آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

تربیت اساسى‏ترین مساله انسان است که بدون آن به سعادت دنیا وآخرت نایل نمى‏گردد. معصومین(علیهم السلام) همچنان که در سایرابعاد زندگى، چراغ هدایت پیروان خود بوده‏اند در زمینه تربیت‏نیز بهترین و مطمئن‏ترین الگویند. این مقاله بر آنست تا نکاتى‏از دفتر زرین دیدگاهها و سیره تربیتى یکى از آن بزرگواران‏یعنى امام باقر(ع) به پیروان آن حضرت تقدیم نماید.
الف- آداب تربیتى پس از تولد:
از امتیازات تربیت اسلامى این است که در آن علاوه بر زمینه‏سازى‏مناسب در قبل از تولد فرزند و بلکه پیش از ازدواج والدین،تربیت از آغازین لحظه تولد به طور عملى شروع مى‏شود و آداب و سنن‏ویژه‏اى نسبت‏به نوزادان سفارش شده است که در اینجا به برخى ازآنها که در کلمات گوهربار امام باقر(ع) مورد توجه واقع گردیداشاره مى‏شود. 1،2- گفتن اقامه در گوش و باز کردن کام نوزاد با آب فرات: امام باقر(ع) فرمودند: «شایسته است کام نوزاد با آب فرات بازگردد و در گوشش اقامه گفته شود.»(1) 3،4- عقیقه و نامگذارى: آنحضرت فرمودند: «هرگاه براى شما فرزندى بدنیا آمد در روزهفتم اگر پسر است گوسفند نر و اگر دختر است گوسفند ماده برایش‏عقیقه کنید و از گوشت آن به قابله بدهید و در روز هفتم او رانامگذارى کنید.(2) نکته مهم در نامگذارى انتخاب نام نیکو وپرهیز از نامهاى ناخوشایند است. زیرا نام نیکو مایه سرورفرزند و نام ناخوشایند باعث نگرانى و دغدغه خاطر او مى‏گردد،امام باقر(ع) در سخنان خود برخى از نامهاى نیکو و غیر نیکو رابیان کرده‏اند. آن حضرت در این زمینه فرمودند: «اصدق الاسماءما سمى بالعبودیه و افضلها اسماء الانبیاء»(3) صادقترین‏نامها، نامهایى است که بندگى خداوند را تداعى نماید و بهترین‏آنها نامهاى پیامبران است. و در حدیث دیگرى فرمودند:«مبغوض‏ترین نامها نزد خداوند نامهاى «حارث، مالک و خالد»است‏»(4)
ب- تاثیر شیر مادر در تربیت
در تربیت فرزندان، والدین نخستین نقش را دارا هستند، این نقش‏و تاثیر در مقاطع گوناگون سنى یکسان و هم‏اندازه نمى‏باشدبلکه در مقاطع و مراحلى از تربیت نقش پدر برجسته‏تر و در مراحل‏دیگرى نقش مادر تعیین‏کننده‏تر است و در یک دیدگاه کلى مى‏توان‏گفت که تا پیش از سن نوجوانى بویژه در دوران جنینى وشیرخوارگى نقش مستقیم مادر در تربیت فرزند بیشتر از پدر خواهدبود و از دوره نوجوانى به بعد بخصوص در مورد پسران نقش پدران‏مهمتر است، البته این بدان معنا نیست که نقش پدر در دوران‏کودکى و نقش مادر در دوران نوجوانى و جوانى ناچیز و کم‏رنگ‏باشد بلکه مقصود بیان برجستگى نقش و تاثیر بیشتر هر یک در یک‏مرحله خاص است. بنابر این یکى از مقاطع مهم مقطع شیرخوارگى است‏که در آن، مادر نقش مستقیم و اساسى را دارد. در این مقطع‏شیردادن مهمترین عامل ارتباط نوزاد با مادر است، شیر مادر علاوه‏بر نقش مهمى که در تغذیه و بهداشت جسمانى نوزاد دارد عامل‏ایجاد و انتقال بعضى ویژگیها به فرزند نیز مى‏باشد و ما به دونمونه از آنها که در سخنان امام باقر(ع) بیان شده، اشاره‏مى‏کنیم: 1- حماقت و کودنى: امام باقر(ع) فرمود: «لا تسترضعوا الحمقاءفان اللبن یعدى و ان الغلام ینزع الى اللبن یعنى الى الظئر فى‏الرعونه و الحمق‏» زنان کودن را دایه فرزندانتان قرار ندهیدزیرا از طریق شیر حماقت و کودنى به آنها منتقل مى‏شود.