آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

متن

عظمت وجودی و ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب الامر علیه السلام باعث شده است که در طول هزار و اندی سال که از غیبت کبری می گذرد، هر گروه از مردم بسته به گرایش های خاص اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی که داشته اند، از دیدگاهی خاص به تحلیل شخصیت و تعیین جایگاه آن حضرت در عالم هستی بپردازند .
در این میان جمعی از اصحاب سیر و سلوک و رهروان طریق عرفان و معنا با طرح موضوع خلیفة الله و انسان کامل و پرداختن به نقش حجت الهی در عالم هستی، تنها به جنبه فرا طبیعی آن وجود مقدس توجه کرده و از سایر جنبه ها غفلت ورزیدند .
گروهی دیگر از اصحاب شریعت توجه خود را تنها معطوف به جنبه طبیعی آن وجود مقدس ساخته و ضمن مطرح کردن نقشی که آن حضرت به عنوان امام و پیشوای مردم به عهده دارند هیچ گونه مسؤولیتی را در زمان غیبت متوجه مردم ندیدند و تنها تکلیف مردم را این دانستند که برای فرج آن حضرت دعا کنند تا خود بیایند و امور مردم را اصلاح کنند .
عده ای هم ضمن توجه به جنبه فراطبیعی و طبیعی وجود مقدس حضرت حجت علیه السلام تمام هم و غم خود را متوجه ملاقات با آن حضرت ساخته و تنها وظیفه خود را این دانستند که با توسل به آن حضرت به شرف ملاقات با آن ذات اقدس نائل شوند .
اما در این میان گروهی با در نظر گرفتن همه ابعادی که بدان ها اشاره شد، به طرح معنای درست انتظار پرداخته و درصدد تعیین وظیفه و نقش مردم در دوران غیبت برآمدند . در این دیدگاه، هم مساله خلافت الهی انسان کامل مطرح است، هم به جایگاه و نقش مردم در قبال آن حضرت توجه شده و هم وظیفه ای که مردم در دعا برای حفظ آن وجود مقدس و تعجیل در ظهورش دارند از نظر دور داشته نشده است .
شاید بتوان امام راحل امت، قدس سره، را به عنوان درخشان ترین چهره از گروه اخیر ذکر کرد . ایشان با صراحت به نقد و بررسی برداشت های مختلفی که از مساله انتظار فرج وجود دارد، پرداخته و دیدگاه خاص خود را در این زمینه چنین مطرح ساختند:
البته این پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمی توانیم بکنیم، اگر می توانستیم می کردیم . اما، چون نمی توانیم بکنیم ایشان باید بیایند ... . اما ما باید فراهم کنیم کار را، فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت علیه السلام ... (1)
ایشان در جایی دیگر نیز درباره مفهوم «انتظار فرج » می فرمایند:
انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند . و مقدمات ظهور ان شاءالله تهیه شود . (2)
برای شناخت جایگاه و مفهوم انتظار در تفکر شیعی برخی از روایاتی را که در این زمینه وارد شده است مورد بررسی قرار می دهیم تا روشن شود که:
1 . آیا انتظار ضرورت دارد؟
2 . فضیلت آن چیست؟
3 . چه وظایفی در عصر غیبت بر عهده منتظران است؟
4 . انتظار چه آثاری دارد؟
1 . ضرورت انتظار
در تفکر شیعی، انتظار موعود، به عنوان یک اصل مسلم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد، علیهم السلام، تصریح شده است، که از جمله می توان به روایات زیر اشاره کرد:
1 . محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب الغیبة روایت کرده است که روزی امام صادق علیه السلام خطاب به اصحاب خود فرمودند:
آیا شما را خبر ندهم به آنچه خدای، صاحب عزت و جلال، هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمی پذیرد؟ گفتم: چرا . فرمود: گواهی دادن به اینکه هیچ شایسته پرستشی جز خداوند نیست و اینکه محمد [ صلی الله علیه و آله] بنده و فرستاده او است، و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده، و ولایت ما، و بیزاری از دشمنانمان - یعنی خصوص امامان - و تسلیم شدن به آنان، و پرهیزکاری و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم علیه السلام . (3)
2 . ثقة الاسلام کلینی در کتاب الکافی روایت می کند که روزی مردی بر حضرت ابوجعفر امام باقر علیه السلام وارد شد و صفحه ای در دست داشت; حضرت باقر علیه السلام به او فرمود:
این نوشته مناظره کننده ای است که پرسش دارد از دینی که عمل در آن مورد قبول است . آن مرد عرض کرد: رحمت خداوند بر تو باد همین را خواسته ام . پس حضرت ابوجعفر باقر علیه السلام فرمود: گواهی دادن به اینکه خدا یکی است و هیچ شریکی برای او وجود ندارد، و این که محمد بنده و رسول او است، و این که اقرار کنی به آنچه از سوی خداوند آمده، و ولایت ما خاندان و بیزاری از دشمنان ما، و تسلیم به امر ما، و پرهیزکاری و فروتنی، و انتظار قائم ما، که ما را دولتی است که هر وقت خداوند بخواهد آن را خواهد آورد . (4)
3 . شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از «عبدالعظیم حسنی » روایت می کند که:
روزی بر آقایم محمدبن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب، علیهم السلام، وارد شدم و می خواستم که درباره قائم از آن حضرت سؤال کنم که آیا همان مهدی است یا غیر او پس خود آن حضرت آغاز سخن کرد و به من فرمود:
ای ابوالقاسم! بدرستی که قائم از ماست و او است مهدی که واجب است در [زمان] غیبتش انتظار کشیده شود و در [زمان] ظهورش اطاعت گردد، و او سومین [امام] از فرزندان من است . (5)
روایات یاد شده و بسیاری روایات دیگر - که در این مجال فرصت طرح آنها نیست - همگی بر لزوم انتظار حضرت قائم در دوران غیبت دلالت می کند، اما حال باید دید که انتظار چه فضیلتی دارد و در کلام معصومین، علیهم السلام، از چه جایگاهی برخوردار است .
2 . فضیلت انتظار
در روایات اسلامی آنچنان مقام و منزلتی برای منتظران موعود برشمرده شده که گاه انسان را به تعجب وا می دارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از چنین فضیلتی برخوردار باشد . البته توجه به فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت بر شمرده شده، سر این فضیلت را روشن می سازد .
