آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

متن

1. موسوعة القرآن العظیم
عبدالمنعم الحفنى، قاهره: مکتبة مدبولى، چاپ اول، سال 2004، 2 جلد، 2484 ص.
نگارش مجموعه‏هاى دائرة المعارفى در سال‏هاى اخیر رشد فزاینده‏اى داشته است. کمتر موضوعى مى‏توان یافت که در آن موسوعه و یا دائرة‏المعارفى تدوین نشده باشد. چاپ مجموعه‏هاى علمى، فقهى، کلامى، فلسفى، تاریخى، قرآنى و... گواه این مدعا است. هر چند که برخى با اصول دائرة المعارف‏نویسى و موسوعه‏نگارى فاصله بسیارى دارند.
در دهه اخیر چندین دائرة المعارف و دانشنامه قرآنى انتشار یافته که تنها بخشى از آنها با اصول نوین دایرة‏المعارف‏نویسى برابرى دارد. از جمله: دائرة المعارف قرآنى 5جلدى چاپ هند؛ همچنین دائرة المعارف قرآنى چاپ لیدن هلند که تاکنون سه جلد آن منتشر گردیده و ظاهراً دو جلد دیگر آن باقى مانده است. نیز دانشنامه قرآن و قرآن‏پژوهى جناب آقاى خرمشاهى و جمعى از نویسندگان در 2 جلد (2382 صفحه) و اثر ارزشمند دیگرى با عنوان دائرة المعارف قرآن کریم تألیف جمعى از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن که اگر این اثر سودمند به سرانجام برسد با توجه به جامعیت و رعایت اصول دائرة‏المعارف‏نویسى نوین، جامع‏ترین و کامل‏ترین اثر در نوع خود مى‏باشد و ضرورى است که به زبان‏هاى دیگر به‏ویژه عربى و انگلیسى ترجمه گردد. متأسفانه تاکنون تنها یک جلد این اثر منتشر شده و بى‏صبرانه انتظار انتشار دیگر مجلدات آن را داریم که ظاهراً بیش از 30 جلد خواهد شد.
اثر دیگرى که جدیداً منتشر گردیده، موسوعة القرآن العظیم است که متأسفانه تنها از عنوان موسوعه یا دائرة‏المعارف برخوردار است و هیچ یک از اصول کمى و کیفى دائرة‏المعارف‏نویسى در آن رعایت نشده و صرفاً مجموعه‏اى گزینشى از برخى مباحث قرآنى است که به صورت غیر روشمند گردآورده است. برخى مباحث این اثر عبارتند از: برخى اصطلاحات قرآنى، قصص، امثال، سور، اسباب نزول، شبهات مستشرقان یهود، نصارا و مسلمین و ردیه‏هاى آن، اتهامات وارد شده بر پیامبر در بخش قرآنى، احکام فقهى اعم از فردى و اجتماعى، دیدگاهى درباره زن و جایگاه آن، حقوق انسان. با توجه به تخصص موءلف در علم ادیان مقارن. مى‏توان گفت این اثر به صورت مقارنه‏اى با قرآن و تورات و انجیل تدوین شده است.
موضوعات و مباحث موسوعة القرآن العظیم، در 18 باب تنظیم شده است: 8 باب در جلد اول و 10 باب در جلد دوم. عناوین این باب‏ها عبارتند از: 1. مباحث قرآن‏شناسى و علوم قرآنى ؛ 2. نبوت و نبى در قرآن؛ 3. ایمان و اسلام؛ 4. اسرائیلیات و شبهات و ایرادات وارده در تفاسیر و ردیه‏هاى آن؛ 5. یهود و نصارا در قرآن؛ 6. معرفى سوره‏هاى قرآن؛ 7. قصص قرآن؛ 8. امثال و حکم قرآن؛ 9. اسباب نزول؛ 10. نسخ؛ 11.اصطلاحات قرآنى؛ 12. مباحث اعتقادى از جمله: مرگ و قیامت، بهشت و دوزخ؛ 13. قرآن وعلوم روان‏شناسى در قرآن؛ 14. قرآن و فنون و صنایع ادب واخلاق 15. اسلام وجنگ و جهاد؛ 16. اسلام و اجتماع شامل زن در اسلام، ازدواج و طلاق، حمل و ولادت و... ؛ 17. عبادات؛ 18. معاملات شامل مباحث سیاسى، اقتصادى، حدود، قصاص، دیات و... . این اثر مجموعاً 2413 مدخل اصلى و فرعى را در موضوعات یاد شده، بررسیده است. از دیگر کاستى‏هاى این موسوعه، نیاوردن منابع است. موءلف از منابعى که استفاده کرده، در متن پاورقى نامى نبرده است. همچنین این اثر فاقد کتابنامه است.