(5) 2- زیبایى و زشتى: آن حضرت فرمودند: «دایه‏هاى زیبا براى‏فرزندانتان انتخاب کنید و از دایه‏هاى زشت‏رو بپرهیزید زیرا چه‏بسا شیر انتقال‏دهنده (زشتى و زیبایى) باشد.»(6) نیز در حدیث‏دیگرى فرمود: «برشما باد به انتخاب دایه‏هاى نظیف و زیبازیرا شیر انتقال‏دهنده (زیبایى) است.»(7)
ب- کودک و نیاز به محبت:
]محبت از ضرورى‏ترین نیازهاى عاطفى فرزند در دوران کودکى است وبدون توجه به آن کودک به رشد عاطفى مناسب نایل نمى‏شود، این‏نیاز، براى کودک به شکلهاى گوناگون قابل پاسخگویى است که‏مى‏توان به بوسیدن کودک، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زیبا و محبت‏آمیز،خریدن هدیه و اسباب بازى و... اشاره کرد. امام باقر(ع)در فرصتهاى مناسب از طریق در آغوش گرفتن و بیان جملات محبت‏آمیز،محبت‏خود را به کودک خردسالش امام صادق(ع) نشان مى‏دادندو از این طریق به نیاز عاطفى او پاسخ مى‏گفتند، محمد بن مسلم‏از اصحاب بزرگ آن حضرت نقل مى‏کند که من در خدمت امام باقر(ع)بودم. در این هنگام فرزند(خردسال-)ش جعفر(ع) وارد شد و بر سراو ذؤابه(8) و در دستش عصایى بود که با آن بازى مى‏کرد. امام‏باقر(ع) او را به گرمى در آغوش گرفت و به سینه خود فشرد و خطاب‏به او فرمود: «پدر و مادرم به فدایت‏باد (با این چوب) کارلهو انجام مده و بازى مکن، سپس فرمود:«اى محمد، پس از من او امام توست.از او پیروى کن و از دانش او استفاده نما، به خدا سوگند اوهمان صادقى است که رسول خدا(ع) او را توصیف نمود که شیعیان اودر دنیا و آخرت پیروزند و دشمنانش در زمان هر پیامبرى ملعون‏هستند. در (این هنگام) جعفر(ع) خندید و صورتش قرمز گردید، آنگاه امام باقر(ع) به من فرمود: از او سؤال کن، من از اوپرسیدم اى پسر رسول خدا، خنده از کدام عضو بدن منشا مى‏گیرد.جعفر(ع) فرمود: اى محمد، عقل از قلب، اندوه از کبد و نفس ازریه و خنده از طحال منشا مى‏گیرد. (وقتى این پاسخ را از اوشنیدم) از جایم برخاستم و او را بوسیدم.»(9)
ج- ستایش از فرزند صالح:
ستایش بجا از فرزند و کارهاى نیک او باعث احساس‏موفقیت و توانایى و نیز موجب انگیزه قوى براى تکرارکارهاى خوب‏و رشد بیشتر او مى‏گردد. بخصوص اگر این تمجید به موقع و درحضور کسانى باشد که آگاهى آنها از رفتار شایسته فرزند براى اومهم باشد. على بن حکم به نقل از طاهر یکى از اصحاب امام‏باقر(ع) نقل مى‏کند. من در خدمت امام باقر(ع) نشسته بودم که‏فرزندش جعفر(ع) وارد شد. امام باقر(ع) در باره‏اش فرمود: «اوبهترین مخلوقات خداوند است‏»(10) در این حدیث ملاحظه مى‏شود که‏امام باقر(ع) در نزد صحابى حود فرزندش را که صلاحیت و شایستگى‏لازم را داشته به بهترین وجه ممکن ستوده است.
