آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

تاریخ اسلام، صرف تاریخ توسعه جغرافیایی نیست بلکه تاریخ ظهور وبسط علم و فرهنگ درخشانی است که اوّلین بار علوم و معارف تمدن‏های پیشین خود را فرا گرفتند و در حکمت و ریاضیات، نجوم و... سرآمد شدند و هنر و تمدنی بنا نهادند که تا تاریخ بشر وجود دارد زندگی از فروغ آن گرمی و نشاط می‏گیرد.(1)
جرج سارتون مورخ علم، که دوره‏های تاریخ علم را به ادوار پنجاه ساله تقسیم کرده و هر دوره را با نام یکی از برجستگان علم نام‏گذاری می‏کند از سال 750 تا 1100 میلادی یعنی 350 سال از تاریخ علم را با نام‏هایی چون جابر، خوارزمی، رازی، مسعودی، ابوالوفاء، بیرونی و عمر خیام مزین می‏کند و در ادوار بلافصل بعدی نیز گرچه چهره‏های غربی اندک اندک خودنمایی می‏کند ولی هنوز درخشش ابن رشدها و طوسی‏ها و این نفیس‏ها چشمگیر است، این افراد زبدگان حوزه‏هایی چون شیمی، جبر، پزشکی، جغرافیا، ریاضی، فیزیک و اخترشناسی عصر خود بوده‏اند.(2) امّا امروزه جهان اسلام علی‏رغم گذشته درخشان دانش
_______________________________
1.داوری، رضا. اسلام و علم دوستی، مجله ، نامه فرهنگستان علوم، شماره 12و13.
2. جرج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشاری.
_______________________________
پژوهشی و تولید فراورده‏های علمی و اطلاعات، چندان رضایت‏بخش نیست و دچار رکود و انحطاط است، که متأسفانه گاهی این نقص و کاستی‏ها را متوجه خود اسلام می‏دانند و آن را دینی می‏دانند که با علم و تحقیق روی موافق ندارد.
برای بررسی و پاسخ‏گویی از این توهمات و برون رفت از دوره رکود و فراهم آوردن زمینه رشد علم و پژوهش در جهان اسلام، توجه به سوابق علمی و خصوصاً تأمل و تفکّر در باب نسبت میان علم و اسلام ضرورت دارد.
نوشتار حاضر نگاهی کوتاه بر تعامل علم و دین در حوزه اسلام و نسبت میان علم و اسلام دارد.
واژه شناسی
برای آن که بتوان به داوری صحیح در باب نسبت میان علم و اسلام بپردازیم نیازمند به معنا و مراد خود از واژگان علم و اسلام هستیم.
مراد از علم در این جا به دو معنا می‏باشد:
1. معنای عام، که مراد مطلق دانش، معرفت و آگاهی است که شامل هر نوع دانشی با هر شیوه و روشی می‏باشد.
2. معنای خاص که مراد رشته علمی با روش تجربی است که علم به این معنا اشاره به شیوه خاصی از شناخت طبیعت و انسان بر اساس روش تجربی دارد.
و مقصود از اسلام مجموعه معارف موجود در متون دینی است که شامل قرآن و روایات معصومان‏علیهم السلام می‏باشد.
اسلام و علم به معنای عام
آموزه‏های قرآنی و سنت معصومان‏علیهم السلام، سهم به سزایی در شکوفایی علم و دانش داشته‏اند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، در دعوت خویش به پیروی کورکورانه و جهل تکیه ننمود بلکه تعالیم وی لبریز از جهل ستیزی و دعوت به تفکر، علم آموزی، تعقل و تلاش فکری است.
خداوند متعال در جای جای قرآن کریم به دانش و فراگیری آن ترغیب نموده است چنان که در نخستین آیات نازل شده، شناخت و دانش محور اصلی آنهاست.