2. الموسوعة المسیرة فى تراجم ائمة التفسیر والاقراء والنحو واللغة من القرن الاول الى المعاصرین مع دراسة لعقائدهم و شى‏ء من طرائفهم
این اثر همچنان که از نام آن روشن است به معرفى اعلام و شخصیت‏هاى تفسیر، قرائات، نحو و لغت از قرن اول هجرى تا عصر حاضر پرداخته است. به‏رغم ایراداتى که بدان وارد است ـ خصوصاً در بخش معرفى اعلام و شخصیت‏هاى شیعه ـ اثرى است جامع، کارگشا و ارزشمند. البته با توجه به اینکه از اهداف نویسندگان ـ همچنان که در مقدمه و عنوان کتاب اشاره نموده‏اند ـ نقد و بررسى اعتقادات شخصیت‏ها و اعلام مى‏باشد و موءلفان خود نیز داراى گرایش خاص مذهبى اهل سنت سلفى مى‏باشند، نسبت به اعلام شیعه آراى ناصوابى ارائه داده و راه افراط را در پیش گرفته‏اند. در چنین مجموعه‏اى این مطالب دور از انتظار مى‏باشد و طرح این مباحث جایى در این نوع آثار ندارد.
موءلف انگیزه تألیف این کتاب را نیاز بدان و خلجان فکرى خود خصوصاً با مراجعه به کتاب البلغة فى تراجم ائمة النحو و اللغة، تألیف فیروز آبادى که کتابى مختصر در حدود 120 صفحه مى‏باشد، ذکر مى‏کند و راه و چاره آن را گسترش و توسع کمى و کیفى آن مى‏داند و با همکارى چهار نفر از همکاران خود به نام‏هاى ایاد بن عبداللطیف القیسى، مصطفى بن قطحان الحبیب، بشیر بن جواد القیسى و عماد بن محمد البغدادى به معرفى 3863 شخصیت و اعلام تفسیرى، قراء، لغوى و نحوى مى‏نماید که علاوه بر معرفى‏هاى مرسوم در این نوع آثار به بعد اعتقادى اعلام و شخصیت‏ها و بعضاً به نقد آنها نیز پرداخته است.
موءلف روش کار خود را در 14 بند خلاصه نموده که برخى از آنها عبارتند از:
یک. تمام موءلفات و آثارى که مرتبط با موضوعات تاریخ، طبقات، بلدان و تراجم ـ چه به صورت تخصصى و یا عمومى بوده ـ استقصا شده است. چه بسا افرادى که در رشته‏هایى مانند تفسیر، لغت و یا نحو صاحب‏نظر بوده‏اند که در کتاب‏هاى محدثین و یا فقه دیده شده است.
دو. جهت بیان گرایش اعتقادى اعلام معرفى شده، به کتب و رساله‏هاى دانشگاهى مراجعه شده است.
سه. براى دستیابى به عقیده شخصیت‏ها و اعلام ـ علاوه بر آثار آنان ـ به کتاب‏هاى مختلف اعتقادى مراجعه شده است.
چهار. ملاک معرفى اشخاص در گرایش‏هاى چهارگانه (تفسیر، قرائات، نحو و لغت) شهرت آنان بوده و در مواردى که در چند گرایش مشهور بوده، بدان اشاره شده است.
پنج. اختصار و خلاصه‏نگارى در حد لازم در معرفى اشخاص رعایت شده و ضمن ذکر نام، کنیه، لقب و شهرت از نسب‏هاى طولانى اجتناب شده است (در واقع اصول موسوعه‏نویسى رعایت شده است).
شش. جهت اطلاع و تحقیق بیشتر محققان، منابع و مصادر مورد استفاده جهت معرفى اشخاص در پاورقى ذکر شده است.
هفت. جهت استفاده بهتر در پاورقى، فِرق و مذاهب، ملل و نحل و برخى مصطلحات و آنچه مبهم و مشکل بوده است، معرفى و شرح داده شده است.
