آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

برای شناخت اهداف و ابعاد دین لازم است ملاک و معیاری که می‏توان بر اساس آن در این مسئله به بحث پرداخت، روشن شود. در این جا چند نظریه مطرح شده است:
1. ملاک هدف شناسی دین، عقل است.
2. ملاک هدف شناسی دین، رجوع به خود دین (وحی) است.
3. ملاک هدف شناسی دین، عقل و وحی است.
به نظر ما ملاک صحیح همانا ملاک اخیر است توضیح این که:
اصل دین توسط عقل اثبات می‏شود. و حاصل آن این است که ربوبیت و حکمت خداوند اقتضا می‏کند که از طریق هدایت‏های دینی، زمینه‏های سعادت بشر را فراهم سازد، تا بتواند ضمن دست یافتن به مصالح حیات دنیوی، کمال معنوی و سعادت اخروی خود را در سرای ابدی به دست آورد.
بر این اساس عقل حکم می‏کند که دین باید در همه‏ی قلمروهای مربوط به حیات بشر که حس و عقل نمی‏توانند او را راهنمایی کنند، رهنمود داشته باشد، این یک حکم کلی از جانب عقل است.
در این جا نوبت به انسان شناسی می‏رسد تا معلوم شود انسان چیست، و ابعاد وجودی آن کدام است. همان ابعادی که دین باید آنها را هدایت کند و نیازهای اصیل او را پاسخ گوید، بخشی از این کار را می‏توان توسط علوم مختلفی چون فیزیولوژی، بیولوژی، روان شناسی، جامعه شناسی، و مانند آن به دست آورد، ولی از آنجا که این معرفت‏ها همگی محدود بوده و از دریچه‏ای محدود انسان را مطالعه می‏کنند؛ و نیز اصل خطاپذیری در مورد آنها جاری است دو نقصان دارند:
1. نقصان کمّی یعنی عدم شناخت تمام ابعاد انسان و به صورت کامل.
2. خطا پذیر بودن آنها.
این دو نقیصه را باید از طریق وحی جبران کرد، و روشن است که اگر تعارض میان وحی و این گونه معرفت های بشری رخ دهد، وحی مقدم است.
ابعاد حیات انسان
برای شناخت ابعاد دین باید نخست ابعاد حیات انسان را شناخت. با یک مطالعه گذرا در مورد انسان روشن می‏شود که حیات انسانی دارای ابعاد زیر است:
1. حیات طبیعی؛انسان بسان دیگر جانداران از حیات طبیعی و زیستی برخوردار است و برای بقای خود به هوا، حرارت، آب و غذا نیاز دارد.
2. حیات حیوانی و غریزی؛ انسان همانند سایر حیوانات دارای غرایز و نیازهای حیوانی است، مسائلی چون مسکن، تناسل و توالد، درد و شادی، بیماری و سلامتی با حیات او ملازم و همراه است.
3. حیات عقلانی و ارادی؛ انسان با داشتن قوه تفکر از حیوانات دیگر ممتاز می‏گردد و در قلمروهای ادراک، احساس و عمل ویژگی‏هایی دارد که هم فرا مادّی‏اند، و هم فرافردی و شخصی، و از طرفی همراه با خلاقیت، ابتکار و انتخاب می‏باشند.
تجلّی حیات عقلانی او در حوزه‏ی نظر و اندیشه علم و ایمان است، و در قلمرو عمل، مسئولیت پذیری و انتخاب‏گری است، و از این نظر دو بُعد مهمّ در حیات او نمودار می‏گردند که عبارتند از:
الف. بعد علمی و اعتقادی.
ب. بعد اخلاقی.
و به عبارت دیگر: او رابطه‏ای با خدا دارد، رابطه‏ای با خود، و رابطه‏ای با دیگران، و این رابطه را می‏توان در ابعاد زیر خلاصه کرد:
1. پرستش و نیایش (بعد عبادتی).
2. خودشناسی و خودسازی (بعد فردی).
3. رابطه با انسان‏های دیگر (بعد اجتماعی).
یکی دیگر از ابعاد حیات انسانی، بعد تاریخی است که مربوط به آغاز پیدایش و تطورات حیات اجتماعی اوست.
ابعاد و رسالت‏های دین
تعالیم و برنامه‏های دینی، هدایتگر انسان و بر آورنده‏ی نیازهای او در ابعاد فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، فکری و عاطفی می‏باشد،و ابعاد آن متناسب با ابعاد حیات انسانی است. و به عبارت دیگر: بحث پیرامون ابعاد دین، به بحث درباره‏ی رابطه‏ی دین با انسان باز می‏گردد. ابعاد دین را می‏توان در موارد زیر جستجو کرد:
1. بعد عقیدتی (دین و عقیده)
یکی از ابعاد دین، بُعد عقیدتی آن است؛ یعنی تفسیری که از هستی و مبدء و غایت آن ارایه می‏دهد؛ زیرا دین در حقیقت راهنمای انسان در زندگی است، ویکی از ابعاد وجودی انسان بعد اندیشه و عقیده اوست،و از این نظر ادیان، نخست به دو دسته الهی و مادی، و سپس ادیان الهی به توحیدی و ثنوی تقسیم می‏شوند.
