چکیده

تاکنون تبیین های مختلفی از خوبی اخلاقی به عمل آمده است. در برخی از این تبیین ها خوبی اخلاقی تافته جدابافته از خوبی های دیگر نیست و قابل فروکاهش به خوبی غیر اخلاقی است. در مقابل، برخی دیگر از تبیین ها برای خوبی اخلاقی جایگاهی مستقل قائلند. هرکدام از این نگاه های استقلالی و غیر استقلالی خود به شاخه های مختلفی تقسیم شده اند. اکنون سؤال این است که خوبی اخلاقی در نظریه تناسب وجودی چگونه تبیین می شود. مدعای اساسی در نظریه تناسب وجودی این است که همه ارزش های اخلاقی از تناسب وجودی برمی خیزند. نویسنده این نظریه را در آثار دیگر توضیح داده است. در این مقاله با روش تحلیلی، ابتدا معناشناسی خوبی، به طور عام و گام به گام صورت گرفته و درنهایت معنای خوبی اخلاقی به طور خاص مشخص گردیده است. نتیجه به دست آمده این است که خوبی مفهومی فلسفی است که از نسبت سنجی میان برخی امور به دست می آید. این مفهوم فلسفی شامل برخی عناصر معنایی مشترک و برخی عناصر معنایی خاص است. دو عنصر معنایی مشترک در همه اقسام خوبی، «تأیید» و «تناسب» است. آن چیزی که اقسام خوبی را از یکدیگر جدا می کند، عنصر معنایی خاص است که نقش کلیدی در معنای هر قسم از خوبی ایفا می کند. عنصر معنایی خاص در خوبی اخلاقی، «تحسین پذیری و ارزشمندی» است که باعث استقلال خوبی اخلاقی از دیگر اقسام خوبی می شود. همچنین، تناسبی که منجر به خوبی اخلاقی یا ارزش اخلاقی می شود تناسبی خاص بوده و غیر از تناسبی است که در اقسام دیگر خوبی با آن سر و کار داریم.

تبلیغات