آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

در حالی که بسیاری از پژوهشگران رویکرد منظر را آینده مدیریت میراث می دانند، و از رویکرد منظر شهری تاریخی (HUL) به عنوان ابزاری برای درک و مدیریت تغییر و نیز تفسیری مجدد از ارزش های شهری یاد کرده اند؛ با این حال، طی یک دهه گذشته ابزارها و شیوه های مدیریت میراث در تحقق اهداف رویکرد منظر شهری تاریخی به عنوان رویکردی کل نگر، بین رشته ای، و مبتنی بر ارزش ها با محدودیت هایی مواجه بوده اند. این مقاله سعی دارد به منظور بررسی علل بروز محدودیت ها با نقدی تحلیلی به شکاف میان هدف درونی رویکرد HUL در سطح مفهومی و واقعیت بیرونی آن در سطح عملیاتی بپردازد. هدف این است که مشخص شود آیا ابزارهای فعلی مدیریت تغییر، به ویژه ارزیابی اثرات میراثی (HIA)، جهت کاربرد در دستورالعمل های اجرائی رویکرد HUL از گفتمان مشترکی برخوردارند یا خیر. روش شناسی مورد کاربرد با تمرکز بر هدف پژوهش، دارای رویکردی کیفی است و به منظور پیش برد فرآیند تحقیق از تحلیل گفتمان انتقادی (CDA) با راهبردی استقرائی بهره می برد. نتایج نشان می دهد درحالی که رویکرد HUL در سطح مفهومی به گفتمان میراثی هترودکس (مرتبط با گروه های ذینفع) نزدیک می شود، اما در سطح عملیاتی به واسطه ابزارهای مورد کاربرد از گفتمان میراثی ارتدکس (مرتبط با دکترین حفاظت و کارشناسان) تبعیت می کنند. این امر در تصمیم گیری های مدیریت میراث شهری منجر به رویه ای اقتدارگرا شده است که با تمرکز بر کیفیت ملموس بافت، مستقل از نحوه درک و ارزش گذاری مردم نسبت به میراث خود، فاصله زیادی را ما بین اهداف و اقدامات صورت گرفته موجب می شود. این پژوهش در راستای تحقق پذیری سیاست های رویکرد HUL، بکارگیری ابزارهائی با رویکرد انسان محور و مبتنی بر زمینه را پیشنهاد می دهد.

تبلیغات