چکیده

اخلاق یکی از مهمترین مسائل برای انسانها و دغدغه مشترک افراد بشر است. سخن از اهمیت اخلاق، انسان را به تفکر درباره این پرسش وامی دارد که چرا باید اخلاقی زیست؟ پاسخ این سؤال را می توان در میان کارکردهای مختلفی که اندیشمندان برای اخلاق مطرح کرده اند، جست؛ چراکه اگر علم فاعل، مفید و خیر بودن فعل را تأیید کند، فاعل نسبت به انجام آن شوق یا انگیزه پیدا می کند. بنابراین کارکردهای یک فعل می تواند پاسخی به چرایی انجام فعل باشند. یکی از کارکردهای زیست اخلاقی افزایش شانس بقاست که توسط تکامل گرایانِ اخلاقی معرفی شده است. سؤال مقاله حاضر این است که این کارکرد تا چه اندازه می تواند برای فرد شوق و انگیزه برای انجام فعل اخلاقی ایجاد کند؟ آیا علم فاعل به اینکه زیست اخلاقی موجب افزایش شانس بقا می شود، می تواند نقشی در تحریک انگیزه او برای رعایت ارزش های اخلاقی ایفا کند؟ با توجه به چالش معادناباوری و فدا کردن جان، وجود مشکلات متعدد در زندگی و سختی های زیست اخلاقی، این نتیجه حاصل می شود که هر چند افزایش شانس بقا می تواند انگیزه بخش انسان برای اخلاقی زیستن باشد، اما صرف افزایش شانس بقا به پذیرش هزینه های اخلاقی بودن نمی ارزد و برای تحمل زحمات زندگی اخلاقی، انگیزه کافی را فراهم نمی کند. بنابراین اخلاق تکاملی با چالش فقدان قدرت تبیینی برای انگیزه های اخلاقی روبه روست و نمی توان آن را به عنوان نظریه ای جامع در حیطه انگیزش اخلاقی پذیرفت.

تبلیغات