آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

انگشتر حلقه‏اى است از طلا یا نقره که معمولا سنگى قیمتى بر آن جاى‏دارد و در یکى از انگشتان قرار مى‏گیرد.
پیروان هر کیش و مذهبى براى خود نشانه‏اى دارند که با آن‏شناخته مى‏شوند; چنانکه مسیحیان صلیب و هندوها و بوداییان خال‏سرخ در پیشانى و موهاى مخصوص دارند.
اهل ایمان نیز با علاماتى شناخته مى‏شوند. یکى از این علامات،انگشتر به دست راست کردن است. امام حسن عسکرى (ع) مى‏فرماید: نشانه‏هاى مومن، پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز گزاردن، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن جبین را در سجده بر خاک نهادن خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم‏» با صداى بلند
استفاده از انگشتر، سنتى است که رسول گرامى اسلام به آن اهمیت‏مى‏دادو پس از نبى مکرم، اهل بیت (علیهم السلام) و پیروان آنان برانجام دادن این سنت محمدى (ص) اصرار ورزیدند. وقتى رسول خدا (ص)شریعت‏خویش را به مردم ابلاغ کرد، در اواخر سال ششم هجرى به‏پادشاهان و امپراتوران بزرگ عصر خود نامه‏هایى نگاشت و آنان رابه پذیرش دین حق دعوت کرد. آنگاه براى رسمى ساختن نامه‏هادستور داد انگشترى بسازند و نامش را بر آن بنویسند تا بدین‏وسیله نامه‏ها را مهر زند.
این انگشتر، که گویا اولین انگشتر پیغمبر اسلام(ص) بود، همواره‏تا آخر عمر مبارک حضرت مورد استفاده قرار مى‏گرفت. پس از اوامامان معصوم (علیهم السلام) نیز به «تختم‏» مقید بودند و یک‏یا چند انگشتر داشتند. انگشتر در ابتداى کار علاوه بر ثواب،جهت رسمیت‏بخشیدن به نامه‏ها و مهر کردن آن مورد استفاده قرارمى‏گرفت. به تدریج این سنت محمدى در میان خلفا و سلاطین به‏گونه‏اى دیگر رایج‏شد. برخى از آنان از انگشترهاى گرانبها و آن‏هم چه بسا به قصد فخرفروشى و تجمل استفاده مى‏کردند. به تدریج‏مهرها از انگشتر جدا شد و نگهدارى مهر سلطنتى یکى از پستهاى‏دربار شد.
علما و مراجع تقلید نیز در پاسخ نامه‏هاى شیعیان نوشته خود رامهر مى‏زدند و به سبب اهمیت و ارزش مهر در حفظ آن مى‏کوشیدند.
به تدریج ارزش مهر قانونى شد و براى جاعلان آن، مجازات سنگینى‏مشخص گردید.
انگشتر به دست کردن یک سنت اسلامى است و در روایات «تختم‏»خوانده شده است. ائمه اطهار (علیهم السلام) براین سنت تاکیدورزیده، در مورد جنس انگشتر، نوع نگین و نقش آن به تفصیل سخن‏گفته‏اند. از آنجا که امروزه تهاجم فرهنگى دشمنان شریعت‏به‏روشهاى مختلف، جامعه را در معرض انحراف قرار داده و حتى نوع‏زیور و پوشش مسلمانان را دگرگون ساخته است، جا دارد سنت واخلاق ائمه (علیهم السلام) در پوشش، ترویج گردد. بسى زشت است که‏جوانان مسلمان انگشتر طلا به دست کنند و داماد و عروس انگشترطلا به هم هدیه دهند و حرمت آن را ندانند.
پیش درآمد
در مدخل این مقال، نکته‏هاى اساسى و دقیقى به چشم مى‏خورد که‏پیکره سخن بر آن استوار است. بدیهى است آنچه از زبان پیامبران‏و امامان (علیهم السلام) در باره فضیلت انگشتر و نوع نگین ونوشته آن نقل شده، بدون عنایت‏به این اصول، قانع کننده نیست وچه بسا شبهاتى را بر اذهان مستولى مى‏سازد: 1- پیغمبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) انگشتر را به قصد زینت‏و تفاخر و تجمل به دست نمى‏کردند.
2- آن بزرگان انگشتر به دست کردن و دقت در نقش نگین آن را ازسنتهاى مهم و نشانه اهل ایمان مى‏دانستند.
3 با بررسى و تطبیق تاریخ سیاسى زمان پیغمبر و ائمه (علیهم‏السلام) و ملاحظه کلمات حک شده بر نگین انگشتر آنان، رابطه‏تنگاتنگ این دو را درمى‏یابیم.
بدین بیان که پیغمبر بزرگ اسلام و ائمه هدى (علیهم السلام) درانتخاب نقش نگین خود شرایط و اوضاع و احوال حاکم برجامعه ومسلمانان را مورد توجه قرار مى‏دادند. به عبارت دیگر، این رفتارآنان نوعى واکنش و پاسخ مناسب به شرایط اجتماعى و سیاسى جامعه‏بود. این پاسخ گاه به شکل تایید و تشکر آشکار مى‏شد و زمانى‏در قالب اعتراض.
