می شوند. هر ساله در کشور، عملیات مرمتی در حجم گسترده ای انجام می شود و کتیبه ها هم از این امر مستثنی نیستند. علی رغم اینکه کتیبه ها، بخش مهمی از میراث فرهنگی جهان محسوب می شوند و جزء مهم ترین مدارک برای پژوهش درباره آثار تاریخی به شمار می آیند، اما در بیشتر موارد مرمت کتیبه ها به صورت سلیقه ای و گاه نادرست انجام می شود. به همین دلیل تلاش شد تا نمونه هایی از مرمت های انجام شده بر روی کتیبه های نوشتاری، انتخاب و از دیدگاه مبانی نظری مرمت و مبانی هنرهای تجسمی، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که مرمت اکثر کتیبه های نوشتاری، سلیقه ای بوده و توجهی به مبانی هنرهای تجسمی نشده و کتیبه زیبایی، یکپارچگی، خوانایی و اصالت خود را از دست داده است. از طرفی در مبانی نظری مرمت برای مرمت نواحی کمبود کتیبه های نوشتاری، معیاری وجود ندارد و نه تنها در ایران، بلکه در جوامع جهانی نیز به آن توجهی نشده است. بنابراین، ضرورت نگرش جدی به مسئله معیار موافق با مبانی نظری مرمت با توجه به مطرح بودن مقوله خط و خوشنویسی و رعایت مبانی هنرهای تجسمی در مرمت کتیبه های نوشتاری، دیده می شود. در مجموع به نظر می رسد مرمتگر هنگام مرمت نواحی کمبود در کتیبه ها باید علاوه بر توجه به مبانی نظری مرمت به مواردی مانند حفظ یکپارچگی، اصالت و ارزش های زیباشناختی، اصول دوازده گانه خوشنویسی، آشنایی با گونه های مختلف خط/قلم و مبانی هنرهای تجسمی، شناخت کامل داشته باشد. روش تحقیق این مقاله از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی، روش های یافته اندوزی، مشتمل بر مطالعات میدانی، رجوع به منابع متعدد و مطالعات کتابخانه ای بوده و از نظر هدف کاربردی است.
۲۷.

طبقه بندی مضمونی کتیبه های نستعلیق در آرایه های چوبی وابسته به معماری دوره صفوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نستعلیق مضامین کتیبه های چوبی تزئینات معماری در عصر صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
خوشنویسی همواره به دلیل کتابت کلام خدا نزد جامعه مسلمانان شایسته احترام بوده است. از این رو به​راحتی می توان تأثیر خوشنویسی را در سایر جنبه های هنری جهان اسلام، مانند تزئینات معماری مشاهده کرد. بی شک یکی از مهم ترین ویژگی های کتیبه ها، انتقال و القای مضامین به کالبد ابنیه بوده است. مطالعه مضامین به کاررفته در این آثار نشان از تنوع چشمگیر خوشنویسی - با توجه به تفکیک قلم های آن - دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی مضامین کتیبه های چوبی نستعلیق است که در تزئینات معماری آثار صفویه از آنها بهره گرفته​اند. جامعه آماری پژوهش حاضر مجموعه بناهایی است که در جغرافیای امروز ایران قرار دارد و دارای تزئیناتی چوبی​ با قلم نستعلیق است. از آنجا که قلم نستعلیق در کتیبه​نگاری دوره صفوی به جایگاه نسبتاً ثابتی دست یافت و در راستای مطالعه این نکته که آیا به کارگیری و رواج این قلم به​منظور بیان مضامین خاص بوده یا خیر؛ بازه زمانی این پژوهش، دوره صفوی (906-1135 ه.ق.) انتخاب شده است. پس از انجام مطالعات مقدماتی کتابخانه ای و میدانی​، به دلیل محدود بودن نمونه ها، تمام شماری صورت گرفته است. پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از: استفاده​کردن از قلم نستعلیق در تزیینات چوبی وابسته به معماری ایران از چه دوره ای آغاز شده و در عصر صفوی، کتیبه های چوبی نستعلیق برای انتقال چه مضامینی بیشتر استفاده می​شده​اند؟ نتایج به​دست آمده نشان می​دهد که مضامین کلی به​کاررفته در 17 کتیبه​ -که بیشتر بر روی درهای ورودی بنا ها قرارگرفته اند- اطلاعات تاریخی ارزشمندی است که باعث شده این کتیبه​ها در زمره اسناد معتبر و دست اول قرار بگیرند. مضامین نوشته شده در این کتیبه ها، آیات قرآنی و ادعیه اسلامی نیستند و غالباً اشعار مناسبتی​ای هستند که دارای مضامینی چون: ماده​تاریخ، توصیف بنا یا اثر، اسامی افراد مختلف (پادشاه، بانی، خوشنویس، سازنده و شاعر) و مدیحه​سرایی و نعت اشخاص است.
۲۸.

