آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

متن

عنوان مقاله: جوان، اندیشه و هدف

نویسنده : مهدوی،

متن بیانات سرکار خانم مهدوى ریاست محترم واحد خواهران

به مناسبت یازدهمین دوره اردوى پیش‏دانشگاهى

با عرض تبریک به مناسبت میلاد باسعادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، دخت رسالت، همسر ولایت و مادر امامت و نیز تهنیت به مناسبت روز مادر، تولد امام امت رحمه‏الله و نخستین روز هفته دفاع مقدّس. این روز را به فال نیک مى‏گیریم و یازدهمین دوره دانشجویى و اردوى پیش دانشگاهى این دانشگاه مقدس را ـ که مزیّن به نام نامى امام صادق علیه‏السلام است ـ تبریک مى‏گوییم و توفیقات روزافزون همگى را از خداوند خواهانیم.

در زندگى همیشه دو راه براى انسانها وجود دارد: 1ـ راه تعهّد و تقوا؛ 2ـ راه علم و تخصص.

راه تعهّد و تقوا همان راهى است که انبیا انتخاب کردند؛ این راه، راه سعادت و رستگارى است. راه علم و تخصّص، راهى است که خدا، در آن، زن و مرد را در یک کفه ترازو قرار مى‏دهد و هر دو باید داراى معلوماتى باشند؛ چه صنعتى، چه معیشتى و چه معرفتى.

با اعتقاد به این مسأله، سعى و کوششمان بر این است که در چارچوب موازین اسلامى در زمینه خودشناسى، خداشناسى، مردم‏شناسى و جامعه‏شناسى و حاکمیت فرهنگ اسلامى هم خود بیاموزیم و هم سعى کنیم کنیم به دیگران آموزش دهیم. بگوییم که اى انسان ! در دنیا همه چیز براى توست تا به وسیله آنها به هدف، که در نهایت خداست، نایل شوى.

جوان همانند مایعى است روان و سیال؛ او را در هر ظرفى که بریزید، همان شکل را پیدا مى‏کند. ضد و نقیض دارد؛ از یک طرف مى‏خواهد کاملاً روى پاى خود بایستد و از طرف دیگر کاملاً به خانواده وابسته است. جوان از یک سو باید بیندیشد و از سویى دیگر باید انتقاد کند.

او عجول است؛ بنابراین باید استقامت را که یکى از صفات انبیاست، به او آموخت. باید در جوان این انگیزه‏ها را ایجاد کرد:

اول: بى‏تفاوت نباشد؛ دوم: خوب مطالعه کند و قدرت تحلیل داشته باشد؛ سوم: به وظایف دینى‏اش خوب عمل کند.

شما به منظور کسب علم به دانشگاه مى‏آیید، مبادا این هدف را به فراموشى بسپارید! مفاسدى چون خودکشى، اعتیاد و... که در جامعه شاهدید، اتفاقا در خانواده‏هایى به وجود مى‏آید که مذهبى نیستند. اگر کسى به اینجا مى‏آید، منتخب خود امام صادق علیه‏السلام است؛ چه بسا بین شما افرادى بوده‏اند و هستند که شاید باور نمى‏کردند که به اینجا راه پیدا کنند.

مبادا ناسپاسى کنید و هنگام تحصیل فراموش کنید که چه افرادى چشم امیدشان به شماست. این دانشگاه از آن شماست و جاى شماست. شما انقلاب کردید و مملکت را تا اینجا پیش بردید. ما خادم شما هستیم. روزى که شما عقب‏نشینى کنید، همه ما ضربه مى‏خوریم و روزى که شما تلاش کنید و باشید، ما هم هستیم.

افرادى در این دانشگاه تحصیل کرده‏اند که به گفته خانواده‏هایشان، الگوى خانواده و جامعه شده‏اند؛ این موجب خوشحالى خودشان و موجب افتخار ماست که چنین دانشجویانى را تربیت کرده‏ایم.

خواهران من! جوان همیشه معترض است، او هماره ناسپاس است؛ این لازمه جوانى است، ولى ما باید در کنارش باشیم. یک سال است که زحمت کشیده شده است تا چند داوطلب به اینجا راه پیدا کنند. دو ماه پى در پى جهت مصاحبه‏ها کار شده است. بعضى از شبها براى مصاحبه ـ تا 5/10 شب ـ به اتفاق برخى از خواهران، مشغول به کار بوده‏ایم. من هم چهره غریبى نیستم؛ از ابتدا در کنار شما بودم و اگر زنده بمانم تا انتها هم خواهم بود. در طول مصاحبه‏ها، سعى مى‏کردیم افرادى انتخاب شوند که از جوانب مختلف به هم‏نزدیک باشند، ولى این امر بطور صددرصد امکان ندارد.

