آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

متن

اشاره:
القاب ائمه اطهار (ع) از آن جمله القاب امام زمان (عج) یکی از راه های مهم شناخت خصایل و فضایل حجت های به حق الهی است .
در این نوشته تلاش می شود تا از طریق ارایه توضیح مختصر در زمینه برخی از لقب های حضرت بقیة الله با ابعاد مختلف ویژگی ها و اوصاف آن حضرت بیشتر آشنا شویم .
3 . موعود:
یکی از لقب های بسیار معروف حضرت مهدی (ع) «موعود» است . این لقب از آن جهت به آن حضرت داده شده است که نوید ظهور او توسط انبیای الهی به تمام امت ها رسیده است و در نتیجه آن عقیده به ظهور یک منجی بزرگ الهی در آخر الزمان که جهانیان را از یوغ ستم و بیداد رهایی خواهد بخشید به عنوان یک اعتقاد عمومی و همگانی مطرح است . به گونه ای که امروزه هیچ مذهب و آیینی را نمی توان یافت که معتقد به ظهور منجی بزرگ جهانی از جمله آموزه های اصلی و پایه های اعتقادی آن نباشد . به علاوه علیرغم وقوع تحریف در متون کتاب های دینی ادیان گذشته، در بخش های زیادی از آنها به نمونه های از این نویدها بر می خوریم . به عنوان مثال در زبور حضرت داود (ع) که تحت عنوان مزامیر در لابلای عهد عتیق آمده است در حداقل سی و پنج مورد نویدهایی درباره ظهور موعود جهانی به چشم می خورد . همین طور در عهد عتیق (تورات) در کتاب های اشعیای نبی در فصل 1 و 45 و زکریای نبی فصل 14 و صفینای نبی فصل 3 و سلیمان نبی فصل 2، حزقیل نبی فصل 21 و ... در این باره مطالب زیادی آمده است .
در اناجیل اربعه به این موضوع بیش از سایر منابع دینی سابق پرداخته شده است . در قاموس کتاب مقدس «مستر هاکس » تصریح دارد که در انجیل و ملحقات آن (عهد جدید) کلمه پسر انسان بیش از هفتصد بار تکرار شده است که تنها سی مورد آن با حضرت عیسی (ع) قابل تطبیق است و حدود پنجاه مورد دیگر از نجات دهنده موعودی سخن می گوید که در آخرالزمان ظهور خواهد کرد و حضرت عیسی (ع) نیز با او خواهد آمد تا او را یاری نماید .
به همین ترتیب در کتاب های مقدس سایر آیین ها، نظیر زردشتیان، هندوها، بودائیان و ... که رهبران آنها خود را پیامبر آسمانی معرفی می کرده اند مباحث زیادی در زمینه منجی و موعود جهانی بیان شده است . مجموعه این گونه مطالب به وضوح اصیل و جهانی بودن اعتقاد به ظهور یک موعود بزرگ را به اثبات می رساند . گذشته از این در چند مورد، برخی از وعده های مهم موجود در آیات قرآنی به قیام امام زمان (ع) تطبیق شده است که از جمله آنهاست:
الف: آیه 55 سوره نور: «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند وعده می دهد که آنها را حتما خلیفه روی زمین قرار دهد ...» .
در تفسیر این آیه و در پاسخ به این سؤال که این وعده الهی از آن کیست مفسران با استناد به روایاتی از ائمه اطهار، علیهم السلام، می گویند این آیه اشاره به حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) دارد که روزی قیام کرده شرق و غرب عالم را از طریق اجرای قوانین حیاتبخش قرآن تحت لوای حکومتش در خواهد آورد و آیین حق اسلام را در همه جا حاکمیت می بخشد، ستم، ناامنی، ترس از جنگ و قحطی و ... را به عدل و صلح و عدالت و امنیت پایدار تبدیل خواهد ساخت . طبرسی در این باره تصریح دارد که این آیه در حق مهدی آل محمد (ص) است . (1)
نقل شده است وقتی ابو بصیر از تفسیر این آیه از حضرت امام صادق (ع) سؤال کرد آن حضرت در پاسخ فرمود:
این آیه در حق قائم آل محمد (ص) و اصحاب او نازل شده است . (2)
ب: آیه 22 و 23 سوره ذاریات: «و رزق شما و هر چه به شما وعده شده در آسمان است . پس سوگند به پروردگار آسمان ها و زمین که این سخن، آنچنان که سخن می گویید، حتمی است » .