علت های مرمت نادرست در کتیبه های نوشتاری بناهای دوران اسلامی ایران؛ برمبنای نظریه داده بنیاد

کلید واژه ها: کتیبه های نوشتاری مرمت های نادرست نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) معماری دوران اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۱
کتیبه نگاری در تزئینات بناهای دوران اسلامی، از قرون اولیه اسلامی تاکنون موردتوجه هنرمندان قرار گرفته است. کتیبه ها به مرور زمان و در اثر عوامل مختلف آسیب می بینند و نیاز به مرمت پیدا می کنند. با توجه به این که هرساله در کشور، حجم گسترده ای از عملیات مرمتی برروی آثار تاریخیِ آسیب دیده، ازجمله کتیبه ها انجام می شود. با بررسی های صورت گرفته دیده شد که در اکثر موارد مرمت های انجام شده، سلیقه ای و گاه نادرست است. برای رسیدن به مهم ترین علت های مرمت نادرست در کتیبه های نوشتاری از روش کیفی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) بهره برده شد؛ این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی است. داده ها ازطریق مشاهدات میدانی و مصاحبه با 12 نفر از افراد در ارتباط با مرمت کتیبه ها و به شیوه نمونه گیری هدف مند جمع آوری شد و داده ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. نتایج پژوهش نشان داد که علاوه بر نبود معیار موافق با مبانی نظری مرمت، با توجه به مطرح بودن مقوله خط و خوشنویسی، عواملی مانند تجربه گرایی خودمدار، تنوع دیدگاه و عدم شناخت و آگاهی کتیبه نگار و استادکار سنتی از قوانین مرمتی و نبود دیدگاه هنری استادکار سنتی نسبت به وجوه مختلف کتیبه نگاری، سوق دهنده به مرمت های نادرست بوده و البته عدم برگزاری دوره های آموزشی ازطرف نهادهای متولی امر مرمت نیز دخیل بوده است؛ هم چنین تنوع رویکردها در مرمت کتیبه ها و عدم توجه به قواعد حاکم بر هنر کتیبه نگاری، به عنوان مهم ترین پیامدهای مرمت کتیبه ها به شمار می آید.
۲۹.

تحلیل ساختار فضایی- کالبدی مسجد جامع اردستان با تفکیک لایه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد جامع اردستان لایه های تاریخی فضا و کالبد آرایه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
یکی از دوره های درخشانِ هنر معماری ایران، دوره سلجوقیان است که مصادیق بسیاری از آن را می توان در پایتخت سیاسی- فرهنگی آنان، اصفهان، یافت. اردستان پیرو تحولات سیاسی و مذهبیِ پایتخت، از کانون های مهم و فعال اصفهان در این دوره به شمار می رفته و همین امر سبب شد که تغییرات اساسی در سامانه فضایی و کالبدی مسجد جامع این شهر ایجاد گردد. این بنا، یکی از شاهکارهای معماری اسلامی ایران بوده که در طول حیات خود، تغییرات گسترده ای را تجربه کرده است. باوجود اهمیت این مسجد و تعدد پژوهش های صورت گرفته، همچنان تحولات فضایی- کالبدی آن به وضوح مشخص نیست. بنابراین، سیر تحول مسجد جامع اردستان و تفکیک لایه های تاریخی آن، هدف پژوهش حاضر است. روش تحقیق به کار گرفته شده، تفسیری- تاریخی است. ضمن اینکه، مستندنگاری و مطالعات تطبیقی نیز مبنای اصلی کار قرار گرفته است. شایان یادآوری است تأمل در آرای پژوهشگران و تعمیم نظریات آنان، برای مرتفع ساختن کاستی های موجود بوده که نتایج ارزنده ای در خصوص تفکیک لایه های تاریخی داشته است. بررسی های انجام شده بیانگر آن است که کهن ترین عنصر معماری در بقایای مسجد، قسمت هایی از دیوار خشتی بوده که متعلق به بنایی پیش از مسجد اولیه است. با تکیه بر مطالعات تطبیقی، مسجد از دوره آل بویه وجود داشته و عمده تحولات آن در دوران سلجوقیه و صفویه صورت گرفته و پس از آن، تغییرات در پوسته ظاهری بنا انجام شده است. دستاوردهای پژوهش تا حد بسیاری ابهامات موجود در زمینه لایه های تاریخی این بنا را، بخش هایی که تاکنون نادیده انگاشته شده اند، کاسته است.
۳۰.

