آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶۰

چکیده

متن

شرایط و تحولات جهانى، به خصوص در قرن اخیر که با شتاب فزاینده و جهت‏گیرى‏هاى خاص، در بسترى که از آن به جهانى شدن تعبیر مى‏شود، اتفاق افتاده، بسیارى مختصات اخلاقى و فرهنگى و استانداردهاى اخلاقى را به هم ریخته است و هم اکنون نظامات فرهنگى و اخلاقى داخل مرزها و محدوده‏هاى بومى و فرهنگى، از این تشتت و به هم ریختگى رنج مى‏برند.

برخى جوامع اصطلاحاً در پى آراسته کردن خود با شرائط و تحولات جدید بوده و برخى دیگر در چنین انفعالى به سر مى‏برند و با انزوایى که پذیرفته‏اند، از چرخه و گردونه جدید حذف شده و به حاشیه رانده مى‏شوند. اما آیا حاشیه نشینى در دنیاى بى مرز امروزى، ملت‏ها و دولت‏ها را به مقصود خود که همانا قرار گرفتن بر مدار توسعه جهانى است، مى‏رساند؟

یکى از عوامل سخت‏افزارى و نرم‏افزارى که به صورت یک کاتالیزور براى این شرایط عمل کرده، فضاى سایبر است که مؤلفه‏هاى مهم زندگى بشرى چون آزادى، اخلاق و امنیت انسان را تغییر داده و با وضعیت جدید و تازه و متفاوتى مواجه ساخته است.

آنچه در نخستین گام مى‏توان انجام داد، بازخوانى این مؤلفه‏ها در فضا و شرایط سایبر، به عنوان شرایطى ناخواسته و به تعبیر برخى تحمیلى است. در همین راستا چند تن از صاحب نظران ارتباطات و اساتید دو نگاه نشستى داشته‏اند که گامى در این خصوص به حساب مى‏آید.

آنچه در پى مى‏آید، حاصل مباحث مطرح شده در این نشست، پیرامون آزادى، اخلاق و امنیت در فضاى سایبر است که در سال گذشته برگزار گردید که دکتر کاظم معتمد نژاد استاد و پدر علم ارتباطات، دکتر منوچهر محسنیان استاد دانشگاه علامه طباطبایى، دکتر جوادى استاد دانشگاه قم، دکتر جعفرى دبیر شورایعالى امنیت تبادل اطلاعات نهاد ریاست جمهورى، دکتر نمک دوست استاد دانشگاه، دکتر همام الدین آشنا استاد دانشگاه امام صادق و دکتر حمید شهریارى پژوهشگر و مدیر مرکز تحقیقات کامپیوترى علوم اسلامى حوزه علمیه قم در آن مشارکت داشته و به ارائه دیدگاه‏هاى خود پرداخته‏اند. نشریه همزمان با برگزارى اجلاس جامعه جهانى اطلاعات در تونس به انتشار آن پرداخته و خوانندگان عزیز آن را مطالعه مى‏کنند.

دکتر معتمد نژاد: ارتباط از نظر تاریخى به صورت شفاهى آغاز و به سمت ارتباطات مکتوب، سپس ارتباطات چاپى و پس از آن رادیویى و تلویزیونى و تا به امروز ارتباطات اینترنتى، سیر تحولى خود را طى کرده است که مسائل مربوط به آن، از زمان اختراع ماشین چاپ یکى بوده است، اما دامنه آن تغییراتى یافته و در همین حال، مسائل اصلى آن همان چیزهایى است که پس از اختراع ماشین چاپ مطرح بوده است؛ مسئله آزادى، محدودیت آزادى، توسعه آزادى مطبوعات و سایبر وسایل ارتباط جمعى (رادیو ـ تلویزیون، سینما، سایر وسایل ارتباطى جدید)، در همه این دوره‏ها مسائلى مورد توجه جوامع بوده است.

آزادى بیان باید تأمین شود و محدودیت‏هاى آن، آزادى مطبوعات، آزادى اطلاعات و... به موجب قانون تعیین شود استفاده از این امکانات ارتباطى حق انسان‏هاست، بنابراین باید چارچوب‏هاى استفاده از آنها نیز معین شود.

در کنار این قانونگذارى‏ها اخلاق نیز مورد توجه قرار گرفته است ؛ چرا که حقوق مجراى مقرراتى است که قصد دارد اصول اخلاقى را به اجرا بگذارد. در اخلاق معمولاً ضمانت اجرایى وجود ندارد و براى ایجاد این ضمانت اجرایى از مقررات حقوقى استفاده مى‏شود. بین حقوق و اخلاق رابطه بسیار نزدیکى وجود دارد و این دو از هم جدا نیستند، بنابراین مقررات حقوقى نمى‏توانند از اصول اخلاقى تجاوز کنند.