«اقرأ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَق* خَلَقَ الاِنْسانَ مِنْ عَلَق* اقْرَأْ وَربّکَ الاگکْرَم* الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَم* عَلَّمَ الاِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَم».(3)
از این گذشته اسلام از آن روی که خواهان ایمان مبتنی بر شناخت است محور بیش‏تر آیات عصر دعوت درباره اعتقادات است و اساس اعتقادات مبتنی بر دانایی و شناخت است چنان که خداوند متعال می‏فرماید:
«اگمّن هُوَ قانِت آناءَ اللَّیْل ساجِداً وَقائِماً یحذر الاعلیها السلام‏خرَة وَیَرجُوا رَحْمَة رَبِّه قُلْ هَلْ یَسْتَوی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُون اِنّما یَتَذکّر اُولوا الاگلباب».(4)
دیگر آن که روی سخن خداوند همواره با آنان است که از دانایی بهره‏ای دارند، از این روی موءمنان باید بدانند که در کسب دانایی چه مسئولیتی سنگینی را بر دوش دارند چنان که خداوند متعال در این باره می‏گوید: «وَتِلْکَ الاگمْثال نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَما یَعْقِلُها اِلاّ العامِلُونَ».(5)
مرحوم علاّمه طباطبایی در این باره می‏نویسد: تجلیل و تمجیدی که قرآن کریم از علم و دانش نموده نظیر آن در هیچ کتاب آسمانی دیگر یافت نمی‏شود و در این باره همین بس که قرآن، زمان توحش اعراب را که عهد پیش از اسلام بوده، زمان جاهلیت نام نهاده است قرآن مجید در
_______________________________
3. سوره علق، 1 تا5:«بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفریده(همان کس که) انسان را از خون بسته‏ای خلق کرده، بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است. همان کسی که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمی‏دانست یاد داد.
4. زمر/9:(«آیا چنین کسی با ارزش است) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می‏ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟ بگو آیا کسانی که می‏دانند با کسانی که نمی‏دانند یکسانند؟ تنها خردمندان متذکر می‏شوند».
5. عنکبوت/43:« این‏ها مثال‏هایی است که ما برای مردم می‏زنیم و جز دانایان آن را درک نمی‏کنند».
_______________________________
صدها آیه به طرق مختلف نام علم و دانش را به میان آورده و در بیشتر آنها در مقام بزرگداشت آن می‏باشد، خداوند متعال در مقام منت‏گذاری بر انسان می‏فرماید:
«عَلَّم الاِنْسان ما لَمْ یَعْلَم».(6)
و باز می‏فرماید:
«یَرْفَع الله الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ اُوتُوا العِلْم دَرَجات».(7)
وباز می‏فرماید:
«هَلْ یَسْتَوی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُون».(8)
آیات قرآنی در این باره بسیار است.(9)
گذشته از آیات قرآن کریم موکدترین و صریح‏ترین توصیه‏های رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه‏علیهم السلام درباره‏ی علم است، رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم می‏فرماید:«طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم».(10)
تعلّم و دانشجویی بر هر مسلمانی فرض و واجب است و این فرض اختصاص به طبقه، گروه، صنف یا جنس خاصی ندارد هر آن کس که مسلمان باشد باید در پی علم رود.
و فرمود: الحکمة ضالة الموءمن یأخذها حیث وجدها.(11)
و در تعبیر دیگر امام علی‏علیه السلام می‏فرماید:الحکمة ضالة الموءمن فخذ الحکمة ولو من أهل النفاق.(12)
حکمت گمشده موءمن است پس به دنبالش بروید و لو آن که آن را در نزد اهل نفاق باشد.
_______________________________
6. علق/5:«به انسان آن چه را نمی‏دانست یاد داد».
7. مجادله/11:«خداوند کسانی را که ایمان آورده‏اند و کسانی را که علم به آنان داده شد، درجات عظیمی می‏بخشد».
8. زمر/9:«آیا کسانی که می‏دانند با کسانی که نمی‏دانند یکسانند».
9. علاّمه طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 93.
10. کافی، ج1، کتاب فضل العلم، باب فرض العلم، ح1، ص 30.
11. بحارالأنوار، ج2، کتاب العلم، باب من یجوز أخذ العلم منه، ح66، ص 105.
12. نهج البلاغه، حکمت 80.
_______________________________
و فرمود: اطلبوا العلم ولو بالصین.(13)
علم را جستجو کنید و به دست آورید ولو در چین، یعنی این که اگر دست یابی به دانش مستلزم این باشد که به دورترین نقاط جهان مانند چین سفر کنید.
و در روایات دیگر می‏فرماید: اطلبوا العلم من المهد إلی اللحد.(14) در همه عمر از گهواره تا گور در جستجوی علم باشید یعنی دانش مقطع خاص و زمان معیّن ندارد.