مستندنگاری سفال های گلابه ای منقوش رنگارنگ روی زمینه سفید(نمونه موردی موزه بنیاد مستضعفان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال گلابه ای منقوش رنگارنگ روی زمینه سفید موزه بنیاد مستضعفان تهران شمال و شمال شرق ایران سده های سوم تا پنجم هجری قمری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
از داده های مهم در باستان شناسی اشیای سفالی است که ماندگاری و پایداری مناسبی دارند. اشیای سفالی با ویژگی های خاص خود، داده های فرهنگی بسیار با ارزشی محسوب م یشوند که در معرفی فرهنگ و هنر جامعه نقش بسزایی دارند. در همین راستا به معرفی تعداد شش نمونه از ظروف سفالی گلابه ای منقوش رنگارنگ روی زمینه سفید که در خزانه موزه بنیاد مستضعفان تهران نگهداری م یشود و از حفاری های غیرعلمی به دست آمده است، م یپردازیم. در موزه ها و مجموعه های مختلف دنیا نمون ههایی از سفال گلابه ای منقوش رنگارنگ روی زمینه سفید وجود دارد که برخی از آن ها شناسنام هدار و برخی تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است، در این پژوهش نخست مستندنگاری )ترسیم فنی و عکسبرداری( انجام شد، سپس با گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و با مراجعه به سایت موزه ها به روش توصیفی- تطبیقی ظروف سفالی گلابه ای منقوش رنگارنگ روی زمینه سفید واقع در خزانه موزه بنیاد مستضعفان تهران با نمونه های شناسنام هدار در سایر مجموعه ها و موز هها تطبیق داده و گاهنگاری شد. هدف از این پژوهش معرفی، مستندنگاری، گاهنگاری و شناسایی مراکز احتمالی ساخت این ظروف است و پاسخ به این پرسش اساسی مدنظر است که؛ تاریخ و مراکز احتمالی ساخت این ظروف سفالی کی و کجاست؟ با مقایسه و گاهنگاری های انجام شده، دستاورد بررسی های انجام شده چنین بوده است که ظروف سفالی مورد مطالعه احتمالاً از تولیدات شمال )ساری( و شمال شرق )نیشابور و سمرقند( ایران و در طول سده های سوم تا پنجم هجری قمری تولید شده است.
۳۱.

نظام دفع آب دشت فیروزآباد در دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتقال آب دشت فیروزآباد دوره ساسانی قنات نظام دفع آب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۸۳
فناوری انتقال آب نقش مهمی در شکل گیری و تداوم حیات مراکز شهرنشینی در دوره های مختلف داشته است. یکی از ویژگی های این فناوری، نظام دفع آب است که تاکنون چنان که باید و شاید بدان پرداخته نشده است. به نظر می رسد ساسانیان در این زمینه، بسیار تلاش کرده و نشان داده اند که این شیوه به عنوان یک زیرساخت، به چه میزان، تعیین کننده، مؤثر و حائز اهمیت برای دیگر شیوه های انتقال آب بوده است. بر همین اساس نگارندگان با توجه به بررسی های میدانی و پژوهش روی شیوه های انتقال آب در دشت فیروزآباد، با پرسش هایی روبه رو شدند. اینکه با توجه به ویژگی های جغرافیایی و زیست محیطی دشت فیروزآباد، چه تدابیری برای دفع آب های سطحی و زیرزمینی در دوران ساسانی و اسلامی در نظر گرفته شده بود؟ اجرای این نظام منسجم، چه تأثیری در شکل گیری و استمرار سکونت گاه ها و اقتصاد دشت فیروزآباد داشته است؟ رویکرد پژوهش تاریخی- توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. مطالعه میدانی، گستره دشت فیروزآباد به مساحت ۲۷۶ کیلومترمربع را شامل می شود. در این گستره، تاسیسات آبی شامل رودخانه، چشمه، آبراه، قنات، پل بند، سیل بند، مسیل و بارش های سالانه بررسی و مطالعه شده است. این مطالعات روشن می کند که در دوره ساسانی نظام دفع آب یکی از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در شکل گیری زیرساخت و توسعه شهرنشینی و دیگر نظام ها و فناوری های انتقال آب در دشت فیروزآباد بوده است. سیاست های دقیق اتخاذ شده توسط ساکنان دشت تا قرن حاضر نگهداری و بهره برداری شده است. علاوه بر این نام های بومی که در این راستا به کار برده شده، بسیار مهم و قابل توجه است. مهم تر آنکه به دلایل شکل گیری شهر اردشیرخوره در بخش شرقی رودخانه پرداخته شده است. پژوهش حاضر به مدد یافته های باستان شناختی و مردم شناسی، شیوه های دفع آب این دشت را شناسایی و مزایای به کارگیری آن ها را معرفی کرده است.
۳۲.