1 . از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند:
برترین عبادت ها انتظار فرج است . (6)
2 . همچنین از آن حضرت روایت شده است که:
برترین جهاد امت من انتظار فرج است . (7)
3 . مرحوم مجلسی در کتاب بحارالانوار از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید . بدرستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند، صاحب عزت و جلال، انتظار فرج است . (8)
4 . شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت به نقل از پدران بزرگوارشان - که بر آنها درود باد - فرمود:
منتظر امر (حکومت) ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد . (9)
5 . در همان کتاب به نقل از امام صادق علیه السلام روایت دیگری به این شرح در فضیلت منتظران وارد شده است:
خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش چشم به راه ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان اولیاء خدا هستند، همان ها که نه ترسی برایشان هست و نه اندوهگین شوند . (10)
6 . در روایت دیگری مرحوم مجلسی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که:
هر کس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد همانند کسی است که با حضرت قائم علیه السلام در خیمه اش بوده باشد . سپس حضرت چند لحظه ای درنگ کرده، آنگاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند . سپس فرمود: نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله شهید شده باشد . (11)
چرا این همه فضیلت؟
با مشاهده روایات یاد شده ممکن است برای بسیاری این پرسش پیش آید که چرا انتظار از چنین فضیلت برجسته ای برخودار است؟ برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش چند نکته اساسی را باید مورد توجه قرار داد:
1 . انتظار حلقه اتصال شیعه با امام معصوم: چنانکه می دانید «ولایت » و «امامت » رکن اساسی مکتب تشیع است و اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از سایر مکتب هاست . از دیدگاه شیعه پذیرش ولایت معصومین، علیهم السلام، و به طور کلی تسلیم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همه فضیلت ها و شرط اساسی قبولی همه اعمال عبادی است . البته انتظار به همان مفهوم درست آن; یعنی امید به ظهور و قیام عدالت گستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ; همو که در حال حاضر حجت خدا، واسطه فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریادرس آنها در گرفتاری ها و ناملایمات است .
2 . انتظار، معیار ارزش انسان ها: آرزوها و آمال انسان ها معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، کمال و تعالی آنهاست; تا آنجا که برخی می گویند: «بگو چه آرزویی داری تا بگویم کیستی » . آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند حکایت از کمال روح و رشد شخصیت انسان ها و بلندای همت آنها می کند . به عکس آرزوهای خرد، حقیر و بی ارزش نشان از بی همتی و رشدنیافتگی افراد دارد .
امام علی علیه السلام در همین زمینه می فرماید:
ارزش مرد به اندازه همت اوست . (12)
پس از این مقدمه می توان گفت که چون انسان منتظر برترین و ارزشمندترین آمال و آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی از بهترین و والاترین ارزش ها نیز برخوردار است .
توضیح اینکه آرزوی نهایی انسان منتظر، حاکمیت نهایی دین خدا و مذهب اهل بیت، علیهم السلام، بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی، کوتاه شدن دست ظالمان و مستکبران از گوشه گوشه جهان، برقراری نظام قسط و عدالت بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در جای جای کره خاک است .
3 . انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع: چنانکه از مطالب بعدی و در بحث از وظایف منتظران روشن خواهد شد، انتظار نقش مهمی در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد، و اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او برشمرده شده عمل کند به الگوی مطلوب انسان دیندار دست می یابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار می شود . به عبارت دیگر انسان منتظر با رعایت همه شرایط انتظار به همان شان و منزلتی که مورد انتظار دین اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطه کمال نائل می شود .
3 . وظایف منتظران
در مورد وظایف و تکالیف شیعیان در دوران غیبت سخن های بسیاری گفته شده است و حتی در بعضی از کتاب ها، از جمله کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم تا هشتاد وظیفه برای منتظران قدوم خاتم اوصیاء حضرت بقیة الله، ارواحنا له الفداء، بر شمرده شده است . (13)
اما، از آنجا که تبیین همه وظایفی که شیعیان در عصر غیبت بر عهده دارند در این محدوده نمی گنجد، به تعدادی از مهمترین این وظایف اشاره می کنیم:
1 - 3 . شناخت حجت خدا و امام عصر علیه السلام
اولین و مهمترین وظیفه ای که هر شیعه منتظر بر عهده دارد کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خویش است . این موضوع تا بدان درجه از اهمیت قرار دارد که در روایات بسیاری که به طریق شیعه و اهل سنت از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین، علیهم السلام، نقل شده، آمده است:
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است . (14)
و در روایت دیگری که مرحوم کلینی از امام محمد باقر علیه السلام نقل می کند آمده است:
هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن جاهلیت است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تاخیر این امر [دولت آل محمد، علیهم السلام] او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در خیمه قائم [ علیه السلام] با آن حضرت باشد . (15)
انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند . و مقدمات ظهور ان شاءالله تهیه شود .
برترین جهاد امت من انتظار فرج است .
توجه به مفاد دعاهایی که خواندن آنها در عصر غیبت مورد تاکید قرار گرفته است، نیز ما را به اهمیت موضوع شناخت حجت خدا رهنمون می سازد; چنانکه در یکی از دعاهای معروف و معتبری که شیخ صدوق آن را در کتاب کمال الدین نقل کرده، می خوانیم:
بار الها! خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی پیغمبرت را نخواهم شناخت . بارالها! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی حجت تو را نخواهم شناخت . بارالها! حجت خود را به من بشناسان که اگر حجتت را به من نشناسانی از دینم گمراه می گردم . خداوندا! مرا به مرگ جاهلیت نمیران و دلم را [از حق] پس از آنکه هدایتم فرمودی منحرف مگردان ... (16)
امام صادق علیه السلام در مورد کمترین حد معرفت امام می فرماید:
کمترین حد معرفت به امام آن است که [بدانی] امام مساوی با پیامبر صلی الله علیه و آله است مگر در درجه نبوت . امام، وارث پیامبر است و همانا اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خداست و باید در هر امری تسلیم او بود و به سخن و فرمان او عمل کرد ... (17)
مؤلف کتاب ارزشمند مکیال المکارم مراد و مقصود از «معرفت امام » را، که در روایت های یادشده بر آنها تاکید شده است، چنین توضیح می دهند:
بدون تردید مقصود از شناختی که امامان ما - که درودها و سلام های خداوند برایشان باد - تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرموده اند، این است که ما آن حضرت را آنچنانکه هست بشناسیم; به گونه ای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهه های ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدعیان دروغین باشد، و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی گردد: اول، شناختن شخص امام علیه السلام به نام و نسب، و دوم، شناخت صفات و ویژگی های او و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است . (18)
البته امر دومی که در کلام یادشده بدان اشاره شده، در عصر ما از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و در واقع این نوع شناخت است که می تواند در زندگی فردی و اجتماعی منتظران منشا اثر و تحول باشد; زیرا اگر کسی بحقیقت به صفات و ویژگی های امام عصر علیه السلام و نقش و جایگاه آن حضرت در عالم هستی و فقر و نیاز خود نسبت به او واقف شود، هرگز از یاد و نام آن حضرت غافل نمی شود .
