چکیده

اندیشه ی سیاسی آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) ناظر بر اتخاذ دیدگاهی حداکثری و بیشینه در باب «انسان» و «سیاست» است. ایشان، انسان را برخوردار از دو سنخ کرامت «ذاتی» و «اکتسابی» می دانند. کرامت ذاتی، همان شأنی است که انسان به واسطه ی منشاء الهی اش از آن برخوردار است و کرامت اکتسابی نیز ناظر بر تمامی آن ظرفیت های وجودی ای است که در اثر اهتمام انسان  در جهان، متحقق می شوند. در نظر ایشان، اهتمام هر گونه سیاستی می بایست علاوه بر تضمّن رعایت کرامت ذاتی انسان، زمینه ها را نیز برای تحقق ظرفیت های وجودی او(یا همان کرامت اکتسابی) مهیا کند. دیالکتیک ظریفی که میان این دو نوع از کرامت برقرار می شود، راهبر «سیاست» در اندیشه ی سیاسی ایشان است. آیت الله خامنه ای سیاست را از منظر وجودشناسی اسلامی نگریسته و سیاست و اسلام در اندیشه ی ایشان، به هم تافته اند و از این رو، به نظر می رسد رویدادها و اعمال در این اندیشه به نوعی انطباق یافته با استلزامات نظری و عملی اسلام است، بنا بر این اندیشه ی سیاسی، می توان طرح نظریه ای ذیل عنوان سیاست خارجی حکمی-تمدنی را در حوزه ی سیاست خارجی در انداخت. سیاست خارجی حکمی-تمدنی ناظر بر آن سیاست خارجی ای است که مبانی نظری و عملی اش هم هنگام، الزامات حکمت اسلامی و «تمدن نوین اسلامی»(آنگونه که در اندیشه ی آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) مطرح شده است) را مرعی می دارند. همچنان که اندیشه ی سیاسی آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) وجودشناسانه است، نظریه ی سیاست خارجی حکمی-تمدنی نیز که برگرفته از اندیشه ی سیاسی ایشان است، فحوایی وجودشناسانه و همچنین فطرت گرایانه خواهد داشت.

Reflections on the authorship of Hakmi-civilization foreign policy in the political thought of Grand Ayatollah Seyed Ali Khamenei

تبلیغات