آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

17- آمادگى روحى براى حضور در مسجد
مادیت‏با همه‏رنگهاى دلفریبش بر سفره زمین نقش بسته است‏بادهاى غرور و غفلت هر دم بر آدمى‏وزیدن مى‏گیرند و آتش تمایل او را به ماندنى ابدى در زمین شعله‏ورتر مى‏کنند. مسجدقطعه‏اى آسمانى در زمین است قطعه‏اى از ملکوت خدا نقطه‏اى براى برخاستن.
محلى براى بخود آمدن و اوج گرفتن. از هیچ و پوچ رستن و به ابدیت پیوستن.
اما هر کسى نمى‏تواند این بهره را از مسجد برگیرد آنان که بى‏مقدمه و از سرعادت پا به مسجد مى‏گذارند چه بسا در این نقطه نیز زمینى باقى بمانند بجاى آنکه‏به بالا بنگرند چشمها را همچنان به پایین مى‏سپارند بجاى عروج، میل به ماندن رادر خویش تقویت مى‏کنند پس باید خویش را آماده کرد و آگاهانه پاى به مسجد گذاشت.
اسلام در این خصوص دستوراتى به قرار زیر صادر کرده است:
1. خانه‏تکانى دل بر در مسجد
امام صادق(ع) فرمود: دلت را بر در مسجد از هرچه به خود مشغول مى‏سازد و میان تو و پروردگارت پرده مى‏افکند تهى ساز که او تنهاپاکترین و خالص‏ترین را مى‏پذیرد. (1)
2. توجه به جایگاه رفیع مسجد
امام صادق(ع) فرمود:
آنگاه که بر در مسجد قرارگرفتى بدان که بر درگاه ملک بزرگ هستى که تنها پاکان بر آن گام مى‏نهند و تنهادوستان در مجلس او گرد مى‏آیند. (2)
3. توجه به هدف و فلسفه رفتن به مسجد
امام صادق(ع) فرمود:
تو آمده‏اى که عبادت کنى و با او انس گیرى. (3)
براى خدمت‏به ملک پا پیش گذار که اگر غافل از هیبت او باشى، خطرى بزرگ تو رافرا مى‏گیرد. (4)
4. ایجاد حالات روحى
کسى که بر درگاه مسجد قرار گرفته باید در خویش این حالات‏را ایجاد کند:
الف: اعتراف به ناتوانى
امام صادق(ع) فرمود:
بر درگاه مسجد که رسیدى به ناتوانى، تقصیر و نیاز خود در پیشگاهش اعتراف کن. (5)
تو همچون فقیرترین بندگانش باش. (6)
ب. احساس لذت نسبت‏به عبادت
امام صادق(ع) فرمود:
اگر شیرینى مناجات و لذت همسخنى با او را در خویش مى‏یابى به مسجد وارد شو که‏تو در امن و امانى و گرنه بر در مسجد. بمان ماندن مضطرى که دستش از چاره‏هاکوتاه شده است.
خداوند هر گاه صداقت تو را در پناه بردن به او ببیند به چشم رحمت و مهربانى‏به تو مى‏نگرد و تو را به آنچه مى‏خواهد و بدان خرسند است موفق مى‏دارد آن کریم.
کرامت را براى بندگان مضطرى که بر درگاهش مى‏سوزند دوست مى‏دارد (7) .
18- بهداشت مسجد
پاکیزگى شوق مى‏آورد و شوق راهى است‏به سوى کرانه‏هاى معنویت.
مسجد پاکیزه چمن سبزى است که کبوتر روح آدمى از آن به آسمان الهى پرمى‏گشاید.
طهارت ظاهرى، طهارت باطنى را نوید مى‏دهد و ظاهر پاکیزه باطن طاهر را تداعى‏مى‏کند آدمى در محیط پاکیزه قدرت و زیبایى الهى را نیکوتر مى‏بیند و روح خویش راراحت‏تر به زلال طهارت باطنى مى‏سپارد.
اسلام براى حفظ پیوند ناگسستنى طهارت ظاهر و باطن به بهداشت مسجد توصیه کرده واحکامى در این خصوص صادر کرده است:
1- وارسى کردن کفش بر در مسجد;
مستحب است کسى که مى‏خواهد وارد مسجد گردد کفش‏و مانند آن را وارسى کند تا از پاکیزه بودن آن اطمینان حاصل نماید. (8)
2- غبارروبى مسجد;
در این زمینه تاکید فراوان به عمل آمده تا آنجا که درحدیث مى‏خوانیم کسى که از مسجد، غبار به اندازه‏اى که به چشم فرو مى‏رود بیرون‏آورد خداوند او را مى‏بخشد. (9)
3- قرار دادن دستشویى بیرون مسجد;
مستحب است دستشویى و وضوخانه بیرون مسجدقرار داده شود. (10)
19- توجه به تهیدستان در مسجد
مسلمانان در مسجد با صفوفى به هم پیوسته در پى‏فتح سرزمین معنویتند باید این انسجام را پاس بدارند تا به اهداف بلند خویش دست‏یابند.