ممکن است شیاطین از بیرون درمیان شما رخنه کنند یا در داخل، نفوذیهایى باشند که ما آنها را نشناسیم. مبادا با این عنوان که اینجا دانشگاه امام صادق علیه‏السلام است یا مدینه فاضله است، مراقبتت را از دست بدهى!

مصاحبه‏گران را از بین اساتید انتخاب کردیم ؛ زیرا با روحیه شما آشناتر هستند. این دانشگاه، همچون خانواده کوچکى، همیشه بچه‏هاى خود را پناه داده و اساتید نیز بسان خواهرانى دلسوز در کنار دانشجویان بوده‏اند.

خواهران! بدانید که دانشگاه مقرراتى دارد و اگر شما به این مقررات احترام نگذارید، دانشگاهى باقى نمى‏ماند. اگر به نظر سنجیها در مورد 11 سال تجربه ما توجه کنید، حتما سریعتر به مقصد خواهید رسید. ان‏شاءالله خداوند کسانى را که به طرف خودش آمده‏اند، کمک کرده و دست آنها را مى‏گیرد.

اولین روزهاى گشایش این دانشگاه، صحبتهاى بسیارى مطرح مى‏شد که اینجا ارزش علمى ندارد. در حالى که طبق آمارى که گرفته‏اند، 52 درصد مصاحبه شوندگان، همه در نظر سنجى‏ها اعلام کرده‏اند که این دانشگاه را به دو دلیل انتخاب نموده‏اند: 1ـ عدم اختلاط دانشجویان پسر و دختر و اسلامى بودن این مکان؛ 2ـ بالا بودن سطح علمى این دانشگاه. این نعمت را هیچ وقت فراموش نکنید! هدف را هم فراموش نکنید! توجه کنید که هدف از آوردن شما به اینجا چه بوده است؟ چقدر گفتید: نذر کردم، خواب دیدم ؛ اینها را فراموش نکنید! از روزهاى اولى که به اینجا آمدید، فیلمى تهیه کنید یا صحبتهایتان را ضبط کنید و بعد از دو سال، فیلم مجددى بگیرید و ضبط کنید؛ آنگاه خودتان مقایسه کنید که کجا بودید و به کجا رسیدید!

دانشجویان عزیز! مملکت ما نیاز به زنانى آگاه دارد. ما در جنگ آموختیم که چگونه دفاع کنیم. نگویید که در جنگ، مردها در جلو و زنها پشت سر آنها بودند، نه! واقعا اینگونه نبود. بلکه اگر شما که مادر یا خواهر یا همسر هستید، زندگى خود را بخوبى اداره نمى‏کردید، آنها نمى‏توانستند به جبهه بروند، به شهادت برسند و به هدف خود نایل شوند. دانشجویان این دانشگاه نیز مى‏توانند در جایگاه یک زن آگاه و متدین قرار بگیرند.

دوستان! هر اندازه که من تشویق کنم، نصیحت کنم، امکانات فراهم کنم تا شما همکارى نکنید، اصلاً نتیجه خوبى به دست نمى‏آید. شما باید با ما همفکر باشید؛ این را به دانشجویان عزیزى مى‏گویم که به دنبال مقاصد دیگرى هستند و فکرشان متمرکز نمى‏شود.

سفره‏اى پهن کرده‏ایم و مقدار امکاناتى که داشته‏ایم، در این سفره گذاشته‏ایم. به شما خواهران مى‏گوییم که این غذاى ما، حال شما هرچه مى‏توانید استفاده کنید و بدانید به اندازه‏اى که استفاده برده‏اید، برداشت مى‏کنید. دانشجو باید از اساتید استفاده کند و با زبانهاى مختلف آشنا شود، مکالمه کند، درس بخواند و به استاد احترام بگذارد تا باعث برکت عمرش شود. باز هم مى‏گویم که دانشگاه از آن شماست و ما به میزان توانایى خود، در خدمت شما هستیم.

عزیزان! اجتماع امروز دریاى متلاطمى است. اگر یک کشتى در این دریا مى‏بینید، سعى کنید تا خویش را با رساندن به آن، از طوفان در امان دارید. بیایید دست یکدیگر را بگیریم؛ توصیه ما براى عبور از این امواج پیاپى، آگاهى شما و درس خواندنتان مى‏باشد.

