آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

هیرمند از دیرباز شریان اصلی حیات سیستان بوده و همواره نقش تعیین کننده ای برای آن داشته است؛ لیکن از زمان تقسیم ناعادلانه این منطقه بین ایران و افغانستان و عدم ورود آب کافی (به دلایل مختلف) به منطقه، هیرمند رفته رفته برای مردم سیستان و دولت ایران به یک مسأله و بحران تبدیل و دستمایه اختلاف بین دو کشور همسایه شده است. این اختلاف، به تدریج با خشکسالی های مکرر، افزایش جمعیت، عدم مدیریت صحیح منابع آب و تقاضای بیشتر برای مصرف آب، پررنگ تر شد و ابعادی ملی به خود گرفته است. این مقاله بر آن است تا ضمن مرور اجمالی سیر تاریخی مسأله هیرمند و پیامدهای ناشی از کمبود آب و برشمردن چالش های موجود، راهکارهای واقع گرایانه ای در جهت برون رفت از این بحران و کاهش پیامدهای آن ارائه دهد. بر همین اساس، پرسش اصلی پژوهش این است که عامل پایدار ماندن مسأله هیرمند چیست و با چه راهکارها و سیاست هایی می توان آثار و پیامدهای منفی این مسأله تاریخی را در راستای رفع و یا تخفیف آن، مدیریت کرد؟ بر اساس فرضیه این پژوهش، ممانعت افغانستان از ورود سهم آب هیرمند، خشکسالی های متعدد به ویژه طی سه دهه اخیر و راهکارهای کوتاه مدت و بعضاً ناکارآمد در برخورد با مسأله هیرمند، موجب پایداری این مسأله گردیده است که می توان با راهکارهایی از جمله اتخاذ دیپلماسی سازنده با طرف افغان، توسل به قوانین حقوق بین الملل، مدیریت صحیح آب ورودی به کشور، رعایت الگوی کشت مناسب، آبیاری مکانیزه و ایجاد اشتغال در سایر صنایع از آثار سوء این مسأله کاست. این پژوهش تلاش نموده است تا این مسأله را جهت دست یافتن به راهکارهایی ملموس و انجام شدنی به صورت جامعتر و با ابعادی وسیعتر مورد بررسی قرار دهد. پژوهش با رویکرد بین رشته ای و روش توصیفی-تبیینی انجام شده است. 

The historical problem of Helmand and solutions to reduce the challenges caused by it

  Helmand has long been the main artery of Sistan life and has always played a decisive role for it; However, since the unfair division of the region between Iran and Afghanistan and the lack of sufficient water (for various reasons) in the region, Helmand has gradually become an issue and crisis for the people of Sistan and the Iranian government and the source of differences between the two neighboring countries. This discrepancy has gradually become more pronounced and has taken on a national dimension, with frequent droughts, population growth, mismanagement of water resources, and increased demand for water.This article intends to provide a realistic solution to overcome this crisis and reduce its consequences, while reviewing the historical course of the Helmand issue and the consequences of water shortages and enumerating the existing challenges. Accordingly, the main question of the research is what is the cause of the persistence of the Helmand problem and what strategies and policies can be used to manage the negative effects and consequences of this historical problem in order to eliminate or mitigate it? According to the hypothesis of this study, preventing Afghanistan from entering the share of Helmand water, numerous droughts, especially during the last three decades, and short-term and sometimes ineffective solutions to the Helmand problem, has led to the sustainability of this problem that can be solved by Sentences of constructive diplomacy with the Afghan side, recourse to international law, proper management of water entering the country, observing the pattern of proper cultivation, mechanized irrigation and creating employment in other industries will reduce the negative effects of this issue. This research has tried to study this issue in order to achieve tangible and feasible solutions in a more comprehensive and wide-ranging way. The research has been done with an interdisciplinary approach and descriptive-explanatory method.

تبلیغات