تهیدستى آفتى است که این انسجام را از درون متلاشى مى‏کند فقر گاهى چهره‏اى‏مخدوش از مومنانى که با آن دست‏به گریبانند، به تصویر مى‏کشد این امر ممکن است‏بر جایگاه و نقش آنان تاثیر منفى باقى بگذارد و رفته رفته آن‏ها را از ادامه‏حضورى فعال و سازنده باز دارد.
در صدر اسلام توجهى همه‏جانبه به تهیدستان در مسجد به عمل مى‏آمد که باید الگوى‏مساجد در این عصر قرار گیرد این توجه عبارت بود از:
الف. کمک مالى
مسجد تنها محل خواندن نماز نبود بلکه جایگاهى براى دادن صدقه وکمک به مستمندان نیز به شمار مى‏آمد.
داستان معروف و تاریخى على(ع) که در حال رکوع انگشتر خویش را به مستمندى‏بخشید، در مسجد به وقوع پیوست.
مسجدیان باید فقر را از میان خویش برچینند با این همه، مساجد امروز سنگینى‏این رسالت را کمتر بر دوش خود حس مى‏کنند در مساجد کمک به تهیدستان فراموش شده‏است‏یا دست کم به سمت و سوى نادرستى کشیده شده است تهیدستانى که نقاب تعفف برچهره زده‏اند و در هاله‏اى از شرم و نجابت، فقر را بى‏نیازى جلوه مى‏دهند مستحقان‏واقعى کمک‏ها در مساجد هستند اما ایستادن و سرافکندگى و ذلت را روبروى جمعیت‏تمرین کردن کارى ناشایست است که متاسفانه امروزه رواج پیدا کرده و با مرام اهل‏مسجد و حرمت‏خانه خدا سازگار نیست.
و نیز در روایت آمده که پیامبر(ص) در مسجد با تهیدستان هم‏غذا مى‏شد و با آنان‏افطار مى‏کرد. (10)
ب. اسکان مستمندان
اهل صفه گروهى از مهاجرین و انصار بودند که از تهیدستى،منزل و سرپناه نداشتند پیامبر(ص) اینان را در صفه مسجدالنبى(ص) (سایبانى در آن‏مسجد) جاى داد.
20- تلاوت قرآن در مسجد
مسجد خانه خدا، مسلمان میهمان خدا و قرآن کلام خداست‏باید میهمان با میزبان همکلام گردد سخنش را بشنود و سخن با او بگوید تلاوت قرآن‏شنیدن سخن روح‏فزاى پروردگار است و دعا کردن سخن گفتن با آن ذات پاک است.
رابطه مسجد و قرآن در دو حدیث زیر به خوبى منعکس شده است:
الف. رسول خدا(ص) فرمود:
انما نصبت المساجد للقرآن (12) مساجد براى قرآن قرار داده شده‏اند.
ب. من احب القرآن فلیحب المساجد (13) کسى که قرآن را دوست مى‏دارد مساجد را نیزدوست‏بدارد.
21- دعا کردن در مسجد
در حدیث آمده که اکثروا فیها من الدعا (14) در مساجد دعابسیار کنید.
22- ذکر خدا در مسجد
مسجد، همه را به ذکر و یاد خدا فرا مى‏خواند مسجدرستاخیز ذکر است. در و دیوار، منبر، محراب، ... همه غرق آواى دلکش ذکرند مردمان‏را مى‏بینى که در درگاه خداوندى سجده بر خاک مى‏نهند و زبان به تسبیح و تقدیس آن‏ذات پاک مى‏گشایند. در اندرون دلت فریادى بیداد مى‏کند تا تو نیز دل را به زورق‏ذکر بسپارى و به ساحل اطمینان و رضا ست‏یابى. طبق روایت ذکر گفتن در مسجد حضورانسان را از بیهودگى مى‏رهاند. (15)
23- زینت کردن جهت‏حضور در مسجد
زینت کردن خویش جهت مسجد عملى مستحب است‏قرآن مجید به این امر توصیه کرده است: «خذوا زینتکم عند کل مسجد» (16) زینت‏خود رادر هر مسجد برگیرید. طبق احادیث و کتاب‏هاى تفسیرى مقصود از زینت در آیه شریفه،پوشیدن لباس پاکیزه و فاخر، شانه زدن موى، در دست کردن انگشتر فاخر، عطر زدن و ...است (17)
زینت کردن مسجد
در رساله توضیح المسائل امام(ره) آمده است:
بنا بر احتیاط واجب مسجد را به طلا نباید زینت نمایند و همچنین نباید صورت‏چیزهایى که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند و نقاشى چیزهایى که‏روح ندارد مثل گل و بوته مکروه است.
