آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

متن

در شماره پیشین پیام حوزه (1) بخش اول این مقاله به نظر خوانندگان رسید . نویسنده محترم در آن قسمت‏با بیان آراى مختلف در باره «عاشورا» از بیست کتاب لغت‏به جمع‏بندى آن مطالب پرداخته و با نقل روایاتى که در آن به کلمه عاشورا اشاره شده به بررسى سابقه تاریخى عاشورا قبل از اسلام و در میان مسیحیان و یهودیان پرداخته و روشن ساخت که عاشورا سابقه‏اى طولانى در تاریخ ادیان داشته است . اینک ادامه این مقاله را ملاحظه مى‏فرمایید .
عاشورا در زمان جاهلیت و میان قریش
در سنن دارمى روایت‏شده که رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود:
این روز روز عاشوراست و قریش این روز را در جاهلیت روزه مى‏گرفتند
پس هر کدام شما (مسلمین) دوست دارد روزه بگیرد، بگیرد و هر کدام دوست دارد روزه را ترک کند ترک کند . (2)
در کتاب موطا مالک آمده:
ان عائشة قالت: کان یوم عاشوراء یوما تصومه قریش فی الجاهلیة و کان رسول صلى الله علیه وآله یصومه فی الجاهلیة . . . . (3)
در صحیح بخارى نقل شده:
ان قریشا کانت تصوم یوم عاشوراء فی الجاهلیة ثم امر رسول الله صلى الله علیه وآله بصیامه حتى فرض رمضان . . . . (4)
در کتاب نیل الاوطار آمده:
ان اهل الجاهلیة کانوا یصومون یوم عاشوراء و ان رسول الله‏صلى الله علیه وآله صامه و المسلمون قبل ان یفرض رمضان . (5)
عاشورا بعد از اسلام و قبل از وجوب روزه ماه رمضان
در صحیح بخارى از ابن عمر نقل شده:
صام النبى صلى الله علیه وآله عاشوراء و امر بصیامه فلما فرض رمضان ترک . (6)
و نیز در صحیح بخارى از عایشه نقل شده:
رسول خدا به روزه روز عاشورا امر کرد تا هنگامى که روزه ماه رمضان واجب شد . آنگاه فرمود: هر کس مى‏خواهد، روز عاشورا را روزه بگیرد و هر کس مى‏خواهد افطار کند . (7)
در کتاب جامع احادیث الشیعه از کتاب من لایحضره الفقیه از امام باقر علیه السلام نقل شده:
محمد بن مسلم و زراره از آن حضرت از روزه روز عاشورا سؤال کردند، فرمود: کان صومه قبل شهر رمضان فلما نزل شهر رمضان ترک . (8)
عاشورا پس از وجوب روزه ماه رمضان
در روایات شیعه آمده:
و اما الصوم الذی یکون صاحبه فیه بالخیار فصوم یوم الجمعة - الى ان قال - و صوم یوم عاشوراء فکل ذلک صاحبه بالخیار ان شاء صام و ان شاء افطر . (9)
و نیز از امام باقر علیه السلام روایت‏شده:
ان علیا علیه السلام قال: صوموا العاشوراء التاسع و العاشر فانه یکفر ذنوب سنة . (10)
و نیز از امام باقر روایت‏شده: «صیام یوم عاشوراء، کفارة (11) سنة‏» . (12)
در کنز العمال روایت‏شده:
لما فرض صوم رمضان سئل النبى صلى الله علیه وآله عن صوم عاشوراء، فقال: هو یوم من ایام الله تعالى فمن شاء صامه و من شاء ترکه . (13)
و نیز در همان کتاب:
عن عمار بن یاسر قال: امرنا بصیام عاشوراء قبل ان ینزل رمضان فلما نزل رمضان لم نؤمربه . (14)
و در همان کتاب:
عن قیس بن سعد قال: کنا نصوم عاشوراء . . . قبل ان ینزل علینا صوم رمضان . . . فلما نزل لم نؤمر به و لم ننه عنه و نحن نفعل . (15)
روایات
مستفاد از این روایات و دهها روایت دیگر که در کتابهاى حدیثى سنى و شیعه نقل شده، (16) این است که عاشورا از زمان حضرت موسى تا بعثت رسول خدا صلى الله علیه وآله و از بعثت تا هنگام وجوب روزه ماه رمضان و همچنین پس از آن مورد تعظیم و از ایام الله بوده است و همواره با انجام روزه در آن، بزرگ داشته مى‏شده است .