آن چنان که از این تعابیر استفاده می‏شود علم فریضه‏ای است که نه از لحاظ دانشجو و نه استاد و نه از حیث زمان و مکان محدودیت ندارد و این عالی‏ترین و بالاترین توصیه‏ای است که می‏توانسته انجام شود.(15)
اسلام و علم به معنای خاص
تشویق متون دین به مطلق علم و دانش جای تردید نیست امّا سوءال و پرسش اساسی که از دیرباز مطرح بوده این است که علم مورد نظر اسلام چیست؟ آیا علم یا علوم خاصی مورد نظر است؟
برخی شاید بر این باورند که مراد از علم تنها معارف خاص دین باشد و لذا ستایش اسلام به فراگیری دانش، اختصاص به علوم دینی دارد و در این زمینه روایتی از پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمود: إنّما العلم ثلاثة آیة محکمة أو فریضة عادلة أو سنة قائمة وما خلاهنّ فضل.(16)
_______________________________
13. بحارالأنوار، ج1، کتاب العلم، باب فرض العلم، ح55 ص 177 و ح 65 ، ص 180.
ظاهراً علت این که نام چین برده شده یا به این علت بوده که چین به عنوان دورترین نقاط جهان بوده یا این که چین مرکز علم و دانش و صنعت آن زمان بوده است.
14. کشف الظنون، ج1، ص 78.
15.شهید مطهری، بیست گفتار، مقاله نظر اسلام درباره علم، ص 214؛ ده گفتار، مقاله فریضه علم، ص 129؛ خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه علوم قرآنی، واژه علم و قرآن.
16. کافی، ج1، کتاب فضل العلم، باب صفة العلم وفضله، ح1، ص 32«همانا علم منحصر است به سه چیز: آیه محکمه یا فریضه عادله یا سنت قائمه و غیر از این ها زیادت است.
_______________________________
امّا حق این است که منظور اسلام علم خاصی نیست و علم مورد نظر اسلام دامنه‏ی بس وسیع دارد و این را می‏توان از خود قرآن و سنت نشان داد لیکن دانش سودمند نه هر دانشی، یعنی تنها محدودیّتی که در اسلام در مورد کسب و فراگیری دانش آمده است این است که مسلمانان تنها باید به دنبال فرا گرفتن علم نافع باشند. دین، خوشبختی آدمیان را خواهان است و چون خوشبختی آن جهانی در ارتباط با زندگی این جهانی است هر دانشی که سدی در برابر خوشبختی جاودانه نبوده مورد منع قرار نداده است. و دانش‏هایی که زندگی را مطبوع ساخته و سودمند آدمیان و محیط زیست آنان باشد مورد تأکید قرار داده است.
در حدیث مشهور به «توحید مفضّل» از امام صادق‏علیه السلام نقل شده است که فرمود:
ذکر یا مفضل، فیما أعطی الإنسان علمه وما منع فانّه أعطی علم جمیع ما فیه صلاح دینه ودنیاه، فممّا فیه صلاح دینه معرفة الخالق تبارک وتعالی بالدلائل والشواهد القائمة فی الخلق ومعرفة الواجب علیه من العدل علی الناس کافة وبرّ الوالدین وأداء الأمانة ومواساة أهل الخلّة وأشباه ذلک ممّا قد توجد معرفته والاقرار والاعتراف به فی الطبع والفطرة من کلّ اُمّة موافقة أو مخالفة. وکذلک أعطی علم ما فیه صلاح دنیاه کالزراعة والغرس واستخراج الأرضین واقتناء الأغنام والأنعام واستنباط المیاه ومعرفة العقاقیر التی یستشفی بها من ضروب الاسقام والمعادن التی یستخرج منها أنواع الجواهر ورکوب السفن والغوص فی البحر وضروب الحیل فی صید الوحش والطیر والحیتان والتصرّف فی الصناعات ووجوه المتاجر والمکاسب وغیر ذلک ممّا یطول شرحه ویکثر تعداده ممّا فیه صلاح أمره فی هذه الدار فأعطی علم ما یصلح به
_______________________________
امام خمینی در تفسیر این حدیث در کتاب چهل حدیث می‏نویسند: بدان که بسیاری از علوم است که بر تقدیری داخل یکی از اقسام ثلاثه است که رسول اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم ذکر فرمودند مثل علم طب و تشریح و نجوم و هیئت و امثال در صورتی که نظر آیت و علامت به سوی آنها داشته باشیم.