بر اساس دیدگاه حضرت امام(ره) اصولا تزیین مساجد به نحوى که حالت اشرافى به‏مسجد بدهد عملى مرغوب نیست امام مى‏فرمایند: پیامبر اسلام(ص) نیاز به مساجداشرافى و مناره‏هاى تزییناتى ندارد.
24- سلام کردن به اهل مسجد
امام باقر(ع) فرمود:
هرگاه به مسجد وارد شدى‏چنانچه مردم را در حال نماز یافتى سلام نکن ... و اگر آنان را در حال سخن گفتن‏یافتى سلام کن. (20)
25- سیاست در مسجد
مسجد خاستگاه سیاست اسلامى است پیوند سیاست و مسجد، اندیشه‏ناب اسلامى است جامعه اسلامى چندین بار این اندیشه را به محک تجربه زده و هر باربه نتایج‏شگرفت و شیرینى دست‏یازیده است. در این میان تحولاتى که از دو تجربه‏صدر اسلام و انقلاب اسلامى به ظهور رسیده تحولاتى بنیادین، استثنایى و تاریخ‏ساز به‏شمار مى‏روند.
از دیدگاه اسلام، سیاست‏باید در مسجد و از مسجد باشد یعنى علاوه بر اینکه سیاست‏در مسجد طرح بشود مسجدى نیز باید باشد و به دیگر سخن، هم سیاست در مسجد ضرورى‏است و هم مسجدى کردن سیاست ضرورت دارد.
اگر در مسجد، سیاست مسجدى طرح نشود اسلامى نیست. بنى‏امیه و بنى‏عباس بسیارى ازسیاست‏هاى شیطانى خود را در مساجد طراحى مى‏کردند و یا به آن جامه عمل مى‏پوشاندند.
سیاست مسجدى ویژگى‏هاى بسیارى دارد که از آن جمله است:
1- آمیختگى با عبادت.
اگر دم به دم ریه‏هاى سیاست را از هواى معنویت پر نکنیم‏سیاست اسلامى مى‏میرد و به تبع خود جامعه را نیز مى‏میراند.
2- وحدت آفرینى.
مسجد تجلیگاه همبستگى است. سیاست آن نیز ابرى است که بر همه‏مى‏بارد نباید با بادهاى تفرقه، سیاست «رحماء بینهم‏» را از کنار رکوع و سجوددور ساخت اتخاذ سیاست‏هاى فرقه‏اى و گروهى خنجر زدن به اهداف مسجد است.
3- امام محورى.
جماعت مسجد بر محور امامت مى‏چرخد سیاست مسجدى نیز چنین است‏یعنى با محوریت امامت‏شکل و معنى در جامعه، به خود مى‏گیرد.
امامت و رهبرى سیاسى جامعه در حقیقت عهده‏دار تامین دو ویژگى اول است.
امام خمینى(ره) معمار بزرگ انقلاب، طراح اندیشه سیاست در مسجد در قرن حاضر است‏در زیر فرازهایى از سخنان نغز او را در این زمینه ذکر مى‏کنیم:
... مساجد چنین وضعى داشتند که اجتماعات وسیله‏اى بودند براى رفع گرفتارى‏هاى‏مسلمین در مقابله با دشمنان اسلام شما اگر خطبه‏هاى آن زمان را مطالعه کنیدمى‏بینید که چقدر آنها پرمحتوا بودند. (21)
مع‏اللاسف در دنبال تبلیغات از صدر اسلام یعنى بعد از یک مدتى تا زمان مامساجد یک مساجدى شده بود که اسلام در آنجا محکوم مى‏شد محکوم کردن اسلام به این‏نیست که یک کسى بگوید من اسلام را محکوم مى‏کنم محکوم کردن اسلام به این است که آن‏چیزى که اسلام مى‏خواهد در مسجد زیر پا گذاشته شود اسلام مى‏خواهد که مردم آگاهانه‏براى مصالح خودشان براى مصالح مسلمین در آنجا فعالیت‏بکنند (22) .
این مسجدالحرام و مساجد در زمان رسول اکرم(ص) مرکز جنگ‏ها و مرکز سیاست‏ها ومرکز امور اجتماعى و سیاسى بوده ... مسائل سیاسى‏اش بیشتر بوده است. (23)
عالمان و فرهیختگان جامعه باید «اندیشه سیاست در مسجد و از مسجد» را جدى‏بگیرند و نشانه‏ها و ویژگى‏هاى آن را هر چه بیشتر باز کنند.