مى‏دانید که در دنیا بالاترین افتخار، براى زنان ـ و حتى مردان ـ احراز کرسى استادى در یک دانشگاه است. بسیارى افتخار مى‏کنند که مثلاً ما در فلان دانشگاه کرسى داریم. اى خواهرم! تو نیز اگر مى‏خواهى به این کرسى دست یابى، به علم و تقوا یا به عبارتى تعهد و تخصص روى آور.

برخى از دانشجویان نسبت به محدودیتهاى موجود در دانشگاه اعتراض دارند و مى‏گویند که چرا اجازه برخى از کارها و رفت و آمدها را به بیرون از دانشگاه نمى‏دهید؟! پاسخ ما این است که خواهرم شما مطالعه کنید، روزنامه بخوانید، مجله بخوانید، کتاب بخوانید و سپس راه را انتخاب کنید. ما نیز همه نوع امکاناتى را براى فعالیت فرهنگى شما مهیا کرده‏ایم و اگر نیاز باشد تا در مناسبتى خاص به مکانى خاص بروید، این امکان را هم فراهم کرده‏ایم که به همراه مسؤولان در آنجا شرکت کنید.

دخترانم! فرق دانشگاه ما با دانشگاههاى دیگر این است که ما هرچه به دست مى‏آوریم، در اختیار دانشجو مى‏گذاریم. امکاناتمان بسیار محدود است ولى همین امکانات را نیز با تلاش بسیار فراهم کرده‏ایم؛ بنابراین اگر ان شاء الله قوانین دانشگاه را پذیرفتید و با دید باز به دانشگاه آمدید، خوب درس بخوانید و از محیط سالم اینجا بهترین استفاده را ببرید.

از خداوند منان مى‏خواهیم که لیاقت ورود به مکتب امام صادق علیه‏السلام را به کسانى عطا کند که شایستگى این مکان را داشته باشند. و امید داریم افرادى را که خلوص حضور در این مکان مقدس را ندارند، از ما دور سازد.

باور کنید که اعتقاد قلبى من این است که خود آقا امام صادق علیه‏السلام ، دانشجویان این دانشگاه را انتخاب مى‏کند و آنهایى را که پس از ورود، هنوز در شک و دو دلى هستند از میان ما مى‏برد؛ شاید آنها این قابلیت را نداشته‏اند که در عرض چهار سال، آن دانشمند متدینى که ما مى‏خواهیم، شوند.

عزیزان! اغلب دانشجویان ما از طبقه متوسط جامعه هستند. ما از آن دانشجویان متموّلى که در میان شما هستند، مى‏خواهیم که به گونه‏اى در دانشگاه حاضر نشوند که آن دانشجویى که از لحاظ مالى وضع خوبى ندارد، تا صبح، خواب به چشمش نرود. البته ما با آراستگى و مرتب بودن هیچ مخالفتى نداریم بلکه آنچه مد نظرمان است، سادگى و سنگینى و وقار شماست؛ لذا بگذارید آن دانشجوى مستضعف نیز در کنار شما احساس آرامش کند و فرق محسوسى از لحاظ ظاهرى، در بین شما نباشد.

ما از شما تقاضا مى‏کنیم که طى این چهار سال درستان را خوب بخوانید و یقین داریم که ان شاءالله، اگر خودتان از جهت علمى و دینى اهتمام ورزید و به دو بال علم و تقوا، مزیّن شوید، گمراه نخواهید شد و راه درست را خواهید یافت.

ما هم برایتان دعا مى‏کنیم و التماس دعاى‏مخصوص نیز ازشما داریم؛براى ما دعا کنید که خدا صبرمان عطا کند تا به شما جوانان خوب، خدمت کنیم.

در انتها ترجمه قسمتى از دعاى مکارم‏الاخلاق را مى‏خوانم تا همگى، این دعا را، سرلوحه کارمان قرار دهیم و بدانیم که مقاصد ما در این دانشگاه چیست:

«خدایا! ایمان مرا کاملترین ایمانها قرار ده و یقین و نیتم را بهترین نیتها

«خدایا! ذهن مرا نسبت به مسائل روزمرّه مشغول مساز! »

«خدایا! ذهن مرا به امورى مشغول دار که فرداى قیامت از آن، سؤال خواهى کرد

«خدایا! مرا به دلیل و راهنماى خوب هدایتم کن

«خدایا! مرا به سوى رضا و خشنودى خودت رهنمون ساز و کمکم کن تا فقط به تو توکل کنم و مطیع و شکرگزار تو باشم تا بنده صالح تو گردم! »

 

تبلیغات