آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

 

شناخت دقیق فرهنگ و ضد فرهنگ و بازشناسى «خدمت» و «خیانت»: در این قلمرو از مهمترین نیازهاى روزگار ما و از دشوارترین مسائل امروز جامعه بشرى است.
هر کس براى خود تعریفى خاص از فرهنگ و ضد فرهنگ و خدمت و خیانت دارد و بر اساس اهداف و آرمان‏ها و جهان‏بینى و ساختار عقیدتى، اجتماعى خود این واژه‏ها و دیگر کلمات را به کار مى‏گیرد. غالباً مجموعه آداب و رسوم و افکار و اخلاق ملتها را فرهنگ آنان تلقى مى‏کنند ولى تعریفى که ما براى خدمات فرهنگى و اصولاً واژه فرهنگ داریم در چارچوب اصطلاحات جارى و به ویژه در قاموس فرهنگ‏نامه نویسان لائیک نمى‏گنجد زیرا آنان مفاهیم را بدون پشتوانه واقعى و منهاى هر گونه بار ارزشى و جهت‏گیرى معنى مى‏کنند.
خدمت فرهنگى از دیدگاه ما چیزى است که در قرآن و سنّت به عنوان «هدایت» تبیین شده است. هر کارى که به هدایت انسان و دستیابى او به اهداف بلند آفرینش کمک کند، خدمت فرهنگى است و هر اقدامى که سدّ راه حرکت عرفانى و اخلاقى و مانع پیشرفت بشریت به سوى رضاى خدا و خدمات اجتماعى شود، گامى ضد فرهنگى است.
بزرگترین خدمت و نعمت الهى به انسان نعمت «هدایت» است که آمدن پیام‏آوران الهى و نزول کتابهاى آسمانى زمینه آن را فراهم کرده است. بعثت انبیاى الهى اوج «خدمات فرهنگى خدا» به انسان است و امامان معصوم علیهم‏السلام مرزبانان این فروغ هدایت و بزرگترین خادمان فرهنگى بشریت و معلمان اخلاق و شریعت بوده‏اند. نعمت «هدایت انسان» همچون نعمت خلقت او ریشه در رحمت و فیض بیکران الهى دارد. بلکه نعمت هدایت بشریت ارزشى والاتر از خلقت زمین و زمان و آفرینش جماد و گیاه و حیوان و انسان دارد.
«قال ربّنا الذى اعطى کل شى‏ء خلقه ثم هدى»1
الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان
دو جریان «خلقت» و «هدایت» همچون دو رودخانه زلال و پرآب از آغاز خلقت از رحمت و فیوضات و برکات الهى جریان یافته و عالم و آدم را خداوند در مسیر سعادت و نجات و فلاح هدایت کرده است.
ارکان هدایت
در اندیشه اسلامى کانون‏هاى نور و ارکان هدایت بشر چهار گوهر رخشان و گرانبهاست.
1. عقل و خرد.
2. فطرت و وجدان.
3. قرآن.
4. عترت رسول خدا.
دو سرچشمه نور در درون هر انسان وجود دارد که «عقل و فطرت» اوست و دو گوهر پرفروغ و آسمانى در صحنه جهان مى‏درخشد که قرآن و عترت گرامى رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله هستند پاسدارى و تقویت روح خردورزى و قدرت عقل و اندیشه و نگهبانى از فطرت اصیل و سالم انسانى و مبارزه با آفات عقل و رذایل اخلاقى شرط بهره‏ورى از نیروى عقل و فطرت است. و معرفت و محبت و اطاعت از قرآن و عترت بزرگترین «سرمایه فرهنگى انسان» در برابر امواج کفر و شرک و فقر و جهل و بیماریهاى روحى و اجتماعى است. فرهنگ اسلامى نرم‏افراز الهى براى اداره بهتر زندگى فرد و جامعه بشرى است.
اگر رندگى جامعه بشرى را مجموعه‏اى از تمدن و فرهنگ و ایدئولوژى و تاریخ بدانیم، در این مجموعه همیشه سخت‏افزار وجود انسان و شبکه جهانى با کمک نرم‏افزارهاى وحى الهى و عقل و فطرت خداداد کار کرده است.