26- شعر گفتن در مسجد
شعر بخش نادیده و پنهان روح را فتح مى‏کند و با مخاطب‏«سخن آشنا» باز مى‏گوید. شعر، مخاطب را به هر کجا که بخواهد مى‏برد حرکت را به‏سکون و سکون را به حرکت وا مى‏دارد مى‏تواند زورق نجات باشد و مى‏تواند سبب غرق‏شدن. مى‏تواند ویرانگر باشد و یا سازنده.
قرآن که در اوج ادبیات نشسته محمل معانى بلند است و نه فقط ترکیبى بى‏همتا.
شعر مسوول از سر انگشتان سحرآمیز خود مدد مى‏گیرد و آدمى را به هدف‏هاى عالى‏رهنمون مى‏شود.
اسلام توصیه مى‏کند که در مساجد به هر شعرى زبان مگشایید. (24) تنها اشعارى رابسرایید و یا بازگو کنید که اهداف بلند را تبلیغ کنند. آرى شعر نبایدافسارگسیخته از هر باب سخن برآورد و در نهایت روح مسجد را بیازارد و مخاطبان‏مسجد را گرفتار انگیزه‏ها و اندیشه‏هاى پست گرداند این مسجد است که راه شعر رانشان مى‏دهد و ابتداى حرکت را مشخص مى‏کند. سیره پیامبر(ص) و على(ع) نشان مى‏دهدکه از ویژگیهاى منحصر به فرد شعر در جذب یاران بیشتر و تقویت‏بنیه‏هاى فکرى واخلاقى مدد مى‏گرفتند.پیامبر(ص) در حضورش شعر خوانده مى‏شد و على(ع) در خطبه‏هایش به شعر استنادمى‏کرد. (26) و کوتاه سخن اینکه شعر براى مسجد است و نه مسجد براى شعر.
27- عبور و مرور از مسجد
پیامبر(ص) فرمود: مساجد را راههاى عبور و مرور قرارندهید مگر اینکه در آن دو رکعت نماز تحیت‏بخوانید. (27)
28- عریان کردن بدن در مسجد
بر اساس روایت‏باید از عریان کردن ران، زانو وناف در مسجد اجتناب کرد زیرا این موارد در مسجد جزء عورت محسوب مى‏شوند. (28)
مسجد رستاخیز ذکر است.
مسجد تجلیگاه همبستگى است.
29- نشستن در مسجد
پیامبر(ص) فرمود:
نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است (29) .
این نشستن در دو مورد اهمیت‏بیشترى پیدا مى‏کند:
الف. نشستن به هنگام سحر
در روایت آمده که پیامبر(ص) سحر به مسجد مى‏رفت و بعداز خواندن دو رکعت نماز فجر، به انتظار دمیدن صبح مى‏نشست و نماز صبح را مى‏خواند. (30)
ب. نشستن در مابین طلوعین
امام صادق(ع) از على(ع) روایت مى‏کند که فرمود: رزق‏با نشستن در مسجد از طلوع فجر تا طلوع خورشید سریعتر به دست مى‏آید تا گشتن درروى زمین. (31)
پى‏نوشتها:
1- بحار، ج‏83، ص‏373.
2- همان.
3- همان.
4- همان.
5- همان.
6- همان.
7- همان.
8- بحارالانوار، ج‏83، ص‏367.
9- وسائل الشیعه، ج 5، ص 238.
10- مستدرک الوسائل ج‏3، ص 38; بحارالانوار، ج 80، ص 350.
11- بحارالانوار، ج‏16، ص‏219.
12- سفینه البحار، ج 1، ص 600.
13- مستدرک الوسائل، ج‏3، ص 385.
14- بحارالانوار، ج‏83، ص 384.
15- سفینه البحار، ج 1، ص 600.
16- قرآن مجید سوره اعراف، ج 31.
17- وسائل الشیعه، ج 1، ص‏426; تفسیر اطیب البیان، ج 5، ص‏306.
18- رساله توضیح المسائل حضرت امام(ره).
19- صحیفه نور، ج 20، ص‏227.
20- بحارالانوار، ج‏76، ص‏7.
21- صحیفه نور، ج‏17، ص‏53.
22- همان، ج 18، ص 64 به بعد.
23- همان، ج 18، ص‏66.
24- ر.ک بحارالانوار، ج 80، ص 364; رساله حضرت امام.
25- همان.
26- همان.
27- وسائل الشیعه، ج 5، ص‏293.
28- همان، ج 244.
29- مستدرک الوسائل، ج 2، ص‏99; سفینه البحار، ج 1، ص 600.
30- مستدرک الوسائل، ج‏3، ص‏156.
31- بحارالانوار، ج 10، ص 90.

تبلیغات