آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

هدف: امروزه، آموزش عالی نقشی مهم برای کشورها در دستیابی به رشد و توسعه پایدار ایفا می کند. لذا، پرداختن به مسائل آموزش عالی اهمیت بسیاری دارد. از جمله مسائل پیش روی آموزش عالی کشور می توان به آسیب ها و موانع خط مشی گذاری آن اشاره کرد. از این رو، هدف پژوهش کنونی شناسایی آسیب های خط مشی گذاری آموزش عالی ایران است. روش شناسی: برای دستیابی به هدف پژوهش، از رویکرد کیفی و روش مطالعه اسنادی و نیز روش پدیدارشناسی از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بدین ترتیب، داده ها از متون منتشرشده صاحب نظران درباره آسیب های خط مشی گذاری آموزش عالی و نیز از متون پیاده سازی شده مصاحبه های انجام شده با خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری شدند. سپس، داده های گردآوری شده با روش تحلیل محتوای مضمونی تجزیه وتحلیل و در سه دسته کلی آسیب های ساختاری، فرایندی و آسیب های مرتبط با ویژگی های زمینه ای خط مشی گذاری آموزش عالی ایران طبقه بندی شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که آسیب های کلان فرایندی خط مشی گذاری آموزش عالی کشور شامل «فراهم نبودن الزامات علمی و عملی فرایند خط مشی گذاری» و «ضعف در اجرای مناسب خط مشی های مدون» است. هم چنین، آسیب های کلان ساختاری خط مشی گذاری آموزش عالی کشور شامل «ضعف در برآورده ساختن الزامات موردنیاز برای پیاده سازی مناسب سیستم تمرکزگرای اداره امور» و «کم کارآمدی و پایین بودن میزان اثربخشی شورای عالی انقلاب فرهنگی» است. آسیب های کلان مرتبط با ویژگی های زمینه ای خط مشی گذاری آموزش عالی کشور نیز شامل «مساعد نبودن ویژگی های زمینه ای برای خط مشی گذاری درباره موضوعات آموزش عالی»، «کم کارآمدی فرهنگی دانشگاه ها در ساختن نظام هنجاری و در تولید علم و فراهم آوردن الزامات آن» و «فهم نادرست از پدیدار علم و فناوری و پدیدار آموزش عالی و دست نیافتن به یک اجماع بر سر آن ها» است. در انتها، پیشنهادهایی برای برطرف نمودن و یا به حداقل رساندن آسیب ها به همراه مجموعه ای از توصیه های سیاستی ارائه گردید. بحث و نتیجه گیری: بهبود «خط مشی گذاری آموزش عالی کشور» مستلزم فراهم کردن زمینه برای مهیا شدن عوامل قانونی، سیاسی، اقتصادی، فناورانه، فرهنگی و اجتماعی مرتبط با «آن» است. در این راستا، عمل نمودن به توصیه های سیاستی ارائه شده در این پژوهش می تواند مثمر ثمر باشد.

تبلیغات