آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

تهاجم فرهنگى استکبار جهانى در عصر حاضر ویژگیهایى دارد که نشان‏دهنده خطر و زیان وسیع تهاجم است و آمادگى بیشترى را براى مقابله طلب مى‏کند. این ویژگیها عبارت است از:
1. تهاجم فرهنگى امروز غرب، تهاجمى زیان‏بار و زشت‏تر از تهاجمهاى فرهنگى دوران جاهلیت است; زیرا فرهنگ امروز دنیاى بى‏بند و بار غرب، در فساد و تباهى و به انحطاط کشاندن بشریت، بسیار خطرناکتر و مفسده‏انگیزتر از فرهنگ جاهلیت است. (1)
فرهنگ مبتذل و انسانیت‏کش غرب، تنها اعتقادات و جهان‏بینى توحیدى را از بشر سلب نمى‏کند; بلکه او را در وادى تاریک و توفانى بى‏اعتقادى مطلق و بى‏اعتنایى به پرستش، حتى در شکل بت، رها مى‏سازد. این فرهنگ افکار انسان را به طرف شهوت و بى‏بند و بارى درمى‏آورد، تا کوچکترین توجه و گرایشى به اندیشیدن در باره حقایق ماورایى و بعد معنوى نیابد و با چنین حقایقى به کلى بیگانه شود.
پرده شرم، که از سرمایه‏هاى اصیل انسانى است، در فرهنگ غرب چنان پاره مى‏شود که انسان وحشى‏تر از حیوان مى‏نماید و اعمالى از او سر مى‏زند که قلم و بیان از نوشتن و گفتن آن شرم دارد. در این فرهنگ نه براى بى‏عفتى زنان و دختران پایانى وجود دارد و نه در مردان نشانه‏اى از غیرت و حمیت; زندگى آمریکا و اروپا، بیانگر این واقعیت دردناک و تلخ است; و تاسف‏بارتر اینکه سردمداران آمریکا و اروپا از فرهنگ واحد جهان سخن به میان مى‏آورند تا همه جهان بدتر از جنگل شود، در فساد غوطه‏ور گردد و انسان‏ها حیوان‏تر از حیوان شوند. اگر چه مردم عصر جاهلى از نظر جهان‏بینى شرک و منحرف بودند و خرافاتى در اعمال و رفتار آنان دیده مى‏شد، اما همه معیارهاى ارزشى انسانى را زیر پا نگذاشته بودند. غیرت و عفت در زندگى آنها از بین نرفته بود. آن‏ها به متجاوزان به ناموس و خانواده‏شان جایزه نمى‏دادند، از اینکه دخترانشان مورد انتخاب جوانان قرار گیرند، افتخار نمى‏کردند و از غارتگر سرمایه عفت دخترانشان، به خاطر اینکه دختر آنها را برگزیده، تشکر و قدردانى نمى‏کردند. اینها اساطیر نیست، افسانه نیست; واقعیاتى است که در فرهنگ غرب پذیرفته شده و روز به روز هم در حال گسترش است.
2. هدف از این تهاجم تنها جدا ساختن مسلمانان از فرهنگ غنى و انسان‏ساز اسلام و گرفتن هویت فرهنگى آنها و جایگزین کردن فرهنگ حیوانى نیست، بلکه این تهاجم فرهنگى غرب مقدمه غارت ثروت ملى و کیان و استقلال مسلمانان و ملتهاست.
بنابراین، در این تهاجم هم غارت فرهنگ و هم غارت ثروت و هم از بین بردن هویت و استقلال ملتها مورد نظر است و ملل مرعوب این تهاجم، علاوه بر اینکه هویت و کیان دینى و ملى خود را از دست مى‏دهند، به گدایانى که با وجود ثروتهاى طبیعى خدادادى همیشه دست تکدى‏شان به سوى غرب دراز است، تبدیل مى‏شوند دریوزگانى که نبوغ و اندیشه و ابتکارشان از قوه به فعل درنمى‏آید و حتى اگر در بعد مادى زندگى خوبى داشته باشند، این زندگى فاقد ارزشهاى معنوى و انسانى‏شان نیز هدیه غرب است; هدیه‏اى که هر وقت‏بخواهند مى‏گیرند. هدف اصلى مهاجمان فرهنگى غرب تحقق همین وابستگى مطلق و خوارى در ملتهاى غیر غربى است تا خود به مطامع پلیدشان، که اکمیت‏بر جهان و غارت ثروت ملى دیگران است، نایل شوند و غریزه جاه‏طلبى و سلطه‏جویى‏شان ارضاء شود. بدین سبب ممکن است آنها خود به فرهنگى که مى‏خواهند بر ملتها تحمیل کنند و بباورانند، اعتقاد نداشته باشند و به حکم فطرت آن را زشت‏بدانند; اما چون وسیله‏اى براى رسیدن به اهداف پلید و حیوانى‏شان است، آن را مى‏پسندند و مى‏پذیرند و به کار مى‏برند; زیرا در منطق سوسیالیسم و کاپیتالیسم اصل «هدف وسیله را توجه مى‏کند»، به عنوان یک اصل معتبر، پذیرفته شده است.