2. بعد اخلاقی (دین و اخلاق)
اخلاق که ریشه در خرد و فطرت آدمی دارد، از مسائل لا ینفک زندگی اوست، و دین که آیین‏نامه و راهنمای زندگی انسان است نمی‏تواند نسبت به مسائل اخلاقی بی‏تفاوت باشد. بنابر این، هر دین متناسب با جهان‏بینی خود دستورات اخلاقی ویژه‏ای دارد، مقصود از اخلاق اعم از فردی و اجتماعی است.
3. بعد عبادی (دین و پرستش)
عبادت به معنای خضوع ناقص در برابر کامل است، و اعتقاد به کمال غیر متناهی عنصر مشترک همه‏ی ادیان الهی است، بدین جهت خضوع و خشوع در برابر خدا(عبادت) یکی دیگر از ابعاد دین است، و دین کامل آن است که انسان را فقط به پرستش خدا فرا خواند، و پرستش غیر خدا را ممنوع سازد.
4. بعد اجتماعی (دین و اجتماع)
حیات انسان حیاتی است اجتماعی (اعم از اجتماع‏های کوچک مانند خانواده، و اجتماع‏های بزرگ مانند آموزشگاه و کارگاه، و بزرگتر مانند شهر و کشور و غیره) و دین باید شیوه‏ی صحیح و عادلانه‏ی تنظیم روابط اجتماعی را بیان نماید، و از طرفی پاره‏ای از مراسم و نهادهای دینی نیز جنبه‏ی اجتماعی دارد.
5. بعد غریزی و عاطفی(دین و غرایز و احساسات)
وجود انسان از غرایز و تمایلات گوناگونی تشکیل گردیده است، مانند: غریزه‏ی خودخواهی، سودجویی، مال دوستی و نظایر آن، چنان‏که عواطف و احساسات بسیاری نیز در کانون وجود او ریشه دارد، مانند: عاطفه پدری و مادری و فرزندی، ترحم و مهرورزی به تهی‏دستان و ضعیفان، احساس خشم و غیرت و انتقامجویی و مانند آن، و نقش مذهب در این باره این است که غرایز انسان را تعدیل کرده و احساس او را در جهت معقول هدایت نماید، چنان که عاطفه‏ی دینی نیز عامل برقراری پیوند ویژه‏ای میان پیروان یک دین می‏باشد.
6. بعد تاریخی (دین و تاریخ)
حیات انسان گذشته‏ای دراز آهنگ دارد، چنان که دین نیز تاریخی کهن را پشت سر گذاشته است. بر این اساس بعد تاریخی دین دو چهره دارد، یکی نگرش عبرت‏آموز دین به سرگذشت انسان و فراز و نشیب‏های تاریخ او که غربیان آن را «بعد اسطوره‏ای» دین می‏نامند، و دیگری بررسی و تحلیل تاریخ دین و تطورات آن. جهت نخست، سرگذشت بشر از دیدگاه دین، و دومی، سرگذشت دین از دیدگاه بشر است.
7. بعد شهودی و تجربی (دین و روان)
گفتیم که اعتقاد به کمال مطلق یکی از عناصر مشترک ادیان است، و از طرفی انسان از درون خود عشق به کمال مطلق را احساس می‏کند، رسالت دین در این راستا این است که روش‏های عملی وصول به کمال و جمال مطلق را به او بیاموزد، این آموزش‏های دینی همان است که تحت عنوان تزکیه و تهذیب نفس یا خودسازی دینی از آن یاد می‏شود، چنان که قرآن کریم تزکیه انسان‏ها را در سرلوحه برنامه پیامبران الهی به شمار آورده است، ناگفته معلوم است که دستورات عبادی و اخلاقی دین راه عملی تهذیب نفس و خودسازی را فرا روی بشر قرار می‏دهند.
بُعد تجربی دین، تفسیر دیگری نیز دارد و آن عبارت است از:تجربه‏های روحی و فردی که در شرایط ویژه برای دینداران حاصل می‏شود و آنان تجلیّات الوهیت را در ضمیر خویش احساس می‏کنند.
سخنی از امام هفتم شیعیان
این بحث را با نقل کلامی از امام کاظم علیه السلام که بیانگر نگرش دین اسلام به انسان و ابعاد اساسی حیات اوست پایان می‏دهیم:
«بکوشید تا اوقات زندگی خود را در چهار بخش تقسیم کنید»:
1. بخشی را به مناجات با خدا اختصاص دهید.
2. بخشی را برای تأمین نیازهای معیشتی خود ملحوظ دارید.
3. بخشی از آن را برای دیدار با دوستان مورد اعتماد که از سر خیرخواهی عیوب شما را می‏گویند اختصاص دهید.
4. و بخشی دیگر را برای بهره‏گیری از لذت‏های مباح مخصوص سازید؛ زیرا بهره‏گیری از لذایذ مباح، شما را برای انجام وظایف در سه بخش نخست آماده می‏سازد.1

تبلیغات