در اینجا این پرسش پیش مى‏آید که علت عظمت این روز و از ایام الله بودن آن چیست؟ زیرا غالبا زمانها به واسطه حوادث مهمى که در آن اتفاق مى‏افتد عظمت پیدا مى‏کنند مانند روز میلاد رسول خدا صلى الله علیه وآله، روز بعثت و روز وفات آن بزرگوار و روز تولد امیر مؤمنان علیه السلام و روز غدیر و روز شهادت آن گرامى .
در پاسخ این سؤال مطالبى در کتابها نقل شده و برخى از آنها مورد خدشه قرار گرفته است (17) اما از یک نکته گویا غفلت‏شده که علت عظمت این روز حادثه کربلا باشد و بزرگداشت این روز از همان زمان حضرت موسى نیز به همین علت‏بوده و شاهد آن، روایتى است که در پایان این مقال نقل خواهیم کرد . و اگر همه حوادثى که گفته شده در این روز اتفاق افتاده مطابق با واقع باشد، باز از همه مهمتر و عظیمتر حادثه کربلاست .
روز عاشورا پس از واقعه کربلا
دشمنان اهل بیت و بنى‏امیه لعنة‏الله علیهم پس از حادثه کربلا با سوء استفاده از روایات مربوط به روزه و بزرگداشت عاشورا مطلبى را عنوان و مطرح و تبلیغ کردند که با اساس دین و مکتب منافات داشت و آن اینکه چون در این روز امام حسین کشته شده و کشتن امام حسین علیه السلام و اهل بیت و یاران او - نعوذبالله - کار بسیار خوب و مستحسنى بوده پس این روز روز با برکتى شده و به این خاطر باید این روز را روزه گرفت .
متاسفانه این مطلب صددرصد انحرافى، میان گروهى از مسلمانان ظاهرى نفوذ کرد که در زیارت عاشوراى امام حسین علیه السلام آمده: و هذا یوم تبرکت‏به بنو امیة .
از این تاریخ است که روزه روز عاشورا به دو عنوان مى‏توانست انجام شود:
1) به عنوان اینکه از ایام الله است مانند اینکه قبل از حادثه کربلا روز عاشورا را روزه مى‏گرفتند یا به عنوان واجب و یا مستحب .
2) به عنوان اینکه چون یزید امام حسین را ظاهرا از بین برده باید روزه گرفت و از همین تاریخ است که امامان معصوم ما با روشنگرى، و احیانا نهى از روزه عاشورا و حتى با بیان اینکه تا نزدیک غروب چیزى نخورید و نیاشامید اما نزدیک غروب قدرى چیزى بخورید تا روزه اصطلاحى نباشد، با این فکر کفرى که ریشه در دشمنى با اهل بیت علیهم السلام دارد مبارزه و مخالفت کردند .
امام صادق علیه السلام به عبدالله بن سنان فرمود:
لاتجعله صوما کملا و لیکن افطارک بعد صلاة العصر بساعة على شربة من ماء . (18)
زراره از امام صادق و امام باقر علیهما السلام نقل کرده که به او فرمود: «لاتصم یوم عاشوراء . . .» . (19)
جعفر بن عیسى گوید:
سالت الرضا علیه السلام عن صوم یوم عاشوراء و ما یقول الناس فیه فقال علیه السلام عن صوم ابن مرجانة تسالنی؟ ذلک یوم صامه الادعیاء من آل زیاد بقتل الحسین صلوات الله علیه و هو یوم تشام به آل محمد و یتشام به اهل الاسلام و الیوم المتشام به الاسلام و اهله لایصام فیه ولایتبرک به . . . و یوم عاشوراء قتل فیه الحسین و تبرک به ابن مرجانة و تشام به آل محمد علیهم السلام فمن صامهما او تبرک بهما، لقى الله عزوجل ممسوخ القلب و کان محشره مع الذین سنوا صومهما و التبرک بهما . (20)
امام صادق علیه السلام فرمود:
من صامه کان حظه من صیام ذلک الیوم حظ ابن‏مرجانة و آل‏زیاد . قال الراوی: قلت: و ما کان حظهم من ذلک الیوم؟ قال: النار اعاذنا الله من النار و من عمل یقرب من النار . (21)
امام صادق علیه السلام فرمود:
اما انه صیام یوم ما نزل به کتاب ولاجرت به سنة الاسنة آل‏زیاد بقتل الحسین بن على علیهما السلام . (22)
ظاهرا مقصود روزه آن طورکه بنى‏امیه مى‏گفتند است و چند روایت دیگر نیز به همین مضمون در روایات باب صیام عاشورا در کتابهاى حدیثى مانند جامع احادیث الشیعه نقل شده است . (23)
بنابراین جمع بین این دو گروه روایت (یعنى روایاتى که دلالت‏بر مطلوبیت صوم عاشورا و روایاتى که دلالت‏بر عدم مطلوبیت آن دارد) بسیار روشن است .