با توجه به این مسایل در سه قرن ونیم اخیر، قوانین و مقررات مشخص مورد توجه قرار گرفته که همراه با تحولات تکنولوژى‏هاى اطلاعاتى ـ ارتباطى تحول یافته است.

نخستین بار قوانینى که براى محدودیت‏هاى کلى مطبوعات ایجاد شده بود، در انگلستان از بین رفت(1694). پنج سال پس از انقلاب مشروطیت انگلستان، مجلس عوام این کشور، دیگر قانون محدودیت مطبوعات را که ملزم به کسب اجازه انتشار و تحمل سانسور بود، تمدید کند. از این رو آغاز کار مطبوعات را سال 1694 معرفى مى‏کند. در عوض مقامات دولتى انگلستان محدودیت‏هاى دیگرى وضع کردند. مالیات بر انتشار، مالیات بر آگهى‏ها، ممنوعیت انتشار مذاکرات مجلس عوام، رسیدگى به محدودیت‏ها و جرایم مطبوعاتى در دادگاه‏ها را به سهولت نمى‏پذیرفتند تا آنکه در طول قرن 18 تمام این محدودیت‏ها از میان رفت و مالیات‏ها و عوارض در نیمه دوم قرن 19 به پایان رسید.

در اواخر قرن 18 در اثر جنگ‏هاى استقلال امریکا و انقلاب کبیر فرانسه، مقررات حقوقى جدیدى پدید آمد که به موجب ماده 11 اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه، آزادى انتقال افکار و عقاید، گرانبهاترین حقوق انسانى شناخته شد. بر این اساس به شهروندان امکان داده شد تا آزادانه سخن بگویند، بنویسند و... . و در سال بعد از سال 1791، اولین اصلاحیه قانون اساسى امریکا به تصویب رسید که در آن آزادى کلام که محدودتر از آزادى بیان است، پیش بینى و تاکید شد که کنگره، هیچ گاه قوانینى براى محدود کردن آزادى بیان مطبوعات وضع نخواهد کرد.

در فاصله این دو سال دو مکتب در مقابل هم قرار گرفتند: یکى مکتب فرانسه که به محدود کردن آزادى معتقد بود و دیگرى مکتب امریکایى که اعتقاد داشت، در صورت ایجاد محدودیت، آزادى از میان مى‏رود که این اختلاف همچنان باقى است. مکتب فرانسوى معتقد است که محدودیت‏ها را باید در نظر گرفت و رعایت کرد و مکتب آمریکایى این باور است که آزادى مطبوعات، مانند نخستین اصلاحیه قانون اساسى که پیش‏بینى شد، باید نا محدود باشد. به این ترتیب به این نکته مى‏رسیم که امروزه، با پدید آمدن اینترنت و سرعت ارتباطات، حوزه خود پیام‏هاى ارتباطى نیز بى‏انتها شده است. مرزها و فاصله‏ها از میان رفته و گستره پیام‏هاى ارتباطى به بى نهایت رسیده است. در عین حال حاکمیت دولت‏ها نیز محدود شده و دولت‏ها نمى‏توانند آنچنان که در محدوده مرزهاى خود به جرائم مطبوعاتى مى‏پرداختند، در سطح دنیا هم جرائم اینترنتى را تعقیب کنند، به همین دلیل، کشورهاى پیشرفته به این نتیجه رسیدند که براى به نظم در آوردن امکانات ارتباطى اینترنتى، از دو راه اقدام کند: نخست از راه وضع مقررات بین المللى و دیگرى اجراى اصول اخلاقى مختلفى که از قرن 18 تاکنون براى روزنامه نگارى بوده است.

در این میان در جوامع مختلف، با توجه به اوضاع سیاسى و اجتماعى، سعى شده از یکى از این دو راه، یعنى قانونگذارى و اصول اخلاقى استفاده شود و سازمان‏هاى بین‏المللى نیز سعى کردند، نقش خود را در این میان به خوبى ایفا کنند. در سال‏هاى اخیر یونسکو تلاش کرده است، براى استفاده از اینترنت مقررات بین المللى وضع کند که از حدود 8 سال پیش این کار آغاز شده است و فعلاً جنبه توصیه‏اى دارد هدف از این اصول و مقررات، استفاده از اینترنت در جهت تنوع فرهنگى، چند زبانه گرایى و تأمین حق دسترسى همگان به اطلاعات است.