4- نقش نگین ائمه (علیهم السلام) گاه به سبب دگرگونیهاى جامعه‏تغییر پیدا مى‏کرد. حضرت ابى عبد الله (ع) عبارت «ان الله بالغ‏امره‏» و حضرت سجاد(ع) جمله «خزى و شقى قاتل الحسین‏» را برنگین خود نقش کرده بودند. برخى از امامان (علیهم السلام) به سبب‏تغییر اوضاع سیاسى یا اجتماعى، نقش نگین خود را تعویض‏مى‏کردند. چنانکه على بن ابى طالب (ع) در دوران غصب خلافت و پس ازآن نگینهایى با نوشته‏هاى متفاوت داشت.
5 امامان (علیهم السلام) که به نوشته نگین خود عنایت داشتند،در معاشرت یا پاسخ به پرسشهاى اصحاب، نوشته نگین خود را مطرح‏مى‏کردند و دوست داشتند اصحاب نیز چنین باشند، حتى آنان درگفتارهاى خویش نقش نگین پدران خود را به اطلاع شیعیان‏مى‏رساندند; چنانکه برخى از ائمه (علیهم السلام) درایام خاصى مثل‏جمعه و اعیاد دیگر، انگشتر پدرشان را به دست مى‏کردند. حضرت‏سجاد (ع) به خاتم پدرش تختم مى‏فرمود. امام محمدباقر (ع) نیز به‏خاتم جدش امام حسین (ع) تختم مى‏کرد.
شیخ عباس قمى روایت مى‏کند که حسین بن على (ع) به فرزندش على بن‏حسین (ع) وصیت کرده، انگشترش را در دست او قرار داد و امرامامت را به او واگذاشت. آنگاه همین انگشتر به محمدبن على وسپس به جعفر بن محمد (علیهم السلام) رسید.
نقش خاتم خاتم الانبیاء (ص)
رسول گرامى اسلام پس از سالها تلاش و بردبارى فراوان توانست‏نداى توحید را در شبه جزیره عربستان همگانى سازد. رسالت آن‏حضرت، رسالتى جهانى بود و سلاطین و شاهان عصر خود را به یکتاپرستى فرا خواند. آن بزرگوار فرمان داد، براى رسمى کردن‏نامه‏هایش، مهرى بسازند و بر روى آن نام وى را حک کنند. این‏مهر که چون انگشترى مى‏نمود، از جنس نقره بود و پیوسته در دست‏راست آن حضرت جاى داشت.
نقش نگین
وقتى آن حضرت هنوز قدرت چندانى نداشت، در قراردادها وعهدنامه‏ها محمد بن عبد الله، خوانده مى‏شد و اجازه نمى‏دادند درپایان قراردادها جمله محمد رسول الله نوشته شود. زمانى که شوکت‏و عزت اسلام آشکار شد، او امپراتوران زمان خود را به یکتاپرستى‏فرا خواند، نامه‏ها و پیامهاى خود را با انگشترى که بر آن‏«محمد رسول الله‏» حک شده بود، مهر مى‏فرمود.
کلمه طیبه «محمد رسول الله‏» در سه ردیف عمودى با ترتیب خاصى‏بر مهر کنده شده بود. در سطر اول بالا کلمه الله، در سطر دوم‏کلمه رسول و در پایین محمد (ص). حضرت صادق (ع) فرمود: نقش‏انگشتر رسول اکرم (ص) «محمد رسول الله‏» بود. او همچنین ازپدر بزرگوارش نقل مى‏کند که : انگشتر رسول خدا (ص) از جنس نقره‏بود و «محمد رسول الله‏» بر آن نقش بسته بود.
ناصر خسرو قبادیانى، شاعر پرآوازه پارسى زبان، نیز در شعر خودمضمون این حدیث را به نظم کشیده است.
محمد رسول خداى است زین ما همین بود نقش نگین محمد
پیامبر اسلام در مکاتباتش خود را رسول الله خوانده است. این نقش نگین‏به جنبه آسمانى بودن پیامهاى حضرت اشاره دارد.
بر یکى از نگینهاى آن حضرت عبارت «صدق الله محمد رسول الله‏»حک گردیده بود. گرچه برخى از مورخان معتقدند، جمله «صدق‏الله‏» پس از رحلت پیامبر (ص) اضافه گردید.
در بعضى از روایات آمده است که بر یکى از انگشترى‏هاى پیامبراسلام (ص) سه جمله «لا اله الا الله محمد رسول الله و على‏ولى الله‏» حک گردیده بود. بنا به صحت روایت فوق، این نوشته‏بشارتى بر مؤمنان و پیامى به مشرکان است که این شریعت‏با وفات‏آن حضرت پایان نمى‏پذیرد و این شجره طیبه همچنان پر ثمر و پرنور به راه خود ادامه مى‏دهد.
امام صادق (ع) مى‏فرماید: رسول خدا (ص) دو انگشتر داشت. بر یکى‏نوشته شده بود: «لا اله الا الله‏» و بر دیگرى «صدق الله‏».
حضرت رضا (ع) در حدیثى جامع در پاسخ به پرسش یکى از اصحاب خویش‏به بیان نقشهاى نگین راهبران معصوم (علیهم السلام) از حضرت‏آدم (ع) تا حضرت خاتم (ص) و از حضرت خاتم (ص) تا پدر بزرگوارشان‏حضرت موسى‏بن جعفر (ع) پرداخته است. آن بزرگوار در بخشى از این‏حدیث فرموده است: «و کان نقش خاتم محمد (ص) لا اله الا الله محمد رسول الله‏»

تبلیغات