مرحوم مقدس اردبیلى در کتاب شرح ارشاد در شرح فتواى علامه حلى به استحباب روزه عاشورا به شرط اینکه به خاطر محزون بودن از شهادت امام حسین علیه السلام باشد فرموده است:
روایات در این مورد مختلف است، برخى دلالت‏بر استحباب دارد و مى‏گوید: روزه عاشورا کفاره گناه یک سال است و روزه تاسوعا و عاشورا کفار گناه یک سال است و رسول خدا این روز را روزه گرفته است . . . برخى دیگر از روایات دلالت‏بر کراهت‏بلکه حرمت دارد مانند روایتى که روزه این روز سنت آل‏زیاد و روزه ابن‏مرجانه است . . . براى جمع بین این دو گروه روایت مى‏توان گفت . . . گروه دوم مربوط به روزه عاشورا به عنوان تبرک و شکر به خاطر شهادت امام حسین علیه السلام است که روزه به این منظور حرام است و اگر به این منظور هم نباشد ممکن است‏به خاطر تشابه به سنت دشمنان اهل بیت است و روزه‏دار در این روز به آنان شباهت پیدا مى‏کند مکروه باشد کما اینکه اتصاف به اوصاف یهود و نصارا مکروه است اما اینکه علامه حلى فرمود: «در صورتى که به خاطر حزن باشد مستحب است‏» مقصود این است که هیچ شباهتى به کار بنى‏امیه که به خاطر سرور و شکر روزه مى‏گرفتند نداشته باشد . (24)
صاحب جواهر هم در شرح قول محقق «یستحب صوم عاشوراء على وجه الحزن‏» فرموده است:
لا ان یکون على جهة التبرک والشکر و بذلک جمع الشیخان و غیرهما بین
الروایات الدالة على المطلوبیة و النصوص المتضمنة للنهی عن صومه . . . . (25)
مرحوم محدث قمى رحمه الله در ماده عشر سفینة البحار مطلب شگفت‏آورى در این زمینه از یکى از علماى اهل تسنن (شیخ عبدالقادر جیلانى) نقل کرده است که خواندنى است .
چند یادآورى
× متاسفانه موضوع عید دانستن روز عاشورا بعد از حادثه کربلا که از شیطنتهاى بنى‏امیه بود در میان گروههایى از مسلمانان نفوذ کرد و باقى ماند و گویا هنوز هم در برخى از بلاد برخى ممالک اسلامى این سنت‏سراسر بدعت و ضد ارزش برقرار است .
مرحوم کراجکى که از علماى سده پنجم شیعه است در رساله التعجب مى‏نویسد:
و من عجیب امرهم دعواهم مجبة اهل البیت علیهم السلام مع ما یفعلون یوم المصاب بالحسین علیه السلام من المواظبة على البر والصدقة و المحافظة على البذل و النفقة و التبرک بشراء ملح السنة و التفاخر بالملابس المنتخبة و المظاهرة بتطیب الابدان . . . من اسباب الافراح و المسرات و اعتذارهم فی ذلک بانه یوم لیس کالایام و انه مخصوص بالمناقب العظام و یدعون ان الله عزوجل تاب فیه على آدم فکیف وجب ان یقضى فیه حق آدم فیتخذ عیدا ولم یجب ان یقضى حق سید الاولین و الآخرین محمد خاتم النبیین صلى الله علیه وآله فی مصابه بسبطه و ولده و ریحانته و قرة عینه و باهله الذین اصیبوا و حریمه الذین سبوا و هتکوا . . . . (26)
× تهذیب الاحکام از شیخ طوسى از امام باقر علیه السلام:
لزقت السفینة یوم عاشوراء على الجودی فامر نوح علیه السلام من معه من الجن و الانس ان یصوموا ذلک الیوم .