قلاع و دژهای دفاعی رستاق بلادشاپور از منظر جغرافیای سیاسی- اداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جغرافیای اداری ارجان بلادشاپور دژهای دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۲۱
بر اساس منابع جغرافیایی و تاریخی سده های نخستین و میانه اسلامی ، رستاق بلادشاپور به مرکزیت شهر جومه، در بخش شمال کوره ارجان واقع شده بود که موقعیت آن شهر، در محوطه ایدنک شهرستان کهگیلویه تعیین شده است . با وجود اشاره منابع مکتوب به وضعیت اقلیمی و موقعیت جغرافیایی این ناحیه، با رستاق های متعدد کوره شاپور و ارجان، حدود و ثغور این رستاق در متون و نقشه های تاریخی قرون نخستین و میانه اسلامی، چندان روشن نیست. هدف پژوهش حاضر، شناسایی استحکامات رستاق بلادشاپور، به منظور تعیین گستره جغرافیایی، سازمان دفاعی و اهمیت ژئوپلیتیک تاریخی این رستاق است؛ بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش ها برآمده است: ۱.شکل گیری و اهمیت سیاسی- نظامی رستاق بلادشاپور بر اساس استحکامات دفاعی منطقه به چه دوره ای برمی گردد؟ ۲.با توجه به بازه زمانی شکل گیری استحکامات دفاعی و منابع مکتوب سده های نخستین و میانه اسلامی، گستره جغرافیایی این رستاق، به چه میزان با منابع مکتوب قرون متأخر اسلامی مطابقت دارد؟ در این مقاله بر اساس بررسی منابع تاریخی و جغرافیایی و همچنین شواهد باستان شناختی، با رویکرد توصیفی- تاریخی به بررسی و تحلیل موضوع خواهیم پرداخت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که دژ کوه های مستحکم مانند کمربندی دفاعی، اضلاع چهارگانه گستره جغرافیایی رستاق بلادشاپور را محافظت می کردند. همگونی سفال های شناسایی شده در این پژوهش و ساختارهای معماری برجای مانده مورد بررسی به روشنی گویای سکونت در این دژها، دست کم از پایان سده دوم هجری، هم زمان با حاکمیت گیلویه و نوادگان او تا پایان دوره سلجوقی بر این ناحیه کوهستانی شرق ارجان است. این دژها هم زمان با دوره سلجوقیان، با هجوم اسماعیلیان ویران شده اند و پس از آن، مورد غفلت حاکمیت سیاسی کوه گیلویه و بلادشاپور قرار گرفتند.
۳۴.