در اجلاس جهانى جامعه اطلاعاتى، میان دو نهاد تخصصى سازمان ملل متحد، یعنى یونسکو و اتحادیه بین المللى ارتباطات دور، رقابت شدیدى در زمینه گذاردن مقررات و تنظیم شرایط آغاز امکانات جدید ارتباطى، ایجاد شده است.

به همین دلیل اتحادیه بین المللى ارتباطات دور، از جامعه اطلاعاتى سخن مى‏گوید و یونسکو از جامعه‏هاى معرفتى سخن به میان مى‏آورد. در این میان از همه مهم‏تر مسائل مربوط به خواست‏هاى جهان سوم است که سلطه جهانى کشورهاى بزرگ را قبول ندارد و از 30 سال گذشته تاکنون به دنبال آن هستند که نظم نوین جهانى ارتباطات برقرار شود. در این میان کشورهاى مختلف راه‏هاى متفاوتى را انتخاب مى‏کنند که در 15 سال اخیر فقط سعى کردند از دو مسیر عبور کنند: نخست مسیرى که پس از فرو پاشى دیوار برلین شروع مى‏شود در واقع مسیر آزادى اطلاعات است و براساس مکتب امریکایى، یعنى مواردى از آزادى اطلاعات و جریان آزاد اطلاعات شکل مى‏گیرد و مسیر دیگر که کشورهاى جهان سوم، براساس توجه به برابرى جهانى ارتباطات، ایجاد تعادل اطلاعات در سطح بین‏المللى و برقرارى نظم نوین جهانى ارتباطات و اطلاعات، آن را دنبال مى‏کنند و موضوعى است که به بحث بیشترى نیاز دارد.

دکتر منوچهر محسنیان‏راد: آقاى دکتر معتمدنژاد موضوع ارتباطات را در نگاهى جهانى مطرح کردند و من قصد دارم نگاهى داخلى به آن بیندازم. براى ما در ایران، دو اتفاق جهانى و داخلى همزمان روى داد؛ سال 1979 سال پیروزى انقلاب اسلامى، نخستین کامپیوترهاى خانگى در اروپا وارد بازار شد و در واقع دسترسى افراد به کامپیوتر، مقدمه‏اى بود که با شکل‏گیرى اینترنت شرایط را براى انقلاب اطلاعاتى فراهم کرد. از سوى دیگر در ایران نیز ما انقلابى را دنبال مى‏کردیم که ویژگى‏هاى خاص خودش را داشت. ترکیب این دو طى 25 سال گذشته پدیده‏اى را ایجاد کرده است که مى‏باید بیشتر به آن توجه شود. این پدیده همواره در پى طى کردن خط خاصى است و تلاش دارد که به این خط خاص آسیبى نرسد.

ـ از ویژگى‏هاى ایران با یک نگاه از خارج، اقلیت بودن آن است ؛ یعنى ما به چند جهت در اقلیت هستیم؛ نخست زبان که صرف نظر از تکلم تعدادى از افغان و تاجیک به زبان فارسى، در یک جمع‏بندى کلى، زبان ما در کره زمین نسبت به سایر زبان‏ها در اقلیت است. دوم مذهب ما یعنى شیعه نیز در میان کشورهاى مسلمان جهان در اقلیت است.

جهانى نشدن که سال 79 آغاز آن بوده است موجب شده است که از طرفى هنجارهاى ارتباطى کهن و نهادینه شده در یک پدیده بسیار مدرن مداخله کند. اشاره شد که قوانین و مقررات، جداى از اخلاق نیست؛ به عبارت دیگر قوانین، هنجارهاى رسمى و هنجارهاى مدون مکتوب‏اند، در حالى که بسیارى از هنجارها، مکتوب و مدون نیست. در هنجارها که اغلب نیز ناشناخته است و بر روى آن کار شده، در حال حاضر ـ شرایط تحولات جهانى شدن ـ وجود دارد و اعمال مى‏شود و در تضاد با این تحولات قرار مى‏گیرد که شاید بتوان گفت که در همین حوزه نیز تحقیقات نشان مى‏دهد که حدود 8 سال است که در دل این شرایط نیز باز ما به دو نگاهى هم مى‏رسیم. براى مثال سنت کهنى در حوزه‏هاى علمیه وجود دارد که معتقدند بسیارى چیزها در داخل حوزه، همین که در را ببندند، هیچ اشکالى براى بیان آن وجود ندارد حتى اگر شک درباره وجود خداوند باشد.