و قال ابوجعفر علیه السلام اتدرون ما هذا الیوم؟ هذا الیوم الذی تاب الله عزوجل فیه على آدم و حوا علیهما السلام، و هذا الیوم الذی فلق الله فیه البحر لبنی‏اسرائیل فاغرق فرعون و من معه، و هذا الیوم الذی غلب موسى علیه السلام فرعون، و هذا الیوم الذی ولد فیه ابراهیم علیه السلام ، و هذا الیوم الذی تاب الله فیه على قوم یونس، و هذا الیوم الذی ولد فیه عیسى بن مریم علیه السلام، و هذا الیوم الذی یقوم فیه القائم علیه السلام . (27)
× دعائم الاسلام از قاضى نعمان مصرى:
عن جعفر بن محمد علیهما السلام انه قال: استوت السفینة یوم عاشوراء على الجودی فامر نوح علیه السلام من معه من الانس والجن بصومه و هو الیوم الذی تاب الله فیه على آدم علیه السلام و هو الیوم الذی یقوم فیه قائمنا اهل‏البیت علیه السلام . (28)
× شفاء الصدور از حاج میرزا ابوالفضل طهرانى:
شیخ صدوق از جبله مکیه نقل کرده که شنیدم از میثم تمار رضى‏الله عنه که فرمود: والله مى‏کشند این امت پسر پیغمبر خود را در محرم در روز دهم . و هر آینه اعدا حق سبحانه و تعالى این روز را روز برکت قرار دهند و همانا این کار شدنى است و پیش گرفته است در علم خداى تعالى و من مى‏دانم او را به عهدى که از مولایم امیرالمؤمنین علیه السلام به من رسیده - تا آنجا که جبله مى‏گوید: - گفتم: چگونه مردم روز قتل حسین را روز برکت قرار دهند پس میثم بگریست و فرمود: حدیثى وضع کنند که او روزى است که خداى تعالى در او توبه آدم را قبول کرد - با اینکه خداى تعالى در ذیحجه توبه آدم را قبول کرد - و گمان مى‏کنند که او روزى است که خداى تعالى یونس را از شکم ماهى بیرون آورد - با اینکه خداى تعالى یونس را در ذیعقده از شکم ماهى برآورد - و گمان مى‏کنند که او روزى است که سفینه نوح بر جودى قرار گرفت - با اینکه استواى سفینه در روز هجدهم ذیحجه بود - و گمان مى‏کنند که او روزى است که خدا دریا را براى موسى بشکافت - با اینکه این کار در ربیع الاول بود . (29)
در مجله الهادی که سالهاى قبل از پیروزى انقلاب در قم منتشر مى‏شد شماره دوم سال هفتم در مقاله‏اى پیرامون عاشورا و روزه یهود در این روز بحث‏شده است . نویسنده آن مقاله معتقد است تمام روایاتى که دلالت‏بر روزه گرفتن یهودیها در عاشورا دارد جعلى است و این قبیل روایات در جهت کار بنى‏امیه بوده که موضوع کربلا و حادثه عاشورا را لوث کنند، وى مى‏نویسد:
فی واقعنا الحاضر لانجد اى یهودی یصوم فی العاشر من محرم او یعده عیدا ولم یوجد فی السجلات التاریخیة مایشیر الى انهم صاموا فی العاشر من محرم او عدوه عیدا . . . بل الیهود یصومون یوم العاشر من شهر تشرین و هو الشهر الاول من سنتهم فی تقویمهم و تاریخهم الا انهم لایسمونه یوم عاشوراء بل یوم او عید کیپور . (30)
براى بررسى این مطالب لازم است‏به مصادر معتبرى که در باره روزه یهود بحث کرده‏اند رجوع کنیم:
کتاب قاموس مقدس تالیف مستر هاکس آمریکایى:
روزه کفاره: روزه مهم سالیانه‏اى است که با آرامى و استراحت و روزه در دهم ماه تشرین یعنى پنج روز قبل از عید خیمه‏ها نگاه داشته مى‏شد . . . که فعلا این عید در دهه اول اکتبر واقع مى‏شود . . . . (31)
دائرة المعارف فارسى از مصاحب:
عاشورا اصلا نام روز دهم محرم نبوده است‏بلکه روز دهم ماه تشرین بوده است که یهودیان از جمله یهودیان عرب در آن روز روزه کیپور مى‏گرفتند . . .