د- والدین و نصیحت فرزند:
نصیحت فرزندان و صحبت کردن با آنها علاوه بر آنکه والدین ازطریق آن مى‏توانند رهنمودهاى مهم و اساسى را ره توشه زندگى‏فرزندانشان قرار دهند مى‏تواند یک نوع زمینه ایجاد ارتباطصمیمى بین والدین و فرزندان را فراهم نماید و از این طریق‏والدین بخصوص پدر، مى‏توانند به فرزند نزدیک شوند و در یک فضاى‏صمیمى و عاطفى، ضمن آگاهى از مشکلات و خواسته‏هاى فرزندان‏رهنمودهاى لازم را به آنها ارائه دهند. امام باقر(ع) نیز درفرصتهاى مناسب با فرزندان خود صحبت مى‏کردند و گاهى به شکل‏گروهى و عمدتا به شکل فردى به نصحیت آنها مى‏پرداختند که به‏نمونه‏هایى از آنها اشاره مى‏کنیم: 1- اسماعیل بن خالد نقل مى‏کند که از امام باقر(ع) شنیدم که‏فرمود: پدرم ابو جعفر(ع) ما (فرزندان) را جمع مى‏نمود و به مامى‏فرمود: اى فرزندان از تعرض نسبت‏به حقوق دیگران بپرهیزید،بر مشکلات و سختیها صبر پیشه کنید و اگر خویشان شما را به کارى‏که ضررش براى شما بیش از نفعش باشد دعوت کردند اجابت‏نکنید.»(11) 2- از جمله سفارشهاى آن حضرت به فرزندش امام صادق(ع) این‏جملات است: «خداوند سه چیز را در سه چیز دیگر پنهان کرده است،رضایش را در اطاعت مخفى کرد پس هیچ طاعتى را کوچک نشمار، شایدکه رضایتش در همان اعت‏باشد، خشم و غضبش را در معصیت پنهان‏نمود پس هیچ نوع معصیتى را کوچک نپندار، شاید که غضبش در همان‏باشد و اولیاء خود را در میان بندگانش پنهان کرد، پس احدى ازبندگان او را حقیر مدان که شاید همان بنده ولى او باشد.»(12) 3- آن حضرت به فرزندش فرمود:«فرزندم از کسالت و اندوه بپرهیز که این دو کلید هر شرى‏مى‏باشند، زیرا اگر سست و تنبل باشى به اداى حق نخواهى پرداخت‏و اگر محزون و اندوهناک باشى بر حق، صبر پیشه نخواهى‏کرد.»(13) 4- سفیان ثورى نقل مى‏کند که امام صادق(ع) را ملاقات کردم واز او خواستم مرا نصحیت کند... آن حضرت فرمود: اى سفیان! پدرم‏مرا به سه چیز سفارش و از سه چیز برحذر داشت، از جمله آن‏سفارشات این بود که فرزندم، هر که با رفیق بد همراه شود سالم‏نمى‏ماند و هر که در محلهاى اتهام برود مورد اتهام قرار مى‏گیردو هر که بر زبان خود کنترل نداشته باشد پشیمان مى‏شود.»(14)
ه- اهمیت آرامش خانواده در تربیت:
]تردیدى نیست که خانواده نقش اساسى در تربیت فرزند دارد وپرورش صحیح فرزندان بدون توجه جدى والدین به این امر مهم وایجاد فضاى مناسب و آرام براى آن میسر نیست. نا بسامانى‏خانواده، اختلاف و نزاعهاى والدین، عدم رابطه صمیمى میان اعضاى‏خانواده بویژه والدین، فقدان امنیت و آرامش لازم در جامعه کوچک‏خانواده، تربیت صحیح فرزند را به مخاطره مى‏اندازد.از این رو در مبحث‏حسن خلق در روایات، بیش از هر مورد دیگرى‏در باره خوشرفتارى پدر خانواده با اهلش تاکید شده است و این‏حاکى از آن است که خوشرفتارى در کانون خانواده اهمیت ویژه‏دارد و آثار مثبت آن فراتر از خوشرفتارى با افراد دیگر است،زیرا در جامعه کوچک خانواده افراد کاملا با هم در ارتباط هستندو بر یکدیگر تاثیر مى‏گذارند و چتر آثار مثبت‏خوشرفتارى وپیامدهاى سوء بدرفتارى بر سر همه اعضاى خانواده پهن مى‏گردد ودر یک کلام خوش‏رفتارى در کانون خانواده آثار تربیتى فراوان وبدرفتارى پیامدهاى سوء بى‏شمار به همراه دارد. امام باقر(ع) در زمینه اهمیت‏خوشرفتارى در کانون خانواده‏فرموده است:«... من حسن بره باهله زید فى عمره‏»(15) هر کس‏احساس و ملاطفتش را نسبت‏به خانواده‏اش نیکو گرداند عمرش طولانى‏مى‏گردد.، در این حدیث‏شریف تعبیر لطیف و ظریف «من حسن بره‏»دلالت‏بر آن دارد که نه تنها احسان و ملاطفت نسبت‏به خانواده‏پسندیده و لازم است‏بلکه مى‏بایست‏براى تاثیر بیشتر، این احسان‏و ملاطفت‏به نیکویى و بهترین وجه انجام گیرد. همچنین در حدیث دیگرى آن حضرت، کامل شدن اسلام و ایمان، آمرزش‏گناهان و رضایت‏خداوند متعال در روز قیامت را از آثارخوشرفتارى با خانواده برشمرده‏اند. «اربع من کن فیه کمل‏اسلامه ... و حسن الخلق مع الاهل و الناس‏»(16)