دموکرات‏ترین بحث‏ها داخل حوزه‏ها مى‏شود، همان کسانى که در این مباحث حدود 50 سال صد سال به این صورت عمل مى‏کنند، به شدت معتقدند که این چیزها، نباید بر بالاى منبر بیان شود. مردم تحمل درک و فهم مباحث این چنینى را ندارند. کافى است شما این دو را جا به جا کنید ؛ یعنى به منبر گویید رادیو، تلویزیون، سینما و مطبوعات و از طرفى هم حوزه مصرف را وسیع‏تر کنیم این وضعیت، ترکیبى ایجاد مى‏کند که با شرایط تحقیقى جامعه اطلاعاتى و جهانى شدن، این یکى از مواردى است که در آن هنجارها و ارزشهاى کهن دخالت مى‏کند.

از سوى دیگر به دلیل موقعیت خاص جغرافیایى و استراتژیکى و مانعى که ایران دارد، ما همواره در تهدید جهانى هستیم؛ یعنى برخى از این نگرانى‏ها هم نگرانى‏هاى درستى است. اصل نگرانى درست است، اما شیوه مقابله با این نگرانى به همین مجموعه‏ها باز مى‏گردد.

حال باید بدانیم حق اطلاع یعنى چه؟ همان طور که مى‏دانیم در نظام‏هاى لیبرال ـ سرمایه‏دارى وقتى از حق اطلاع سخن به میان مى‏آید، منظور چیز دیگرى است. اطلاع از دیدگاه ما با معناى مورد نظر این نظام‏ها متفاوت است؛ به عبارت دیگر در هیچ دوره‏اى از تاریخ ایران، مانند امروز، نیاز نبوده است که پدیده‏ها را با دیدگاه‏هاى بومى بررسى کنیم و تحلیل‏هاى آکادمیک و دانشگاهى بومى را به کار بگیریم، زیرا هنجارها و اخلاق ماهیت نسبى دارند؛ حال مى‏خواهیم کوشش کنیم تا این نشست را تا حدودى مهار کنیم و از تعابیر مختلف جلوگیرى کنیم. وقتى مى‏گوییم: اصول اخلاقى، یعنى به گونه‏اى سخن بگوییم که دیگر قابل تأویل نباشد و هر زمان نباید رعایت کنند.

در جامعه‏اى که اساس اداره امور آن بر واژه‏اى به نام مصلحت استوار است، یعنى مصوبات مجلس به مجمع تشخیص مصلحت نظام مى‏رود و آنجا مى‏تواند مصلحت باشد یا نباشد. شوراى نگهبان از دو پنجره به این پدیده‏ها مى‏نگرد؛ یعنى قانون اساسى که در واقع فقه شیعه است. اما در این سو مصلحت است. وقتى به مصلحت مى‏نگریم، همه چیز به هم مى‏ریزد. مصلحت واژه‏اى به شدت تأویلى است ؛ بنابراین، امروز مصلحت در این است که ارتباط را ببندیم ؛ فردا مصلحت چیز دیگرى است. پس ما در مصلحت به کارگیرى هم مشکلى نداریم ؛ براى مثال من شخصاً از رئیس فعلى صدا و سیما سؤالى دارم. ایشان که مدت‏ها معاون صدا و سیما بودند، چرا چند روز پس از انتصابشان به ریاست سازمان، در یک برنامه طنز تلویزیونى تغییر اساسى دادند؟ سؤال من این است که اگر ایشان قائل به حذف آگهى یک کالاى خارجى در فضاى اجراى برنامه بود، چرا در دوره معاونت خود بردبارى نشان داد ؛ یعنى اگر مصلحت جامعه این بود که چنین تبلیغى صورت نگیرد، چرا نظر خود را به ریاست وقت اعلام نکردند. در این شرایط و شرایط جهانى شدن، ارتباطات را با کدام اصول اخلاقى انجام مى‏دهیم؟!

بنابراین مصلحت به عنوان یک ارزش در نظام فعلى جامعه ایران وجود دارد. از طرفى نیز همزمانى در پدیده مذکور از سال 1979 تاکنون، شرایطى را فراهم کرده است که از نظر شرایط حوزه جهانى شدن به جوامع منحصر به فرد تبدیل شده‏ایم.

دکتر جوادى: بنده قصد دارم از زاویه فلسفه اخلاقى به این قضایا بپردازم. سه عنوان آزادى، اخلاق و امنیت اطلاعات عناوینى هستند که به نوعى با هم مرتبط‏اند آزاد سازى اطلاعات فرایندى است که با فن آورى اطلاعات حاصل مى‏شود و در حقیقت از پیامدهاى آن است. اما آزاد سازى اطلاعات و اخلاق IT، امروز از دو جهت مورد بحث است: نخست از جهت تقیدهاى ذاتى‏اى که مى‏یابد و دیگر از ناحیه تعارض با تقابلى که با حریم خصوصى یا به تعبیر دیگر امنیت اطلاعات پیدا مى‏کند (البته مفهوم امنیت اطلاعات با حریم خصوصى متفاوت است ؛ یکى از تعاریف حریم خصوصى، امنیت دادن به اطلاعات است) .