تشرین نام یکى از ماههاى تقویم یهود که ماه اول سال عرفى و ماه هفتم سال دینى است و مطابق با قسمتى از سپتامبر و اکتبر فرنگى مى‏باشد . . . جشن سال نو در روزهاى اول و دوم تشرین برگزار مى‏شود یوم کیپور در روز دهم . . . . (32)
التفهیم از ابوریحان بیرونى:
کبور چیست؟ (33) دهم روز است از تشرین، وزین جهت گاه گاه او را عاشور خوانند (34) فاما نام کبور اندر زبان عبرى از کفاره گناهان است و این یک روز است که بر جهودان روزه داشتن فریضه کرده آمد . . . و اندازه این روز بیست و پنج‏ساعت است و ابتدا کنند روز نهم پیش از آفتاب فرو شدن به نیم ساعت و تمام شود چون آفتاب فرو شود روز دهم و نیم ساعت‏بگذرد آنگه روزه بگشایند . (35)
در گنجینه‏اى از تلمود نیز راجع به روزه روز کیپور مفصل بحث‏شده است . (36)
الآثار الباقیة از ابوریحان بیرونى:
تشرین و هو ثلاثون یوما . . . و فی الیوم العاشر منه صوم الکبور و یدعى العاشوراء و هو الصوم المفروض من بین سائر الصیام فانها نوافل و یصام هذا الکبور من قبل غروب الشمس من الیوم التاسع بنصف ساعة الى ما بعد غروبها فی الیوم العاشر بنصف ساعة تمام خمس و عشرین ساعة . . . و صومه کفارة لکل ذنب على وجه الغلط و یجب على من لم یصمه من الیهود القتل عندهم
و فیه یصلى خمس صلوات و یسجد فیها . . . . (37)
سفر لاویان تورات باب شانزدهم:
و این براى شما فریضه دائمى باشد که در روز دهم ماه هفتم جانهاى خود را ذلیل سازید و هیچ کار مکنید . . . زیرا که در آن روز کفاره براى تطهیر شما کرده خواهد شد و از جمیع گناهان خود به حضور خداوند طاهر خواهید شد . . . . (38)
ظاهر عبارات این کتابها مؤید همان مطلبى است که در مقاله مجله الهادی‏آمده زیرا دهم تشرین با دهم محرم همیشه یک روز نیست‏بله ممکن است گاهى در یک روز هر دو واقع شوند در صورتى که ظاهر روایات و مطالبى که قبلا در این مقاله آوردیم این است که یهود همواره در دهم ماه محرم روزه مى‏گرفتند .
اما با این وصف نمى‏توان قضاوت قطعى کرد زیرا خلاف واقع بودن آن همه روایت و گفتارهاى اهل لغت هم بعید به نظر مى‏رسد و شاید دو مطلبى که در ذیل از دائرة المعارف فارسى و از مرحوم علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانى نقل مى‏کنیم بتواند این شبهه را دفع و یا دست کم ضعیف کند .
در دائرة المعارف فارسى آمده:
تقویم یهود به سبب قواعد گوناگونى که براى تنظیم اعیاد دینى دارند پیچیده است‏سال دینى اول نیسان و سال عرفى از اول تشرین آغاز مى‏شود . (39)
علامه شعرانى رحمة الله علیه:
ابوریحان بیرونى و بعضى از مفسران که اهل فن (نجوم) بودند گویند: نسى‏ء آن بود که هر سه سال یک بار یک ماه بر عدد ماههاى سال مى‏افزودند و آن سال را سیزده ماه مى‏گرفتند تا ماهها از فصل خود تغییر نکند و محرم که آغاز سال است منطبق با اول بهار باشد تقریبا چنانکه اکنون رسم یهود است در هر سه سال یک سال را سیزده ماه مى‏گیرند و ماههاى آنها که قمرى است از محل خود در فصول شمسى تغییر نمى‏کند و عرب تقلید یهود مى‏کردند و بدین عمل قهرا ماهها از جاى حقیقى خود تغییر مى‏کردند آنکه عمدا حج را از ماهى به ماهى تغییر دهند بلکه این نتیجه افزودن یک ماه است و گرنه خود آنها همه ماهى را که در آن حج مى‏کردند ذوالحجه مى‏نامیدند و در واقع ذوالحجه نبود و اختلاف راویان در آن است که آیا آن ماه زائد را چه مى‏نامیدند صفر یا محرم یا غیر آن و آن چندان مهم نیست . . . . (40)
قال العلامة الشعرانى رحمة‏الله علیه فی حاشیة الوافی:
اعلم ان یوم عاشوراء کان یوم صوم الیهود و لایزالون یصومون الى الآن و هو الصوم الکبیر (41) و وقته الیوم العاشر من الشهر الاول من السنة ولما قدم رسول الله صلى الله علیه وآله المدینة کان اول سنة الیهود مطابقا لاول المحرم و کذلک بعده الى ان حرم النسی‏ء و ترک فی الاسلام و بقى علیه الیهود الى زماننا هذا فتخلف اول سنة المسلمین عن اول سنتهم و افترق یوم عاشورا عن یوم صومهم و ذلک لانهم ینسئون الى زماننا فیجعلون فی کل ثلاث سنین سنة واحدة‏ثلاثة عشر اشهرا کماکان یفعله‏العرب فی‏الجاهلیة فصام رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله والمسلمون یوم عاشوراء کما کانوا یصومون و قال نحن اولى بموسى منهم الى ان نسخ وجوب صومه بصوم رمضان و بقى الجواز .