_______________________________
دینه ودنیاه ومنع ما سوی ذلک ممّا لیس فی شأنه ولا طاقته أن یعلم.(17)
علاّمه طباطبایی در این باره می‏نویسد:
قرآن مجید به تعلّم علوم طبیعی و ریاضی و فلسفی و فنون ادبی وبالأخره همه علومی که در دسترس فکر انسانی است و تعلّم آنها به نفع جهان بشری و سعادت‏بخش جامعه انسانی می‏باشد دعوت می‏کند به این شرط که به حق و حقیقت رهنما گردند و گرنه علمی که انسان را سرگرم خود ساخته و از شناختن حق و حقیقت باز دارد در قاموس قرآن مجید با جهل مرادف است خدای متعالی می‏فرماید:
«یَعْلَمُون ظاهراً مِنَ الحَیاةِ الدُّنیا وَهُمْ عَنِ الاعلیها السلام‏خِرَة هُمْ غافِلُون».(18).(19)
_______________________________
17. بحارالأنوار، کتاب التوحید، باب 4، ج3، ص 173.
«به یاد آور! ای مفضل آنچه را که خداوند زمینه فرا گرفتن آن را برای بشر فراهم کرده و آن چه را که بشر را از دانستن آن محروم کرده است. پس دانستن آن چه را که مصلحت دین و دنیای مردم در آن است برای آنها میسر کرده است. از جمله معرفتهایی که در آنها مصلحت دینی بشر نهفته است؛ معرفت خالق تبارک و تعالی است. از طریق دلایل و شواهدی که خداوند در مخلوقاتش ظاهر گردانید و معرفت چیزهایی است که باعث رفتار عادلانه با همه مردم و نیکی به پدر و مادر و ادای امانت و مراعات فقرا و نظایر آنها می‏شود. اموری که معرفت واقرار و اعتراف به آنها در طبع و فطرت هر انسانی هست چه مسلمان باشد و چه کافر. همچنین استعداد شناختن چیزهایی که در آنها مصلحت دنیوی بشر هست؛ به آن داده شده است. به عنوان مثال می‏توان امور زیر را یاد کرد: کشاورزی، درخت کاری، عمران زمین‏ها و دام‏داری، شناسایی گیاهانی که برای درمان بیماری‏ها بکار می‏روند، شناسایی معادنی که انواع جواهر از آنها استخراج می‏شود، شناخت نحوه حرکت در دریاها و فرو رفتن در اعماق آنها، شناخت روشهای مختلف مفید حیوانات وحشی و طیور و ماهیان، تدبیر صنایع گوناگون ، شناسایی انواع گوناگون بازرگانی و حرفه‏ها و چیزهایی دیگری که صلاح کار بشر در این جهان به آنها است. و شرح آنها به طول می‏انجامد وتعدادشان خیلی زیاد می‏شود. پس خداوند استعداد آنچه را که وسیله صلاح دین و دنیای بشر است به او داده است و او را از داشتن چیزهایی که در شأن او نیست و طاقت آنها را ندارد محروم کرده است.
18. روم/7:«آنها فقط ظاهری از زندگی دنیا را می‏دانند و از آخرت غافلند».
19. علامه طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 94.
