آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

تبیین دوگانۀ تناقض نمای اقتدارگرایی- اقتدارپذیری در نظر و عملِ سازمان مجاهدین خلق، مسئلۀ اصلی این مقاله را تشکیل می دهد. بدین معنی، نویسندگان بر این دغدغه ذهنی متمرکز بوده اند که چگونه ممکن است افرادی با دست کشیدن از وابستگی و علقه های دنیایی، اقتدار پدرگونۀ نظم سیاسی را با چالش مواجه نمایند و در عین حال برای اثبات اطاعت و تسلیم بی چون و چرا به اقتدار و مرجعیت «سازمان» از «رهایی» خود که در ازای از دست دادن همه چیز بدان رسیده بودند، دست بکشند. در پاسخ، مقاله بر این دعوی استوار است که فرهنگ پاتریمونیالیستی با تدارک شرایط امکان شکل گیری ذهنیت سیاسی و خوی روانی اعضا در ایدئولوژی سازمان بازتاب یافته و پراتیک سیاسی آن را شکل داده و در دوگانۀ پارادوکسیکال اقتدارگریزی- اقتدارطلبی گرفتار کرده است. از این رو شیوه و روش انتخابی نویسندگان برای تأمین دلیل و تأیید ادعا، نه برمنطق تک انگارانۀ پوزیتیویستی، بلکه مبتنی بر ضرورت نگاه چندبعدی به پدیده های سیاسی و اجتماعی استوار گردیده و با تأکید بر اهمیت مطالعات میان رشته ای، تلاش شده است تا از دریچۀ روان کاوی سیاسی و با استفاده از آرای اریک فروم و کارل گوستاو یونگ، ابتدا زمینه های تاریخی، سیاسی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و اقتصادی که به عنوان رانه هایی مؤثر در شکل گیری خوی اجتماعی و ساختارروانی سازمان مجاهدین عمل کرده اند، بررسی شود و سپس ریشه های میل پارادوکس ستیزه جو- تسلیم پذیر تحت تأثیر قرن ها حاکمیت گفتمان پدرسالارانه بر جامعۀ ایرانی در روان و کنش سازمان مجاهدین نشان داده شود.

تبلیغات