و- نقش تربیتى عمل والدین و مربیان:
مربیان موفق در جهاد مقدس تربیت‏بیش از آن که به گفتار دعوت‏به نیکى کنند با عمل صالح دعوت کرده‏اند، پیش از آنکه سخن‏بگویند عمل نمودند، پیش از آن که به تربیت دیگران اقدام کنندبه اصلاح خویش پرداختند، بنابراین والدین که خود اولین مربیان‏فرزندان هستند مى‏بایست‏با زبان عمل با فرزندانشان سخن بگویند،فرزندان باید در عمل ببینند که والدین به آنچه مى‏گویند پاى‏بندهستند و خود عمل مى‏کنند و گفتارشان با عملشان مطابقت‏دارد. به نظر مى‏رسد که اساسى‏ترین عامل تربیتى معصومان(علیهم‏السلام) و در واقع مهمترین راز موفقیتشان در تربیت فرزندان‏همان تربیت‏با عمل و پاى‏بندیشان به آنچه مى‏گفتند بوده است واین شیوه در سیره تربیتى امام باقر(ع) نیز کاملا آشکار است،فرزندان آن حضرت با دیدن اعمال پدر براى انجام اعمال صالح ورفتار درست الگو مى‏گرفته و به راز بندگى خداوند دست مى‏یافتند.در ذیل به ذکر دو نمونه از رفتارهاى آن حضرت اکتفا مى‏کنیم: 1- امام باقر(ع) و صدقه به فقراء:از فرزند بزرگوار آن حضرت نقل شده است که روزى بر پدرم واردشدم و مشاهده کردم که در آن روز پدرم هشت هزار دینار به‏تهى‏دستان مدینه صدقه داده‏اند و اهل خانه‏اى را که تعداد آنهابه یازده نفر مى‏رسید آزاد کرده است‏»(17) 2- اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل کرده است: من پیوسته‏رختخواب پدرم را پهن مى‏کردم و منتظر مى‏ماندم تا ایشان به‏رختخواب بروند و بخوابند، سپس برمى‏خاستم و به رختخواب خودمى‏رفتم، شبى آن حضرت تاخیر کردند و من در طلب او به مسجدرفتم، در حالى که مردم خواب بودند، او را در حال سجده دیدم وغیر او کسى در مسجد نبود. من صداى او را مى‏شنیدم که مى‏گفت:«سبحانک اللهم انت ربى حقا حقا، سجدت لک یا رب تعبدا و رقا،اللهم ان عملى ضعیف فضاعفه لى، اللهم قنى عذابک یوم تبعث‏عبادک و تب على انک انت التواب الرحیم.»(18)
ز- تربیت معنوى فرزندان:
تربیت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى واخلاقى دارد. از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت معنوى است که به‏عقیده ما در تربیت اسلامى، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگراست. این نوع تربیت که شامل پرورش بعد معنوى انسان و فراهم‏نمودن زمینه ارتباط انسان با خداوند و در نهایت پرورش انسان‏براى رسیدن به قرب الهى است. بسیار مورد تاکید ائمه(علیهم السلام) بوده است و آن بزرگواران‏در تمام صحنه‏هاى زندگى بیشترین اهمیت را به پرورش این بعدفرزندان مى‏دادند و براى تحقق آن از شیوه‏هاى خاص بهره مى‏گرفتندکه به نظر مى‏رسد از مهمترین شیوه‏ها، دو شیوه (ذکر و دعا) است‏و هر چند دعا نیز یک نوع ذکر تلقى مى‏شود اما از آنجا که درتربیت معنوى عنصرى کلیدى و مهم است از آن بعنوان یک شیوه‏جداگانه یاد مى‏کنیم. امام باقر(ع) در سیره تربیتى خود از این‏دو شیوه به شکل خاصى بهره جستند. 