نکته ای که در اینجا باید در نظر داشت این است که شناخت امام زمان علیه السلام از شناخت دیگر امامان معصوم، علیهم السلام، جدا نیست و اگر کسی به طور کلی به شان و جایگاه ائمه هدی واقف شد، صفات و ویژگی های آنها را شناخت و به مسؤولیت خود در برابر آنها پی برد، قطعا نسبت به امام عصر علیه السلام نیز به شناختی شایسته می رسد .
بهترین راه برای پی بردن به مراتب و مقامات بلند امامان معصوم شیعه به طور کلی و امام عصر علیه السلام به طور خاص، مطالعه و تامل در کتاب هایی است که در این زمینه نگاشته شده است که از جمله می توان به کتاب های زیر اشاره کرد: الکافی، محمدبن یعقوب کلینی (ج 1، کتاب الحجة)، کتاب الغیبة، محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، ابوجعفر محمدبن الحسن معروف به شیخ طوسی، کمال الدین و تمام النعمة، محمدبن علی بن الحسین معروف به شیخ طوسی، بحارالانوار، مولی محمدباقر مجلسی (ج 51 ، 52 و 53) . بحمدالله همه این کتاب ها به فارسی ترجمه شده و در دسترس همگان است .
البته باید توجه داشت که شناخت و معرفت حقیقی نسبت به حجت خدا تنها با مطالعه کتاب حاصل نمی شود و در این راه باید از عنایات حضرت حق نیز مدد جوییم و - همچنانکه در دعایی که پیش از این بدان اشاره کردیم، ملاحظه شد - از درگاه الهی نیز توفیق شناخت حجتش را درخواست کنیم، تا بدین وسیله از گمراهی و سرگردانی نجات یابیم . این موضوع را از روایتی که مرحوم کلینی از «محمد بن حکیم » نقل کرده، می توان استفاده کرد . در این روایت آمده است:
از ابی عبدالله (امام جعفر صادق علیه السلام) پرسیدم: معرفت ساخته کیست؟ فرمود: از ساخته های خداوند است و برای بندگان نقشی در حصول معرفت نیست . (19)
شاید بتوان گفت که شناخت نشانه ها و علائم ظهور نیز یکی از فروع شناخت امام عصر علیه السلام است; زیرا شناخت دقیق نشانه ها و علائم ظهور موجب می گردد که انسان فریب مدعیان دروغین مهدویت را نخورد و در دام شیادانی که ادعای «مهدی » بودن دارند نیفتد .
بنابراین بر همه منتظران لازم است که پس از شناخت کامل امام عصر علیه السلام به مطالعه و شناسایی علائم و نشانه های ظهور نیز بپردازند .
برای آشنایی با نشانه های ظهور نیز علاوه بر کتاب هایی که در بالا بدانها اشاره شد می توان به کتاب های زیر مراجعه کرد: نوائب الدهور فی علائم الظهور، سیدحسن میرجهانی، عصر ظهور، علی کورانی، روزگار رهایی، کامل سلیمان، ترجمه علی اکبر مهدی پور و نشانه های ظهور او، محمد خادمی شیرازی .
2 - 3 . پیراستگی از بدی ها و آراستگی به خوبی ها
وظیفه مهم دیگری که هر شیعه منتظر بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص ناپسند و آراستن خود به اخلاق نیکو است، چنانکه در روایتی که از امام صادق علیه السلام نقل شده، آمده است:
هر کس دوست می دارد از یاران حضرت قائم علیه السلام باشد باید که منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالی که منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم علیه السلام به پاخیزد، پاداش او همچون پاداش کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است، پس کوشش کنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این اجر] ای گروه مشمول رحمت خداوند! (20)
امام عصر علیه السلام نیز با توجه به ناگهانی بودن امر ظهور همه شیعیان را در زمان غیبت به انجام اعمال پسندیده و دوری از اعمال ناپسند فراخوانده، می فرماید:
پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب خشم و ناخشنودی ما می گردد، دوری گزیند; زیرا فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرامی رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی بخشد . (21)
موضوع تهذیب نفس و دوری گزیدن از گناهان و اعمال ناشایست، به عنوان یکی از وظایف منتظران در عصر غیبت، از چنان اهمیتی برخوردار است که در توقیع (22) شریفی که از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الامر به مرحوم شیخ مفید، رضی الله عنه، صادر گردیده، اعمال ناشایست و گناهانی که از شیعیان آن حضرت سر می زند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن غیبت و دوری شیعیان از لقای آن بدر منیر شمرده شده است:
... پس تنها چیزی که ما را از آنان (شیعیان) پوشیده می دارد، همانا چیزهای ناشایستی است که از ایشان به ما می رسد و خوشایند ما نیست و از آنان انتظار نمی رود . (23)
باید توجه داشت که ما تنها زمانی می توانیم خود را منتظر امام عدالت گستر و پیرو او بدانیم که در زندگی فردی و اجتماعی خود، راه و روش مورد نظر او را اجرا کنیم . چنانکه در نامه امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطاب به عثمان بن حنیف، فرماندار بصره آمده است:
آگاه باش که هر پیروی را پیشوایی است که پی وی را پوید و از نور دانش او روشنی جوید، بدان که پیشوای شما بسنده کرده است از دنیای خود به دو جامه فرسوده و دو قرصه نان را خوردنی خویش نموده . بدانید که شما چنین نتوانید کرد . لیکن مرا یاری کنید به پارسایی و کوشیدن و پاکدامنی و درستی ورزیدن . (24)
برخی منابع که با مطالعه آنها می توان به الگوی مطلوب برای اخلاق و رفتار مورد نظر ائمه معصومین، علیهم السلام، دست یافت عبارتند از:
1 . دعای «مکارم الاخلاق » امام سجاد علیه السلام ; این دعای شریف که در صحیفه سجادیه (دعای بیستم) و در پایان کتاب مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی آمده، یکی از بهترین منابع برای شناخت فضایل و رذایل اخلاقی است .