در بحث آزادى اطلاعات بحث نخست آن است که آیا خود آزادى اطلاعات واقعاً ارزشى ذاتى دارد؟ از این زاویه مباحث زیادى مطرح شده است، عده‏اى معتقدند که اطلاع داشتن خود ارزشى ذاتى ندارد؛ به عبارتى دانستن یک ارزش مقدمه‏اى است. بنابراین نفس آزاد سازى اطلاعات در حد مطلق، داراى یک ارزش مطلق نیست و این بسته به آن است که از آن اطلاعات چه استفاده‏اى مى‏شود. ممکن است بسیارى اطلاعات، از حیث اخلاقى مخل ارزش‏هاى اخلاقى دیگر باشد، اما بحث مهمى که جنبه حقوقى و قانونى پیدا مى‏کند تقابل آن با حریم خصوصى است ؛ چرا که اطلاعات ابزار مهم کنترل هستند. به هر حال، هر انسانى از آن جهت که زندگى اجتماعى دارد، دوست دارد که به تعبیر مرحوم علامه طباطبایى، دیگران را در خدمت خود استخدام کند و مهم‏ترین عنصر این استخدام اطلاعات است. اما این انسان خود میلى فردى نیز دارد، یعنى دوست دارد حریمى خصوصى هم داشته باشد. از طرفى دوست دارد، اطلاعاتى در اختیار دارد، در دسترس او باشد تا کنترلى بر دیگران داشته باشد. از طرف دیگر دوست ندارد اطلاعات خودش که اهرم کنترل او هستند در اختیار دیگران باشد.

یکى از مهم‏ترین وظایف اخلاق IT آن است که نوعى موازنه میان این دو میل، یعنى آزادى اطلاعات و داشتن حریم خصوصى ایجاد کند. اگر چه آقاى دکتر در اینجا به قواعد حقوقى اشاره کردند، اما اخلاق تنها با جنبه‏هاى حقوقى تأمین نمى‏شود ؛ چنان که در زندگى اجتماعى هم حقوق ضمانت اجرایى براى برخى چیزهاست و نمى‏توان براى همه هنجارها ضمانت‏هاى اجرایى بیرونى و حکومتى داشته باشیم. در حوزه فن آورى اطلاعات هم وضع به همین منوال است ؛ لیکن ما باید با بهره‏گیرى از نظام‏هاى حقوقى موجود نظامى حقوقى تدوین کنیم. اما نمى‏توانیم از یک نظام اخلاقى فارغ باشیم که احیاناً این نظام متأثر از فرهنگ بومى و منطقه‏اى ماست. در حوزه اخلاق IT یکى از کارهاى اخلاقى، ایجاد موازنه میان آزاد سازى اطلاعات و امنیت اطلاعات است.

دکتر جعفرى: بحث امنیت اطلاعات با امنیت ارتباطات در حریم خصوصى و حریم اجتماعى امنیت هایى که در جوامع مطرح مى‏شود، گره مى‏خورد. از دیدگاه امنیت به نظر مى‏رسد که اگر ما تعریف دقیقى از امنیت اطلاعات ارائه کنیم و اهداف آن را دقیق‏تر تبیین کنیم، به جداسازى این محدوده‏ها از یکدیگر کمک زیادى مى‏کند.

در حوزه امنیت اطلاعات دو هدف عمده وجود دارد: نخست بحث محرمانه بودن اطلاعات و دیگر صحت اطلاعات. در واقع تولید کننده اطلاعات است که حدود آزادى آن را مشخص و سطح محرمانه بودن آن را معین مى‏کند. بحث صحت اطلاعات که هدف دوم است نیز به تولید کننده اطلاعات منظر دارد. از این نظر تقابل و تعارضى میان امنیت اطلاعات، حریم خصوصى جوامع و افراد، و آزادى اطلاعات وجود نخواهد داشت. امنیت اطلاعات در واقع ابزارى براى تأمین آراى اطلاعات است، چرا که اگر امنیت اطلاعات حاصل نشود، افراد نمى‏توانند براى آزاد سازى اطلاعات گام بردارند. در حوزه اخلاق بحثى وجود دارد که از منظر فنى کمى با موضوع متفاوت است .