1 ذکر و یاد خدا:ذکر که عبارت از توجه قلبى انسان نسبت‏به خداوند است و گاهى‏در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مى‏شود. نقش بسیار مهمى درتربیت‏بعد معنوى انسان دارد. ابن قداح از امام صادق(ع) نقل‏کرده که «پدرم (امام باقر-ع-) بسیار یاد خدا مى‏نمود، همراه‏او راه مى‏رفتم او را در حال ذکر مى‏دیدم با او غذا مى‏خوردم اورا در حال یاد خداوند مى‏دیدم، با مردم سخن مى‏گفت و این کار اورا از یاد خدا غافل نمى‏کرد. من مشاهده مى‏کردم که زبان او مدام‏در حال گفتن ذکر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مى‏نمود وما را به ذکر و یاد خدا امر مى‏فرمود و این کار تا طلوع خورشیدادامه داشت، هر کدام از ما که قرائت قرآن آموخته بود به‏خواندن قرآن و هر کدام که قرآن نیاموخته بود به گفتن ذکر امرمى‏نمودند.»(19)این حدیث در بر دارنده دو نکته مهم است. نخست آنکه بر مطابقت‏گفتار با عمل حضرت دلالت دارد و نشان مى‏دهد که امام ابتدا خودعمل مى‏نمودند و از ذکر گفتن غافل نمى‏شدند و بعد فرزندانشان رابه ذکر و یاد خدا امر مى‏نمودند. نکته دوم آنکه نباید فرزندان‏را به حال خودشان رها کرد بلکه مى‏بایست ضمن حفظ آزادى حساب‏شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادیخواهى آنها درفرصتهاى مناسب با ایجاد انگیزه و شوق بطور عملى آنها را به‏انجام کار نیک مشغول نمود: 2- دعا: دعا و مناجات از مؤثرترین روشها در تربیت‏بعد معنوى‏انسان است، از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدامى‏کند و در پرتو آن جان خود را از چشمه معرفت و محبت‏سیراب‏مى‏گرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مساله‏اى پدرم رامحزون مى‏کرد ایشان زنان و فرزندان را جمع مى‏نمود. آنگاه خوددعا مى‏کردند و آنها آمین مى‏گفتند. »(20) همچنین برید بن معاویه عجلى نقل مى‏کند:«هرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلى جمع مى‏نمودند و این چنین دعا مى‏کردند «اللهم انى استودعک‏نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم‏احفظنا و احفظ علینا، اللهم اجعلنا فى جوارک، اللهم لا تسلبنانعمتک و لا تغیر ما بنا من عافیتک و فضلک‏». پرودگارا خود و اهلم ومالم و فرزندانم، حاضر و غایب آنها را به تو سپرده‏ام،پروردگارا ما را حفظ کن و سلامتى ما را مستدام دار، پروردگاراما را در جوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت وفضلت را نسبت‏به ما تغییر مده‏»(21) از دو حدیث‏بیان شده‏معلوم مى‏شود که آن حضرت فرزندان خود را از طریق دعا به یادخداوند متوجه مى‏گردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم مى‏داد که‏باید در تنهایى و هنگام مشکلات بر خداوند توکل نمود و تنها ازاو در خواست کمک نمود.
پى‏نوشتها:
1- وسایل الشیعه، ج 15، ص 138، ح 2. 2- همان، ص 151، ح 11. 3- همان، ص 124، ح 1. 4- همان، ص 130، ح 2. 5- تهذیب الاحکام، ج 8، ص 110، ح 375. 6- الکافى، ج 6، ص 44، ح 12. 7- التهذیب، ج 8، ص 110; الکافى، ج 6، ص 44، ح 13. 8- الذؤابه، طرف العمامه و السوط، و فى الحدیث، کان ابى یطول‏دوائب نعلیه‏اى اطرافها (مجمع البحرین، ج 2، ص 57) اما درفرهنگ‏هاى عربى به فارسى آن را به «زلف و گیسو» معناکرده‏اند. 9- بحار الانوار، ج 47، ص 15، ح 12; به نقل از کفایه الاثر، ص‏321. 10- همان، ص 13، به نقل از ارشاد مفید. 11- حلیه الابرار، ج 2، ص 126. 12- کشف الغمه، ج 2، ص 360; سیره الائمه الاثنى عشر، ج 2، ص‏230-229. 13- همان، ص 344. 14- الخصال، صدوق، ص 169. 15- تحف العقول، ص 216; ائمتنا، ج 1، ص 365. 16- حیاه الامام الباقر(ع)، باقر شریف القرشى، ص 300-299;(این حدیث‏با همین مضمون و با کمى تفاوت در الخصال صدوق، ص‏222 از امام سجاد(ع) نیز نقل شده است.) 17- بحار الانوار، ج 46، ص 290. 18- حلیه‏الابرار، ج 2، ص 112. 19- الکافى، ج 2، ص 299; بحار الانوار، ج 46، ص 8-297; حلیه‏الابرار، ج 2، ص 111-110. 20- بحار الانوار، به نقل از الکافى، ج 2، ص 487. 21- حلیه الابرار، ج 2، ص 134.
 

تبلیغات