آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

فلسفه, حقوق, جامعه شناسی, روانشناسی, علوم سیاسی, و حتی اقتصاد هر یک به انسان پرداخته و شأن وجودی شان مطالعه و بررسی پیرامون انسان به دلایل مختلف بوده و امروزه نیز هست. هر یک در تلاش به فهم بخشی از وجود انسان از نگاه و منظر رشته خود بوده اند. ازاین رو, نگاه یکسانی به انسان ندارند و از واژه یکسانی برای انسان استفاده نمی کنند. موضع گیری این رشته ها و نظریه های هر رشته در سه دسته یا به تعبیر کوهن سه پارادایم تقسیم می شوند. پارادایم نخست, انسان را کاملاً منفعل در مقابل قدرت نهادهای اجتماعی دانسته و از مفهوم فرد استفاده می کنند. پارادایم دیگر, انسان را فردی خودمختار و سوژه کامل در مقابل نهادهای اجتماعی و فرهنگ می دانند و مفهوم سوژه یا سوبژکتیویته واژه موردپسند آنان است که بر واژه فرد, برتری دارد. درحالی که, پارادایم سوم بر این باورند که انسان در نوسان بین اصالت جامعه (انسان مطیع و منفعل) و اصالت فرد (سوژه کامل) می باشد و واژه بازیگر از مفاهیم مورد علاقه این دسته می باشد. به هرروی, فرد متفاوت از سوژه است و سوژه اعلم تر از فرد است و فرد طی فرایندی به کمک عواملی به سوژه تبدیل می شود. درنتیجه, سوژه شدن امری اکتسابی و برساخته ای اجتماعی است. یکی از عوامل یا نهادهایی که در ساختن سوژه نقش مهمی ایفا می کند, آموزش عالی است.

تبلیغات