_______________________________
اسلام و شکوفایی علوم
بی شک قرآن کریم کتاب دانش خاصی نیست امّا متضمن حقایقی است که نمی‏توان بی‏عنایت به موضوعات علمی به روش علوم تجربی آنها را مورد بررسی قرار داد به عنوان نمونه آیاتی که مراحلی برای تکوین آفرینش انسان گفته است:
«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاِنْسان مِنْ سُلالَة مِنْ طِین* ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَهً فی قَرارٍ مَکین* ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطفَة عَلَقَة فَخَلَقْنا العَلَقَة مُضْغَة فَخَلَقْنا المُضْغَة عِظاماً فَکَسَونا العِظامَ لَحْماً ثُمَّ اگنشأناهُ خَلقاً آخَر فَتَبارَکَ الله اگحسن الخالِقین».(20)
و یا آیاتی که در آنها امر به مطالعه تحولات طبیعی شده است:
«اگلَمْ تَرَ اِنَّ اللهَ اگنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکهُ یَنابیع فِی الاگرض ثُمَّ یخرج بِهِ زَرعاً مُخْتَلفاً اگلْوانه ثُمَّ یَهیجُ فَتَریه مُصْفَرّاً ثُمّ یَجْعَله حُطاماً اِنَّ فی ذلِکَ لَذِکری لاُولی الاگلباب».(21)
و یا آیاتی که در آنها از نحوه خلقت آسمان‏ها و زمین صحبت شده است:
«وَهُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماوات وَالاگرض فی سِتَّة اگیّام وَکانَ عَرْشهُ عَلی الماء».(22)
و آیاتی از این قبیل که درک و فهم آنها بدون در نظر گرفتن حقایق علمی و علوم تجربی میسّر نیست که همین شیوه بیان عامل اصلی اقبال دانش پژوهان مسلمان به این علوم شده و در واقع
_______________________________
20. موءمنون/42:«و ما انسان را از عصاره‏ای از گل آفریدیم، سپس او را نطفه‏ای در قرارگاه مطمئن قرار دادیم، سپس نطفه را به صورت علقه و علقه را به صورت مضغه و مضغه را به صورت استخوانهایی درآوردیم و بر استخوانها گوشت پوشانیدیم سپس آن را آفرینش تازه‏ای دادیم پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.
21.زمر/21: «آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد و آن را به صورت چشمه‏هایی در زمین وارد نمود سپس با آن زراعتی را خارج می‏سازد، که رنگهای مختلف دارد. بعد آن گیاه خشک می‏شود، به گونه‏ای که آن را زرد و بیروح می‏بینی سپس آن را درهم می‏شکند وخرد می‏کند؟ در این مثال تذکری است برای خردمندان»..
22. هود/7: «او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر آب قرار داشت».
_______________________________
پیدایش تمدن درخشان اسلامی را باید تا حدّ زیادی مرهون آن دانست.(23)
جرج سارتن در کتاب دیباچه‏ای بر تاریخ علم عقیده دارد که برای درک کامل علت فعالیت مسلمان‏ها در رشته‏های علمی باید به نقش محوری قرآن برای آنها توجه کرد.(24)
جان دویچ دانشمند و محقق انگلیسی بیان می‏دارد که قرآن عامل بسیار شگرفی در بالا بردن افق فکر مسلمانان بود. قرآن آنان را به تحقیقات علمی و پدید آوردن اندیشه‏ها سوق می‏دهد. چنان که گفته است: این قرآن بود که انگیزه پیشروی مسلمانان در سرزمین‏های اروپا گردید، در آنجا هنگامی که تاریکی همه جا را فرا گرفته بود آنان مشعل‏های انسانیت را برافروختند. به انگیزش قرآن مسلمانان پرچم فرزانگی برافراشتند و به آستان علم خدمتهای شایانی کردند.(25)
نقش مسلمانان در شکوفایی علوم
دوران نبوغ تمدن مسلمانان، پس از دوره فتوحات آغاز می‏شود که تمام و سعی و تلاش خود را متوجه آداب علوم و صنایع نمودند و به همان اندازه که در فنون جنگی پیشرفت کردند در فنون مربوط به زمان صلح و تأسیس تمدن به همان اندازه پیشرفت نمودند. در دوره جدید که دوره انتظام و اداره کردن دولت پهناور اسلامی است مسلمانان استعداد خود را در میدان تمدن به کار گرفتند و با استفاده از تمدن‏های پیشین شالوده تمدن درخشانی را ریختند که در ادبیات و فنون به حد اعلا رسید.(26)
البته تمدن اسلام که بدین گونه وارث و فرهنگ قدیم شرق و غرب شد نه تقلید کنند صرف از فرهنگهای سابق بود و نه ادامه دهنده محض بلکه ترکیب کننده و
_______________________________
23. گلشنی، مهدی، نقش علم و صنعت در جامعه اسلامی، مجله نور العلم، شماره هفتم.
24. جرج سارتون، مقدمه بر تاریخ علم، ترجمه غلامحسین صدری افشاری.
