چکیده

دعا یکی از مفاهیم مهم دینی، و از جمله کُنش های قلبی و قالَبی انسان موحّد برای رفع نیازها، خروج از نقص ها و اوج گیری به سوی کمال است. عالمان اسلامی در تحلیل ابعاد مختلف دعا، به مدد آیات و روایات، کوشش ها نموده و نکته سنجی ها داشته اند. در میان جنبه های مختلف دعا، تبیین دقیق مفهوم اجابت که در واقع ثمره دعا و علت غایی آن است، از اهمیت بسیاری برخوردار است. علامه طباطبایی، با رهیافتی قرآنی، مفهوم اجابت دعا را بر بستر معارف وحیانی و ذوق فلسفی و عرفانی، و در بافتار باور به نظام احسن که محفوف به روابط علّی در شبکه اسباب می باشد، موشکافانه به بحث نشسته است. در رهیافت قرآنیِ علامه، و بر اساس مبانی عقلی و نقلی، پروردگار متعال، ذاتی است همواره مُعطی و مُجیب که هیچ گونه مانعی از جانب او برای اجابت دعا متصور نیست. در این صورت جای این پرسش باقی است که چرا همواره و بدون تخلف دعای داعیان را به اجابت نمی رساند؟ پاسخ تحلیلی این موضوع به طور عمده منوط به بررسی منشأ نیازورزی و دعای انسان است که آیا خاستگاهی فطری و توحیدی دارد، یا منشأی توهّمی و اسباب گرا. علامه با ترسیم دقیق نظام اسباب و در عین حال نفی کلّی استقلال از آن، و نیز با تبیین چیستی نیازهای فطری انسان، ثمره دعا با خاستگاه نخست را اجابت قطعی، و دستاورد دومی را اجابتی ممکن و محتمل، و نه ضروری و قطعی، دانسته است.

تبلیغات