و قال فی الروض الانف: انهم یعنی العرب کانوا ینقلونه یعنى اول المحرم على حسب الشهور الشمسیة . (42)
یک حدیث‏بسیار جالب
و اما روایتى که موجب شد این مقاله را تنظیم کنم و قبلا وعده نقل آن را دادم در مجمع‏البحرین از طریحى و مستدرک سفینة البحار از نمازى نقل شده است و مستفاد از آن این است که یوم‏الله بودن عاشورا به خاطر وقوع حادثه بسیار عظیم شهادت حضرت سیدالشهدا علیه السلام در این روز است و این مطلب را خداى متعال به حضرت موسى علیه السلام فرموده است و بنابراین مى‏توان گفت اگر روز عاشورا در میان یهود و دیگران که پس از آنها بوده‏اند احترامى داشته به جهت این بوده که حضرت موسى علیه السلام آنان را به این کار امر کرده و امر او به خاطر این بوده که از راه وحى به عظمت این روز پى‏برده بوده است و البته این حدیث‏با وقوع حوادث مهم دیگر در این روز منافات ندارد .
اینک متن روایت:
فی حدیث مناجاة موسى (43) وقد قال یا رب لم فضلت امة محمد صلى الله علیه وآله على سائر الامم؟ فقال الله تعالى: فضلتهم لعشر خصال . قال موسى: و ما تلک الخصال التى یعملونها؟ حتى آمر بنی اسرائیل یعملونها . (44)
والجماعة، والقرآن، والعلم، (47) و العاشوراء .
قال موسى علیه السلام یا رب و ما العاشوراء؟ قال: البکاء والتباکی (48) على سبط محمدصلى الله علیه وآله و المرثیة و العزاء على مصیبة ولد المصطفى .
یا موسى ما من عبد من عبیدی فی ذلک الزمان بکى او تباکى و تعزى على ولد المصطفى الا و کانت له الجنة ثابتا فیها . و ما من عبد انفق من ماله فی محبة ابن بنت نبیه صلى الله علیه وآله طعاما و غیر ذلک درهما او دینارا الا و بارکت له فی دار الدنیا الدرهم بسبعین درهما و کان معافا فی الجنة و غفرت له ذنوبه . (49)
و عزتی و جلالی ما من رجل او امراة سال دمع عینیه فی یوم عاشوراء . . . . (50)
مصادر مقاله
1) الآثار الباقیة، چاپ افست . 2) الاعلام، زرکلى چاپ هشت جلدى . 3) اقرب الموارد، ، چاپ سه جلدى افست . 4) بغیة الوعاة، سیوطى، چاپ دارالمعرفة . 5) تاج العروس، زبیدى شرح قاموس اللغة . 6) ترجمه قاموس اللغة، چاپ سنگى . 7) التعجب، کراجکى، چاپ سنگى . 8) التفهیم، چاپ دوم . 9) تهذیب الاحکام، چاپ نجف . 10) تهذیب اللغة، ازهرى، چاپ مصر . 11) تورات فارسى، عهدین . 12) جامع احادیث الشیعة . 13) جمهرة اللغة، چاپ چهار جلدى . 14) جواهر الکلام، چاپ جدید . 15) حاشیه تفسیر ابى‏الفتوح، چاپ اسلامیه .