2 . دعای امام زمان علیه السلام ; این دعا در مفاتیح الجنان نقل شده و با جمله «اللهم ارزقنا توفیق الطاعة ...» آغاز می شود . دعای یادشده که از امام زمان علیه السلام نقل شده از جمله دعاهایی است که می تواند به ما تصویری روشن از شیعه منتظر ارایه دهد و ما را با انتظارات امام از شیعیانش آشنا کند .
3 - 3 . پیوند با مقام ولایت
حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر علیه السلام و تجدید دایمی عهد و پیمان با آن حضرت یکی دیگر از وظایف مهمی است که هر شیعه منتظر در عصر غیبت بر عهده دارد . بدین معنا که یک منتظر واقعی حضرت حجت علیه السلام با وجود غیبت ظاهری آن حجت الهی هرگز نباید احساس کند که در جامعه رها و بی مسؤولیت رها شده و هیچ تکلیفی نسبت به امام و مقتدای خود ندارد .
این موضوع در روایات بسیاری مورد تاکید قرار گرفته است که در این مجال به برخی از آنها اشاره می کنیم:
در روایتی که از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده آن حضرت در تفسیر این کلام خدای تعالی:
ای کسانی که ایمان آورده اید، شکیبا باشید و دیگران را به شکیبایی فرا خوانید و مراقب و مواظب باشید و از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید . (25)
می فرمایند:
بر انجام واجبات صبر کنید و با دشمنانتان پایداری کنید، و پیوند خود را با امام منتظرتان مستحکم نمایید . (26)
همچنین امام صادق علیه السلام در روایت دیگری که در تفسیر آیه مزبور وارد شده می فرمایند:
بر واجبات صبر کنید و یکدیگر را بر مصایب به صبر وادارید و خود را بر پیوند با امامان [و یاری آنها] ملتزم سازید . (27)
روایات دیگری نیز به همین مضمون از امام جعفر صادق و امام موسی کاظم، علیهماالسلام، وارد شده است که به جهت رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می کنیم . (28)
این که می بینیم در روایت های متعددی، امامان ما شیعیان خود را به تجدید عهد و بیعت با امام زمان خود سفارش کرده و از آنها خواسته اند که در آغاز هر روز و حتی بعد از هر نماز واجب، دعای عهد بخوانند، همه نشان از اهمیت پیوند دائمی شیعیان با مقام عظمای ولایت و حجت خدا دارد .
یکی از مشهورترین دعاهای عهد، دعایی است که مرحوم سید بن طاووس آن را در کتاب ارزشمند مصباح الزائر به نقل از امام صادق علیه السلام روایت کرده و در ابتدای آن آمده است که:
هر کس چهل بامداد خدا را با این عهد بخواند، از یاوران قائم ما خواهد بود، پس اگر پیش از [ظهور] قائم از دنیا برود، خداوند تعالی او را از قبرش خارج می سازد [تا قائم را یاری دهد] . و خداوند به شماره هر کلمه [از آن] هزار حسنه به او عطا کند و هزار بدی را از او برطرف می سازد . (29)
به دلیل اهمیت و اعتبار مضمون این دعای شریف در اینجا بخشی از آن را نقل می کنیم:
بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانیم، عهد و عقد و بیعتی را که از آن حضرت بر گردن دارم با او تجدید می کنم، که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن پایدار بمانم . بار خدایا! مرا از انصار و یاران آن حضرت و از مدافعان [حریم مقدس] او، و شتابندگان در پی انجام مقاصد او و اطاعت کنندگان از دستورات و نواهی او و حمایت کنندگان از [وجود شریف] او و سبقت جویان به سوی خواسته او و شهید شدگان در حضور او قرار ده . (30)
دقت در عبارت های بالا می تواند تصویری روشن از مفهوم عهد و پیمان با امام و حجت زمان به ما ارایه دهد .
آیا اگر هر شیعه منتظر در آغاز هر روز، با حضور و توجه، چنین عهد و پیمانی را با امام و مقتدای خود تجدید نماید، هرگز به رکود، ذلت و خواری و ظلم و بی عدالتی تن خواهد داد؟
آیا هرگز حاضر خواهد شد که به رضای مولا و سرور خود بی اعتنایی کند و تن به گناه و معصیت دهد؟ مسلما خیر . بدون هیچ تردیدی اگر در جامعه ای چنین فرهنگی حاکم شود و همه تنها در پی رضای امام زمان خود باشند، آن جامعه هرگز دچار بحران فرهنگی، از خودبیگانگی، یاس و نومیدی و انحطاط نخواهد شد . این نکته نیز مسلم است که اگر همه منتظر امر (حکومت) ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد .
هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است .
شیعیان با همدلی و همراهی دست بیعت و یاری به سوی مولا و سرور خود دراز کنند و بر نصرت او متفق شوند دیری نخواهد پایید که فرج مولایشان را درک خواهند کرد و برای همیشه از ظلم ها و ذلت ها رهایی خواهند یافت . چنانکه در توقیع شریفی که پیش از این نیز به بخشی از آن اشاره شد آمده است:
اگر شیعیان ما، که خداوند آنان را در اطاعتش یاری دهد، در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده یکدل و مصمم باشند، نعمت لقای ما از آنان به تاخیر نمی افتد و سعادت دیدار ما برای آنها با معرفت کامل و راستین نسبت به ما تعجیل می گردد . (31)
شیعیان منتظر علاوه بر دعای عهد می توانند با بهره گیری از دعاها و زیارت های دیگری که مرتبط با امام عصر علیه السلام است، پیوند و ارتباط دائمی خود را با آن امام برقرار سازند که از آن جمله می توان به دعای ندبه، دعای فرج، دعای زمان غیبت، استغاثه به امام زمان علیه السلام زیارت آل یاسین، زیارت امام عصر در روز جمعه، نماز امام زمان و ... اشاره کرد . دعا به امام زمان علیه السلام در قنوت و تعقیب نمازهای پنجگانه نیز می تواند در ایجاد ارتباط و انس بیشتر با آن حضرت مؤثر باشد . چشم انتظاران امام عصر علیه السلام همچنین می توانند با حضور در مساجد و مکان های مقدسی که منسوب به امام عصر علیه السلام است همچون مسجد جمکران در قم، مسجد سهله در نجف، سرداب مقدس سامرا و ... پیوند خویش را با آن حضرت روز به روز مستحکم تر نمایند .
