چکیده

از جمله مسائل حائز اهمیت در فقه، مساله گردشگری است. در آیات قرآن کریم تشویق به سیاحت و گردشگری شده است: «فسیرُوا فی الأْرض»(رم/9). در پی همین سفارش های قرآن مجید، از اهل بیت علیهم السلام نیز احادیث بسیاری راجع به سیر و سفر روایت شده که نشان دهنده مطلوبیت گردشگری از نظر فقهی است. مردم نیز به فراخور توانایی ها و ابزارى که در اختیار داشته اند به انگیزه هاى گوناگون به گردشگرى در زمین مى پرداخته اند.در حالی که گردشگری در دهه های گذشته بیشتر به انگیزه تفریح و تفرج مطمح نظر گردشگران بوده، امروزه در کنار این هدف، انگیزه های اقتصادی و تجاری نیز به عنوان یک هدف مهم، برجسته و نمایان است. به گواهی تاریخ نیز، انسان، همواره در پی تامین نیازهای زندگی، برای مبادله کالا، راهی شهرها و کشورهای دیگر می شده است. امروزه صنعت گردشگری در دنیا به عنوان صنعتی بسیار درآمدزا، اشتغال آفرین و مولد، در ردیف اولین منابع درآمدی بسیاری از کشورها ازجمله کشورهای اسلامی قرار گرفته است. در این کشورها، معاملات انجام شده در قالب گردشگری، گاه در داخل کشور با افراد مسلمان و گاه خارج از آن با افراد کافر صورت می گیرد؛ کافر حربی و غیرحربی. داد و ستد در هر دو قسم دارای اشکال و احکام مختص به خود بوده که در فقه به آن پرداخته شده است. حاصل این نوشتار پس از بررسی منابع فقهی این است که اصل اولی در معاملات با کفار حربی عدم جواز و با کفار غیرحربی جواز است. اما در برخی موارد حکم حرمت بر آن بار می شود همانند معاملاتی که باعث ضرر بر مسلمین و تقویت یا تسلط کفار بر مال و جان آنان شود، همچنین معاملاتی که سبب ترویج فرهنگ کفار یا تشبه به آنان گردد و مواردی از این قبیل. در اینجا به جواز معامله ربوی با کفار نیز پرداخته شده است. این مقاله درصدد آن است تا با بررسی مبانی معاملات در اسلام، حکم و محدوده معاملاتی که از طریق گردشگری با افراد مسلمان و کافر صورت می پذیرد را از منظر فقه مورد پژوهش قرار دهد. در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد فقهی به بررسی مطالب پرداخته شده است.

تبلیغات