آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

بحث مسیح شناسی از مباحث بسیار مهم در مسیحیت است که همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه ادیان قرار گرفته است. در دوره اولیه مسیحیت، این بحث محل مناقشه الهی دانان مسیحی بود و به همین دلیل این دین، فرایند بررسی ماهیت عیسی مسیح(ع) را در شوراهایی مانند شورای نیقیه مطرح و ماهیت الوهی عیسی مسیح(ع) را تثبیت کرده است و این نظریه الوهیت عیسی(ع) تاکنون به عنوان یک اصل کلی مورد قبول مسیحیان است؛ ازاین رو همواره منتقدانی از درون مسیحیت و خارج آن نسبت به این طرز تلقی نقد داشته و آن را مورد ارزیابی قرار داده اند. در این میان، علامه بلاغی نیز ازجمله منتقدانی است که با رویکرد کلامی انتقادی خود، عیسی مسیح را به عنوان اقنومی از اقانیم سه گانه تثلیث مورد بررسی و نقد قرار داده است. این نوشتار با روش تبیینی تحلیلی به بررسی آرای کلامی علامه بلاغی در این زمینه پرداخته و نشان داده است که چگونه علامه بلاغی ماهیت الوهی عیسی مسیح(ع) و پسر خدا بودن وی را به چالش کشیده و براساس استدلال های عقلی و همچنین براساس شواهد کتاب مقدس اثبات کرده است که این گزاره ها در بحث مسیح شناسی قابل دفاع نیستند و اساساً مردودند.

تبلیغات