چکیده

نبرد بزرگ استرلیز در دوم دسامبر سال 1805 میلادی میان فرانسه از یک سو و نیروهای ائتلاف روسیه و اتریش از سوی دیگر، به عنوان یکی از مهم ترین نبردهای تاریخ بشریّت، جایگاه ویژه ای در علوم نظامی دارا می باشد. هدف از پژوهش فعلی، بررسی همه جانبه سبک رهبری ناپلئون بناپارت به عنوان یک رهبر دولت در نبرد استرلیز و تبیین دلایل موفقیت وی در این نبرد از دیدگاه نظریات معاصر مدیریت و سازمان می باشد. رویکرد این پژوهش تطبیقی – تاریخی و روش پژوهش مطالعه موردی بوده و در این راستا از مدل سه زنجیره ای رهبری علّت گرا به عنوان ابزار تحلیل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که رهبران سازمان های دولتی در سایه مجموعه ای مناسب و هوشمندانه ای از برنامه ریزی های عملیاتی، حل مسئله، انگیزه بخشی، توانمندسازی کارکنان، تیم سازی، مدیریت تعارض، ویژگی های شخصیتی، مهارت های تکنیکی و توانایی های زیردستان می توانند به میزان قابل توجهی در مواجهه با دنیای غیر قابل اطمینان و ناپایدار کنونی موفق و کامیاب باشند. نتایج پژوهش فعلی به مدیران و رهبران بخش دولتی کمک می نماید تا ضمن ارتقا بهره وری و ظرفیت های سازمان، سبک رهبری مناسبی را جهت دستیابی به اهداف و چشم اندازهای آینده به کار گیرند. این پژوهش در نوع خود منحصر به فرد بوده و زوایایی از سبک رهبری ناپلئون را آشکار می سازد که کمتر مورد توجه موشکافانه و کاربردی قرار گرفته است. نبرد استرلیز و فرماندهی ناپلئون بناپارت به عنوان شاهکار بی بدیل نظامی و یک چارچوب آموزشی – تاریخی می تواند همواره درس ها و نکات آموزنده فراوانی را برای علاقه مندان و پژوهشگران علوم نظامی، تاریخ و مدیریت به همراه داشته باشد.

تبلیغات