هشت. برخى آثار افراد ـ به‏ویژه مهم‏ترین و مشهورترین آثار آنان ـ معرفى شده است.
از ویژگى‏هاى این اثر وجود فهرست اعلام در انتهاى کتاب مى‏باشد. با توجه به این که تدوین و تنظیم این موسوعه همچون کتاب الاعلام زرکلى براساس نام اول اشخاص مى‏باشد نه نام مشهور (به عبارت دیگر طبق زبان فارسى براساس نام کوچک اشخاص مى‏باشد نه لقب) و اطلاع از نام اول براى همگان روشن نمى‏باشد ـ خصوصا که براى مراجعه باید علاوه بر اسم خود فرد، نام پدر و جد او نیز معلوم باشد که این روش قدرى دسترسى به افراد مورد نظر را دشوار مى‏نماید ـ اسم مشهور که تیتر عنوان هم مى‏باشد، به نام کوچک ارجاع شده است. البته بهتر بود شماره رکورد شخص معرفى شده یا صفحه آن نیز ذکر مى‏شد؛ چرا که باید علاوه بر نام خود فرد، پدر و جد او نیز معلوم باشد، تا دسترسى بدان آسان گردد. مثلاً نام علامه طباطبایى (سید) محمد حسین با رکورد 2878 بین نام (ابن امام الیمین) محمد بن الحسین بن القاسم بن محمد بن على و نام (الحکرى) محمد الحکرى، شمس الدین قرار گرفته که توجیه ندارد. همچنین بهتر بود تاریخ تولد و وفات در همان ابتدا، تیتر گردد نه در متن معرفى فرد؛ همچون کتاب الاعلام زرکلى.
در مجموعه این اثر به‏رغم کاستى‏ها و تحمیل کردن عقاید سلفى اهل سنت و نفى اعتقادات دیگران، در موضوع شناخت اعلام کارگشا است.
3. الفهرس الموضوعى ل‏آیات القرآن الکریم
محمد عوض العایدى، قاهره: مرکز الکتاب للنشر، چاپ اول، سال 2004، 3 جلد، 2549 ص.
این اثر که بیش از 9200 مدخل اصلى و فرعى دارد، اگر چه نسبت به برخى آثار کامل‏تر و برتر است، نسبت به المعجم المفهرس لمعانى القرآن تألیف محمد سام رشدى برجستگى و ویژگى مهمى ندارد. البته در برخى موضوعات به صورت ریزتر و تخصصى‏تر وارد شده است.
موءلف این اثر که از اساتید و آگاهان به علم فهرست و معجم‏نگارى است، روش کار خود را در آن فهرست، چنین بیان داشته است:
ابتدا باید اقرار کرد که در این گونه آثار نمى‏توان قواعد خاص و ثابتى وضع کرد و طبق آن آیات، موضوعات را استخراج کرد، بلکه این کار، تقریباً اجتهادى و قدرى سلیقه‏اى خواهد بود؛ اما قواعدى که در این اثر مراعات شده عبارتند از: 1. بنا بر گزینش آیات ذیل یک موضوع، ارتباط خاص آیه با موضوع بوده است، نه اینکه به صورت عام و کلى باشد؛ 2. براى اجتناب از قرار گرفتن آیات یک موضوع ذیل مترادفات، مدخل‏هاى مشهور ملاک قرار گرفته است و واژه دیگر ارجاع بدان شده. مثل الحیض به المحیض؛ المرء به الشک؛ الفاحشه به الفحشاء (به عبارت دیگر از سیستم مترادفات استفاده شده است)؛ 3. در انتخاب واژه و مصطلحات آن، لفظ و اصطلاحى که در قرآن رایج است، ملاک قرار گرفته است؛ 4. با استفاده از واو عطف موضوعات مرتبط با هم آورده شده است، مثل الامراض و المرضى؛ الفتح و الفاتحون؛ الفتوى و الاستفتاء. همچنین از واو عطف براى دو موضوع متقابل نیز استفاده شده است، مثل الخیر و الشر؛ السراء و الضراء؛ القلة و الکثرة؛ 5. اصل در انتخاب موضوع‏ها ضمیر جمع بوده، مثل الاباء، الکافرون. البته در برخى مواقع که اقتضاى مفرد آوردن بوده، مثل البقره و الشجر، به صورت مفرد ذکر شده است؛ 6. از سیستم ارجاعات در تمام موارد لازم استفاده شده است.