دکتر نمک دوست: نکته مورد توجه آن است که ما باید در ادبیات جهانى موضوع دقت کنیم سپس ببینیم که این ادبیات چه وضعیت مشخصى در جامعه خودمان مى‏گیرد. آزادى، اخلاق و امنیت در فضاى سایبر، داراى یک نقطه تلاقى و اشتراکى است که همان حریم خصوصى است.

آزادى اطلاعات چهار مؤلفه دارد: جست و جوى اطلاعات، انتقال اطلاعات، انتشار اطلاعات و دریافت اطلاعات. در ادبیات امروز چنین گفته مى‏شود که تقریباً سه شرط آخر متحقق شده است؛ یعنى ما مشکل ویژه‏اى براى انتقال، انتشار و دریافت اطلاعات نداریم، براى مثال به مدد تکنولوژى، اگر همین حالا یک گیرنده در اینجا بگذاریم، انتقال، انتشار و دریافت را به عینه مى‏بینیم. موضوع اصلى جست و جو و به معناى دیگر دسترسى است. این موضوع همچنان لاینحل است. از طرفى براى این دسترسى تعریف مشخص‏ترى ارائه مى‏شود ؛ یعنى منظور از جست و جو، دسترسى به هر گونه اطلاعات نیست و به صورت مشخص، منظور دسترسى به اطلاعاتى است که نزد حکومت است و آنچه ممیز مى‏کند، حریم خصوصى است ؛ یعنى اگر اطلاعات مربوط به حریم خصوصى را کنار بگذاریم، باقى مانده دولت مربوط است.

در مورد این موضوع کسى بحث اخلاقى نمى‏کند، بلکه بحث حقوقى صورت مى‏گیرد. وقتى وارد قلمرو دوم، یعنى حریم خصوصى مى‏شویم، خود به خود بحث اخلاقى مطرح مى‏شود.

معمولاً چند وجه براى حریم خصوصى شمرده مى‏شود:

1. حریم جسمانى (یا امنیت جسمانى).

2. حریم اطلاعاتى (اطلاعاتى که مربوط به شخص است مثل این که چه کسى است؟ کسى به دنیا آمده؟ به چه چیزى علاقه دارد؟

3. حریم ارتباطى (نامه‏ها، تماس‏ها و چت‏ها).

4. حریم فکرى (باورها و اعتقادها) .

چه چیزهایى در فضاى سایبر حریم خصوصى را تهدید مى‏کند. براى این بخش هم سه عامل تهدید کننده وجود دارد: اولین و مهم‏ترین که همه در آن توافق دارند، حکومت‏ها و دولت‏ها هستند. این عامل در همه جاى دنیا، به سادگى حریم خصوصى افراد را نقض مى‏کنند و این کار را به صورت قانونى نیز در مى‏آورند؛ قانونى که اگر کسى آن را نقض کند، تنبیه هم مى‏شود ؛ براى مثال براى استخدام یک شخص به او مى‏گویند: انگشت نگارى کن؛ گواهى عدم سوء پیشینه بیاور؛ معرف بیاور؛ کروکى خانه خود و بستگانت را بیاور. بنابراین یکى از عوامل سنتى تهدید کننده حریم خصوصى در فضاى سایبر دولت است. عامل دیگر که در گذشته هم بود و امروز جلوه بیشترى یافته بخش خصوصى است ؛ براى مثال براى گرفتن اشتراک یک نشریه، از شما میزان تحصیلات و یک دسته اطلاعات دیگر هم مى‏خواهند. بى آنکه نیازى باشد. عامل سوم تهدیدکننده و معارض حریم خصوصى، تکنولوژى جدید است ؛ یعنى تکنولوژى بخشى از حریم خصوصى ما را مورد تعرض قرار مى‏دهد؛ مانند تکنولوژى عکاسى. از طرفى این نقض حریم خصوصى به وسیله تکنولوژى، براى ما عادى شده است. براى مثال همه ما دوربین‏هاى سر چهار راه‏ها را دیده‏ایم. اما دیگر دقت نمى‏کنیم که او ما را ضبط و بعداً پردازش مى‏کند و.. .

بنابراین، تکنولوژى سایبر در وجه اول، نه تنها حریم خصوصى را نقص مى‏کند، بلکه آن چنان با زندگى ما عجین شده است که دیگر به آن فکر نمى‏کنیم ؛ یعنى اگر معترض هم باشیم نمى‏توانیم کارى بکنیم، پس از نظر حریم خصوصى، نه تنها بحث واقعى نیست، بلکه دخالت دولت و بخش خصوصى، در کنار حریم خصوصى بحث را جدى‏تر مى‏کند.