هرگاه نرم‏افزار وحى کامل و بدون ویروس در قلب انسان استقرار یابد، عالیترین کارآیى، را داشته و شبکه انسانهاى مؤمن، زمین و زمان را به بهترین وجه اداره مى‏کنند. خادمان فرهنگى در اندیشه ما کسانى هستند که از عقل و فطرت و قرآن و عترت پاسدارى مى‏کنند و معارف آسمانى و اخلاق انبیائى و شریعت الهى را در زمین و زمان مى‏گسترند و عملکرد آدمیان را با خواست آسمان هماهنگ مى‏کنند در این تعریف خائنان فرهنگى آنان‏اند که بشریت را از خردورزى دور، از فطرت بیگانه، از قرآن مهجور و از رهنمودهاى ائمه اهل‏بیت علیهم‏السلام محروم مى‏کنند.
جلوه‏گاه خدمات فرهنگى
مساجد، بارگاه امامان معصوم علیهم‏السلام و امامزادگان. قرآن و احادیث معصومین علیهم‏السلام و حسینیه‏ها و و هیئات دینى، حوزه‏هاى علوم اسلامى، نشریات ناب اسلامى و هر عالم و دانشور قرآن‏شناس و حدیث‏شناس و پارسا جلوه‏گاه انوار هدایت الهى و کانون خدمات فرهنگى است.
هماهنگى و همفکرى و همکارى بین
پایگاههاى اصلى خدمات فرهنگى و نورآفرینى، شرط موفقیت در هدایت بشر و توزیع کامل نور و اطلاع‏رسانى ناب و سالم است.
تعریف مجدّد جایگاه مساجد و امامزادگان در نظام اسلامى و توجه به توان و خدمات فرهنگى از طریق آن، احیاى مساجد راکد و فعال سازى اماکن متبرّکه و مشاهد منوّره فرزندان رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در جاى جاى کشور اسلامى، هزاران بار لازم‏تر از بازسازى ارگ بم و ویرانه‏هاى دیگر و اعزام تیم‏هاى ورزشى به کشورهاى خارجى است.
مساجد بهترین مکان براى هدایت و ارائه خدمات فرهنگى به میلیون‏ها جوان تشنه حقیقت است هم‏اکنون حدود شصت هزار مکان مذهبى در شهر و روستاهاى ایران اسلامى وجود دارد و چندین برابر آن باید به وجود آید و به صورت شبکه‏اى واحد در جهت ارائه خدمات ناب فرهنگ اسلامى مورد استفاده قرار گیرد تا به صورت حضورى و منظم، فرهنگ قرآن و عترت به نسل جوان انتقال یابد و زمینه استقلال و آزادى و عدالت را فراهم آوردند. اگر یکصدم آنچه امروز براى ورزش و سینما و مطبوعات و میراث فرهنگى هزینه مى‏شود، براى مدراس و امور تربیتى و مساجد هزینه مى‏شد اوضاع فرهنگى کشور بدینگونه نبود، بازگشت ارزشهاى عصر طاغوت و بى‏حجابى و فقر و فساد و تبعیض، مولود این است که بودجه کارهاى فرهنگى و خدمات فرهنگى، صرف کارها و نهادها و ویرانه‏ها و سفرها و بازى‏هایى شده و مى‏شود که با معناى فرهنگى و خدمت فرهنگى، فرسنگ‏ها فاصله دارد. آیا این براى ایران اسلامى ننگ نیست که مصلاّى تهران و محل برگزارى نماز جمعه پس از بیست و پنج سال ناتمام بماند و اجلاس کنفرانس سران بى‏خاصیت اسلامى با بودجه میلیاردى کمتر از شش ماه تکمیل گردد در کشورى که هزاران سالن ورزشگاه ایجاد و تکمیل و بازسازى و تجهیز مى‏شود، چرا براى تأمین مدارس و مساجد فکرى نمى‏شود.
امروز جامعه بزرگ اسلامى در کانون بحران‏ها و نقطه تلاقى توفان‏هاى فرهنگى قرار دارد، یأجوج و مأجوج مغرب‏زمین به فرهنگ اسلامى و سرزمین مسلمانان یورش آورده‏اند. سدّى دیگر و ذوالقرنینى دیگر لازم است تا از هجوم غارتگران نظامى و اقتصادى و فرهنگى غرب جلوگیرى کند.