4 - 3 . کسب آمادگی برای ظهور حجت حق
یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح روایات، در دوران غیبت بر عهده شیعیان و منتظران فرج قائم آل محمد صلی الله علیه و آله است کسب آمادگی های نظامی و مهیا کردن تسلیحات مناسب هر عصر برای یاری و نصرت امام غائب است . چنانکه در روایتی که نعمانی از امام صادق علیه السلام نقل کرده، آمده است:
هر یک از شما باید برای خروج حضرت قائم علیه السلام [سلاحی] مهیا کند . هر چند یک تیر باشد; خدای تعالی هر گاه بداند کسی چنین نیتی دارد امید آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را درک کند [و از یاران و همراهانش قرار گیرد] . (32)
در روایت دیگری مرحوم کلینی از امام ابوالحسن [موسی کاظم علیه السلام] نقل می کند که:
... هر کس اسبی را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگین سازد، در حالی که او منسوب به ماست، خداوند روزیش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته هایش یاری کند . (33)
همچنین مرحوم کلینی در الکافی از «ابوعبدالله جعفی » روایتی را نقل می کند که توجه به مفاد آن بسیار مفید است:
حضرت ابوجعفر محمدبن علی (امام باقر) علیهماالسلام، به من فرمودند: منتهای زمان مرابطه (مرزداری) (34) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: چهل روز فرمودند: ولی مرابطه ما مرابطه ای است که همیشه هست ... . (35)
علامه مجلسی در شرح این فرمایش امام علیه السلام می فرماید:
بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام بر حق و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری نمودنش مهیا باشند . (36)
شیخ محمد حسن نجفی نیز در کتاب جواهرالکلام در شرح روایت مزبور می فرماید:
مرابطه در این روایت به معنای اراده انتظار فرج در تمام ساعات شبانه روز است، همچنانکه در بعضی از روایات نیز به این معنا اشاره شده است، نه مرابطه مصطلح در فقه . (37)
شاید بتوان گفت که کلام صاحب جواهر نیز در نهایت به همان کلام علامه مجلسی بر می گردد که فرمود: مرابطه در روایت مزبور به معنای آمادگی و مهیا بودن برای یاری امام منتظر است .
رمز اینکه شیعه باید هر لحظه آماده یاری امام خود باشد این است که زمان ظهور برای ما مشخص نیست و هر آن که اراده خداوند تعلق گیرد ممکن است ظهور واقع شود . بنابراین شیعیان باید همواره در حال آماده باش به سر برند تا در موقع لزوم به فرمان امام خود برای مقابله با مستکبران و ظالمان جهان به پا خیزند .
با نگاهی به تاریخ شیعه می توانیم به عمق باور مردم به موضوع ظهور و آمادگی همیشگی آنها برای این موضوع پی بریم . «ابن بطوطه » در سفرنامه خود می نویسد:
ندبه شیعیان حله برای امام زمان ... در نزدیکی بازار بزرگ شهر، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حریری آویزان است و آنجا را «مسجد صاحب الزمان » می خوانند . شب ها پیش از نماز عصر، صد مرد مسلح با شمشیرهای آخته ... اسبی یا استری زین کرده می گیرند و به سوی مسجد صاحب الزمان روانه می شوند . پیشاپیش این چارپا، طبل و شیپور و بوق زده می شود . سایر مردم در طرفین این دسته حرکت می کنند و چون به مسجد صاحب الزمان می رسند، در برابر در ایستاده و آواز می دهند که:
«بسم الله، ای صاحب الزمان، بسم الله بیرون آی که تباهی روی زمین را فراگرفته و ستم فراوان گشته، وقت آن است که برآیی، تا خدا به وسیله تو حق را از باطل جدا گرداند ...» و به همین ترتیب به نواختن بوق و شیپور و طبل ادامه می دهند تا نماز مغرب فرا رسد ... (38)
باید توجه داشت که نحوه آمادگی و مهیا بودن برای ظهور بستگی به شرایط زمان و مکان دارد و اگر در بعضی از روایات سخن از آماده کردن اسب و شمشیر برای ظهور ولی امر علیه السلام به میان آمده، و برای آن فضیلت بسیار برشمرده شده است، به این معنا نیست که اینها موضوعیت دارند، بلکه با قدری تامل روشن می شود که ذکر این موارد تنها به عنوان تمثیل و بیان لزوم آمادگی رزمی برای یاری آخرین حجت حق است و مسلما در این عصر بر شیعیان لازم است که با فراگرفتن فنون رزمی و مسلح شدن به تجهیزات نظامی روز، خود را برای مقابله با دشمنان قائم آل محمد، علیهم السلام، آماده سازند . البته در حال حاضر به دلیل حاکمیت دولت شیعی و حکومت فقیه جامع الشرایط بر سرزمین اسلامی ایران این وظیفه در درجه اول بر عهده حکومت اسلامی است که در هر زمان قوای مسلح کشور را در بالاترین حد آمادگی نظامی قرار دهند تا به فضل خدا در هر لحظه که اراده الهی بر ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی، عجل الله تعالی فرجه، قرار گرفت بتوانند به بهترین نحو در خدمت آن حضرت باشند .