16) حاشیه وافی، استاد شعرانى رحمه الله ، ضمیمه، چاپ اسلامیه . 17) دائرة المعارف فارسى، مصاحب . 18) دستور العلماء، چاپ دوم در چهار جلد . 19) دعائم الاسلام، چاپ مصر . 20) روضة المتقین، ملا محمد تقى مجلسى ج 3 . 21) السامی فی الاسامی، میدانى، چاپ مصر . 22) سفینة البحار، محدث قمى . 23) سنن ابن ماجه، در دو جلد . 24) سنن الدارمی، در دو جلد . 25) شرح باب حادیعشر، چاپ عبدالرحیم . 26) شرح فقیه فارسى، تالیف ملا محمد تقى مجلسى، چاپ سنگى . 27) شفاء الصدور، چاپ سنگى . 28) صحاح اللغة، چاپ هفت جلدى . 29) صحیح البخاری، چاپ سه جلدى . 30) صحیح مسلم، چاپ دو جلدى . 31) عمدة القاری فی شرح البخاری . 32) کتاب العین، خلیل ابن احمد، چاپ هشت جلدى . 33) الغریبین، هروى، چاپ قاهره، 1390 . 34) القاموس المحیط ، چاپ چهار جلدى . 35) قاموس مقدس، چاپ 1928 میلادى . 36) کافى، شیخ کلینى رحمه الله، چاپ آخوندى . 37) کتاب من لایحضره الفقیه، چاپ غفارى . 38) الکنى و الالقاب، محدث قمى، چاپ نجف . 39) کنزالعمال . ملا على قارى . 40) گنجینه‏اى از تلمود، چاپ 1350 ش . 41) لسان العرب، چاپ لبنان، 42) مجله الهادی، چاپ قم . 43) مجمع البحرین، چاپ سنگى و چاپ جدید . 44) مجمع الفائدة، ملا احمد اردبیلى . 45) المحلى، چاپ هشت جلدى . 46) مختار الصحاح، ابوبکر رازى . 47) مرآت العقول، علامه مجلسى . 48) مستدرک سفینة البحار . 49) مصباح المنیر، فیومى، چاپ جدید، قم . 50) معجم البلدان، یاقوت حموى . 51) معیار اللغة، چاپ سنگى در دو جلد . 52) مفاتیح الجنان، محدث قمى . 53) مقائیس اللغة، چاپ قم (افست). 54) منتخب اللغة، چاپ سنگى . 55) منتهى الارب، چاپ افست . 56) الموطا، چاپ 1370 . 57) النهایة، چاپ پنج جلدى . 58) نیل‏الاوطار، شوکانى، چاپ 1973 م . 59) وافى، ملامحسن فیض رحمه الله، چاپ اسلامیه . 60) هدیة الاحباب، محدث قمى، چاپ سنگى .
پى‏نوشت:
1) پیام حوزه، شماره پنجم، ص 41 - 54 .
2) سنن دارمی، ج 2، ص 22 .
3) موطا مالک، ج 1 ، ص 219 و سنن دارمی، ج 2 ، ص 23 .
4) صحیح بخاری، ج 3 ، ص 31 .
5) نیل الاوطار، ج 4 ، ص 326 .
6) صحیح بخاری، ج 3 ، ص 31 .
7) صحیح بخاری، ج 3 ، ص 31 .
8) جامع احادیث الشیعه، ج 9 ، ص 479 و کتاب من لایحضره الفقیه، ج 2 ، ص 85 ، چاپ غفارى و به روضة‏المتقین ملا محمد تقى مجلسى رحمه الله ، ج 3 رجوع شود .
9) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 480 .
10) جامع احادیث الشیعة، ج 9 ، ص 475 به نقل از تهذیب شیخ طوسى و اقبال ابن طاووس .
11) کبور یا کپبور یا کپور که در مورد روزه عاشوراء یهودیان آمده با همین واژه کفاره ارتباط دارد و شاید آن واژه عبرى همین واژه باشد .
12) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 475 به نقل از تهذیب و استبصار شیخ طوسى .
13) کنز العمال، ج 8 ، ص 658 .
14) کنز العمال، ج 8 ، ص 656 .
15) کنز العمال، ج 8 ، ص 656 .
16) مثلا در صحیح بخارى حدود ده روایت و در صحیح مسلم حدود سى روایت آمده است .