25. ربانی گلپایگانی، علی، دروس علم و دین.
26. گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 204.
_______________________________
تکمیل سازند.(27)
برتراند راسل انگلیسی می‏نویسد:
اعراب خیلی زود تمدن امپراتوری شرقی را گرفنتد آنان به جای خستگی و زوال و انحطاط، امید و ترقی و تعالی با خود داشتند. دانشمندانشان متون یونانی را مطالعه کردند و شرح بر آنها می‏نوشتند. ارسطو بسی از شهرت خود را از آنها دارد. اگر برخی لغات را که ما از زبان عربی گرفته‏ایم مورد توجه قرار دهیم چیزها می‏آموزیم کلماتی چون، جبر، الکل، کیمیا، انبیق، قلیا، السّمت، زنیطه که در زبان ما به کار می‏روند از عربی گرفته شده‏اند، این کلمات تصویر روشنی از چیزهایی که ما مدیون اعراب هستیم به دست می‏دهند.(28)
محمدعلی فروغی در این باره آورده است: در سده نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم میلادی که اروپا را ظلمت جهل فرار گرفته بود کشورهای پهناور اسلامی از ترکستان گرفته تا افریقا و اسپانیا هر یک دانشگاهی محسوب می‏شد، برای شرح و بیان مساعی و زحمات مسلمانان و نتایجی که در عالم علم به دست آورده‏اند مجلدات چند باید پرداخت در بیشتر فنون از قبیل جبر، مقابله، مثلثات، جغرافیا، هیئت، طب و شیمی به واسطه اختراعات واکتشافات و مطالعات تازه معلومات یونیان را تکمیل و مزید نمودند، شارل کبیر (امپراتور شارلمانی) که در آخر سده هشتم میلادی تقریباً به همه اروپا سلطنت داشت و مردی هوشمند بود و در ترویج معارف، اهتمام می‏ورزید چون خواست تحصیل کمال کند و مکتب و مدرسه ... نماید با رنج فراوانی از گوشه و کنار دو سه نفر از اهل فضل پیدا کرد. سپس ایشان نام چند تن از دانشمندان بزرگ اسلامی را که در تمدن جهان سهیم بود. ذکر می‏کند و اظهار می‏کند وقتی که فن چاپ اختراع شد ترجمه قانون ابن سینا در همان سالها سی
_______________________________
27. زرین کوب، عبدالحسین ، کارنامه اسلام، ص 29.
28. برتراند راسل، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه دریابندری، ص 406.
_______________________________
مرتبه به چاپ رسید.(29)
افزون بر اهتمام و ابتکار مسلمانان در سایر رشته‏های علمی، از نظر روش علمی نیز احیاگر روش جدید علمی یعنی به کارگیری مشاهده و تجربه حس در علوم تجربی می‏باشند.
گوستاولوبون در این باره می‏نویسد:
مسلمانان بعد از شاگردی یونانیان و تتبع کتب و تصانیف آنان این مطلب را کشف نمودند که تجربه و مشاهده بر بهترین کتاب ترجیح داشته و در اکتشاف حقایق تنها وسیله به شمار می‏آید، چنین معروف است بیکن، اوّل کسی است که تجربه و مشاهده را در مقابل اقوال اساتید از مبادی و اصول تحقیقات علمی قرار داده است ولی اصل قضیه این نیست بلکه باید تصدیق کرد که ابداع این فکر از مسلمانان شده نه از بیکن.(30)
توصیف تلاش و کوشش و ابتکار مسلمانان در عرصه‏های مختلف علمی از گنجایش این نوشتار خارج است ولی از مطالب گذشته می‏توان پاسخی بر این پرسش یافت که چرا در تمدن اسلامی حتّی در اوج شکوفایی علوم تجربی موضوع تعارض دین و علم پیش نیامد که نکته اساسی آن را باید در تفاوت‏های اسلام با دیگر مکاتب دانست و امیداست که با بیداری دوباره مسلمانان و بهره‏گیری از دستورالعمل‏های قرآن و اولیاء آن شاهد رشد و شکوفایی علمی دوباره آنان در تمامی زمینه‏ها باشیم.
_______________________________
29. فروغی، محمدعلی، سیر حکمت در اروپا، ص 104.
30. گوستاولوبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 542.

تبلیغات