5 - 3 . ارتباط با فقها و مراجع تقلید
ما از یک سو می دانیم که در دوران غیبت هیچیک از احکام اسلام تعطیل نشده و باید تا آمدن امام عصر علیه السلام به همه آنچه اسلام از ما خواسته است عمل کنیم . و از سوی دیگر می دانیم که امکان دسترسی به امام معصوم علیه السلام و فراگرفتن مستقیم احکام دین از ایشان، برای ما وجود ندارد . حال در این شرایط چه باید کرد؟ آیا دست روی دست بگذاریم و به هیچیک از احکام اسلام عمل نکنیم یا به هر آنچه خود احتمال می دهیم درست باشد عمل کنیم؟ قطعا هیچیک از این دو راه ما را به مقصود نمی رساند . اما آیا امامان معصوم، علیهم السلام، فکری برای شیعیان خود در زمان غیبت نکرده اند؟ در پاسخ این پرسش باید گفت که: ائمه، علیهم السلام، تکلیف ما را در زمان غیبت و عدم دسترسی به امام معصوم مشخص کرده و به ما امر فرموده اند که به فقهای جامع الشرایط مراجعه کنیم . چنانکه در روایتی که امام حسن عسکری علیه السلام از امام صادق علیه السلام نقل می کند چنین می خوانیم:
... اما هر یک از فقها که نفس خود را بازدارنده، دین خود را نگهدارنده، هوای خود را پس زننده و اوامر مولای خود را اطاعت کننده بود، بر عوام (مردم) لازم است که از او پیروی کنند و تنها بعضی از فقهای شیعه هستند که از این صفات برخوردارند نه همه آنها . (39)
امام عصر علیه السلام نیز در یکی از توقیعات خود در پاسخ «اسحاق بن یعقوب » می فرماید:
... و اما در رویدادهایی [که در آینده] پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید; زیرا آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا برایشان . (40)
چنانکه می دانید در طول 69 سال غیبت صغری; یعنی از سال 260 تا 329 ق . چهار تن از بزرگان شیعه به عنوان «نواب خاص » واسطه بین امام مهدی علیه السلام و مردم بودند . آنها پرسش های علما و بزرگان شیعه و حتی برخی از مردم معمولی را با آن حضرت مطرح می کردند و ایشان نیز پاسخ آنها را می دادند . اما با پایان دوران غیبت صغری و آغاز دوران غیبت کبری دیگر کسی به عنوان نایب خاص معرفی نشد و مردم موظف شدند برای یافتن پاسخ پرسش های دینی خود به راویان احادیث اهل بیت، علیهم السلام، که همان فقهای جامع الشرایط بودند مراجعه کنند . از آن زمان به بعد فقها به عنوان نواب عام امام عصر علیه السلام مطرح شدند و رسالت هدایت شیعه را در عصر غیبت بر عهده گرفتند .
بنابراین بر همه منتظران امام عصر علیه السلام لازم است که بنا به فرموده امامان خود با پیروی از فقها و مجتهدان واجد شرایط، اعمال دینی خود را انجام دهند .
در زمینه امور اجتماعی و سیاسی نیز وظیفه مردم اطاعت از فقیهی است که از سوی بزرگان شیعه به عنوان «ولی فقیه » انتخاب شده است .
6 - 3 . دعا برای تعجیل فرج
یکی از وظایف مهمی که بنا به تصریح حضرت صاحب الامر علیه السلام بر عهده همه منتظران گذاشته شده، دعا برای تعجیل فرج است .
امام عصر علیه السلام در توقیعی که خطاب به «اسحاق بن یعقوب » صادر شده، می فرمایند:
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما همان است . (41)
امام حسن عسکری علیه السلام نیز دعا برای تعجیل فرج را شرط رهایی از فتنه های دوران غیبت دانسته، می فرماید:
به خدا سوگند [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می یابند که خداوند آنها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفق کرده است . (42)
دعا برای تعجیل فرج از چنان اهمیتی برخوردار است که امام صادق علیه السلام می فرماید:
هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ایشان تعجیل کن » نمیرد تا قائم [ علیه السلام] را دریابد . (43)
در روایت دیگری نیز آمده است که هر کس چنین کند خداوند شصت حاجت او را برآورده می سازد; سی حاجت از حوائج دنیا و سی حاجت از حوائج آخرت . (44)
بنابراین همه شیعیان باید در طول شبانه روز، در اوقات نماز و در همه ایامی که در آنها دعا سفارش شده، دعا برای تعجیل فرج را به عنوان یک تکلیف و وظیفه مهم عصر غیبت فراموش نکنند . بلکه این دعا را بر همه دعاهای خود مقدم کنند تا خداوند به برکت این دعا آنها را آنها را از همه فتنه ها و آشوب های زمان غیبت در امان نگهدارد و همه گرفتاری ها و غم و غصه های آنها را برطرف سازد .
7 - 3 . بزرگداشت یاد و نام حضرت مهدی علیه السلام
مؤمنان باید نام همه معصومین، علیهم السلام، را بزرگ بدارند و جز با تعظیم و احترام از آنها یاد نکنند . اما در این میان امام مهدی علیه السلام جایگاه و شان ویژه ای دارند; زیرا:
1 . ایشان امام عصر و زمان ما و حجت حی و حاضر و ناظر خداوند هستند;
2 . آن حضرت وارث همه فضایل و شایستگی هایی هستند که در خاندان رسالت وجود داشته است;
3 . آن امام احیاکننده مکتب اهل بیت، علیهم السلام، بلکه احیاکننده دین و دین باوری در سراسر جهان هستند;
4 . ایشان، در بین امامان پیش از خود نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند . تا آنجا که امام صادق علیه السلام در پاسخ کسی که از ایشان می پرسد: «آیا قائم علیه السلام متولد شده است » می فرماید:
خیر، اما اگر او را دریابم در همه ایام زندگانی ام خدمتگزارش خواهم بود . (45)
اما بزرگداشت یاد و نام امام مهدی علیه السلام مصادیق مختلفی دارد که ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
الف) برپاخاستن به هنگام شنیدن نام های آن حضرت
بر همه ارادتمندان حضرت مهدی علیه السلام لازم است که به هنگام شنیدن نام ها و القاب آن حضرت، بویژه
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما همان است .
بر شیعیان واجب است که خود را بر اطاعت امام بر حق و انتظار فرج او ملتزم سازند و برای یاری نمودنش مهیا باشند .
نام مبارک «قائم » از جا برخیزند و نسبت به امام خود ادای احترام کنند .