تأملی بر ساختار معماری و هویت تاریخی بنای آرامگاهی جوخواه

کلید واژه ها: آرامگاه معماری هویت تاریخی دوره میانی اسلامی جوخواه طبس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۲
بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین گونه های معماری اسلامی هستند. مطالعه این گونه بنا در بستر جغرافیایی، درک و شناخت معناداری را از این آثار پیش روی ما قرار می دهد. منطقه وسیع طبس، باوجود دارا بودن ظرفیتی غنی از آثار تاریخی و فرهنگی فاخر و به دلیل مهجور بودن و شرایط سخت جغرافیایی، مورد کم توجهی مسئولان و باستان شناسان قرار دارد. در بررسی باستان شناختی بخش جوخواه طبس که در سال 1394ه .ش. انجام گرفت، بناهای متعددی ازجمله یک آرامگاه منفرد شناسایی شده که تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته است. در این پژوهش شیوه ساخت بنا با توجه به نحوه گنبدزنی، اجرای تاق ، نوع مصالح و نوع تزئینات به کار رفته، موردتوجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر براساس هدف از نوع توصیفی-تحلیلی و ماهیت آن براساس رهیافت های تاریخی است. در این پژوهش روش یافته اندوزی ها بر پایه مطالعات میدانی و استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده است. این پژوهش تلاش دارد، با تکیه بر یافته های باستان شناسی، مطالعات تطبیقی و هم چنین استناد به منابع مکتوب دوران اسلامی، به واکاوی هویت و تاریخ ساخت آرامگاه جوخواه طبس بپردازد. برآیند مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که الگوی ساخت این مقبره برگرفته از طرح مربع شکل، مانند بسیاری بناهای آرامگاهی در خراسان بزرگ طی سده های اولیه دوران اسلامی است. اگرچه با مقایسه داده های فرهنگی و عناصر ساخت مایه بنا با سایر آثار مشابه، می توان تاریخ ساخت آن را به اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم هجری قمری نسبت داد.
۳۵.

مطالعه فرمی و ساختاری کتیبه های نستعلیق در مساجد قاجاری اصفهان و مقایسه آن با نمونه های مشابه صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتیبه نگاری نستعلیق خوشنویسان قاجار مساجد اصفهان تحولات فرمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
بسیاری از کتیبه های نستعلیق قاجار، توسط خوشنویسانی مانند آقا محمد باقر سمسوری و فتح الله جلالی، که در زمره پیروان میرعماد و محمد صالح اصفهانی به شمار می روند، نوشته شده است. اصلی ترین سوال این پژوهش بنیادی این است که مهمترین تحولات فرمی و ساختاری کتیبه های نستعلیق در مساجد قاجاری اصفهان چیست؟ بدین جهت، ضمن بررسی جامعه آماری مورد نظر، بر اساس روش نمونه گیری طبقه بندی پسین، نتایجی قابل توجه حاصل شده است. مساجدی چون مسجد سید، رحیم خان، رکن الملک، کرمانی و صفا، پنج مسجدی هستند که کتیبه نستعلیق در تزئینات آنها دیده می شود. مطالعه روند تاریخی اجرای این کتیبه ها، نشان دهنده وقفه طولانی مدت در اجرای کتیبه های نستعلیق در طول سده 13 ه.ق است که به نظر می رسد، این روند کند با شتاب چشمگیری از نظر تعداد و تنوع، در اوایل سده 14 ه .ق احیا شده است. تنوع رنگی بالا، تزئین پس زمینه قاب بندی ها و نیز نوآوری در فرم قاب ها، را می توان از جمله نوآوری های قابل توجه نمونه های قاجاری در مقایسه با نمونه های صفوی دانست. دستاورد دیگر این پژوهش، شکل گیری تفاوت های قابل ملاحظه در زمینه اجرای کتیبه های قاجاری، نسبت به دوره صفوی است. جالب اینجاست که در جامعه آماری نمونه های قاجار، از کتیبه های گچی به عنوان زمینه استفاده نشده و بیشتر کتیبه ها به شیوه کاشی خشتی اجرا شده اند.
۳۶.