دکتر حسام الدین آشنا: در ابتدا امیدوارم که این مباحث و انتشار آنها موجب اعتلاى جامعه علمى کشور شود. به ظاهر در این مباحث، دو منظر را در نگاه به امنیت تجربه کردیم. نخست نگاه فرد محور به امنیت و دیگرى نگاه جامعه محور. در نگاه جامعه محور بر امنیت، همواره جامعه بر فرد رجحان دارد. با این نگاه به امنیت، منظور از امنیت از منظر اجتماعى، توانایى جامعه براى تداوم بخشى به ویژگى‏هاى سیاسى و اجتماعى بنیادى خود تحت شرایطى متحولى است که تهدیدات احتمالى یا واقعى هم در آن وجود دارد. بنابراین مسئله این است که جامعه مى‏خواهد بماند و نقش افراد تلاش براى حفظ این هویت اجتماعى است. در نگاه دیگر اگر ما امنیت را فرد محور ببینیم، دیگر امنیت من زیر بخش امنیت جامعه، دولت و حکومت نیست، بلکه زیر بخش امنیت اساسى است. از نگاه امنیت انسانى، بحث آزادى عقیده، آزادى وجدان، آزادى زبان آزادى شیوه زندگى، تحقیر نشدن از حیث قومیت یا جنسیت مورد بحث قرار مى‏گیرد و همه اینها وقتى است که ما امنیت را از فرد شروع کنیم.

بنابراین تعارض میان امنیت فرد محور و امنیت جامعه محور در شرایطى حل مى‏شود که جامعه به نوعى بیان کننده خواسته‏ها و امیال افراد خود باشد یا برآیند متوازن و متناسبى از تکثر موجود در افراد جامعه باشد. امروزه چنین جامعه‏اى دموکراتیک گفته مى‏شود. جامعه‏اى که افراد در آن مى‏توانند آن قدر توسعه پیدا کنند که خود را در آینه جامعه ببیند. وقتى فرد نمى‏تواند خود را در آینه جامعه ببیند، احساس تحقیر یا اقلیت بودن در مفهوم عامى که گفته شد، خواهد داشت. بنابراین در حل مسئله تعارض میان امنیت فردى و امنیت اجتماعى، طبیعى است که راهبردهاى مختلفى وجود دارد. این راهبردها توسط دولت و نهادهاى اجتماعى اعمال مى‏شود.

سه راهبرد اساسى ناشى از امنیت فرد محور یا امنیت جامعه محور را مى‏توان در رویکردهاى جهان گرایى تحول محور، بومى‏گرایى ثبات محور یا جهان بومى‏گرایى اعتدال محور جست و جو کرد. در جهان گرایى تحول محور، در واقع باید با صحبت‏هاى آقاى نمک دوست تطبیق داده شود؛ یعنى یک جامعه بررسى مى‏کند که در سطح جهانى یا در وفاق بین‏المللى و در سطح نهادهاى بین‏المللى، مثلاً حقوق بشرى، چه امورى مورد وفاق جهانى قرار گرفته است. سپس سعى مى‏شود که جامعه عقب مانده را به سمتى سوق دهند که آن تحولات جهانى را بپذیرد. بنابراین اصول از بیرون جامعه مى‏آید و جهانى تلقى مى‏شود و فاصله میان جامعه موجود با جامعه مطلوب، باید توسط سیاستگذاران، سیاستمداران و قدرت‏هاى اجتماعى پر شود.

در نگاه بومى گرایى ثبات محور، آنچه داریم، اصل تلقى مى‏شود. سنت مقدس مى‏شود هر چه از خارج مى‏آید و بیان کننده و مطالبه کننده تغییرى است، تهدید تلقى مى‏شود، چون با رویکرد جامعه محور ثبات اصل است، بنابراین هر تغییرى تهدید است و با تهدید هم باید مبارزه کرد، چون جهان نمى‏ایستد و محیط اطراف در حال تغییر است، سپس هر لحظه باید دیوارهاى دفاعى را تقویت کرد؛ این ترتیب اگر محیط سایبر را وارد بحث کنیم، بهترین امکانات را براى رویکرد جهان‏گرایى تحول محور ایجاد مى‏کند.