جامعه بزرگ اسلام از جمله ایران عزیز امروز با سه خطر بزرگ فرهنگى مواجه است:
1. هجوم فرهنگى
2. خیانت فرهنگى
3. غفلت فرهنگى
هجوم فرهنگى، همزمان با پایان جنگ هشت‏ساله نظامى آغاز شد. وقتى صدام که به نمایندگى از غرب و صهیونیسم و صلیبى‏ها با انقلاب اسلامى مى‏جنگید، زمین‏گیر گردید. هجوم فرهنگى غرب با چاپ و نشر «آیات شیطانى» سر برآورد. برخورد قاطع امام خمینى الگوى خوبى براى برخورد با همه مهاجمان فرهنگى در طول تاریخ است.
هجوم فرهنگى از سوى نیروهاى کفر و شرک جهانى پشتیبانى مى‏شود و هویت اسلامى و موجودیت مسلمانان را هدف گرفته است. متهم کردن اسلام و مسلمانى به «خشونت و تروریسم» از یک سو و تبلیغ و ترویج اندیشه «تساهل و تسامح» در برابر مهاجمان، دو تیغه قیچى هجوم فرهنگى است. از یک سو تیغ دشمن هر چه تیزتر مى‏شود و از سویى دیگر قربانیان این هجوم هرچه رامتر و ساکت‏تر و گوش به فرمان‏تر تربیت مى‏گردند. تا مبادا به خشونت و تروریسم متّهم گردند.
پیاده‏نظام و سواره‏نظام فرهنگى غرب با ماهواره و CD و سایت و روزنامه و مجله و تلویزیون به اغوا و اضلال و یأس آفرینى و نومیدسازى و بدبین‏پرورى و اختلاف‏افکنى مى‏پردازند و هیچگونه خط قرمزى را در اندیشه و عمل برنمى‏تابند. و به همه مقدسات ما توهین کرده بذر تردید و تمسخر و توهین به ارزشهاى اسلامى مى‏کارند.
هجوم نظامى و غارتگرانه دشمنان اسلام را، در همه تاریخ و در نقاط گوناگون سرزمین مسلمانان بارها و بارها شاهد بوده‏ایم و این بلاى همیشگى تاریخ انسانهاست. ولى هجوم فرهنگى همیشه به طور غیر رسمى و تدریجى شکل مى‏گیرد و در قالب فرهنگ و بهداشت و زبان‏آموزى و کمک‏رسانى و سیاحت و جهانگردى ظاهر مى‏شود و به جذب و پرورش نیرو در داخل کشورهاى اسلامى مى‏پردازد.
خیانت فرهنگى
خیانت فرهنگى توسط جریان نفاق سازماندهى مى‏شود و از حمایت خارجى بهره مى‏گیرد. هماهنگ با هجوم فرهنگى بیگانگان، افراد و احزاب و گروهکهایى در داخل کشورهاى اسلامى فعال مى‏شوند و از طریق مراکز و پایگاهها و سایت‏ها و احیاناً کلاسها و مدارس و دانشگاهها و خبرگزارى‏ها و روزنامه و مجلات به یارى و همکارى و خبررسانى به دشمن مى‏پردازند. اینان از اینکه بیگانه شناخته شوند سخت بیم دارند و تقسیم شهروندان به خودى و غیر خودى را بر نمى‏تابند.
سلطه بر سیستم آموزشى، نهادهاى فرهنگى، مطبوعات و رسانه‏هاى جمعى و یأس‏آفرینى و بدبین‏سازى و اختلاف آفرینى از ویژگیهاى بارز جریان خیانت فرهنگى است.