معرفی و مطالعه تحلیلی آرایه های معماری بقعه شیخ خلیفه خفر (با تأکید بر محراب کاشی آن موجود در موزه پارس شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۹۳
بقعه شیخ خلیفه خفر به سبب داشتن معماری و آرایه های متعددی نظیر آرایه های سنگی، دیوارنگاره، آرایه های گچی و آرایه های کاشی به ویژه محراب کاشی آن، حائز اهمیت بسیار است؛ بنابراین پژوهش پیش رو به معرفی آرایه های معماری بقعه با تأکید بر محراب کاشی منحصر به فرد آن، محفوظ در موزه پارس شیراز می پردازد؛ از این رو یکی از اهداف این مقاله، شناسایی انواع آرایه های موجود در بقعه است. شناخت ویژگی های تزئینی محراب کاشی بقعه شیخ خلیفه خفر و همچنین مطالعه تطبیقی ساختار، نقوش و کتیبه های محراب با آرایه های کاشی مشابه خود، هدف دیگر پژوهش حاضر است. این پژوهش در پی پاسخگویی به پرسش های ذیل است: ویژگی های تزئینی بقعه شیخ خلیفه خفر و محراب کاشی آن کدام است. چه وجوه اشتراکی از لحاظ ساختار (شکل کلی)، نقوش و کتیبه های محراب کاشی بقعه، با آرایه های کاشی ابنیه دوره تیموری وجود دارد. روش یافته اندوزی بر پایه مطالعات میدانی و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته که به روش تاریخی - تفسیری، به تحلیل داده های به دست آمده از نمونه مطالعاتی می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ساختار و صورت ظاهری بنا، کاربرد سنگ های تراش، کاربرد گره «شش ضلعی منتظم» در ازاره، عناصر ختایی مشترک در آرایه های کاشی و دیوارنگاره، از موارد قابل مقایسه در معماری و آرایه های این بقعه با بسیاری از بناهای دوره تیموری است. ساختار یک طاق نمایی و فاقد ستون نما، وجود فرم/ تزئینی دالبُری یا کنگره ای در قسمت فوقانی محراب، کتیبه ثلث با کشیده های عمودی بلند و کشیده، ترکیب بندی و فرم سر اسلیمی و اسلیمی های تشکیل دهنده لچکی و... از جمله ویژگی های محراب کاشی بقعه است که با بسیاری از محراب ها و دیگر آرایه های کاشی عصر تیموری تشابه دارد.
۳۷.

زیستگاه های کوچ نشینی کهگیلویه در دوران اسلامی (مطالعه موردی محوطه دلی یاسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلی یاسیر کهگیلویه محیط معماری معیشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۳
منطقه کهگیلویه به دلیل قرارگیری در بین ارتفاعات کوهستانی زاگرس جنوب غربی و سواحل جنوبی ایران از زیست بوم و اقلیم منحصر به فردی برخوردار است به گونه ای که شکل گیری استقرارها و شیوه های معماری ارتباط نزدیکی با زیست بوم و اقلیم منطقه داشته است. یکی از محوطه های تاریخی منطقه کهگیلویه، محوطه دلی یاسیر است که بر اساس منابع تاریخی محوطه ای از سده های متأخر اسلامی است که حدود هزار خانه از ترک ها در آنجا ساکن و کوچ نشین بوده اند. در این پژوهش سعی خواهیم کرد پی ببریم که 1) گاهنگاری محوطه تاریخی دل ی یاسیر بر اساس شواهد باستان شناختی چگونه است؟ 2) داده های باستان شناختی محوطه دلی یاسیر تا چه حد با زندگی کوچ نشینی و منابع تاریخی همخوانی دارند؟ تعیین گاهنگاری نسبی محوطه، بیان جزئیات معماری، مطالعه تأثیر محیط زیست بر معیشت و معماری دلی یاسیر و سنجش داده های باستان شناختی با زندگی کوچ نشینی معاصر از مهم ترین اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نتایج این پژوهش با بهره بردن از داده های باستان شناختی، قوم نگاری و منابع نوشتاری کهن انجام شده است. مهم ترین ویژگی های معماری این محوطه استفاده از ستون های سنگی یکپارچه با پایه ستون های مربع شکل، استفاده از قلوه سنگ ها و تخته سنگ های بزرگ و کوچک به صورت خشکه چین برای دیوارچینی است. بر اساس مطالعه داده های باستان شناختی چون معماری، سفال های سطحی و سنگ قبرها و منابع تاریخی، محوطه دلی یاسیر یکی از مهم ترین محوطه های کوچ نشینی در سده های میانه و متأخر اسلامی است و داده های باستان شناختی چون سنگ ساب، هاون، آسیاب و سازه های معماری کوچ نشینی معاصر، از مهم ترین شواهد مرتبط با زندگی کوچ نشینی و معیشت در این محوطه تاریخی است.
۳۸.