جهت سهولت در بازیابى موضوعات و مداخل در انتهاى این اثر، فهرستى از موضوعات و مدخل‏هاى اصلى و فرعى کتاب ارائه شده که بالغ بر 9200 عنوان مى‏باشد که در ارتباط با آن، ذکر چند نکته را لازم دیده است:
یک. ترتیب موضوعات و مدخل‏ها براساس ترتیب حروف الفباى متعارف عربى است؛ چرا که این روش آسان‏یاب‏تر است.
دو. ترتیب موضوعات و مدخل‏ها براساس ترتیب الفباى کلمه به کلمه است، نه حرف به حرف؛ چرا که این روش ضمن شایع‏تر بودن، بهتر است. چون که در این روش ابتدا با موضوعات متصل به هم حفظ مى‏گردد. براى روشن شدن این روش چند موضوع ذکر کرده است.
روش کلمه به کلمه
الام
ام اسماعیل
ام مریم
الامانة
امرأة العزیز
امرأة العزیز
الامراض والمرضى
روش حرف به حرف
الام
ام اسماعیل
الامانة
المرأة العزیز
الامرارض والمرض
الامر بالتقوى
ام مریم
سه. الف و لام تعریف در ابتداى حروف الفبا، لحاظ نشده، ولى حروف جر و عطف لحاظ شده است. در انتهاى این اثر، وعده ترجمه آن به سایر زبان‏هاى مهم دنیا از جمله اندونزى، اردو، فارسى، انگلیسى، فرانسوى و ترکى داده شده است.
4. معناشناسى واژگان قرآن (فرهنگ اصطلاحات قرآنى)
صالح عضیمه، ترجمه: سید حسین سیدى، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوى (شرکت به نشر)، چاپ اول، 1380، 964 ص (عنوان اصلى: مصطلحات القرآنیة، لندن: الجامعة العالمیة... ، بیروت: دار النصر، چاپ اول، 1414، 448 صفحه).
این اثر با دیگر کتاب‏ها و رساله‏هایى که در فرهنگ معانى قرآن نوشته شده است، جدایى و تفاوت دارد که به واشکافى عرفانى، فلسفى واژگان و تعبیرهاى قرآنى نیز پرداخته است. نگاه و نگرش موءلف به اندیشه‏هاى دانشمندان و عارفان ایرانى از دیگر ویژگى‏هاى این اثر است. وى از مریدان علامه طباطبایى است و از آثار ایشان در این کتاب بسیار استفاده کرده و متأثر از او است. موءلف مقصود از واژگان قرآنى که بدان پرداخته، چنین مى‏گوید:
واژگان قرآنى همان واژگانى است که نقش اصلى را در آیه دارد و منبع نورى است که الهام‏بخش است و معنا را گسترش مى‏هد. بدون فهم آن واژگان به شکل درست و دقیق، پژوهشگر و جست‏وجوگر نمى‏تواند به اسرار قرآن دست‏یابد و از کشف ژرفا و اشراف بر ابعاد آن محروم مى‏ماند.
روش موءلف در این اثر چنین است که ابتدا به توضیح و معرفى واژه، توضیحات ادبى، لغوى از زبان صاحب‏نظرانى همچون راغب اصفهانى و جرجانى مى‏پردازد و سپس دیدگاه‏هاى فلسفى عرفانى و صوفیانه صاحب‏نظرانى همچون: ابن عربى، باباطاهر، قشیرى و گنابادى و بالاخره علامه طباطبایى را بیان مى‏کند. از دیگر ویژگى‏هاى مهم این اثر استفاده از فرهنگ اهل بیت و روایات معصومین(ع) در توضیح و تفسیر واژه‏ها است. با این ویژگى‏ها و تنوع و لطایف عرفانى، خواننده به هنگام آشنایى با معانى و تعبیرهاى قرآنى، حال و هوایى دیگر پیدا کرده، هیچ گاه خستگى را احساس نمى‏کند.