بدیهى است این تهاجم پایان ندارد و تا سقوط و سلب همه ارزشها و غارت همه منابع ملتهاى مورد هجوم ادامه خواهد یافت; این تهاجم حتى بعد از غارت و تثبیت‏سلطه استعمارى و استثمارى نیز متوقف مى‏گردد تا این تحقق و تثبیت دچار ضعف و اختلال نشود. آیا این خطر نباید در همه مسلمانان انگیزه مقابله‏اى حساب شده ایجاد نماید؟
3. به علت رشد علم جامعه‏شناسى و روان‏شناسى و روانکاوى برنامه‏هاى تهاجم فرهنگى غرب، با استفاده از کارشناسان این علوم و احاطه‏اى که به روحیه مردم ملل بویژه جوانان دارند، کاملا حساب شده و متناسب با فرهنگ و وسایل روانى و اجتماعى هر جامعه طراحى و تنظیم مى‏شود و بدین سبب از تاثیر و کاربرد قابل ملاحظه‏اى برخوردار بوده، نیروى فریب و اغفال و جاذبه آن بسیار قوى است.
4. رشد صنعت و تکنیک و توسعه مخابرات، ورود فرهنگ پلید و مسفده‏انگیز غرب مهاجم را به درون خانه‏ها آسان ساخته و روز به روز نیز با رشد تکنولوژى مخابراتى، آسانتر و همگانى‏تر خواهد شد. بدین سبب، نفوذ آن حد و مرز و محدودیتى نمى‏شناسد. در حال حاضر در جامعه اسلامى خودمان، با استفاده از آنتن‏هاى ویژه تلویزیونها جام جهان‏نما شده و سر و کله هنرپیشه‏هاى غرب در خانواده‏هاى ما ظاهر گردیده است. در کنار این هجوم ماهواره‏اى، ورود و تکثیر نوارهاى ویدئویى نیز به پیشرفت تهاجم کمک مى‏کند.
5. ترقى و پیشرفت علمى و صنعتى غرب و عرضه پدیده‏هاى مدرن صنعتى در همه ابعاد، جهان غرب را به صورت یک علم و صنعت و مظهر زندگى بهتر درآورده و افکار و دیدگان ملتها را تسخیر کرده است تا جایى که اعتماد به نفس این جوامع از دست رفته یا کم‏رنگ و متزلزل شده و فرصت اندیشیدن و نقادى و انتخاب از دست رفته است. بنابراین هر چه از غرب مى‏رسد نیکو جلوه مى‏کند; چه پدیده‏هاى صنعتى و چه فیلمها و روشهاى زندگى و لباس و ...
6. زندگى ماشینى، که ثمره رشد همین صنعت و تکنیک است، خانواده‏ها را به فرهنگ مصرف و تجمل‏گرایى کشانده است. بى‏تردید هر چه فرهنگ مصرف و تجمل رواج یابد، زمینه براى پذیرش فرهنگ مبتذل غرب بیشتر فراهم مى‏شود; زیرا تجمل و تعیش روح خویشتن‏دارى و کرامت نفس و استقلال شخصیت را سلب مى‏کند.
7. برخوردارى غرب از قدرت و توان صنعت و تکنیک و تجهیزات مدرن نظامى و جنگى و اقتصاد قوى موجب شده تا ممالک اسلامى همیشه وابسته به غرب باشد و خود این، وابستگى صنعتى و نظامى و اقتصادى وابستگى فرهنگى را در پى دارد. فرهنگ غرب از راه معاملات و قراردادهاى تجارى نیز مى‏تواند وارد شود. جهان استکبار در عین محاسبات اقتصادى در صادرات تکنیک و پدیده‏هاى صنعتى به سایر ملل; بسیار مرموزانه و موذیانه به صادرات فرهنگ نیز اقدام مى‏کند تا سلطه فرهنگى خود را، که ضامن و پشتوانه تحقق و تثبیت و استمرار سلطه سیاسى است، عملى سازد. مگر اینکه ممالک اسلامى از استقلال و اعتماد به نفس و هوشیارى فوق‏العاده‏اى برخوردار باشد و ملتها و دولتهاى اسلامى باور کنند که نه تنها چیزى از غرب کم ندارند، بلکه سرمایه‏هاى فرهنگى و فکرى و مادى آنها بسیار بیشتر از غرب است و باید با اعتماد به نفس و تکیه بر مکتب غنى اسلام نیروى ابتکار خود را از قوه به فعل درآورند.
مسلمانان پاکدل و دلسوخته باید در همه معاملات و مبادلات اقتصادى و روابط سیاسى و فرهنگى دقیقا مواظب باشند که فرهنگ اصیل اسلام خواسته یا ناخواسته در معرض خرید و فروش قرار نگیرد; توجه به رشد اقتصادى و رفاهى. مسؤولان کشورهاى اسلامى را از ترفندهاى موذیانه غرب غافل نسازد و سرمایه‏هاى اخلاقى و فرهنگى در مسلخ رونق و استحکام اقتصادى قربانى نگردد.
مسؤولان و سردمداران و کارگزاران حکومتى جوامع اسلامى باید توجه داشته باشند که توطئه‏هاى استعمارگران آشکار و پررنگ انجام نمى‏گیرد تا در قدم اول به آسانى شناسایى شود; بلکه چنان خزنده و کم‏رنگ عملى مى‏شود که در مراحل اولیه قابل شناسایى نیست; ولى در درازمدت به نتیجه مى‏رسد و ملتها را در گرداب تباهى فرو مى‏برد.
پى‏نوشت:
1- گرچه بشر امروز هم با اینکه در عصر علم و تکنیک زندگى مى‏کند اما در جاهلیتى بدتر از جاهلیت قبل از اسلام بسر مى‏برد زیرا جاهلیت در مقابل علم و تکنیک مطرح نمى‏شود بلکه مفهوم جاهلیت در نداشتن قدرت انتخاب شیوه سالم و متعالى زندگى است که دنیاى امروز بدان مبتلا است و ابرهاى تیره و تیره‏روزى همین جاهلیت‏بر آسمان عصر علم و صنعت‏سایه افکنده است.

تبلیغات