مقایسه نقوش هندسی ازاره های کاشی ابنیه دوره تیموری ایران با ازاره های موجود در نگاره های نسخ خطی مصور همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقوش هندسی کاشی کاری ازاره دوره تیموری نسخ خطی مصور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۹
همواره در ادوار مختلف تاریخی، تأثیر و تأثر بین هنرهای گوناگون آن عصر، دیده می شود. در دوره تیموری نیز مانند سایر مقاطع تاریخی، نقاط مشترک فراوانی بین تزیینات کاشی کاری، با هنرهای همزمان، به ویژه با نگاره های نسخ خطی مصور وجود دارد. با بررسی نگاره های دوره مذکور می توان برخی موارد مشترک را بین نقوش هندسی آن ها با ازاره های کاشی بناهای همزمان، مشاهده نمود. تطبیقِ نقوش هندسی ازاره های کاشی ابنیه تیموریان در ایران، با برخی از نگاره های نسخ خطی مصور همزمان، از لحاظ نوع گره ها، رنگ بندی لعاب و تزیینات موجود بر روی آن ها، هدف اصلی مقاله پیش رو است. بنابراین روش یافته اندوزی اطلاعات و داده ها، به شیوه اسنادی و مبتنی بر مشاهدات عینی است که با روش توصیفی–تحلیلی، صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش عبارتند از: وجوه اشتراک از منظر نوع گره ها؛ نشان دهنده آن است که اغلب گره های به کاررفته در ابنیه این دوره، به ویژه گره «شش ضلعی منتظم»، قابل قیاس با گر ه های ازاره های بناهای موجود در نگاره های نسخ خطی مصور هم دوره است. علاوه براین رنگ بندی لعاب موجود در گره مذکور همانند ابنیه این دوره شامل رنگ فیروز ه ای و سبز یشمی (سبز تیره)، است. تزیینات طلاچسبان و وجود برخی از گل های چندپَر، نقاط اشتراک دیگری است که در کاشی های ازاره بناها و نسخ خطی مصور این عصر می توان دید.
۳۹.

پژوهشی مقدماتی بر سیمای اقتصادی کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بر اساس شواهد باستان شناختی و منابع تاریخی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: کهگیلویه و بویراحمد دوران اسلامی زیست بوم راه ارتباطی شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۵۰
منابع تاریخی و داده های باستان شناسی سهم مهمی در روشن نمودن اوضاع اقتصادی یک منطقه در دوران باستان دارند. امروزه جایگاه اقتصادی منطقه کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بدلیل شمار اندک پژوهش های تاریخی و باستان شناسی کمتر شناخته شده است. بررسی اوضاع اقتصادی منطقه کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد و تأثیر موقعیت جغرافیایی و طبیعی بر معیشت ساکنین آن در دوران اسلامی مهمترین هدف این پژوهش است. نتایج این پژوهش با بهره بردن از داده های بررسی های باستان شناختی و منابع نوشتاری کهن بدست آمده است. پژوهش حاضر به زیست بوم و سیستم معیشتی کوچ نشینان، شهرها به عنوان مراکز تجاری و راههای درون و برون منطقه ای به عنوان زیربنای توسعه تجارت و رونق اقتصادی این منطقه پرداخته است کهگیلویه و بویراحمد بدلیل تنوع آب و هوایی، کوهستانی بودن، رودخانه های متعدد و پوشش گیاهی متنوع، شرایط مساعدی را برای زندگی کوچ نشینی در طول تاریخ فراهم آورده است. شیوه معیشتی کوچ نشینی مردمان این منطقه طی سده های متأخر اسلامی، عمدتا مبتنی بر دامداری بوده است که افزون بر خودبسندگی در تأمین نیازهای ضروری، منجر به عرضه محصولات به شهرهای بهبهان اردکان شهرضا بنادر دیلم و گناوه و واردات برخی از نیازها از این شهرها می شد. بر اساس منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی، این منطقه در دوران اسلامی شاهد پیدایش و رونق شهرهایی چون زیز، گنبد ملغان و دهدشت و دو مسیر برون منطقه ای خوزستان به فارس و خوزستان به اصفهان بوده است زیست بوم غنی نیز اهمیت راه های برون منطقه ای و شهرهای آن را دو چندان کرده بود، به طوری که محصولات این منطقه علاوه بر شهرهای همجوار به کشورهای دوردست نیز فرستاده می شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان