آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

خط عترت پیامبر و فرهنگ اهل‏بیت عصمت، ناب‏ترین و بى‏پیرایه‏ترین‏جریانى است که ما را به تعالیم اسلام و سنت نبوى رهنمون‏مى‏گردد.
در طول تاریخ، از سوى اهل‏بیت، تلاش مستمر بوده تا جریان زلال‏مکتب و اتصال بى‏وقفه دین به رسول الله، محفوظ بماند. از سوى‏مخالفان اسلام و بدخواهان و کینه توزان اهل‏بیت پیامبر نیز، تلاش‏و توطئه پیوسته‏اى جارى بوده، تا اگر بتوانند، دین را بزدایندو اگر نتوانند، سرچشمه را بیالایند، تا در اقصى نقاط جهان و درامتداد تاریخ، جریان ناسالمى در بسترهاى فکرى و فرهنگى مکتب‏نبوى، وجود داشته باشد.
در عصر حاضر، ضرورت تاکید و شدید بر حفظ مرام و خط اهل‏بیت،بیش از هر زمان، احساس مى‏شود. على‏رغم تحرکات شیعه ستیزانه‏دهه‏هاى اخیر، گام‏هاى مثبت و بلندى هم از سوى «مرزبانان حماسه‏جاوید» و مدافعان جوهره ولایت‏برداشته شده است. امام راحل(ره)
یکى از چهره‏هاى موفق این عرصه فرهنگى است و «انقلاب اسلامى‏»که یادگار آن قائد عظیم الشان است، در راستاى همان خط وفرهنگ به وجود آمد که از «بعثت‏» و «غدیر» و «عاشورا»سرچشمه مى‏گرفت.
امامان معصوم، در عرصه مجادلات کلامى و مباحثات دینى، پیوسته براصل «امامت‏» تاکید داشتند و بر «غاصبانه‏» بودن تصدى‏دیگران اشاره مى‏کردند و از حسین‏بن على(ع) در کربلا گرفته، تاعلى‏بن موسى الرضا(ع) در خراسان، به وضوح مى‏فرمودند که این‏«امر» و خلافت و رهبرى از آن ماست که دیگران ربوده‏اند و ما«احق‏» و شایسته‏تر و سزاوارتریم.
تامام امت، با طرح «حکومت اسلامى‏» و «ولایت‏فقیه‏»، پیگیرهمان خطى بود که در عصر حضور، به خلافت ائمه منتهى مى‏شد و درعصر غیبت، به حکومت فقیهان دین شناس ومتقى و آگاه مى‏انجامید.
انقلاب اسلامى، ثمره همان مجاهدات دیرپا و مکتبى بود که امام دراین عصر، با تاکید بیشتر و وضوح و روشنى افزون‏ترى خواستارچرخش نظام جامعه بر «مدار» آن شد و آن قدر گفت و پاى فشرد،تا «جمهورى اسلامى‏» را از مرحله حرف وتئورى و ایده، به ظهورو عینیت و حاکمیت رساند.
جلوه‏هاى احیاگرى
در عصر امامان معصوم‏علیهم السلام ، پافشارى بسیار بر احیاى‏عاشورا و بهره‏گیرى از اهرم نیرومند و فراگیر و اثرگذار«مدایح و مراثى‏» بود. در واقع، همه حرفها و پیامهاى امامان‏در «حماسه کربلا» نهفته بود. آن شور ماندگار و خشم روزگار،هم تبیانى بر مفاهیم فکرى و تعالیم اجتماعى و سیاسى‏اهل‏بیت‏علیهم السلام بود، هم آینه تمام نماى «مظلومیت‏حق‏» و«مهجوریت عترت‏». از این رو حادثه کربلا به عنوان یک «شاخص‏»و مظهر حماسه و غیرت دینى و تکلیف شناسى و مرزبانى و احیاگرى‏امامان، در نظر همه معصومین مى‏درخشید و یادآورى و تکریم وبهره‏گیرى از آن نیز در دستور کار «خط عترت‏» بود.
امام امت نیز هم در مرحله تاکید بر احیاى عاشورا، سنگ تمام‏گذاشت، هم خود با دمیدن روح جدید به آیین سوگوارى و مراسم‏سنتى عزادارى ایام عاشورا، آن را حیات بخشید، هم از جوهره ودرون مایه «عاشورا» در مراحل مختلف نهضت و پیروزى انقلاب وسالهاى دفاع مقدس و بسیج مردم بر ضد توطئه‏گران و انسجام ملت‏بر ضد تحمیل بیگانه و سلطه استکبار، حد اکثر بهره بردارى راکرد.
عزادارى براى شهیدان، بخصوص سیدالشهدا، هم مایه بقاى نام وخاطره و آثار آن حماسه جاوید است، هم تاثیر عاطفى و پیونددرونى میان عزاداران و پیشوایان حق ایجاد مى‏کند و هم نوعى روح‏مبارزه با ستم را در مردم احیا مى‏کند. عنصر شعر و ادبیات درمرثیه خوانى به آن غنا بخشیده و موجب گسترش این موج میان‏توده‏هاى وفادار به خاندان پیامبر(ص) شده است. «تاثیرعاطفى‏»و گسترش «سریع‏»، دو ویژگى مهم در اشعار مرثیه است. مردم،این شعرها و شعارها را مى‏خواندند و حفظ مى‏کردند و مجالس خودرا با آنها رونق مى‏بخشیدند. تعالیم عاشورا، از خلال همین مجالس‏دینى به نسلهاى بعدى منتقل شد و بزرگان دین نیز با استفاده ازمجالس حسینى و شور عزادارى، جریان زلال مکتب اهل‏بیت‏علیهم السلام‏را در میان توده‏هاى مردم با ایمان، نگاه داشتند.
امام و خط «خون‏» و «اشک‏»
عاشورا، هم غیرت آفرین بود، هم اشک آفرین. جلوه حماسه از یک‏سو و گواه مظلومیت از سوى دیگر. تلاقى «خون و اشک‏» در حاثه‏کربلا، فرهنگ اهل‏بیت‏علیهم السلام را بعد حماسى و ولایى بخشید.
امام امت نیز از هردو عنصر تاثیرگذار و موج‏آفرین بهره‏گرفت.
آنچه بیشتر بر آن تاکید مى‏کنیم، روش و سیره امام نسبت‏به‏حادثه کربلا و برنامه‏هاى مردمى «عزادارى‏» است. امام امت‏فرمود:
«با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه خوانى، با این شعرخوانى، با این نثرخوانى، مى‏خواهیم این مکتب را حفظ کنیم،چنانچه تا حالا هم حفظ شده.» در همین زمینه، بازهم فرموده‏است:
«این مجالسى که در طول تاریخ برپابوده است و بادستور ائمه‏این مجالس بوده است... ائمه این قدر اصرار کردند به اینکه‏مجمع داشته باشید، گریه کنید، چه بکنید، براى اینکه این حفظمى‏کند کیان مذهب مارا.» پس مى‏توان گفت عزادارى براى‏سیدالشهدا، محور برنامه‏هاى «حفظ مکتب‏» بوده و دستاوردهاى‏آیین محمدى در سایه زنده نگه داشتن «فرهنگ اهل‏بیت‏» بوده است‏و براى شیعه، عزادارى یک «بعد سیاسى‏» داشته است، یعنى همان‏زنده‏نگه‏داشتن روحیه مبارزه با ستم و تشکل انقلابیون شیعه بامحوریت کربلا و شهداى عاشورا. اینها علاوه بربعد تربیتى وسازندگى روحى و آشنایى با تعالیم دینى در ابعاد دیگر حیات فردو جامعه است. بى‏شک اصرار امامان شیعه بر حفظ این شعائر، صبغه‏سیاسى هم داشته است، از این رو حساسیت‏خلفا و معاندان خط ائمه‏را به شدت در طول تاریخ برانگیخته است. امام راحل(ره) درتبیین این بعد مسئله، بیانات کافى و شافى و ارزنده‏اى دارد که‏به یک نمونه اشاره مى‏شود:
«یک مساله سیاسى در کار بوده است. آن روز که این روایات‏صادر شده است، روزى بوده است که این فرقه‏ناجیه مبتلا بودند به‏حکومت اموى و بیشتر عباسى و یک جمعیت‏بسیار کمى یک اقلیت کمى‏در مقابل قدرتهاى بزرگ.
در آن وقت، براى سازمان دادن به فعالیت‏سیاسى این اقلیت، یک‏راهى درست کردند که این راه، خودش سازمان ده است... شیعیان آن‏وقت اجتماع مى‏کردند و شاید بسیارى از آنان هم نمى‏دانستند مطلب‏چه هست، ولى مطلب، سازماندهى یک گروه اقلیت در مقابل آن‏اکثریت‏ها و در طول تاریخ این مجالس عزا که یک سازماندهى‏سرتاسرى کشورها هست، کشورهاى اسلامى هست، و در ایران که مهدتشیع و اسلام و شیعه هست، در مقابل حکومتهایى که پیش مى‏آمدند وبناى براین را داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند، اساس‏روحانیت را از بین ببرند، آن چیزى که در مقابل آنها، آنها رامى‏ترساند، این مجالس عزا و این دستجات بود.» ناگفته نمانداین هدف و نتیجه و این بعد حیاتى و حساس، وقتى است که امت‏مسلمان و انبوه عزاداران از جنبه «شکلى‏» آن بگذرند و به‏«محتوا» و «جهت‏» و حقیقت عزادارى برسند. و گرنه، اگرشعور، پشتوانه شور و احساس وعاطفه نباشد، این‏گونه مجالس وشعائر و سنتها از محتوا تهى مى‏شوند و به تشریفاتى کم‏اثر یابى‏اثر تبدیل شده، عاشورا و اربعین و مجالس و هیئتهاى عزادارى‏بى‏خاصیت مى‏گردند.
امامان شیعه، از اهرم گریه و سوگوارى و برپایى مجالس عزا وندبه استفاده مى‏کردند، تا مظلومیت‏حق و راه عاشورا فراموش‏نشود.
هر تجمع و تشکلى، بهانه و محور مى‏خواهد. محور تشکل هرچه‏مقدس‏تر، ژرف‏تر، و فراگیرتر باشد، آن تجمعات هم دیرپاتر وپربارتر خواهد بود. پیروان اهل‏بیت‏علیهم السلام با عشق و محبتى‏که به این خاندان داشتند و با سوز و گدازى که در شهادتشان‏داشتند، بهترین زمینه را براى جمع شدن، دیدار و گفتگو، متشکل‏و منسجم شدن پیرامون خط فکرى و سیاسى عاشورا و عترت داشتند.
این برنامه‏ها به توصیه خود امامان‏علیهم السلام بود و آثار خودرا نیز در طول تاریخ نشان داد.
کربلا محور انقلابیون ضد ستم گشت. ستمگران حاکم براى زیارت کربلاو زائران حسینى و تجمع برسر تربت آن شهید بزرگ، محددیت‏هایى‏اعمال مى‏کردند. اوج این سختگیرى‏ها و فشارها در دوره متوکل‏عباسى بود. با همه آن رفتارهاى خشونت‏بار و ارعاب‏آور، هرگزعلاقه مردم گسسته نشد و نام و یاد مرقد حسینى از محوریت ومرکزیت نیفتاد و کربلا و عاشورا همچنان سمبل وفادارى به مرام‏مقدس امامان‏علیهم السلام و خط «اسلام ناب اهل‏بیتى‏» باقى ماند.
حفظ شعائر و سنتها
مجموعه تعالیم و آداب و سننى که با رهنمود ائمه یا انتخاب وعمر شیعیان در طول زمان بر محور «اهل‏بیت‏» شکل گرفته بود،ضامن انسجام و دوام و استمرار این خط بود. به همین جهت‏مخالفان این مرام، پیوسته با شبهه آفرینى و ایجاد شک و تردیدنسبت‏به مشروعیت‏یا فایده این سنن و آیین‏ها، سعى در زدودن یاکمرنگ ساختن آنها داشتند.
در هر دوره به شکلى و توسط شخصى یا جریانى یا کتابى این‏«تشکیک‏» مطرح مى‏شد و شبهه‏آفرینان، «شعائر» را زیر بمباران‏سوء تبلیغاتى قرار مى‏دادند.
طبیعتا رسالت مدافعان خط اهل‏بیت‏علیهم السلام ، تکریم آیین‏ها و«تعظیم شعائر» بود و اندیشمندان دلسوز و محققان صاحب‏نظرنیز، در کنار این حمایت، سعى در زدودن برخى تحریفها یابدعتهایى داشتند که پیرایه شعائر گشته و دستاویز مخالفان شده‏بود.
گاهى هم برخى روشنفکران جو زده، در پى‏تغییر شیوه‏ها و قالب‏هابودند و در عزادارى خامس آل عبا هم «مدرنیسم‏» را اعمال‏مى‏کردند. در بحبوحه این تحولات بود که امام امت‏به عنوان یک‏نقطه خطر به این پدیده‏ها مى‏نگریست و بر اجراى آیین‏هاى سوگوارى‏به همان صورت «سنتى‏» پاى مى‏فشرد، تا نو اندیشان به بهانه‏روز آمد کردن شیوه‏ها، اصل آیینهاى عاشورایى را از دست ملت‏بیرون نیاورند.
جلوه‏هایى از این شعائر را مى‏توان در منابر حسینى، جلسات وعظدینى و روضه‏خوانى، گریستن، سینه‏زدن، پرچم و علم و کتل،هیئتهاى زنجیرزنى و جمعیتهاى خانگى و محله‏اى، پوشیدن لباسهاى‏مشکى، سقایى، اطعام و احسان، و... در همه شهرها و روستاها وحتى خانه‏ها دانست. هریک از اینها به نوعى سربازگیرى جبهه‏حسینى است که این حرکت و موج را در طول زمان زنده نگه داشته‏است.
عوض کردن شیوه و قالب، بى‏آنکه جایگزین بهتر ومناسبترى داشته‏باشد، به تدریج مایه از میان رفتن همان صورت اولیه نیز مى‏شود.
از این رو اصرار حضرت امام(ره) بر «عزادارى سنتى‏» بسیار بجاو هوشمندانه بود. وى فرمود:
«ما باید حافظ این سنتهاى اسلامى، حافظ این دستجات مبارک‏اسلامى که در عاشورا، در محرم و صفر، در مواقع مقتضى به راه‏مى‏افتد، تاکید کنیم که بیشتر دنبالش باشند. زنده نگه‏داشتن‏عاشورا با همان وضع سنتى خودش، از طرف روحانیون، از طرف خطبا،با همان وضع سابق و از طرف توده‏هاى مردم با همان ترتیب سابق‏که دستجات معظم و منظم، دستجات عزادارى به عنوان عزادارى راه‏مى‏افتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت‏شما محفوظ بماند،باید این سنتها را حفظ کنید.» راه انداختن هیئتها و دسته‏هانمودى از همان شیوه سنتى در عزادارى است که اقشار عظیم‏ترى رابه این کاروان وصل مى‏کند. حتى در مورد نحوه نوحه‏خوانى هم هرچه‏مردمى‏تر و سنتى‏تر باشد، علقه‏هاى کهن را استوارتر نگاه مى‏دارد.
ابوهارون مکفوف مى‏گوید: روزى خدمت امام صادق شرفیاب شدم. حضرت‏فرمود، برایم (در سوگ سیدالشهدا) شعر بخوان. من نیز خواندم.
حضرت فرمود: نه، این طور نه، بلکه همان گونه‏که براى خودتان‏شعرخوانى مى‏کنید و همان گونه که نزد قبر سیدالشهدا مرثیه‏مى‏خوانید. «لا، کماتنشدون و کما ترثیه عند قبره‏» آنچه درمحله‏هاى مختلف و شهرهاى کوچک و بزرگ و مساجد و تکایا وحسینیه‏ها تجمع‏هاى مردمى به صورت «هیئت‏» پدیدآمده و مى‏آید،نمونه‏اى از همین شیوه سنتى است که باید آنها را حفظ کرد،اینها نوعى همبستگى فکرى و روحى و جناحى مردم وفادار به شبکه‏عاشورایى امام حسین(ع) را نشان مى‏دهد و داراى آثار و برکات‏بسیارى است. حضرت امام(ره) در بیانات خویش، مکرر به تاثیراینها در حفظ و بقاى نهضت عاشورا و نیز نهضت اسلامى مردم ایران‏اشاره فرموده است. از جمله:
«شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات‏سینه‏زنى و نوحه‏سرایى نبود، پانزده خرداد پیش مى‏آمد! هیچ قدرتى‏نمى‏توانست پانزده خرداد را آن طور کند، مگر قدرت خون سیدالشهداء.»
و اما امروز
امروز و در عصر حاکمیت اسلام و ولایت در کشور امام زمان(ع)، باآنکه تلاش حکومت و نظام اسلامى براى پیاده کردن احکام دین درسطح جامعه است، ولى تکلیف گرامیداشت عاشورا، و برگزارى پرشوراین مراسم و شعائر همچنان باقى است.
پیوند زدن دل و جان و عواطف و احساسات نسل امروز و کودکان ونوجوانان با اهل‏بیت پیامبر(ص) و شهداى کربلا، نقش بازدارنده‏آنان را نسبت‏به مفاسد دارد و «چراغ یاد» و «مشعل‏عزا»،آنان را در کوره‏راههاى زندگى، به حسین(ع) و کربلا مى‏رساند.
پیام عاشورا در بستر «یاد»، براى عصر حاضر نیز همین است که‏حماسه‏هاى خونین و امیدبخش و انگیزه آفرین شهدا را زنده‏نگهداریم و بدین وسیله، «فرهنگ اهل‏بیت‏» روح و جانى تازه وبا نشاط داشته باشد، آن هم نه در محتواى کتابها و لابه لاى‏نوشته‏ها، بلکه در عمق جانها و وجدانها و «حیات عینى‏» شیعه.

تبلیغات