از امام سجاد (ع) روایت شده است که این آیات به مسئله قیام مهدی (ع) که از خاندان پیامبران است اشاره دارد و ... (3)
در زیارت معروف حضرت مهدی (ع) که مرحوم سید بن طاووس آن را نقل می کنند از آن حضرت در یک مورد با تعبیر موعود امت ها یاد شده است:
«السلام علی المهدی الذی وعد الله عز و جل به الامم ان یجمع به الکلم و یلم به الشعث و یملابه الارض قسطا و عدلا و یمکن له و ینجر به وعد المؤمنین » (4)
درود بر آن مهدی که خداوند عزوجل وعده ظهور او را به امت ها داده است که به وسیله او وحدت و یکپارچگی را جایگزین پراکندگی و تفرقه نموده و وعده هایی که به مؤمنان داده شده است به دست او عملی خواهد شد ...
بنابراین چون امام مهدی (ع) همان خلیفه الهی است که وعده ظهور حکومت عادلانه او توسط تمام سفیران آسمانی به افراد تمام جوامع بشری داده شده است ایشان را به عنوان «موعود» می خوانند و همه امت ها علیرغم اختلاف نظری که در بیان مشخصات و اوصاف او دارند، ایشان را به عنوان موعود بزرگ الهی می شناسند; همو که پس از ظهور، همه انسان ها را به سعادت واقعی که همواره در آرزوی آن به سرمی برده اند رهنمون خواهد شد و به ظلم و بی عدالتی پایان خواهد بخشید .
4 . بقیة الله
لقب «بقیة الله » علاوه بر آنکه ریشه قرآنی دارد توسط چند تن از امامان به حضرت مهدی (ع) داده شده است . اجمد بن اسحاق از اصحاب با وفا و قابل اعتماد حضرت عسکری (ع) می گوید: روزی خدمت آن حضرت رسیدم تا از ایشان در باره امام بعد از او سؤال کنم وقتی به محضر مبارک امام عسکری (ع) وارد شدم بدون آنکه حرفی زده باشم و سؤالم را مطرح کنم خطاب به من فرمودند:
ای احمد! خداوند متعال از موقعی که حضرت آدم (ع) را آفرید زمین را خالی از حجت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز آن را از حجت خود خالی نخواهد گذاشت و به برکت همان حجت الهی است که بلاها از اهل زمین دفع می شود، زمین برکات خود را به مردم آشکار می کند و آسمان باران می بارد .
احمد بن اسحاق می گوید: عرض کردم! ای فرزند رسول خدا امام و حجت الهی بعد از شما کیست؟
امام (ع) به دنبال این سخن من، فورا از اتاق خارج شدند و طولی نکشید که به همراه پسر بچه ای که چهره زیبای او چون ماه شب چهارده می درخشید و به نظر می رسید سه سال بیشتر سن ندارد برگشت و آن گاه به من فرمودند: ای احمد بن اسحاق! این پسر من همنام و هم کنیه با جدش رسول خدا (ص) است . او کسی است که زمین را بعد از آنکه با ظلم و ستم پر شده باشد از عدل و داد پر خواهد ساخت ...
احمد بن اسحاق می گوید عرض کردم; آیا در این آقا زاده علامتی هست که مایه اطمینان قلبی می باشد . در این لحظه آن کودک شیرین سخن با زبان بسیار فصیح عربی فرمودند:
منم بقیة الله در زمین که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت ...