معناشناسى واژگان قرآنى که در حقیقت نوعى فرهنگ واژگان قرآنى به حساب مى‏آید، در پى‏کاویدن معناى واژگان کلیدى قرآن کریم است. نویسنده پس از بررسى معناى قاموسى واژگان، به جست‏وجوى مفهوم آنها در بافت متنى قرآن و سپس طرح دیدگاه‏هاى قرآن‏پژوهان، مفسران، زبان‏شناسان و عرفاى مسلمان از ابن عربى تا علامه‏طباطبایى مى‏پردازد. ارائه دیدگاهاى متنوع قرآن‏پژوهان در حوزه مفهومى هر واژه در ساختار زبانى قرآن از ویژگى‏هاى مهم این اثر مى‏باشد.
در این اثر، 103 واژه قرآنى با ویژگى‏هاى فوق مورد بررسى قرار گرفته است که عبارتند از: ابتلا، اخلاص، اسراء، اسم، اعتزال، امام، امانت، اهل ـ آل، امل، انسان، آیه، بخل، برزخ، بلیغ، تجلى، تسبیح، تطیّر، تفکر، تقوا، تمثّل، توبه، توسّم، توکل، جدال، جوع، حب، حبط، حزن، حسد، حکمت، حیا، حیات، خلود، خوف، خلیفه، دعا، ذکر، ریا، رحیم، رحمت، رضا، رقیب، روءیا، روح، سحر، سرّ، سکینه، سیما، شاکله، شجره، شفاعت، شکر، شمس و قمر، شهادت، صبر، طمس، ظلم، عبث، عدل، عذاب، عقل، علم، غرور، غضب، غل، غیب، غیبت، فتنه، فطرت، فقر، قدر، قرین، قضا، قلب، کاهن، کبر، کتاب، کذب، کفر، کلام، کلمات، کلمه، مثل، مجاهدت، مجنون، مس، مکر، ملکوت، مرگ، میثاق، نبوّت، نعمت، نفس، نور، هدایت، همز و لمز، هوى، وحى، وسواس، وقت، ولایت، یقین.
5. اسباب الخطاء فى التفسیر دراسة تأصیلیه
طاهر محمود محمد یعقوب، المملکة العربیة السعودیة، الدمام، دار ابن الجوزى، چاپ اول، 1425، 2 جلد، 1164 ص (رسائل جامعیه 31).
این اثر رساله دکتراى موءلف در دانشگاه مدینه است. وى در برخى موارد از جمله آنچه مربوط به شیعه و تفاسیر شیعه مى‏باشد، دچار خطا گشته و مغرضانه سخن گفته است. از این جهت بایسته نقد و بررسى عالمانه است.
روش موءلف در این اثر چنان که خود گفته است، عبارت است از: 1. این اثر بررسى و نقد گونه است؛ 2. مثال‏هایى از خطاهاى تفسیرى مفسران اهل سنت، خوارج، شیعه، معتزله، اباضیه، صوفیه و باطنیه از گذشته و حال با بیان بطلان آنها ذکر شده است؛ 3. مذهب صحیح اهل سنت و جماعت، اصل قرار گرفته و آنچه مخالف آن است، مردود شمرده شده است؛ 4. منشأ وقوع و اسباب خطا در تفسیر بیان شده است؛ 5. مبناى نقد و دیدگاه‏ها و آثار، غالباً تألیفات ابن‏تیمیه است.
این کتاب در یک مقدمه، تمهید، چهار باب، یک خاتمه و نه فهرست تدوین شده است:
در مقدمه اهمیت علم تفسیر و موضوع کتاب بیان شده و در تمهید، به روش تفسیر صحیح که به دور از انحرافات باشد و نیز روش برخورد با عالمانى که دچار خطا و انحراف در تفسیر شده‏اند پرداخته شده است.
باب اول: با عنوان «عدول از مصادر تفسیر اصلى و صحیح» در نه فصل و هر فصل سه مبحث است. فصول نه‏گانه آن عبارتند از: 1. اجتهاد در تفسیر آیه با وجود نص؛ 2. اعتماد بر احادیث موضوعه و ضعیف؛ 3. گرفتار شدن در اسرائیلیات؛ 4.اعتماد بر گمان‏ها و حکایات؛ 5. اعتماد صِرف بر لغت و برترى دادن آن بر آثار صحیح؛ 6. اعتماد بر فرضیه‏هاى مجازى و متوسل شدن به تمثیل و تخییل؛ 7.گرفتارى و شیدایى بیش از حد در فلسفه و کلام در تفسیر؛ 8. استناد به عقل صِرف و ترجیح آن بر نقل صحیح؛ 9. اخذِ بدعت‏ها و هواهاى نفسانى.