روایت شده است که روزی در مجلس حضرت صادق علیه السلام نام مبارک حضرت صاحب الامر علیه السلام برده شد، امام ششم به منظور تعظیم و احترام نام آن حضرت از جای خود برخاسته قیام فرمود . (46)
همچنین نقل شده است: زمانی که «دعبل خزاعی » قصیده معروف خود در وصف اهل بیت، علیهم السلام، را در پیشگاه امام رضا علیه السلام می خواند، آن امام با شنیدن نام حضرت حجت علیه السلام از جای برمی خیزد، دست خود را به نشانه تواضع بر سر می گذارد و برای تعجیل در فرج آن حضرت دعا می کند . (47)
برخاستن به هنگام شنیدن نام امام مهدی علیه السلام می تواند به معنای اعلام آمادگی برای یاری و نصرت آن حضرت و همچنین اعلام درک حضور و شهود آن حضرت باشد .
ب) نکوداشت روزهای منسوب به آن حضرت
شیعیان باید در روزهایی مانند اعیاد چهارگانه اسلامی (فطر، قربان، غدیر و جمعه)، شب و روز نیمه شعبان به طور ویژه به یاد امام غایب خود باشند و با خواندن زیارت آن حضرت و خواندن دعاهایی مانند دعای ندبه، عهد، فرج و ... پیمان خود را با امامشان تجدید کنند .
ج) آغاز کردن هر روز با سلام به پیشگاه آن حضرت
منتظران امام مهدی علیه السلام باید که در آغاز هر روز و در تعقیب نماز صبح، سلام به مولای خود را فراموش نکنند و بسته به فرصت و وقتی که دارند با یکی از زیارت های وارد شده و یا دعای عهد به امام خود عرض ارادت کنند تا هرگز یاد و نام آن حضرت از دل هایشان زایل نگردد .
با توجه به آنچه گفته شد اگر بخواهیم مفهوم انتظار در مکتب تشیع را در چند جمله بیان کنیم می توانیم بگوییم که انتظار در مکتب تشیع حالت انسانی است که ضمن پیراستن وجود خویش از بدی ها و آراستن آن به خوبی ها، در ارتباطی مستمر با امام و حجت زمان خویش همه همت خود را صرف زمینه سازی ظهور مصلح آخرالزمان نموده و در جهت تحقق وعده الهی نسبت به برپایی دولت کریمه اهل بیت، علیهم السلام، با تمام وجود تلاش می کند .
4 . نقش سازنده انتظار
انتظار منجی موعود از سویی عاملی برای پایداری و شکیبایی در برابر سختی ها و مشکلات عصر غیبت و از سویی دیگر عاملی برای پویایی، تحرک و آماده باش همیشگی شیعیان است . براساس تعالیم ائمه معصومین، علیهم السلام، منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد و زندگی خود را چنان سامان دهد که هر زمان اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندی در پیشگاه حجت خدا حاضر شود .
آنچه درباره نقش سازنده انتظار گفته شد تنها زمانی مفهوم خود را بدرستی باز می یابد که بدانیم در مذهب شیعه «منجی موعود» تنها به عنوان انسان برتری که در آخرالزمان زمین را از عدالت پر می سازد و انسان های در بند را رهایی می بخشد مطرح نیست; بلکه در این مذهب او به عنوان تداوم بخش رسالت انبیا، وارث اولیای الهی و در یک کلام «حجت خدا» (48) بر روی زمین نیز مطرح است .
به اعتقاد شیعه حجت خداوند بر روی زمین از طرفی دلیل و راهنمای آشکار مردم به سوی صراط مستقیم و از طرف دیگر ملاک و معیاری است که انسان ها می توانند با رجوع به او میزان انطباق خود را با دین خدا بسنجند .
با توجه به این مفهوم آنکه در انتظار ظهور حجت است خود را مکلف می کند که تا همه مناسبات فردی و جمعی اش انعکاس انتظارش باشد;
به بیان دیگر تنها کسانی در زمان «ظهور» سربلندند که در زمان «غیبت » در جهت تامین رضایت مولایشان تلاش کرده باشند .
این معنا را بصراحت می توان از قرآن و روایات استفاده کرد . در یکی از آیات قرآن کریم آمده است:
روزی که برخی نشانه های خدا آشکار شود، ایمان کسی که پیش از آن ایمان نیاورده یا به هنگام ایمان کار نیکی انجام نداده است، برای او سودی نخواهد داشت . بگو چشم به راه باشید، ما نیز چشم به راهیم . (49)
در ذیل آیه یادشده، روایات متعددی به طریق شیعه و اهل سنت نقل شده که در آنها «روزی که برخی نشانه های خدا آشکار شود» به زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام تفسیر شده است . (50)
از جمله در روایتی که از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه مزبور وارد شده، چنین آمده است:
مراد از نشانه ها امامان هستند و آن نشانه ای که انتظار کشیده می شود، قائم علیه السلام است . در آن زمان ایمان کسی که پیش از قیام آن حضرت با شمشیر، ایمان نیاورده برای او سودی نخواهد داشت، اگرچه به پدران آن حضرت که پیش از او بودند، ایمان آورده باشد . (51)
امام صادق علیه السلام در روایت دیگری آیه یادشده را چنین تفسیر می کنند:
[مراد از آن روز] زمان خروج قائم ماست که انتظارش کشیده می شود، آنگاه فرمود: ای ابابصیر! خوشا به حال پیروان قائم ما که در زمان غیبت او چشم به راه ظهور اویند و در زمان ظهورش او را پیروی می کنند . آنها دوستان خدا هستند که نه بیمناک می شوند و نه اندوهگین می گردند . (52)
در زیارت «ال یاسین » نیز که از ناحیه مقدسه امام عصر علیه السلام نقل شده، با اشاره به آیه مذکور، خطاب به ائمه معصومین، علیهم السلام، آمده است:
... رجعت شما [امامان] حق است و هیچ تردیدی در آن نیست، روزی که ایمان کسی که پیش از آن ایمان نیاورده یا به هنگام ایمان کار نیکی انجام نداده است، برای او سودی نخواهد داشت . (53)
با توجه به این نکته که «رجعت » از رویدادهای مقارن با عصر ظهور امام مهدی علیه السلام است بروشنی می توان نتیجه گرفت که آیه یادشده نیز در زمان ظهور تحقق می یابد .
نکته ای که از آیه و روایات یادشده استفاده می شود این است که هر کس باید تا پیش از آشکار شدن حجت خداوند چنان زندگی کند و خود و جامعه اش را چنان بسازد که بتواند به هنگام ظهور در پیشگاه آن حضرت پاسخگو باشد; چراکه در آن روز دیگر توبه و پشیمانی سودی ندارد .