ایجاد شک و تردید نسبت به مبانى مکتبى، ایجاد اختلاف در میان نیروهاى معتقد و اصول‏گرا، وابستگى فکرى، سیاسى به بیگانگان و ادعاى روشنفکرى و خودبرتربینى از دیگر شاخصه‏هاى منافقان فرهنگى است. افشاى روابط جریان خیانت فرهنگى با دشمنان خارجى مهاجم، بیدارى نسبت به به توطئه‏هاى آنان، وفاق و همفکرى و همدلى بیشتر نیروهاى مؤمن و مکتبى و حذف آنان از مصدر مراکز تصمیم‏گیرى راهکار مقابله با یاران داخلى مهاجمان فرهنگى است.
فرهنگ و نهادهاى بین‏المللى
امروز با گسترش ابزارهاى خبرى و اطلاع‏رسانى، توسعه امکانات ارتباطى و سلطه دشمنان بر سازمان ملل متحد، این نهاد بین‏المللى که با بودجه خود ملت‏ها و به نام حمایت از آنان تأسیس شده، زیر نظر استکبار جهانى اداره مى‏شود و اهداف فرهنگى اقتصادى و سیاسى آنان را دنبال مى‏کند و در بسیارى از بخش‏ها، هجوم فرهنگى و سیاسى و اقتصادى به عنوان مصوبات و کنوانسیون‏ها و معاهدات و مقررات جهانى و بین‏المللى ابلاغ و اعمال مى‏شود. این نهادها، اصولاً سپردن سرنوشت فرهنگ و اقتصاد و بهداشت و ورزش و امنیت کشور به سازمان ملل و نهادهاى وابسته به آن، تسلیم داوطلبانه در برابر کفار و خیانت آگاهانه یا ناآگاهانه به مسلمین جهان است. حضور نماینده کوفى عنان در مراسم جشن ابتذال «سازمان ملى جوانان» و ابراز خرسندى از حضور مختلط دختران با حجاب و پسرکان کراواتى در سالن میلاد نمایشگاه بین‏المللى تهران پرده از بسیارى امور برمى‏دارد.
نهادهایى مثل سازمان ملل و شوراى امنیت، همیشه ابزار فریب و آلت‏دست قدرت‏هاى استکبارى بوده و حداقل این روزها براى همه مسلمانان روش شده که این نهادها از هیچ تجاوز و جنگى جلوگیرى نکرده و همیشه برّه را به آرامش در برابر گرگها فراخوانده است.
دلسوزى براى قانون اسامى لبنان، اعمال فشار براى محروم سازى ایران از دانش هسته‏اى، سکوت در برابر جنایات پنجاه ساله صهیونیست‏ها در فلسطین اشغالى، جاسوسى به سود استکبار جهانى و... پرونده سیاه این نهادها را هر روز قطورتر مى‏کند.
به نظر ما نه تنها ایران بلکه کلیه کشورهاى اسلامى باید از نهادهایى که کفار در آن اکثریت یا بر آن سلطه دارند، یکباره خارج شوند و نه تنها از NPT بلکه باید همه بندهاى سیاسى و اغلال و زنجیرهاى مرئى و نامرئى را یکباره بگسلند و در شرائطى که قدرت‏هاى سلطه‏گر با تشکیل گروه هشت سازمان مللى فراتر از سازمان ملل و مخصوص کفار به وجود آورده و براى جهان تصمیم مى‏گیرند. مسلمانان باید خود سازمان ملل اسلامى را پایه‏ریزى کنند و پرچم و پول و ارتش و مجلس و قانون واحد دنیاى اسلام را در برابر کفر جهانى اعلام کنند.
اصولاً امضاى پروتکل‏ها، کنوانسیون‏ها و اسناد و معاهداتى که با قوانین قرآنى و مصالح امت اسلامى ناسازگار باشد و حضور در مجامعى از نوع بانک جهانى، بهداشت جهانى، تجارت جهانى و... و رسمیت بخشیدن به ارکان سلطه سیاسى کفر با عقل مکتبى و غیرت و مصالح امت اسلامى، سازگار نیست. بزرگترین خدمت فرهنگى بریدن رشته‏هاى وابستگى فکرى و فرهنگى و سیاسى و اقتصادى به نهادهاى وابسته به کفر و شرک جهانى است.
«هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دین الحق لیظهره على الدین کله و کفى باللّه شهیداً»2
والسلام
پى‏نوشت‏ها:
1. طه / 50.
2. فتح / 28.

تبلیغات