باب دوم: در این باب با عنوان «عدم دقت در فهم آیات و مدلول آنها» در سه فصل به سه موضوع پرداخته است: فصل اول. روشن نبودن اندیشه و دیدگاه‏ها در موضوع ناسخ و منسوخ؛ فصل دوم. خطاها و اشتباهات در روش استدلال به آیات و خطاها در اصولى که رعایت آن اصول لازم است؛ در این فصل مباحث آیات اسما و صفات، تأویل فاسد، تبعیت از متشابه و عدم رد آن، محکم، تحریف ادله از مواضع آن، دیدگاه‏هاى شاذ در تفسیر و تبعیت از عقل محض در غیبیات قرآن آمده است. فصل سوم. بحث اعتماد به منقول در کتب تفسیر بدون اجتهاد بین صحیح و سقیم.
باب سوم: موضوعات این باب در هفت فصل و مجموعاً نوزده بحث و شش مطلب، عبارتند از: 1. تعصب مذهبى؛ 2. اشاعه زندقه و الحاد در دین (تأویلات و امور خارج از تفسیر در دین)؛ 3. ترویج و یارى هواها و بدعت‏هاى در تفسیر؛ 4.تأویلات صوفیه و باطنیه در آیات؛ 5. رابطه دیدگاه‏هاى جدید و قدیم در تفسیر؛ 6. تکلّف و دشوارى در تفسیر علمى؛ 7. بیان دیدگاه‏ها و اعتقادات فردى و سرانجام تکلف و دشوراى حمل آن بر الفاظ قرآن.
باب چهارم: این باب که با عنوان «کوتاهى در تطبیق بعض شروط لازمه تفسیر» در چهار فصل و مجموعاً نه مبحث تدوین گردیده، و فصول چهارگانه آن عبارت است از: 1. قصور و کوتاهى در تطبیق قواعد موجه در نزد مفسران؛ 2. اعراض از روش سلف صالح در تفسیر؛ 3. عدم آگاهى بر قواعد لغت عربى؛ 4. دورى از فهم مقاصد نزول و اهداف اصلى قرآن. در پایان هر فصل در همه ابواب مثال‏هاى تطبیقى براى مدعاى خود آورده که بخش عمده کتاب است و سرانجام در پایان کتاب به مهم‏ترین نتایج بحث پرداخته است و در آخر نه فهرست از جمله فهرست آیات، روایات، اعلام، مصطلحات علمى، ابیات شعرى، مصادر (650 عنوان) آورده است.
6. سلامة القرآن من التحریف و تفنید الإفتراءات على الشیعة الامامیة
فتح الله المحمدى (نجارزادگان)، تهران، مشعر، 1382، 758 صفحه.
یکى از اتهاماتى که به ناروا بر شیعه وارد شده و گاه بر آن اصرار مى‏شود، اعتقاد به تحریف قرآن است. این امر به‏ویژه در کتابى با عنوان اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنى عشریة تألیف ناصر على قفارى به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. موءلف با عنایت به این کتاب و برخى کتب دیگر که قبل از آن تألیف شده و در آنها این اتهام به شیعه مطرح گردیده، اقدام به تألیف کتاب سلامة القرآن من التحریف نموده است. کتاب در دو بخش اصلى تنظیم شده است: بخش اول به مسئله سلامت قرآن از تحریف در نظر فریقین، با قطع نظر از آرا و افترائات بعض افراد، پرداخته است. بخش دوم به مسئله اتهاماتى که در خصوص تحریف قرآن بر شیعه وارد شده، اختصاص دارد.
پاره‏اى از مهم‏ترین مباحث کتاب عبارتند از:
بررسى ادله مصونیت قرآن از تحریف از نظر شیعه امامیه، بررسى روایات تحریف قرآن در کتب شیعه، بررسى کتاب فصل الخطاب محدّث نورى، شهادت علماى امامیه به مصونیت قرآن از تحریف، بررسى احادیث تحریف قرآن در کتب اهل سنّت، و پاسخگویى به شبهات دکتر ناصر بن على قفارى در کتاب اصول مذهب الشیعه، احسان الهى ظهیر در کتاب شیعه و القرآن و محمد مال الله در کتاب الشیعة و تحریف القرآن.
کتاب سلامة القرآن من التحریف، در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهورى اسلامى اثر ممتاز شناخته شد.

تبلیغات