از دید رویکرد بومى گرایى ثبات محور، تقریباً بزرگ‏ترین تهدید همان فضاى سایبر است، چون امکانات نظارت دولت بر تغییرات را بسیار کم مى‏کند و تأثیر پذیرى فضاى داخلى را از فضاى خارجى افرایش مى‏دهد. در این میان مى‏توان، رویکرد جهان به بومى گرایى اعتدال محور را هم مطرح کرد. جوامعى که داراى تاریخ فرهنگى قابل اعتنا و اتکا هستند، طبیعى است که اگر مى‏توانند میان ارزش‏هاى بنیادین خود و سنت‏هایى که لزوماً ریشه بنیادین ندارند، تفاوت قائل شوند و در عین حفظ اصالت خود تغییرات را بپذیرند، اینها به ظاهر در محیط سایبر، با توجه به تغییرات محیطى شدیدى که اعمال مى‏شود، قدرت بقاى بیشترى دارند. رویکرد اعتدال محور به بازنگرى بنیادهاى هویتى جامعه و تفکیک ذاتیات یا عناصر ثبات از عناصرى که خود نیز وارد جامعه شده‏اند تشویق مى‏کند.

رویکرد بازنگرى انتقادى به سنت‏ها اجازه مى‏دهد که جامعه بتواند خود را در مقابل تحولات بین المللى حفظ کند ؛ به این ترتیب در دور بعدى بحث رابطه‏اى بومى میان امنیت، امانت و ایمان برقرار مى‏کنم.

دکتر حمید شهریارى: یکى از مفاهیم مورد بحث، مفهوم آزادى در فضاى سایبر است. فکر مى‏کنم این مفهوم گرچه مشهور است که نوعى اجماع درباره آن وجود دارد، اما مسائل مهمى از دیدگاه نظریه‏پردازى اخلاقى درباره آن وجود دارد که تا آن مفاهیم را روشن نکنیم یا حداقل تا آن مفاهیم را نشانه‏گذارى نکنیم، ممکن است برخى مسائل که پیرامون آن پیش مى‏آید با پیش فرض‏هایى همراه شود که آن پیش فرض‏ها مطلوب جامعه هستند. این مسئله که آزادى در فضاى سایبر، یک ارزش است که خود یک مفهوم محورى است که باید درباره آن بحث شود. در اینکه آزادى در فضاى سایبر یک ارزش نسبى است و تا حدودى ما ارزش بودن آزادى را در جهت مثبت قبول داریم، تردیدى نیست. اما آنچه فضاى جامعه ما را از فضاى جامعه جهانى (غرب) تفکیک مى‏کند، این است که در جامعه غرب، آزادى در فضاى سایبر به معناى مطلق یک ارزش بنیادین است. ارزش بنیادین ارزشى است که در تعارض با ارزش‏هاى دیگر، هیچ وقت عقب رانده نمى‏شود. ما قبول داریم که آزادى در فضاى سایبر یک ارزش است، اما در این بحث داریم که آیا آزادى در فضاى سایبر یک ارزش مطلق باشد ؛ به گونه‏اى که بتواند سایر ارزش‏ها را کنار بزند.

البته این که آزادى در فضاى سایبر خود محدودیت‏هایى دارد، مورد پذیرش خود جامعه غرب هم هست. از این رو خود آنها هم تدابیرى را اتخاذ مى‏کنند یعنى با استفاده از نرم افزارهایى که با ایکس استوپ شروع شده استثنائاتى را قائل شوند؛ یعنى خود دنیاى غرب به این نتیجه رسیده که گرچه آزادى ارزش است، اما در مواردى باید قید بخورد. مانند تفکیک بخش دولتى و خصوصى که من آن را محدودیت‏هاى سازمانى مى‏نامم. یعنى یک سازمان (به معناى علوم اجتماعى) به خاطر اهداف نهادینه‏اى که دارد، مى‏تواند این آزادى‏ها را محدود کند و حتى آن را به صورت قانون درآورد. گرچه ممکن است این استثنائات با محدودیت‏هاى جامعه ما هم‏شأنى داشته باشد، اما اصل مسلم این است که آزادى دسترسى باید با محدودیت باشد. همین طور این اصل هم پذیرفته شده که یکى از استثنائات آزادى دسترسى، امنیت فردى یا امنیت اجتماعى یا امنیت نهادى است که اگر امنیت فردى باشد تا حدودى با حریم خصوصى افراد مرتبط مى‏شود و باز حتى در همین محدوده حریم خصوصى استثناء در استثناء شده است ؛ یعنى اکنون وقتى شما وارد یک دانشگاه خارجى مى‏شوید، خودشان اعلام مى‏کنند که در این مورد حریم خصوصى حقوق مادى و معنوى شما حفظ مى‏شود. به هر حال این که آزادى دسترس یک ارزش مطلق باشد، مسئله‏اى قابل بحث است و مى‏توانیم در حوزه حریم خصوصى هم از خود استثنائاتى که نهادهاى مدنى در دنیاى غرب استفاده کرده‏اند، بهره‏بردارى کنیم تا بتوانیم در فضاى جامعه محلى خود استثنائات خاص خود را داشته باشیم.

تبلیغات