آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰

چکیده

علم الدلاله المعرفی فرع من فروع علم اللغه المعرفی یعنى بدراسه الدلالات اللغویه کمجلى من مجالی البنیه الدلالیه أو کتنظیم للإدراک الذهنی. ومخطّطات الصوره فرع مهمّ من فروع علم الدلاله المعرفی وأسلوب قیّم لمناقشه وتحلیل کیفیه إدراک الذهن للمفاهیم الانتزاعیه من خلال الظواهر العینیه المحسوسه طرحه مارک جونسون عام 1987. ومقولتا "الحق" و"الباطل" من المقولات الانتزاعیه المطروحه فی نهج البلاغه التی کانت محلّ اهتمام الإمام علی (ع) وعنایته، فیبدو أنّ تحلیل هذین المفهومین من منظار نظریه مخططات الصوره لجونسون أمرٌ فی غایه الأهمیه إذ یکشف عن مقاصد الإمام (ع) ومرامیه وعن وجهات نظره تجاه هذین المبدأین الرئیسین حیث عرضهما الإمام بصوره ظاهرتین متجسّدتین، وافترض لهما کثیرا من میزات المادّه کالحجم والقدره والحرکه، لذلک أردنا أن ندرسهما من هذا المنطلق فی أجزاء الکتاب الثلاثه؛ خُطَبِه وکتُبِه وحِکمِه بأسلوب وصفی تحلیلی. وختاماً خلص البحث إلى أنّ هاتین المقولتین ظهرتا فی کتاب نهج البلاغه بالأشکال التالیه: أ) کالظرف الذی یشتمل على شیءٍما أو کالمظروف الذی یحویه شیء، ب) کمسار أو مقصد یسیر فیه أو إلیه طلّاب الحق أو الباطل، ج) وکذا تمثّل الحق بمنزله سدّ فی وجه أهل الباطل یمنعهم من وصول أهوائهم ومطامعهم غیر المشروعه وتمثّل الباطل بمنزله سدّ أمام أهل الحق یمنعهم من نوایاهم الصحیحه ومطامحهم النبیله.

تحلیل مفاهیم حق و باطل از دریچه نظریه طرح واره هاى تصویرى مارک جانسون

معنا شناسى شناختى بخشى از زبان شناسى شناختى است که معناى زبانى را به مثابه تجلى گاه ساختار مفهومى یا سازمان بازنمایى ذهنى در نظر مى گیرد. الگوى طرح واره هاى تصویرى به عنوان مبحثى مهم در معناشناسى شناختى، شیوه اى کارآمد براى بررسى و تحلیل چگونگى درک برخى مفاهیم انتزاعى از طریق مقوله هاى عینى و تجسّمى است که در سال 1987 توسط مارک جانسون مطرح شده است. مقوله هاى «حق» و «باطل» از مقوله هاى انتزاعى و در عین حال از مسائل مهم مطرح شده در کتاب نهج البلاغه است که به نظر مى رسد بررسى و تحلیل این دو مقوله از دریچه نظریه طرح واره هاى تصویرى جانسون مسأله اى بسیار با اهمیت است؛ زیرا دیدگاه هاى امام على (ع) را در مورد آنها نشان می دهد؛ چه آن حضرت، این دو مقوله انتزاعى را غالباً به صورت عینى و تجسّمى مطرح کرده و برایشان حجم، قدرت، حرکت و... قائل شده است؛ از این رو قصد بر آن شد تا در این پژوهش با روشى توصیفى – تحلیلى به بررسى دیدگا ه هاى امام على (ع) در مورد حق و باطل در هر سه بخش خطبه ها، نامه ها و حکمت هاى نهج البلاغه از دریچه نظریه مذکور بپردازیم. در پایان مشخص گردید که این دو مفهوم در نهج البلاغه غالباً به اشکال ذیل ترسیم شده اند: الف) به عنوان ظرف یا مظروف، ب) به منزله مسیر یا مقصدى براى جویندگان راه حق و راه باطل، ج) مفهوم حق به منزله سدّى در برابر خواسته هاى نادرست طرفداران باطل و مفهوم باطل به منزله سدّى در برابر خواسته هاى معقول طرفداران حق.

تبلیغات