17) در همین مقاله از کتاب دستور العلماء نقل شد و در ذیل عنوان «چند یادآورى‏» در پایان مقاله هم مى‏آید .
18) جامع احادیث الشیعة، ج 9 ، ص 477 به نقل از کافى .
19) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 477 به نقل از کافى و تهذیب و استبصار .
20) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 477 و 478 به نقل از کافى و تهذیب .
21) جامع احادیث الشیعة، ج 9، ص 478 .
22) جامع احادیث الشیعه، ج 9، ص 479، به نقل از کافى و تهذیب و استبصار .
23) به جامع احادیث الشیعه، باب 18 صیام رجوع شود .
24) مجمع الفائده، ج 5 ، ص 188 .
25) جواهر الکلام، ج 17 ، ص 105 .
26) التعجب، کراجکى، چاپ سنگى ضمیمه کنز الفوائد، ص 45 .
27) تهذیب الاحکام، ج 4 ، ص 300 .
28) دعائم الاسلام، ج 1 ، ص 284 .
29) شفاءالصدور، طهرانى، چاپ‏سنگى، ص 259، وافى، جزء7، ص‏14به‏نقل‏ازامالی‏صدوق و علل‏الشرائع صدوق .
30) مقاله نگارش استاد حسن توفیق سقاف است .
31) قاموس مقدس، ص 427 ، چاپ 1928 میلادى .
32) دائرة المعارف فارسى، ج 2، ص 1651 و ج 2، ص 643 .
33) مرحوم همائى در حاشیه التفهیم گوید: تلفظ اصلیش کپور و با لفظ کفاره عربى یک ریشه دارد .
34) مرحوم همائى گوید: تلفظ اصلیش به طورى که نگارنده از علماى یهود تحقیق کرد عاسور به سین مهمله است و با عاشور و عاشوراء و عشره عربى یک ریشه دارد .
35) التفهیم، چاپ دوم، ص 244 .
36) گنجینه‏اى از تلمود، چاپ 1350 شمسى، ص 122 - 125 .
37) الآثار الباقیة، چاپ افست، ص 277 .
38) تورات فارسى .
39) دائرة المعارف فارسى، مصاحب ج 1، ص 10659 از برادر فاضل و گرامى حضرت آقاى توفیقى که با معرفى این چند مصدر، در این بخش مقاله ما را یارى کردند سپاسگزاریم .
40) تفسیر ابى‏الفتوح رازى، ج 6، ص 29 در پاورقى .
41) احتمالا کبیر غلط چاپى است، زیرا در کتابهاى دیگر کبور و کپور و کپپور آمده است .
42) کتاب من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 85 در پاورقى و وافى فیض، چاپ سه جلدى شامل 14 جزء، جزء 7 ، ص 14 در حاشیه .
43) متاسفانه مرحوم طریحى مدرک و سند این حدیث را یاد نکرده است .
44) واضح است که حضرت موسى مى‏خواهد موجبات افضلیت امت اسلام، مثلا عظمت عاشورا را بداند تا به بنى‏اسرائیل بگوید که آن را تعظیم کنند .
45) بنى‏اسرائیل هم این عبادات را داشته‏اند پس یا مقصود این است که به کیفیتى که در اسلام هست نداشته‏اند و یا منظور این است که این مجموعه ده تایى از مختصات امت اسلامى است .
46) در زمان ما براى همه روشن شده است که نماز جمعه و جماعت عبادتى بسیار مبارک و دشمن‏شکنى است مانند جهاد .
47) شاید مقصود علوم رسول خدا و ائمه هدى و فاطمه زهرا علیهم السلام باشد که از غیر طریق قرآن در اختیار امت قرار گرفته است .
48) عاشورا به لازمه آن معرفى شده است .
49) این ثوابها وبرکات براى عزاداران حضرت سیدالشهدا براى کسانى که روایات این باب را درست‏ببینند جاى تردید و شک ندارد، البته بشرطها و یا بشروطها .
50) مجمع البحرین، ماده عشر; مستدرک سفینة البحار، ماده عشر . نگارنده این حدیث‏شریف را اولین بار در ملحقات کتاب شرح باب حادیعشر فاضل مقداد چاپ سنگى خط عبدالرحیم دیده بود که ظاهرا آنجا هم از مجمع البحرین نقل شده باشد .

تبلیغات