در روایتی که پیش از این از حضرت صاحب الامر علیه السلام نقل کردیم، دیدیم که آن حضرت درباره وظایف شیعیان در زمان غیبت می فرماید:
پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه که موجب خشم و ناخشنودی ما می گردد، دوری گزیند; زیرا فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی بخشد .
با توجه به آنچه گفته شد در می یابیم که انتظار «حجت » انتظاری است زنده و پویا که در لحظه لحظه حیات آدمی جاری می شود و زندگی فردی و اجتماعی او را متحول می سازد .
پی نوشت ها:
1 . صحیفه نور (مجموعه رهنمودهای امام خمینی، قدس سره)، ج 20، ص 198 - 199 .
2 . همان، ج 7، ص 255 .
3 . النعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص 200، ح 16 .
4 . الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، ص 22، ح 13 .
5 . الصدوق، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 377، ح 1 .
6 . همان، ج 2، ص 287، ح 2 .
7 . الحرانی، ابومحمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبة، تحف العقول عن آل الرسول، ص 37 .
8 . المجلسی، المولی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 52 ، ص 123، ح 7 .
9 . الصدوق، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین، همان، ج 2، ص 645 ، ح 6 .
10 . همان، ج 2، ص 357، ح 54 .
11 . المجلسی، المولی، محمدباقر، همان، ص 126، ح 18 .
12 . نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، کلمات قصار 47، ص 369 .
13 . ر . ک: الموسوی الاصفهانی، میرزامحمدتقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاءللقائم، ج 2، ص 104 به بعد .
14 . المجلسی، المولی محمدباقر، همان، ج 8 ، ص 368 و ج 32، ص 321 و 333; همچنین ر . ک: القندوزی، حافظ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ج 3، ص 372 .
15 . الکلینی، محمدبن یعقوب، همان، ج 1، ص 371، ح 5 .
16 . الصدوق، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین، همان، ج 2، ص 512 .
17 . البحرانی، السیدهاشم الحسینی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 34، ح 3 .
18 . الموسوی الاصفهانی، میرزامحمدتقی، همان، ج 2، ص 107 .
19 . الکلینی، محمدبن یعقوب، همان، ج 1، ص 194، ح 1 .
20 . النعمانی، محمد بن ابراهیم، همان، ص 200، ح 16 .
21 . المجلسی، المولی محمد باقر، همان، ج 52 ، ص 176 .
22 . «توقیع » در لغت به معنای نشان گذاشتن، امضاء کردن حاکم بر نامه و فرمان، جواب مختصر که کاتب در نوشته به پرسش ها می دهد، دستخط فرمانروا و نوشتن عبارتی در ذیل مراسله آمده است . و در اصطلاح علم حدیث به معنای پاسخ پرسش ها، یا اطلاعیه هایی است که به صورت کتبی از طرف امام برای آگاهی شیعیان فرستاده شده است . 23 . المجلسی، المولی محمد باقر، همان، ج 53 ، ص 177 .
24 . نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، نامه 45، ص 317 .
25 . سوره ال عمران (54) ، آیه 200 .
26 . النعمانی، محمدبن ابراهیم، همان، ص 199، همچنین ر . ک: البحرانی، السیدهاشم الحسینی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 334، ح 4 .
27 . البحرانی، السید هاشم الحسینی، همان، ج 1، ص 334، ح 2 .
28 . ر . ک: همان .
29 . ابن طاووس، علی بن موسی، مصباح الزائر، ص 455; المجلسی، مولی محمدباقر، همان، ج 102، ص 111 .
30 . همان .
31 . همان، ج 53 ، ص 177 .
32 . النعمانی، محمدبن ابراهیم، همان، ص 320، ح 10 .
33 . الکلینی، محمدبن یعقوب، همان، ج 6 ، ص 535 ، ح 1 .
34 . «مرابطه » چنانکه فقها در کتاب جهاد گفته اند، این است که شخص مؤمن برای جلوگیری از هجوم و نفوذ مشرکان و کافران در مرزهای کشور اسلامی و یا هر موضعی که از آن احتمال بروز حمله ای علیه مسلمانان می رود، به حال آماده باش و در کمین به سر برد . (ر . ک: النجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج 21، ص 39). این عمل در زمان غیبت امام معصوم علیه السلام مستحب بوده و فضیلت های بسیاری برای آن بر شمرده شده است .
35 . الکلینی، محمدبن یعقوب، همان، ج 8 ، ص 381، ح 576 .
36 . المجلسی، المولی محمدباقر، مراة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج 26، ص 582 .
37 . النجفی، الشیخ محمدحسن، همان، ج 21، ص 43 .
38 . ابن بطوطه، سفرنامه، ج 1، ص 272 به نقل از حکیمی، محمد، در فجر ساحل، ص 55 .
39 . الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج 18، ص 95، ح 20 .
40 . الصدوق، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین، همان، ج 2، ص 483، ح 4 .
41 . همان; الطوسی، محمدبن الحسن، کتاب الغیبة، ص 176 .
42 . الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، همان، ص 384 .
43 . الطوسی، محمدبن الحسن، مصباح المتهجد، ص 328 .
44 . الکفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، ص 421 .
45 . النعمانی، محمد بن ابراهیم، همان، ص 245، ح 46 .
46 . نوری، حسین، نجم الثاقب، ص 523 .
47 . الصافی الگلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر ( علیه السلام)، ص 506 و 508 .
48 . «حجت » در لغت به معنای دلیل، برهان و راهنماست . به عبارت دیگر «آنچه را که به آن دعوی یا مطلبی را ثابت کنند» حجت گویند . (ر . ک: الفیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص 121; ابن منظور، لسان العرب، ج 3، ص 53 ; الجوزی الشرتونی اللبنانی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة والشوارد، ج 1، ص 164; جر، خلیل، فرهنگ لاروس، ترجمه سید حمید طیبیان، ج 1، ص 808 ; عمید، حسن، فرهنگ عمید، ج 1، ص 779) .
49 . سوره انعام (55) ، آیه 158 .
50 . ر . ک: البحرانی، السید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 121 - 123; مؤسسه المعارف الاسلامیة، معجم احادیث الامام المهدی علیه السلام ج 5 ، ص 100 - 109 .
51 . الصدوق، همان، ص 18 .
52 . همان، ص 357، ح 54 .
53 . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان .

تبلیغات