سپس احمد بن اسحاق می گوید: از خدمت مولایم حضرت امام عسکری (ع) و فرزند عزیزش خوشحال و مسرور بیرون آمدم ... (5)
امام هادی (ع) نیز در روایتی وقتی حضرت مهدی (ع) را توصیف می کنند می فرمایند:
او همان کسی است که وحدت کلمه در بین مردم ایجاد خواهد کرد و نعمت ها را برای انسان ها کامل خواهد نمود . خداوند حق را به دست او تحقق می بخشد و باطل را نابود می سازد . او مهدی منتظر شما است . آن گاه حضرت آیه «بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین » را تلاوت کرده سپس فرمودند: به خدا سوگند او بقیة الله است . (6)
شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد: آیا جائز است که در موقع سلام کردن به حضرت مهدی (ع) از او با تعبیر «امیر المومنین » یاد کنیم . حضرت صادق (ع) فرمودند:
نه، چون این لقبی است که خداوند با آن علی (ع) را نامیده است . کسی غیر از آن حضرت با این لقب نامیده نمی شود . آن شخص گفت پس چگونه به آن حضرت سلام کنیم . امام صادق (ع) فرمودند بگویید: «السلام علیک یا بقیة الله ...»
و باز در روایت دیگری امام صادق (ع) می فرمایند:
پس از آنکه امام مهدی (ع) اجازه ظهور پیدا کنند به کنار کعبه می آیند و اصحاب آن حضرت که سیصد و سیزده نفرند گرداگرد آن حضرت جمع می شوند . آن گاه امام (ع) اولین سخنرانی خود را با این آیه شروع می کنند . «بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین » (7)
در ادامه می فرماید: منم بقیة الله و حجت خدا بر شما ... و از آن تاریخ به بعد هر کس که می خواهد به آن حضرت سلام کند با عبارت «السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه » سلام می کند . (8)
همینطور در روایتی امام باقر (ع) می فرمایند:
اولین سخنی که حضرت مهدی (ع) جاری می کنند این آیه است «بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین »
و در ادامه می فرماید: هان ای مردم! من بقیة الله و خلیفه خدا و حجت او بر شما هستم . آن گاه حضرت می فرمایند وقتی تعداد یاران آن حضرت به ده هزار نفر رسید قیام می کند و زمین را از لوث پرستش بت ها پاک ساخته و خداپرستی را در سرتاسر عالم رواج خواهد داد . البته این کار به دنبال یک دوره غیبت بسیار طولانی واقع خواهد شد تا مؤمنین از غیر مؤمنین شناخته شوند . (9)
گذشته از همه این مطالب طبق اعتقاد شیعه، پیامبر اکرم (ص) تصریح فرمودندکه جانشینان من دوازده نفرند که اولین آنها علی بن ابیطالب (ع) و آخرینشان حضرت قائم (ع) است . بنابراین قائم آل محمد (ص) آخرین ذخیره و باقی مانده از اولیاء خداست که فیض الهی به برکت وجود آن حضرت به عالم امکان نازل می شود و آن گاه که مصلحت خداوند اقتضا کند ظهور نموده و جهان را پس از پاکسازی از نابسامانی ها و ظلم و تعدی ها سرشار از عدل و داد خواهد کرد و به اهداف و آرزوهای همه انبیاء و اوصیاء الهی تحقق خواهد بخشید . (10)
و به همین مناسبت است که آن حضرت گاهی در روایات با القاب دیگری چون «بقیة من بقایا حججه خلیفة من خلائف انبیائه » (11) ; یعنی یکتا بازمانده از حجت های پروردگار و آخرین جانشین از تبار پیامبران و «بقیة من آدم » و «البقیة من ابراهیم » و ... معرفی شده است ... (12)
ادامه دارد
پی نوشت:
1 . مجمع البیان، ذیل آیه 55 سوره نور .
2 . بحارالانوار، ج 51، ص 58 .
3 . غیبة طوسی، ص 110 .
4 . مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر .
5 . کمال الدین، ج 2، ص 56 .
6 . الزام الناصب، ص 57 .
7 . سوره هود، آیه 86 .
8 . نجم الثاقب، ص 62 .
9 . بحارالانوار، ج 52، ص 192 .
10 . ینابیع المودة، ص 258 .
11 . منتخب الاثر، ص 150 .
12 . الزام الناصب، ص 11 .

تبلیغات